واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > فوتبال ملی - 8 بازیکن سرشناس ملی از آنچه در این دوساله اتفاق افتاده بود گلایه داشتند. «یکی از روزنامهها حرفهایم را تحریف کرده است.» پژمان نوری در میان بازیکنان ملیپوش تنها کسی بود که در بازگشت به تهران به هم تیمیهایش تاخته بود، او هم دیروز مصاحبهاش را با روزنامه گل تکذیب کرد. تکذیبی با 3 روز تأخیر. ماجرای مچبندهای سبز ملیپوشان در روز بازی ایران با کره موجی را به راه انداخت. خیلی زود به سوژه اصلی رسانههای بینالمللی تبدیل شد و شبکههایی چون CNN و BBC این تصمیم بازیکنان را نمادی از همصدایی بازیکنان با هواداران یکی از نامزدهای ریاست جمهوری لقب دادند. هرچند مهدی تاج لحظاتی پس از پایان بازی تیم ملی در جمع خبرنگاران گفت: «بازیکنان ما نذر داشتند و این رنگ سبز ارتباطی با اتفاقات سیاسی در ایران نداشته است.» این ادعا را اما یحییزاده، نماینده مردم میبد در مجلس پاسخ داده و گفته بود: «اگر نذر بود، چرا فقط نیمی از بازیکنان دستبند سبز داشتند؟» ناراضی بودند. فضا متشنج بود. 8 بازیکن سرشناس ملی از آنچه در این دوساله اتفاق افتاده بود گلایه داشتند. در این جمع کاپیتانهای اول و دوم تیم بیش از سایرین با مسئولان مشکل داشتند. این دو که مدتی مدید را با بهانههای واهی از تیم جدا افتاده بودند و قطع به یقین میدانستند، این بازی اگر با برد همراه نشود، آخرین بازی ملیشان میشود وقتی مجبور شدند غذاهای کرهای را بخورند که سرمربی تیم فکر میکرد طعمشان به غذاهای ایرانی خیلی نزدیک است؛ بنا را بر ناسازگاری گذاشتند. این ملیپوشان فقط میخواستند هرطور هست، سوءمدیریت فدراسیونی را به رخ بکشند که نایبرئیسش حتی به اندازه هزینههای جاری تیم هم پول به کره نبرده بود. «ما هیچ پولی نداریم. فدراسیون مشکلات مالی زیادی دارد. سایپا هیچ پولی به ما پرداخت نکرده است.» این گفتهای بود که علی کفاشیان قبل از سفر تیمملی در پاسخ به اعتراض خبرنگاران برای عدم پرداخت هزینههایشان در سفر، به آنها میداد و بر همین اساس هم بود که تاج پولی همراه نداشت تا برای هزینههای بازیکنان با خود به کره ببرد. گروه اثرگذار ستارههای تیم هم که این ماجرا را به خوبی میدانستند برای اعمال فشار به نایبرئیسی که نقشی اساسی در اجرای تصمیمات سیاسی در فوتبال داشت، با پیش کشیدن بهانه پاداشهای معوقه، 48ساعت بحرانی را برای تیم رقم زدند. این کشمکشها ادامه داشت تا فدراسیون هر طور بود پاداشهای 8هزاردلاری بازیکنان را به آنها پرداخت. بازیکنان سعی میکردند بیشتر وقت استراحتشان را در اتاقهایشان باشند. به عکس همه سفرهای خارجی که خروج بازیکنان از اردو حادثه میساخت، این بار ماندن در اتاقها بحران به وجود آورد. بازیکنان ساعتها پای تلویزیونها نشسته بودند و همه کانالها هم به پخش تصاویری گزینشی، سعی داشتند فضای ایران را ملتهب نشان دهند. این فضا باعث شده بود تا تعدادی از بازیکنان که اختلافاتشان را با مسئولان فوتبال ناشی از فوتبال را سیاسی میدانستند، بر آن شدند تا اعتراضشان را فریاد کنند. ساعاتی بیشتر تا بازی باقی نمانده. ایرانیان مقیم سئول همه جلوی ورودی ورزشگاه جمع شدهاند تا بلیتهای مخصوص ایرانیان را که 400 عدد است، بگیرند. صدای فریاد به هوا رفته. عدهای به جان هم افتادهاند. فضا ملتهب است چند ایرانی که بلیت پیدا نکردهاند با مسئول توزیع دست به یقه شدهاند. چاقوها از جیب بیرون آمدهاند و دعوا به راه افتاده است. دیگر چارهای نیست غیر از دخالت پلیس امنیت کره جنوبی. نزدیک به 10 نفر را پلیس کره برای چند برگ بلیت بازداشت میکند تا فضا بیش از قبل ملتهب شود. مسئولان کمیته فرهنگی فدراسیون که 10 لیدر را با خود به سئول بردهاند انگار هیچ شناختی از وظایف خود ندارند. همین نابه سامانی کار را به دعوا و زد و خورد میکشاند. این دعوا را حتی روی سکوها میکشاند. طرفداران به سه دسته تقسیم شدهاند. گروهی، نامزدی از انتخابات را تشویق میکنند، گروهی حامیان رئیسجمهور هستند و گروهی که انگار از یاد بردهاند تیم ملی کشورشان در میدان برای صعود به جام جهانی میجنگد. لیدرها شرایطی دشوار را تجربه میکنند. هیچ کس روی سکوها به فکر تیم ملی نیست. کار به جایی میکشد که تصاویر تماشاگران ایرانی حاضر در استادیوم سئول تقریباً به طور کامل سانسور میشود. پس از جر و بحث و فریادهای بین دو نیمه، با سوت پایان بازی هیچکس حاضر نیست با مسئول اصلی تیم ملی حرف بزند. تاج کاملاً از عصبانیت سرخ است. او نه برای نتیجه بازی که به دلیل تماسهایی که از ایران با او شده، در حد انفجار است. بازیکنان تازه با تماشای شبکههای ماهوارهای پی به کاری میبرند که انجام دادهاند. هجمهای خبری از اقدام خودسرانه و احساسی چند ستاره تیم ملی راه افتاده است. این تصمیم درست یک شب قبل از بازی بین چند ستاره بزرگتر تیم گرفته شده. تصمیم قبل از بازی با چند یار دیگر در میان گذاشته میشود. از ترکیب 11 نفره، 6 یار سرشناس با هم، از شب قبل هماهنگ کرده بودند. این جمع اسمی که میدانستند حتی اگر تیم ببازد برای کاری که میکنند سخت ممکن است محاکمه شوند، ابایی از آنچه انجام میدادند نداشتند. 4 نفر از این نفرات دیگر به سالهای پایانی فوتبالشان رسیده بودند و اصلاً در لیگ ایران بازی نمیکردند که ترسی از عواقب کارشان داشته باشند. 2 بازیکن هم در آستانه بازگشت به لیگهای عربی بودند. این تصمیم پس از اینکه تیم برای ورود به زمین وارد رختکن شد، با دیگران مطرح شد. جمع اولیه بیش از 14نفر در تیم بودند که میخواستند هسته اصلی را همراهی کنند اما بازیکنان سرشناسی که در لیگ ایران بازی میکردند با ترس از عواقب عملشان، عقب کشیدند. یک مدافع لیگی، ستاره بازی با کرهجنوبی و پژمان نوری، بازیکنانی بودند که حاضر نشدند با دیگران همراهی کنند. یکی از این بازیکنان درباره دلیلش برای نبستن مچ بند، گفت: «من قرار نبود ببندم. من که اصلاً با کسی کاری نداشتم. من هنوز جوانم وباید سالها در لیگ ایران بازی کنم. چرا باید فوتبالم را بیدلیل به خطر میانداختم.»«نذر داشتند.» تاج این جمله را به خبرنگاران گفت و سعی کرد تیم را پس از آنچه بین دو نیمه بین او و چند چهره سرشناس رخ داد ورود هر خبرنگاری را به اطراف تیم ممنوع کند. او و پورحیدری بعد از بازی به شدت از تهران مورد بازخواست قرار گرفتند. فشار عصبی به وضوح در چهره سرپرست تیم و رئیس کمیته تیمهای ملی به چشم میآمد. شریفی رئیس کمیته انضباطی هم حالت عادی نداشت. تاج اما در این جمع چون مسئولیت مستقیم همه آنچه رخ داده بود را بر عهده داشت، بیش از سایرین به خود میپیچید. هنوز سرشب بود که او از فشار عصبی دچار خونریزی شدید بینی شد. حالتی عصبی که ناشی از بالا رفتن فشارخون آقای نایب رئیس بود. تلاش پزشکان تیم نتوانست جلوی این فشار را بگیرد تا تاج به ناچار به بیمارستان منتقل شود و تحت مراقبتی چند ساعته قرار بگیرد. بازیکنان هم در این دقایق استرسی بالا را تحمل میکردند. آنها تا نزدیک 3 بامداد بیدار نشستند و بازی عربستان با کره شمالی را دیدند تا مطمئن شوند تیم ملی حذف شده. ساعت 8 صبح روز بعد تیم باید آماده پروازی 13 ساعته میشد. تیم باید به دبی میآمد. در مسیر برگشت و بعد پایان جو احساسی روز قبل، تازه بازیکنان نگران شده بودند. نگران از عواقب حرکتی که انجام داده بودند. قبل از برگشت تیم وقتی تاج با خبرنگار شبکهای آمریکایی دست به یقه شد، بازیکنان بیشتر متوجه شدند چه تصمیم حساسیتزایی گرفتهاند. بزرگترهای تیم اگرچه بهخوبی میدانستند ممکن است به خاطر این کارشان بار دیگر از تیم ملی دور شوند و حتی این دوری برایشان ابدی شود اما نگران بودند، نگران از احتمال اتفاقات دیگر. با خندههای عصبی با هم شوخی میکردند و پشیمان تصمیمی بودند که میتواند برایشان چالشساز شود. در برگشت همچنان تاج و قطبی سعی میکردند نشان دهند آنچه رخ داده سیاسی نبوده است. بازیکنان برای ادای نذر، آنچه بر دست داشتند را استفاده کردهاند اما علی کفاشیان رئیس فدراسیون در گفتههایش و تعدادی از نمایندگان مجلس با حرفهایشان بر اشتباه بازیکنان که ناشی از موج احساسی بود مهر تأیید زدند. مسئولان فدراسیون که رابطهای سرد با ستارهها داشتند، نتوانستند راهکاری مناسب برای تعامل با بازیکنان داشته باشند و این بازیکنان اسیر جو مسموم رسانهای رسانههای معاند بیگانه قرار گرفتند و اینگونه ابزاری شدند در دست رسانههای دشمن.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 270]