واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه - به تازگی ویرایش دوم «دیوان حافظ» به صورت قرائتگزینی انتقادی به همت و کوشش استاد بهاءالدین خرمشاهی و هاشم جاوید، وارد بازار نشر شده که در نوع خود، کاری بینظیر و قابل عنایت است. به نوشته روزنامه اطلاعات این دیوان براساس تصحیح شادروانان قزوینی ـ غنی و مقابله با نسخههای استادان خانلری، جلالینائینی ـ نورانیوصال، نیساری، عیوضی ـ بهروز، سایه و خلخالی، انسجام یافته است. بخشی کوتاه از پیشگفتار این دیوان را باهم میخوانیم: «این تصحیح تازه از دیوان حافظ، نه از سر تفنن و ذوقورزی، بلکه از سر ضرورت و برای پاسخگویی به یک نیاز فرهنگی ـ در حوزه حافظپژوهی ـ انجام گرفته است. شرح مسأله از این قرار است که در کمتر از یک قرنی که از تصحیح و طبع متون کهن در ایران میگذرد، شیوه علمی و انتقادی ایجاب میکرده است که اولاً حتیالمقدور از طبع گراوری ـ عکسی خودداری شود. زیرا خواندن متون کهن، چه از نظر خط و کتابت و چه از نظر رسمالخط و آیین نگارش (املا) برای خوانندگان امروز، ولو تحصیلکردگان، دشواریهایی دارد. ثانیاً برای یافتن نسخههای خطی هرچه اصیلتر و کهنتر (و آرمانیتر از همه: نسخه خط مؤلف، یا مکتوب با نظارت او) کمال کوشش به عمل آید و این امر به عنوان یک اصل عقلی ـ تجربی پذیرفته شده است که در شرایط مساوی، علیالاغلب، هرچه کتابت نسخه خطی کهنتر و به زمان مؤلف نزدیکتر باشد، از اصالت و وثاقت بیشتری برخوردار است. اما این حکم، استثناپذیر است. یعنی ولو به ندرت اتفاق میافتد که نسخهای جدیدتر، از نسخههای قدیمتر، مقبولتر و موثقتر و در مجموع کماشکالتر و پذیرفتنیتر است. چنان که فیالواقع نسخه خطی دیوان حافظ مکتوب به سال 827ق که به نام مالک و مصحح نخستین آن، شادروان عبدالرحیم خلخالی، به خلخالی معروف است و دو چاپ حروفی و یک چاپ عکسی از آن به عمل آمده است، از بسیاری از نسخههای خطی و قدیمتر همین دیوان از جمله نسخه مکتوب به سال 813ق و 805 ق (که آقای رکنالدین همایونفرخ آن را، هم به صورت حروفی و هم عکسی به طبع رساندهاند) و چندین و چند نسخه کهن و شناخته شده دیگر، روایتاً و درایتاً مضبوطتر و منقحتر یعنی اصیلتر و صحیحتر و کمغلطتر است. سومین اصلی که در تصحیح علمی و انقادی متون رعایت میشود این است که چون هر نسخه خطی کهن دارای انواع کژیها و کاستیهاست، لذا باید حتیالمقدور از تصحیح تک نسخهای خودداری کرد، مگر آن که نسخهای منحصر به فرد باشد (فیالمثل مانند تفسیر قرآن عبدالکریم شهرستانی). بر این مبنا و با رعایت چند اصل علمی و عملی دیگر، نخستین تصحیح چندنسخهای (بر مبنای حدوداً 50 نسخه) که از دیوان حافظ در ایران انجام گرفته است، تصحیح خوشذوقانه شادروان محمد قدسیشیرازی (1287ـ1361ق) بوده است که ابتدا در سالهای 1314ق و 1322ق، و سپس مکرر در مکرر به طبع رسیده است... ما در این قرائتگزینی استدلالی و انتقادی، هم به نقل بها دادهایم و هم به عقل، هم به روایت و هم به درایت و چنین نبوده است که حرص یا سبق ذهنی برای تغییر دادن بیدلیل ضبطهای نسخه اساس (قزوینی ـ غنی) داشته باشیم. برعکس دهها مورد هست که در دفاع از صحت و دقت و درستی ضبط قزوینی ـ غنی و رجحان آنها بر یک یا چند یا جمیع نسخ بدیل و مشورتی، استدلال یا داوری کردهایم و با آن که اصالت و اعتبار نسخه قزوینی را مسلم گرفتهایم و آن را اساس کار خود قرار دادهایم، و باید در مورد عدولها و تفاوتها سخن بگوییم، ولی گاه در تأیید ضبطهای آن بحث کردهایم. به نظر ما متن مصحح شادروانان قزوینی ـ غنی، من حیثالمجموع بر همه متون مصحح چاپی دیگر (جز بر متن سایه) برتری دارد و این قولی است که اکثریت قریب به اتفاق حافظپژوهان، در این نیم قرن اخیر و بیشتر، برآنند. هرگاه با داشتن دلایل کافی، ضبط قزوینی را تغییر دادهایم، پس از تصریح به این که ضبط قزوینی ـ غنی چه بوده است، ابتدا به دگرسانیها و دگرخوانیهای متون بدیل/مشورتی اشاره کردهایم و پس از روشن شدن این که هر نسخه چه ضبطی دارد، وارد بحث و استدلال بر وفق اصول پیشگفته شدهایم و مراد ما از «قرائتگزینی انتقادی» همین بوده است. به تعبیر دیگر حواشی ما در حکم «فرهنگ کوچک دگرسانیها و دگرخوانیهای مهمتر و مشهورتر شعر حافظ» است. »
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 265]