واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > بازرگانی - نقدی بر تئوری جدید مهدی غضنفری، وزیر بازرگانی پویا دبیری مهر: در روزهایی که محمود احمدی نژاد به دنبال گزینه مناسبی برای جانشینی سید مسعود میرکاظمی بود،مهدی غضنفری،معاون میرکاظمی در صدد مطالعه و بررسی طرحی برای رد تئوری افزایش تعرفه جهت جلوگیری از واردات بود. غضنفری در آن ایام در مصاحبه ها و گفته های خود بیش از پیش به نقد افزایش تعرفه می پرداخت و معتقد بود که باید طرحی نو درافتد تا بعد از سالها بتوان جایگزینی برای تعرفه پیدا کرد. وقتی پیشنهاد تصدی وزارت بازرگانی در دولت دهم به طور غیر قابل منتظره ای از سوی محمود احمدی نژاد به مهدی غضنفری پیشنهاد شد،وی پس از مشورت با اطرافیان و معتمدان خود،ضمن قبول این پیشنهاد این مجال را بهترین فرصت برای طرح و اثبات تئوری جدید خود دانست. "کاهش قیمت تمام شده کالا" تئوری جدید غضنفری است.وی این موضوع را برای نخستین بار به عنوان محور برنامه های خود در وزارت بازرگانی در صحن علنی مجلس و در روز رای اعتماد مطرح کرد تا نظر نمایندگان را جلب کند. این فارغ التحصیل دانشگاه NSW سیدنی استرالیا در روز رای اعتماد با اعلام اینکه نهضت کاهش قیمت تمام شده در راه است،گفت:«یکی از برنامه های کلان من در وزارت بازرگانی ایجاد نهضت کاهش قیمت تمام شده کالا در بخش های تامین،توزیع و تنظیم بازار است.در این رابطه نوین سازی نظام توزیع کالا نیز باید سامان دهی شود.با کاهش قیمت تمام شده کالا و با همکاری تعاونی ها و بخش خصوصی می توانیم به رشد و توسعه حوزه بازرگانی کشور کمک کنیم.» مهدی غضنفری در حالی تئوری جدید خود را مطرح کرد که منتقدان سیاست های دولت در موضوع واردات،خاصه سیاست های وزارت بازرگانی همواره بر این عقیده بوده اند که دولت باید برای جلوگیری از واردات کالا به خصوص در فصول تولید یک کالا در داخل،باید سیاست های تعرفه ای وضع شود و تعرفه آنقدر بالا برود که واردات صرفه اقتصادی پیدا نکند. اما نهضت قیمت تمام شده چیست و از کجا آمده است؟قیمت تمام شده اصطلاحی است که در حسابداری به کار میرود و گویای هزینههای انجام شده برای تولید کالا یا خدمات در یک بنگاه اقتصادی است.اقتصاد دانان معتقدند که تفاضل قیمت بازار و این هزینهها،حاشیه سود بنگاه را نشان میدهد. بر اساس تئوری های اقتصاد عامه،معادل این اصطلاح "هزینه تولید" است.اما دو نکته اساسی در خصوص هزینه تولید اغلب پنهان می شود.نخست اینکه وقتی شرایط رقابتی در کشور حاکم می شود،بنگاه های اقتصادی به طور معمول هزینه های تولید خود را پائین می آورد،دیگر نکته اینکه همواره قیمت بازار را تولید تعیین نمی کند،خاصه در اقتصاد ایران که به عوامل متعدد و پنهان نیز وابسته است. آنچه که سوال فعالان اقتصادی و اقتصاد دانان نیز هست و هنوز وزیر بازرگانی به آن پاسخی نداده است اینست که با وجود این دو علت اجرای طرحی که از سوی مهدی غضنفری به عنوان "نهضت کاهش قیمت تمام شده"نامیده شده است،چه لزومی دارد و چرایی اجرای آن چیست؟ اگر هزینه تولید بالا دلیلی بر اجرای این طرح پر سر و صدا است،توجه به این نکته ضرورت دارد که به زعم کارشناسان اقتصادی مهمترین علت این رخداد پیچیده بودن نظام بورورکراسی در کشور و بی ثبات بودن قوانین و مقرراتی است که عمرشان معلوم نیست.مضاف بر آنکه فضای کسب و کار ایران نیز دچار یک سرماخوردگی مزمن است. طبق آخرین گزارش بانک جهانی درباره آسانی فضای کسب و کار در میان 183 کشور جهان، ایران در رتبه 137 قرار دارد که نشاندهنده وضعیت بسیار دشوار حاکم بر آن برای فعالان اقتصادی از جهت مقررات و دیوانسالاری دولتی است. وزیر بازرگانی باید توجه داشته باشد که کشورهای همسایه ما که رشد اقتصادی بالاتری دارند،در رتبههای بهتری از جهت فضای کسب و کار هستند مانند آذربایجان و ترکیه که به ترتیب در رتبههای 38 و 73 قرار دارند.در چنین فضای کسب و کاری که هزینههای معاملاتی به علت دخالتهای گوناگون دولت به شدت بالا است، عاجلترین کار به منظور کاهش هزینههای تولیدی باید ناظر بر مقرراتزدایی باشد. اما غضنفری در مقابله با این تئوری معتقد است که افزایش تعرفهها به تنهایی برای حل مشکلات موجود کارساز نیست بلکه آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد افزایش بهرهوری است. غضنفری می گوید:«ما با شیوههای کهنه نمیتوانیم با رقیبان خود به رقابت بپردازیم. با اجرایی شدن طرح کاهش قیمت تمامشده ما میتوانیم به نتایجی چون افزایش قدرت رقابتپذیری محصولات داخلی در بازار خارجی، افزایش صادرات و بهبود آن، افزایش رفاه مصرفکنندگان داخلی و تحقق اهداف اقتصادی چشمانداز بیست ساله دست یابیم.» پاسخ غضنفری به منتقدان نیز به صراحت از سوی وی اعلام شده است:«افزایش تعرفه کالاهای وارداتی برای حل مشکلات و طرح این موضوع که تعیین میزان تعرفهها فقط در اختیار وزارت بازرگانی است، یک مفهوم نادرست است.افزایش مستمر نرخ تعرفهها و استفاده مضاعف از آن، در افزایش قیمت تمامشده موثر است چرا که افزایش مضاعف تعرفهها یعنی برعهده گرفتن مسوولیت واحدی که نتوانسته است محصول خود را ارزان تولید کند. این اتفاق به این معناست که به جای قدرتمند کردن تیم خودی به جریمه رقیب بپردازیم.» وزیر بازرگانی در حالی معتقد است که افزایش بهره وری با سیاست های تعرفه ای محقق نمی شود و باید نهضت کاهش قیمت تمام شده را در کشور اجرایی کرد که روز به روز برای حجم واردات افزوده می شود و تئوری وی نیز رنگ عملیاتی به خود نگرفته است. اما غضفری گفته هایی قابل تامل در خصوص عوامل تاثیر گذار در قیمت تمام شده کالا نیز دارد.وی عوامل تاثیرگذار در قیمت تمامشده را مصرف بیشتر مواد اولیه، استهلاک بالای ماشینآلات، افزایش هزینههای ضایعات، انبارداری، حمل و نقل و بالا بودن عوارض اجتماعی و همچنین هزینههای بالای تعداد زیاد روزهای تعطیل می داند و می گوید:«ظرفیت خالی در ایران در بخش صنعت 30 درصد و در حمل و نقل 60 درصد است و این در حالی است که ظرفیت خالی عامل موثری بر افزایش قیمت تمامشده به شمار میرود.میزان نیاز بخش مسکن ایران به نقدینگی و تسهیلات چند برابر بقیه کشورها است. همچنین زمان مورد نیاز برای تولید خودروی ایرانی در مقایسه با برخی شرکتهای خودروسازی خارجی به 6 برابر میرسد. همه این عوامل، بهرهوری سرمایه را کاهش میدهند.» تئوری غضنفری برای مقابله با واردات بی رویه که بر مبنای کاهش قیمت تمام شده استوار است،تا کنون در حد حرف و سخن و تئوری مانده است،این راهکار با وجود گذشت حدود 6 ماه از فعالیت وی هنوز نتیجه بخش نبوده است،شاید زمان بیشتری نیاز باشد تا غضنفری نیز به جمع تئوریسین های بازرگانی ایران بپیوندد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 382]