واضح آرشیو وب فارسی:جهان نیوز: حاج احمد كاظمي به روايت شهيد شوشتري
به گزارش فارس، سردار شهيد نورعلي شوشتري از فرماندهان زمان دفاع مقدس، در طول جنگ رشادتها و از خودگذشتگيهاي بسياري از خود به جا گذاشت. متن زير مربوط است به گفتوگوي سردار شوشتري با مجله فاتحان خرمشهر در خصوص ويژگيهاي شخصيتي شهيد سردار كاظمي؛ او در زمان فرماندهي شهيد كاظمي به عنوان جانشين ايشان در نيروي زميني بوده است.
* دشمن نميدانست شهيد كاظمي از كدام طرف ميآيد
آن جوان ساده و بيغل و غش آن رزمنده بينام و درجه كه در ابتداي جنگ ديدم، فرماندهي شد برومند و نامآور تا جايي كه آوازه رشادت او به دشمن هم رسيده بود و گويي لشكر ۸ نجف اشرف، كابوس آنها بود. همان خطشكن معروف همان لشكر كه فرماندهاش هميشه دشمن را دور زده و به صفوف آنها حمله ميكرد.
اغراق نيست اگر بگوييم دشمن از اين لشكر وحشتي مضاعف داشت. او همه جا بود كربلاي ۴، والفجر ۴، والفجر ۱۰، حلبچه، والفجر ۸، كربلاي ۵، فتحالمبين، بيتالمقدس، ثامنالائمه(ع) و ...؛ لشكر خطشكن چه آوازهاي داشت. لشكر نجف و فرماندهاش شهيد احمد كاظمي دشمن نميدانست كه او از كدام طرف ميآيد فقط ميدانست كه حتماً ميآيد، در طريقالقدس كاري كرد كارستان.
*فتح خرمشهر با نام دليراني چون او عجين شده است
فتح خرمشهر با نام دليراني چون او عجين شده. جمعآوري نيرو در عين خستگي و تلفات و حمله به تنها معبر دشمن كه تجمع قدرت نظامي اشغالگران شهر، در آنجا بود و بعد هم فتح خرمشهر ميسر شد. اما آن كه هنگام نبرد چون شير ميغريد در هنگام همراهي دوستان و همرزمان، متواضع و مهربان و دلسوز بود. به وضوح ميتوانستم ببينم كه چه آرامشي دارد.
هنگام سختترين لحظات نبرد و خطرات و هنگام برخورد با دوستان، خودش تأكيد داشت كه عشق به معصومين (ع) و حب به مقام ولايت چنين روحيهاي را در او زنده كرده است و به راستي كه وقتي «يا زهرا(س)» ميگفت همه ما روحيه ميگرفتيم. آرامش رفتار از خلوص و ايمان او سرچشمه ميگرفت.
* خيلي راحت زير مسلسل دشمن جولان ميداد
عمليات «والفجر ۸» بود؛ عملياتي بسيار پيچيده با سه محور اصلي در سه جاده، يكي از جادهها كه شهيد كاظمي و نيروهايش آنجا مستقر بودند. ديگري جاده وسطي كه دشمن به آن جاده استراتژيك نام داده بود و جاده ساحلي كه از پشت نخلها ميگذشت.
حمله آغاز شد و دشمن تمام سعي خود را ميكرد تا جلوي پيشروي رزمندگان را بگيرد، اما نيروهاي ما به خوبي پيشروي ميكردند يكي از مهمترين عوامل پيشروي و موفقيت بچهها در آن لحظات، حمله لشكر تحت امر شهيد كاظمي و دور زندن نيروي گارد رياست جمهوري صدام و غافلگيري دشمن بود.
هنوز برخي از خطوط دشمن سقوط نكرده بود كه آن بزرگوار را ديدم، خونسرد، بيدغدغه، زير آتش بيامان، سوار بر يك موتور سيكلت و بيسيمچي ايشان هم بر ترك موتور بود. واقعاً حال و هواي خاصي داشت، به همه روحيه ميداد. يكي از تانكهاي دشمن هم هنوز در بلندي مشرف به منطقه، گذرگاهها را زير مسلسل خويش گرفته بود اما شهيد كاظمي خيلي راحت جولان ميداد.
سه|ا|شنبه|ا|20|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جهان نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]