واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: در گفتگوي علي عبداللهيان عضو هيئت نمايندگان اتاق بازرگاني صنايع و معادن ايران با رسالت عنوان شد؛ جهان تشنه بيداري اقتصاد اسلامي است
گفتگو از آرش طهماسبي
اشاره:
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، ايران در عرصه سياسي به نظريه بسيار مترقي دست يافت كه ضمن توجه به نقش دين در جامعه به حقوق مردم در تعيين سرنوشت سياسي خود نيز اهتمام مي ورزيد. اين تئوري از درون گفتمان ديني كشور جوشيده بود و به نوعي يك تجربه تازه به حساب مي آمد. از اين رو انتظار مي رود تا در بخش هاي ديگر اقتصادي ، اجتماعي و... نيز به تدريج شاهد پديدآمدن نظام هاي تازه مبتني بر ارزش هاي ديني باشيم اما با گذشت سه دهه از پيروزي انقلاب وضعيت اقتصادي كشور و ساختار كلي آن مبتني بر مباني و ارزشهاي ديني نيست و همين موضوع نيز اقتصاد ايران را با چالش هاي عمده اي روبه رو ساخته است. براي بررسي هرچه بيشتر مفهوم اسلامي كردن اقتصاد ايران و ضرورت آن گفتگويي را با علي عبداللهيان يكي از فعالان قديمي حوزه اقتصادي كشور انجام داديم. وي پس از پيروزي انقلاب در بخش هاي مختلف اقتصادي فعال بوده و تجربه مديريتي نيز دارد و هم اكنون نيز رئيس اتاق بازرگاني مشترك ايران- سوئد و مشاور رئيس اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران است.
جناب عبداللهيان! به عنوان اولين سئوال تحليل و ارزيابي شما از وضعيت كنوني اقتصاد ايران چگونه است؟
ببينيد اقتصاد ايران از ظرفيت هاي متعددي برخوردار است و با توجه به منابع متعددي كه ايران در زمينه هاي مختلف دارد كشور ما
مي تواند به يكي از اقطاب مهم توليد در منطقه و حتي جهان تبديل شود. با اين حال به اعتقاد من نبود يك نگرش صحيح به مسئله اقتصاد بومي باعث شده است تا ما با چالش هاي عمده اي روبه رو باشيم و نتوانيم آنچنان كه بايد و شايد به اهداف اقتصادي خود دست يابيم.به عنوان مثال من به قانون هدفمند سازي يارانه ها اشاره مي كنم. به طور كلي نگاه مستقل به هدفمندي كاملا عقلي منطقي و درست است. اما آيا هدفمندي در يك بستر كاملا آماده صورت پذيرفت ، آيا اين طرح در چارچوب ديني تعريف شده است ؟ مديريت اقتصادي در شرايط هدفمندي توانايي انجام آن را دارد ؟ كشور در مقطع فعلي بنيه مالي انجام چنين تغييري را داشت ؟ به چه ميزان جامعه مصرفي ما شرايط ورود به اين طرح را داشت؟آيا با اجراي اين طرح دولت ناگزير به خروج از قوانين نمي شود؟ بازار التهاب را تحمل مي كند؟ به نظر من ما بايد براي درمان بيماري اقتصاد ايران نگاه جامع تري داشته باشيم. فكر مي كنم كه ما بايد ساختارهاي اقتصادي و به نوعي فلسفه اقتصادي خود را در ابتدا مورد بازبيني قرار دهيم.
شما مهمترين بيماري ساختار اقتصادي كشور را چه مي دانيد؟
طي سالهاي گذشته رهبر معظم انقلاب بارها بر ضرورت ايجاد اقتصاد اسلامي تاكيد ورزيدهاند. نمي شود نظام جمهوري اسلامي را با اقتصاد غربي اداره كرد. وقتي اقتصاد غربي شد حاصل همين است.البته ما مبناي اقتصاد غربي را داريم اما مديريت در بعد اقتصاد غربي را نداريم و اين اوضاع را آشفته تر مي سازد .
اگر به بيان مقام معظم رهبري برگرديم و اقتصاد متناسب با نظام جمهوري اسلامي را تعريف كنيم مي توانيم چالش ها را از پيش روي اقتصادمان برداريم . همانگونه كه انقلاب ما در حوزه سياسي موفق شده است و امروز در دنيا در حال گسترش است، در بعد اقتصادي نيز ما بايد اين بيداري اقتصادي را پديد بياوريم و با برنامه ريزي دقيق و مدون فاصله خود را با نظام اقتصادي غرب افزايش دهيم. البته ما در سالهاي پس از پيروزي انقلاب از اين محور به صورت جدي غافل شده ايم.
در نگاه اقتصاد اسلامي توليد به اندازه مصرف و مصرف به اندازه نياز مد نظر است اما در نگاه غربي توليد براي مصرف است و توليدكنندگان نيز با ابزارهاي مختلف درصدد تهييج مصرف كننده براي خريدند. البته آنها براي اين نوع از اقتصاد نقاط اوج و سقوطي را تعريف كرده اند و به نوعي توانسته اند در اقتصاد به توازن دست پيدا كنند.اين در حالي است كه در كشورما بر اساس تز غربي توليد مي شود و هيچ نيازسنجي نيز صورت نمي پذيرد.واقعا مجوزهاي كه اكنون وزارت صنايع براي بخش هاي توليدي صادر
ميكند بر چه مبنايي است؟ مديريت توليد كجاست؟ سياستگذاري كجاست؟ ظرفيت ها بر چه اساسي در حال توزيع است؟ به نظر من اقتصاد ميراث ملهم از اقتصاد غربي است و در حالي است كه اين نوع از اقتصاد ها محكوم به فنا هستند.
اساس اين نوع از اقتصاد ها بر خلاف عقايد ماست. ما بايد در اقتصاد نيز رضاي خدا را مورد توجه قرار دهيم .
به نظر شما اگر بخواهيم بانكداري اسلامي داشته باشيم چه كار بايد كنيم؟
به نظر من در كشور ما به دليل آنكه نظام اقتصادي غرب حاكم است، نمي توان انتظار بانكداري اسلامي داشت . در نظام هاي غرب بانك ها به عنوان يك واسطه براي رساندن پول مد نظر هستند و به دليل اينكه نظام هاي مالياتي و يا پرداخت هاي مردم حساب شده است پولي باقي نمي ماند كه در اختيار بانك ها قرار گيرد. بلكه اين توليدكنندگان انبوه هستند كه داراي سرمايه مي باشند و آنان نيز از طريق بانك اين منابع را در جاي ديگر براي توليد سرمايه گذاري مي كنند.
اما در نظام بانكداري ما، حتي شاخص هاي غربي آن نيز فراموش شده است و به اين دليل كه
اصلي ترين منبع درآمد ازپول نفت در اختيار دولت است و پس از آن نيز به مصرف كنندگان يعني مردم مي رسد.
در اين بين بانك ها پول هاي مردم را در اختيار مي گيرند و به بخش توليد مي رسانند و اين در حالي است كه اين
واسطه گري براي بانكها بسيار پرسود وبراي بخش توليد بسيار پرهزينه است. به نظر من يكي از دلايل رشد قارچي بانكها در داخل كشور همين مورد است. امروز توليد به صرف نيست بلكه بانكداري سودآوري مي كند.
نگاهي به رقم هاي درآمدي اعضاي هيئت مديره بانك ها به خوبي اين نكته را مشخص مي سازد كه درآمد بانكداري بسيار بالاست.
پس اگر قرار است ما نظام بانكداري اسلامي داشته باشيم ابتدا بايد چرخش پولي را در مدار توليد قرار دهيم و اين توليد نيز بر اساس رضاي خدا باشد و الا با متد غربي بازهم ما دچار مشكل خواهيم بود.
در پايان اگر نكته اي داريد بفرماييد.
ببينيد! ما از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي نشان داده ايم كه مي توانيم به موفقيت هاي بزرگي دست يابيم.در زمينه اقتصادي نيز امروز جهان منتظر نسخه اي نجات بخش است كه اتفاقا تنها از درون يك گفتمان ديني بيرون مي آيد .ما بايد نگاه
تازه اي را به اقتصاد داشته باشيم و يك الگوي بومي بر اساس ارزش هاي الهي پديد آوريم.
يکشنبه|ا|25|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]