واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: آيا مذاكره به نفع آمريكا است؟
آسياي ميانه و قفقاز - مصالحه با طالبان پايان جنگ با افغانستان است يا آغاز بازي ديگر
هفته گذشته بود كه ذبيح الله مجاهد سخنگوي طالبان افغانستان اعلام كرد كه اين گروه دفتر سياسي خود را در قطر راه اندازي خواهد كرد. اين مساله بي شك مي تواند پايان آرام و مسالمت آميزي بر جنگ در افغانستان باشد. نشريه فارين افيرز در نوشتاري در خصوص اين طرح طالبان و تبعات آن مي نويسد: شرايط حاكم بر سال 2012 ميلادي برخلاف سال هاي گذشته به گونه اي است كه پيشرفت در اين مسير واقع بينانه به نظر مي رسد. از بيش از دو سال پيش تاكنون واشنگتن، ناتو و دولت افغانستان تلاش هاي يكطرفه اي را براي به پاي ميز مذاكره و مصالحه كشاندن طالبان آغاز كردند.پيش از كنفرانس لندن در ژانويه 2010 ميلادي ، كابل استراتژي را پياده كرد كه محور آن بر اين پايه استوار بود كه سطوح رهبري طالبان ميزاني از ميانه روي را پيشه راه خود كرده است. بر اين اساس آشتي و مصالحه با طالبان در راس امور قرار گرفت. حامد كرزي رئيس جمهوري پاكستان در نخستين سنت شكني خود از طالبان خواست كه به گفتگوهاي رسمي با دولت روبياورند. جرگه افغانستان بر همين اساس تشكيل شد تا به رهبران مجاهدين طالبان را به شوراي صلح بكشاند. واشنگتن نيز اندكي پس از كرزي با او هم مسير شد.
با وجود تمام اين اصرارها طالبان هيچ گاه بر سر ميز مذاكره حاضر نشد و اين پروسه نه چندان برنامه ريزي شده و مرتب هم نتايج ناخوشايند بسياري به دنبال داشت. در برخي از جلسات داخلي طالبان ميلي به برداشتن گام هاي عملي ديده مي شد اما در نهايت آنچه كه رسما اعلام مي شد نوعي تغيير دهنده تمام معادلات بود. بر همين مبنا بود كه مقامات دخيل در روند مذاكرات ادعا مي كردند كه طالبان در حال برداشتن گام هاي اساسي براي رسيدن به توافق سياسي و آشتي با دولت مركزي است.
خبر آشتي ملي در افغانستان پيش از آنكه سربازان ناتو به خانه خود بازگردند همان اندازه كه خوشحال كننده است غيرقابل باور هم است. طالبان شاخه زيتون به دست وارد صحنه شد و البته پيش شرط هايي هم داشت. سخنگوي طالبان در مقام تعيين پيش شرط تاكيد كرد كه امريكا بايد برخي افراد رده بالاي اين گروه را كه در زندان گوآنتانامو هستند آزاد كند. موافقت واشنگتن با اين مساله به نوعي اعتماد سازي مي ماند. طالبان به شدت بر روي سرنوشت مقام هاي رده بالاي خود كه در اختيار امريكا در گوآنتانامو هستند حساسيت دارد. در شرايطي كه برخي از آنها از بند امريكا رها شده و به جمع طالبان بازگردند بي شك دست طالبان براي مانور سياسي بيشتر باز است. طالبان همواره تاكيد داشته كه اين قدرت بالاتر است كه بايد نخستين حركت را براي بازسازي رابطه بردارد. در خصوص اين مورد بي شك اين امريكا است كه بايد با آزاد كردن متهمان طالبان در گوآنتانامو نخستين گام را بردارد. افرادي كه از گوانتانامو خلاص مي شوند هم مي توانند در قطر و در بخش سياسي طالبان به فعاليت خود ادامه دهند.مزيت اين استقرار اين است كه افراد رده بالاي طالبان ديگر به افغانستان يا پاكستان بازنمي گردند و بر همين اساس احتمال دوباره پيوستن آنها به شبكه هاي نظامي اين گروه كمتر است. بر اساس شواهد تازه اعلام شده امريكا نيز موافقت خود را با آزادي برخي از اين افراد اعلام كرده است . امريكا پس از سبك و سنگين كردن شرايط به اين باور رسيده است كه اين حركت ارزشش را دارد.
چالش ديگري كه بر سر راه اين استراتژي جديد است وجود كشوري به نام پاكستان هم مرز با افغانستان است. يكي از اصول موفقيت روند صلح در افغانستان ؛همكاري پاكستان است. پاكستان تبديل به پايگاه نظامي شبه نظامياني شده است كه در افغانستان مي جنگند و كابل تنها زماني رنگ آرامش را به خود مي بيند كه اسلام آباد هم ديگر بهشت امني براي طالبان نباشد. پاكستان ادعا مي كند كه دولتمردان اين كشور از اولين كساني بودند كه بحث مصالحه با طالبان را مطرح كردند.
حضور قطر در اين پرونده شرايط را تغيير مي دهد. در ميان كشورهاي مسلمان قطر نقش استراتژيكي دارد چرا كه مركز توجه هاي سياسي منطقه است و البته در بسياري از پرونده هاي ميانجي گري هم دست بالا را دارد. حسن ديگر قطر در اين است كه اين كشور كانون محافظه گرايي سني است كه در افغانستان هم حاميان خاص خود را دارد. دولتمردان قطري تا كنون به مناسبت هاي مختلف نشان داده اند كه مي توانند پرونده هاي قطور بين المللي را به سرانجام برسانند. به عنوان نمونه در جريان حمله به ليبي در سال 2011 ميلادي اين قطر بود كه نقش كليدي در حمايت و پشتيباني از ناتو ايفا كرد.
اما سناريوهاي پيش روي افغانستان و امريكا پس از مصالحه با طالبان چيست؟ يك سناريو اين است كه امريكا چهره هاي مورد نظر طالبان را آزاد و به قطر تحويل مي دهد. در نتيجه اين مبادله هم طالبان قبول مي كند كه به پاي ميز مذاكره بنشيند و دست از جنگ بردارد. تاكنون طالبان اين مزيت را داشته است كه يك راه يكطرفه را تمام و كمال در اختيار داشته باشد. اين گروه بيانيه هاي خود را صادر مي كرد و چندان خود را درگير بحث مصالحه و مذاكره نمي كرد. طالبان كه در چند سال اخير از پذيرفتن مسئوليت بسياري از انفجارها ابايي نداشت به صراحت پس از انفجارهاي عاشورا اعلام كرد كه اين عمليات كار اين گروه نبوده است. اين تعجيل در تبري جستن از ماجراي بمب گذاري نشان دهنده عزم طالبان براي مذاكره است.
درست به محض اينكه وارد وادي خوش بيني شده و پايان سريع براي جنگ را متصور مي شويد باچالش هاي واقعي روبه رو مي شويد كه بايد يك به يك از آنها عبور كنيد. نخستين چالش اين است كه بحث آزاد كردن زندانيان بايد در مرحله نخست و در قامت يك ابزار براي اعتمادسازي باشد. البته در سال انتخابات در امريكا تحقق اين مساله اندكي غيرواقعي به نظر مي رسد. دومين چالش اين است كه در داخل افغانستان ظاهرا هيچ مقامي طالبان را براي نشستن پاي ميز مذاكره دوشادوش نيروهاي ناتو و سربازان امريكايي مهيا نكرده است. بعيد به نظر مي رسد كه اعضاي طالبان پيش از آنكه بيگانگان از خاك افغانستان در سال 2014 ميلادي بروند تن به چنين مصالحه اي بدهند. سومين و بدترين احتمال هم اين است كه طالبان از قطر به عنوان ابزاري براي رهايي از فشارهاي موجود استفاده كند.
اما در آخرين مرحله كه همان تاسيس دفتر طالبان در قطر است امريكا با دو رسالت جدي روبه رو خواهد شد. ابتدا آنكه كرزي را تمام و كمال وارد معركه كند.رئيس جمهوري افغانستان با وجود تمام نقدهايي كه بر او وارد است در اين خصوص پيشنهادهاي سازنده اي داشته است. دومين رسالت امريكا هم مهار پاكستان است. ريچارد هالبروك نماينده فقيد رئيس جمهوري آمريكا در اسياي ميانه به خوبي بر اين حقيقت واقف بود كه نقطه پايان جنگ در افغانستان بايد در پاكستان گذاشته شود.
پس از بيش از ده سال جنگ در افغانستان همگان به اين نتيجه رسيده اند كه بدون مذاكره با طالبان امكان موفقيت امريكا در اين كشور صفر است. مصالحه با طالبان راهي است كه بايد پيموده شود هرچند سخت و سنگلاخي.
ترجمه: سارا معصومي/ 5151
چهارشنبه|ا|21|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]