واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه - پس از صدور پیام کاردینال ژان لوئی توران، رییس شورای پاپی واتیکان برای گفتوگوی بین ادیان، ریاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی پاسخی صادر کرد. به گزارش خبرآنلاین از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، متن کامل پاسخ حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر رشاد به این شرح است:حضور عالی جناب کاردینال ژان لوئی تورانرییس شورای پاپی واتیکان برای گفتوگوی بین ادیان با سلام و احترام صمیمانه،بهخاطر پیام تبریک آن جناب به این جانب، به مناسبت عید سعید فطر، از جنابعالی تشکر میکنم. عید فطرعید فطرت است و جشن بازگشت به سرشت پاک الهی و اولیهی انسان است که بر اثر یک ماه عبادت و پرهیزگاری پیشهکردن نصیب مؤمنان میشود. عالیجناب!گفتوگوهای دینی و فرهنگی شیوهی خوبی برای ایجاد زمینه برای صلح جهانی، و همزیستی مسالمتآمیز میان انبای بشر بویژه پیروان ادیان توحیدی است، اما تنها شیوه نیست. گفتوگوی دینی نیز اگر در سطح حرف و تعارفات باقی بماند، اثر چندانی نخواهد داشت؛ یا اثر پایداری برجای نخواهد گذاشت. سعدی شیرازی شاعر پر آوازهی ایران گفته است: «دو صد گفته چون نیم کردار نیست»اقداماتی که هر از چندی از سوی برخی افراد و گروهها، حتا بزرگان و مقامات ادیان نسبت به دین مقابل، صورت میبندد، که دستآورد سالها تلاش افراد خیرخواه در ادیان مختلف را به باد میدهد. جریانات اخیر در توهین به مقدسترین کتاب دینی جهان، در امریکا که دل یکمیلیارد و ششصد میلیون مسلمان و صدها میلیون انسان آزاده و دیندار پیرو دیگر ادیان را به درد آورد، نمونهای از این رفتارهاست.شخصیتهای خیرخواه جامعهی بشری بویژه رهبران ادیان باید برای پیشگیری از تکرار چنین حوادث تلخی تدابیر مناسبی بیاندیشند. بر اساس مبانی که به اختصار در زیر توضیح خواهم داد، پیشنهاد میکنم میثاق بینالمللی تحت عنوان «حقوق دین و دینداری» تهیه و در مراجع جهانی به تصویب برسد و مفاد آن از سوی همگان مانند دیگر اسناد بینالمللی رعایت گردد و نقض آن جرم انگاشته شود.پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی نیز ـ که رشتهای حقوقی با همین عنوان تاسیس کرده است ـ آمادگی دارد کمال همکاری را در تدوین این سند به عمل آورد. مبنای پیشنهاد من به شرح زیر است:آدمی ذاتمند است، یعنی دارای سرشت و صفات ثابتی است که در خلقت او تعبیه شده است؛ هر یک از صفات ذاتی آدمی منشاء حقی برای اوست؛ مثلا خردورزی انسان منشاء حق آزادی اندیشه برای اوست، علم دوستی، منشاء حق تعلیم و تعلم است، عدالتطلبی، منشاء حق برخورداری از عدالت است؛ یکی از صفات ذاتی و فطری آدمی نیز دینگرایی اوست، و خصلت دینگرایی بشر بسی عمیقتر از دیگر خصائل فطری اوست. دین همزاد بشر است و تاریخ بلند حیات، گواه آن است که آدمی هرگز فاقد دین نبوده است. هر چند تشخیص مصداق دین و خدا خطا کرده و غیر دین را به جای دین و غیر خدا را به جای خدا برگزیده باشد.با توجه به نکتهی پیشگفته، اگر حق آزادی، حق آگاهی و حق برخورداری از امنیت و عدل را به رسمیت میشناسیم و جامعهی جهانی و سازمانهای بینالمللی سعی میکنند از این حقوق دفاع کنند و زمینهی برخورداری آحاد بشر از آنها را فراهم کنند، و همهی ملل، ناقضان این حقوق را مجرم میشناسند، چرا نباید عنصر اساسی و عمیقی مانند فطرت دینگرایی به عنوان حق دین و دینداری، به رسمیت شناخته نشده و پاس داشته نشود؟ چرا باید ملحدان اجازه داشته باشند به دین و دینداری تعرض کنند؟ و چرا برخی به نام یک دین به دین دیگر اهانت روا دارند؟ از این روست که من پیشنهاد میکنم حقی به عنوان حق دین و دینداری تعریف و در مجامع جهانی، تصویب گردد تا از رهگذر تمسک به آن، از تعرض به دین و دینداری و دینداران جلوگیری شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 215]