تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816733081
عملكرد 4 ساله فدراسيون فوتبال درگفتوگو با تاج گزينهمناسبي نباشد، نامزد ميشوم بايد مقابل فشارها مقاومت ميكرديم مصلحت نيستنامهمان به كفاشيان را منتشركنيم
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: عملكرد 4 ساله فدراسيون فوتبال درگفتوگو با تاج گزينهمناسبي نباشد، نامزد ميشوم بايد مقابل فشارها مقاومت ميكرديم مصلحت نيستنامهمان به كفاشيان را منتشركنيم
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: ورزشي - فوتبال
مهدي تاج را فردي سياستمدار ميدانند؛ كسي كه پيش از انتخابات قبلي فدراسيون فوتبال در تيم محمد عليآبادي قرار داشت و لحظه به لحظه اخبار را براي حضور رييس وقت سازمان تربيت بدني در كارزار انتخاباتي فدراسيون رصد ميكرد اما پس از وتوي فيفا به ناگاه سر از تيم علي كفاشيان در آورد و در تركيب همان تيم معرفي شده به فدراسيون فوتبال راه پيدا كرد. در روزهاي ابتدايي علي كفاشيان طبق اساسنامه اختيارات زيادي را به نايب رييس اولش داد كه شايد مهمترينش انتخاب به عنوان رييس كميته تيمهاي ملي بود اما زمان كه گذشت اختلافهاي رييس و نايب رييس اصفهاني فدراسيون هم نمايان شد و سرانجام اين اختلافها بر سر افشين قطبي شكل جديتري به خود گرفت و در نهايت تاج كه مخالف ادامه حضور قطبي در تيم ملي بود از رياست كميته تيمهاي ملي كنار رفت. از آن زمان به بعد كم كم اختيارات نايب رييس اول كم و كمتر شد و حالا تاج را يكي از رقيبهاي كفاشيان براي كسب كرسي رياست فدراسيون فوتبال در انتخابات بعدي ميدانند.
تاج كه بر لزوم تغيير رويه فدراسيون براي چهار سال آينده تاكيد ميكند، در گفتوگويي تفصيلي با خبرنگار ورزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به مواضع نهان و پنهاني كه طي ساليان اخير داشته بيش از پيش نزديك شد و تا حد قابل توجهي آنها را بروز داد. متن اين گفتوگو به شرح زير است:
* عملكرد فدراسيون را در چهار سال اخير چطور ارزيابي كرده و به آن چه نمرهاي ميدهيد؟
فدراسيون در دورهاي آمد كه بازي تيم ملي بزرگسالان مقابل سوريه در تهران انجام شده بود كه با آنها هم مساوي كرديم. يعني كارهاي پشتيباني براي تيم ملي نميشد كرد. در يك نگاه كلي در رابطه با تيمهاي ملي صرفنظر از نتايج، اقدامات خوب بوده است. ابتدا در رابطه با تيم ملي بزرگسالان فكر ميكنم كه اگر ما روي حضور كلمنته در ايران پافشاري ميكرديم، شايد نتايج بهتري برايمان بدست ميآمد اما متاسفانه در آن مقطع ارادهاي براي نگه داشتن كلمنته وجود نداشت. تيم ملي ما در دقيقه 82 با گلي كه از كرهجنوبي دريافت كرد، از رفتن به جام جهاني بازماند. من ديدگاه ديگري هم دارم و معتقدم ديپلماسي ضعيفي كه آن زمان داشتيم هم در نرفتن تيم ملي به جام جهاني تاثيرگذار بود چرا كه بايد شرايطي ايجاد ميكرديم تا بازي عربستان مقابل كرهشمالي همزمان با مسابقه ايران برابر كرهجنوبي برگزار ميشد كه اگر اينطور ميشد، احتمال صعود تيم ملي به جام جهاني وجود داشت. متاسفانه ما هميشه از ديپلماسي ضعيف در FIFA و AFC ضربه خورديم. كرسيهايي را بخاطر تعارفهاي بين مسوولان، از دست دادهايم كه يك نمونه از نتايج آن سرانجام در ناكامي تيم ملي براي رسيدن به جام جهاني 2010 موثر بود.
* دخالتها و فشار آوردنهاي روساي سازمان تربيت بدني در طول اين چهارسال كه مشهود بود اما فكر ميكنيد فدراسيون بايد موضعي را نسبت به فشارهاي دولتي ميگرفت؟
وجود فشارهاي بيروني كه طبيعي بود و بعضا ميتوانست هدفگذاريها و برنامهريزيهاي فدراسيون را هم تحتالشعاع قرار دهد اما معتقدم بايد در برابر آنها مقاومت ميكرديم. البته مقاومتي منطقي همراه با توضيح دادن و توجيه مسوولين.
* همچنين فكر نميكنيد اگر در بازيهاي مقدماتي جام جهاني 2010 عربستان را در تهران شكست ميداديم يا برابر كرهشمالي و امارات نتايج ديگري ميگرفتيم، بدون توجه به بحث ديپلماسي، تيم ملي به جهاني صعود ميكرد؟
اينها درست است و از نظر فني تيم ملي ميتوانست پيش از مسابقه پايانياش، نتايج بهتري بگيرد و صعودش را قطعي كند اما عامل نهايي حذف تيم ملي از راهيابي به جام جهاني مساوي برابر كرهجنوبي در مسابقه پاياني ما بود.
بله، در بخش بانوان رشد داشتيم. البته الان خيلي در آسيا قوي نيستيم اما كارها قبلا مدون نبود و اكنون تقريبا در همه ردهها تيم داريم. وضع ما در بخش بانوان بهتر از دورههاي گذشته شده است. فوتبال ساحلي بانوان و مردان ما ليگهاي قابل قبولي پيدا كرده است. فوتبال ساحلي ما پيشرفت كرده است و توانستيم در چند دوره جام جهاني شركت كنيم. ضمن اينكه ليگ فوتسال هم داريم. همچنين در فوتبال پايه و شرايط تيمهاي ملي نوجوانان و جوانان هم پيشرفت كرديم و در حال حاضر وضعيت خوبي داريم. در نوجوانان سه ركورد براي اولين بار در تاريخ فوتبال اين كشور حاصل شد كه عبارت بود از: قهرماني در آسيا، صعود به جام جهاني و راهيابي از مرحله گروهي به مرحله يكچهارم نهايي جام جهاني. تيم جوانان هم روند قابل قبولي داشته و فعلا خوب است. بنابراين هر سه تيم بزرگسالان، جوانان و نوجوانان الان از مراحل مقدماتي رقابتهاي پيش رو بالا آمدند و فعلا وضع خوبي دارند. در بخش برگزاري مسابقات ليگ هم وضعيت قابل قبولي پيدا كرديم. ليگ برتر در برگزاري بازيها استانداردها را عمل كرده و از الان به بعد بايد روي ارتقاي سطح كيفي بازيكنان و ليگ كار كنيم. برگزاري ليگ دسته يك قبلا با مشكلاتي مواجه بود كه البته در همان اولين سالي كه ما آمديم هم اينچنين بود اما اكنون وضع مشخص و ثابتي پيدا كرده است. ليگ فوتسال هم آمار خيلي خوبي دارد و تا به حال چنين ليگ منظمي براي فوتسال نداشتيم. فوتسال ما در تيم ملي و حضور در مجامع بينالمللي هم بينظير بوده است. تيم ملي ما چهارم دنيا شد و حسين شمس هم عنوان بهترين مربي جهان را بدست آورد. احداث كمپ تيمهاي ملي با اين سطح از امكاناتي كه دارد، نمره خوبي در كارنامه فدراسيون است؛ هرچند شالوده احداث كمپ در فدراسيونهاي قبلي و از دو دوره قبل شروع شد اما در اين فدراسيون تكميل و به وضعيت فوقالعادهاي درآمد. اين كمپ اكنون سه هتل دارد. سالن بدنسازي مجهزي پيدا كرد. كارهاي زيادي براي زمينهاي چمن طبيعي انجام و 2 زمين چمن مصنوعي ايجاد شد. زمين فوتبال ساحلي احداث شد. كمپ پزشكي خوبي در آنجا راه افتاده و كمپ اختصاصي براي سرمربي تيم ملي بزرگسالان و همكارانش تاسيس شد. ساختمان اداري ساختيم. 2 سالن كنفرانس خوب دارد، آشپزخانه مناسبي براي تيمهاي ملي در آن داير شد و در نهايت مجموعه استخر، سونا و جكوزي كمپ هم در حال ساخت است. ما در مجموع بين 12 تا 13 ميليارد تومان براي كمپ تيمهاي ملي هزينه كرديم. بنابراين اقدامات زيرساختي فدراسيون نمره قبولي ميگيرد.
* عملكرد فدراسيون در مباحث مبارزه با دوپينگ و داوري و اهتمام به اين موضوع را چطور ميبينيد؟
موضوع دوپينگ در فوتبال ما هنوز هست اما كنترل آن بهتر شده و بايد رسيدگي بيشتري در اينباره انجام دهيم. در مقوله داوري هم ميتوانيم قسم بخوريم كه داوريها در حال حاضر به هيچ وجه و در هيچ مسابقهاي جانبدارانه نيست. يكي از دلايل وضعيت فعلي اين است كه الان جانبداري در داوري خيلي سريع و راحت عيان ميشود چرا كه ناظران داوري داريم، فيلم مسابقات بازبيني ميشوند، هر كسي اعتراضي نسبت به داوريها داشته همواره سعي شده تا پاسخ منطقي به آنها بدهيم كه اينها در نوع خود بي نظير بوده است. البته بايد اعمال نظرهايي شود تا از همه ظرفيتها به خوبي استفاده شود چرا كه معتقدم الان از همه ظرفيتها استفاده نميكنيم. رسيدگي و نظارتهاي جامعي امروز درباره داوري صورت ميگيرد. ساختار تشكيلاتي داوران قوي شده است. اليتهاي داوري بينالمللي، 8 داور بيشتر شده است. در فوتسال و بخش بانوان هم داوران بينالمللي داريم.
* شائبههايي درباره فساد در داوري البته مربوط به ساليان گذشته در برنامه تلويزيوني 90 در هفته گذشته از سوي هادي مهدويكيا پخش شد. شرايطي كه او ميگفت، اكنون در داوريها نيست؟
آن موارد كه ظاهرا مربوط به هفت، هشت سال پيش بود. الان كنترلها و نظارتهاي داوري بسيار دقيق است و همانطور كه گفتم هرگونه جانبداري و حتي احساس جانبدارانه در داوري مسابقات، خيلي راحت عيان ميشود. اصلا ساختار تشكيلاتي داوري به نحوي شده كه امكان بروز چنين تخلفاتي وجود ندارد و امكانپذير نيست. جامعه داوري ما پاك است و كميته داوران هم اشراف قابل قبولي نسبت به امور داوران دارد.
* به عنوان رييس ستاد رسيدگي به تخلفات اخلاق حرفهاي در فوتبال وضعيت دلاليها در فوتبال ايران و اقداماتي كه براي كاهش آن انجام داديد چه بود؟
معتقدم ناهنجاريها بيشتر از خود فوتبال نيست، هرچند بايد تلاش كنيم آن را به حداقل برسانيم. واقعيت همين بوده و ممكن است دلالي هم در اين فوتبال باشد. طبيعي است كه هرجايي پول باشد، دلالي هم هست هرچند در فوتبال بحث آژانسهاي قانوني نقل و انتقالات در فيفا هم به رسميت شناخته شده است. دلالي سالها در فوتبال ما وجود داشته اما اخير بيشتر نمايان شده است. ما معمولا در جريان تخلفات فوتبال هستيم. بخشي از اين اطلاعات را فعالان ستاد رسيدگي به تخلفات اخلاق حرفهاي كه حجتالاسلام عليپور هم آنجاست به ما ارايه ميكنند. بخشي از آن را حراست فدراسيون به ما اطلاع ميدهد و بخشي را هم حراست استانها به فدراسيون انتقال ميدهند. با در نظر گرفتن تمامي اسناد و اطلاعات احساس ميكنم ميزان آن نسبت به كل فوتبال خيلي زياد نيست. ما به قراردادهايي رسيديم كه آنچه ثبت شده با آنچه بازيكن دريافت كرده مغايرت داشته است و ما در كميته مربوط به همه آنها رسيدگي خواهيم كرد. ما به بعضي از موارد ورود نميكنيم چرا كه پروندههاي حقوقي و قضايي خاص خودشان را دارند. ما تخلفاتي را از اهواز و اصفهان اعلام كرديم و در آينده نزديك هم مسايل مربوط به يكي دو استان ديگر را هم ميگوييم اما در مجموع بايد رسيدگيها بيشتر شود. در حال حاضر 68 پرونده براي دلاليها و تخلفات عمده در فوتبال درست كرديم كه از اين تعداد 43 پرونده قابليت پيگيريهاي حقوقي دارند كه ميتواند به منع فعاليت خاطيان از فوتبال و محروميتهايي از اين دست منجر شود. اين تعداد نسبت به حجم فعاليت كل فوتبال كشور زياد نيست. البته پروندههايي هستند كه يك پرونده بوده و در آن يك نفر در حق 10 - 12 نفر اجحاف كرده است.
* در مجموع به عملكرد فدراسيون نمره قبولي ميدهيد و سهم خودتان را در ضعفها و موفقيتهاي اين فدراسيون چقدر ميدانيد؟
در مجموع كارنامه فدراسيون طي چهار سال گذشته داراي موفقيتها و ضعفهايي بوده و هميشه و در همه دورههاي گذشته هم همين بوده است. به هر حال يك دوره فدراسيون ممكن است در جاهايي موفق و در بخشهايي هم ناكام باشد. به بعضي از موفقيتها و پيشرفتها از حيث نتايج در حوزه فوتسال، فوتبال ساحلي، تيمهاي پايه و فوتبال بانوان اشاره كردم اما به هر حال بر كسي پوشيده نيست كه بزرگترين ناكامي اين فدراسيون هم نرفتن تيم ملي به جام جهاني بود. همچنين حذف غيرورزشي تيم اميد از رقابتهاي انتخابي المپيك هم خيلي سياه بود. فعاليت در فدراسيون مثل دوي ماراتن است كه مثلا 400 متر را يك فدراسيون ميدود و 400 متر بعدي را فدراسيون ديگر. حالا يكي كندتر و يكي هم تندتر ميدود اما همه به نوعي امكانات يكديگر را تكميل كردهاند.
* آنچه كه مشهود بود و فدراسيون سعي در پنهان كردن آن داشت، اختلافنظر برخي نواب رييس از جمله خودتان با كفاشيان درباره بعضي از روساي كميتهها بود كه در نهايت نظر رييس فدراسيون اجرايي شد، نظرتان در اينباره چيست؟
بله ما با انتصاب روساي بعضي از كميتههاي فدراسيون موافق نبوديم كه به طور مثال كميته فوتبال ساحلي يكي از آنها بود. اما بايد بگويم كه اين اولين دورهاي بود كه هيات رييسه فدراسيون بدون كوچكترين تنشي اداره شد. اختلاف سليقه هميشه وجود داشته و خواهد داشت اما تمام تلاش ما اين بود كه آتش معركه نباشيم و آبي بر آتش باشيم. اين چهار سال از اين حيث به خوبي تمام شد.
* عزيزمحمدي معتقد بود " بعضي اعضاي هيات رييسه نسبت به اعمال اصلاحاتي خواستاري در فدراسيون، بر نظرشان عليه نظر رييس فدراسيون پافشاري نكردند تا مشكلاتي ديگري پيش نيايد." آيا شما كه خود جزو آن دسته افراد بوديد، چنين رويهاي را ميپسنديد؟ آيا عملا طبق اصلاحاتي كه اخيرا در اساسنامه ايجاد شد، عمل نكرديد؟
ما 2 سال پيش نظر مخالفمان درباره بعضي از روساي كميتهها را مكتوب نوشتيم و به كفاشيان داديم اما بايد پذيرفت كه نظر نهايي نظر رييس فدراسيون است و ما به آن احترام گذاشتيم.
* اختلاف سليقهتان با كفاشيان را در مقطعي با كنار رفتن از رياست كميته تيمهاي ملي نشان داديد؟
به هر جهت من بعضي از مسايل را متناسب با شرايط و گذشته خودم و نيز اطلاعاتي كه از فوتبال داشتم، ميديدم اما بعضي از دوستانم مسايل را جور ديگري ميديدند. آن كنارهگيري فقط يك نمونه بود. بالاخره من چون مدير يك اداره هستم بايد احترام رييس و نظرش را تا آخرين لحظه، حفظ كنم.
* فكر نميكنيد اگر به صلاح فوتبال اين مملكت بود تا اصلاحات مدنظرتان در آن صورت بگيرد، بايد براي اجرايي شدن بيشتر دفاع ميكرديد و نبايد صرفا بخاطر تبعيت يا حفظ احترام رييس فدراسيون از پافشاري روي آن كوتاه ميآمديد؟
تنها كاري كه ما در آن زمان ميتوانستيم انجام دهيم اين بود كه به همراه هفت يا هشت نفر از اعضاي هيات رييسه، تمام موارد اصلاحي را طي نامهاي از رييس فدراسيون درخواست كرديم اما بنابر دلايلي مصلحت نيست كه آن نامه الان بيرون بيايد. آن موقع هم در آن نامه اعلام كرديم كه ما نظراتمان اين است اما تصميم نهايي با رييس فدراسيون خواهد بود. هيات رييسه اين اختيار را به رييس داده بود. هنوز هم اعتقاد دارم رييس فدراسيون خيمهاي است كه همه بايد تحت پوشش او باشند. نبايد تلاش كنيم تا چوب اصلي آن خيمه شكسته شود.
* نگفتيد سهم خودتان را در عملكرد چهار ساله فدراسيون چقدر ميدانيد؟
فكر ميكنم در فدراسيون فوتبال، مقام راس فدراسيون خيلي مهم است و نقش اصلي را برعهده دارد. ببينيد نايبرييس اول نشات گرفته از رييس فدراسيون است و به نوعي جانشين رييس فدراسيون است. جانشين معمولا بايد منتظر تصميمات رييس بماند.
* به هر حال وقتي مجمع به انتخاب نايبرييس اول راي ميدهد، يعني حق اعمال ديدگاه او را به رسميت شناخته است؟
درست است اما همين الان هم كه نايبرييس اول طبق اساسنامه خودش از مجمع راي ميگيرد ولي بايد منتظر نگاه رييس فدراسيون باشد؛ لذا نقش رييس فدراسيون در اداره فدراسيون خيلي مهم است. تكليف نايبرييس دوم هم كه مشخص است و ليگ را اداره ميكند. نايبرييس سوم هم كه فقط بانوان است و محدوده مشخصي دارد، اما نايبرييس اول بايد منتظر نگاه رييس بماند.
* پس بالاخره نايبرييس اول در كجا ميتواند تاثير حضورش را بر امور فدراسيون بگذارد؟
حالا به هر جهت او خودش را در مطالعات و تصميمات رييس ميبيند. اگر طبق اساسنامه جديد جايگاهش از انتصابي به انتخابي بودن هم تغيير كند كه اصلا بايد با رييس فدراسيون يكي باشد.
* براي انتخابات رياست فدراسيون كانديدا ميشويد؟
در حال حاضر دارم شرايط را ميسنجم. اگر آدمهاي خوب و قوي متعددي در انتخابات فدراسيون كانديدا شوند، خيلي خوب است. دوستاني هستند كه فكر ميكنم اگر كانديدا شوند، خوب است. فضا بايد آنقدر آرام باشد تا هر كسي كه ميتواند به اين فوتبال كمك كند، جلو بيايد. فضاي وسيعي در اين فوتبال وجود دارد كه زمينه فعاليت براي همه هست. رقباي فوتبالي ما در آسيا دارند به شدت كار ميكنند و در اين بين، مجالي براي ما نيست كه بخواهيم روي بعضي اختلافنظرها پافشاري كنيم. ما اگر همين الان هم با سرعت زياد به جلو حركت كنيم و با همديگر هماهنگ هم باشيم، باز هم فعلا به بعضي از كشورهاي آسيايي نميرسيم چه برسد به اينكه بخواهيم با هم دعوا هم داشته باشيم. حالا بايد سفره را پهن كنيم، ببينيم چه كساني پاي آن مينشينند. بنده هم اگر نهايتا براي انتخابات گزينه مناسبي براي رياست جلو نيايد و احساس كنم ميتوانم بيشتر به اين فوتبال كمك كنم، كانديدا رياست فدراسيون خواهم شد.
* رياست فدراسيون فوتبال براي چهار سال آينده را چطور ميبينيد؟
بنده علاوه بر اين چهارسالي كه در فدراسيون حضور داشتم و در گذشته هم دبيركل اتحاديه بودم، مدت 20 سال هم باشگاهدار بودم و مديريت بعضي از باشگاههاي ليگ برتري چون سپاهان و ذوبآهن را برعهده داشتم و اكنون معتقدم مديريت در فدراسيون با مديريت در تمام بخشهاي ديگر فرق ميكند و فدراسيون بايد كاملا با سيستم دولتي هماهنگ باشد هرچند قبول ندارم كه فدراسيون زيرنظر دولت كند. هماهنگي با زيرنظر بودن تفاوت دارد. به هر حال همچنان امكانات در اختيار دولت است و فدراسيون بايد جوري كار كند تا ضمن بهرهگيري از آن امكانات، استقلال راي هم داشته باشد تا بتواند آدمهاي فوتبال و غيرفوتبالي توانمند را دور خود جمع كرده و از آنها استفاده كند كه اين خيلي مهم است.
* در چهار سال گذشته فدراسيون چنين شرايطي نداشت؟
فكر ميكنم در واقع ميتوانستيم بهتر از اين باشيم.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا، فرهاد بهارفر
انتهاي پيام
سه|ا|شنبه|ا|20|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]
-
گوناگون
پربازدیدترینها