واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > انرژی - فازهای 6، 7 و 8 با وجود اینکه 2 سال از زمان برنامهریزیشده برای بهرهبرداری آنها گذشته است، هنوز به بهرهبرداری کامل نرسیدهاند و افتتاح فازهای 9 و 10 کاملاً کاذب بوده است. رئیس اسبق مؤسسه بینالمللی مطالعات انرژی گفت: دولت نهم پرونده سنگینی از اشتباهات و تخلفات دارد که بسیاری از آنها استخراج و شناسایی شده و برای اهل فن شناخته شده است اما شاید وزن آنچه که این دولت در حوزه مشترک پارس جنوبی کرده و ظلمی که در آنجا به ملت ایران روا داشته شده است، با هیچ یک از دیگر تخلفات و اشتباهات و حتی با مجموعه آنها قابل قیاس نباشد. برای درک بهتر این مهم ابتدا باید پارس جنوبی را شناخت. غلامحسین حسنتاش در نشستی رسانهای در مؤسسه دین و اقتصاد با بیان ویژگیهای منطقه پارس جنوبی گفت: میدان گازی پارسجنوبی، میدانی مشترک است. اگر کل تولیدنهایی میدان شامل حداقل 500 میلیون متر مکعب (با فرض بدبینانه حداقل 20 فاز) و حداقل یک میلیون بشکه میعانات گازی را به معادل نفتخام تبدیل کنیم به عددی حدود 4 میلیون بشکه نفتخام خواهیم رسیدکه معادل کل تولید فعلی نفتخام کشور است که بعد از یکصدسال به آن رسیدهایم. حسنتاش تصریح کرد: در حدود 28 فاز توسعة پارسجنوبی که تاکنون تعریف شده است حفر صدها چاه دریایی، نصب دهها سکوی بهرهبرداری دریایی، احداث صدها کیلومتر خط لوله در بستر دریا و در خشکی، ساخت دهها پالایشگاه عظیم فرآوری و تصفیة گاز باید اتفاق بیفتد که بخش کوچکی از آن تاکنون اتفاق افتاده است. 5 فاز به بهرهبرداری رسیده بودوی در خصوص عملکرد دولت نهم در میدان پارس جنوبی گفت: در سال 84 دولت نهم میدان پارس جنوبی را در حالی تحویل گرفت که پنج فاز آن به طور کامل به بهرهبرداری رسیده بود و روزانه 114 میلیون متر مکعب از این میدان استخراج میشد. همچنین فازهای 6، 7 و 8 با پیشرفت بیش از 75 درصدی و فازهای 9و10 نیز با 1/32 درصد پیشرفت فیزیکی تحویل این دولت شد. برای توسعه فاز 12 نیز عقد قرارداد شده بود و این فاز که ظرفیت تولیدی معادل 3فاز از فازهای قبلی را داراست، در مرحله آغاز عملیات اجرایی قرار داشت و مذاکرات برای عقد قرارداد فازهای 15 تا 18 نیز روزهای پایانی خود را سپری میکرد. وی خاطر نشان کرد: پس از روی کار آمدن دولت نهم علاوه بر تأخیر در اجرای طرحهای در دست اجرا، روند عقد قرارداد و عملیات اجرایی در فازهای جدید این میدان مشترک با کندی بسیار همراه شد و این در حالی بود که در آن سوی مرز ایران، کشور قطر با حداکثر توان خود به توسعه و سرمایهگذاری در این میدان مشغول بود. وی تصریح کرد: فازهای 6، 7 و 8 با وجود اینکه 2 سال از زمان برنامهریزیشده برای بهرهبرداری آنها گذشته است، هنوز به بهرهبرداری کامل نرسیدهاند و در پایان سال 1387 با یک ششم ظرفیت خود در حال تولید بودهاند (8/16 میلیون متر مکعب در روز عملکرد در برابر 110 م. م. م. ر برنامه)، و هماکنون نیز حداکثر به میزان 48میلیون متر مکعب یعنی کمتر از یک فاز تولید میکند. رئیس اسبق مؤسسه بینالمللی مطالعات انرژی افزود: همچنین فازهای 9و10 با وجود اینکه یکسال از زمان برنامهریزیشده برای تولید آنها سپری شده است، تاکنون به بهرهبرداری نرسیده و پیشبینی میشود که تکمیل چاههای فازهای 9 و10 حداقل 10 ماه دیگر زمان نیاز داشته باشند. لذا با فرض موفقیتآمیز بودن حفاری در سال آینده نیز، راهاندازی این فازها حداقل دو سال از برنامه زمانبندی شده خود عقبتر میباشد. این در حالی است که از سال 1385 به بعد بر اساس قوانین بودجه سالانه 3 درصد از کل درآمد نفت کشور به توسعه پارس جنوبی اختصاص یافته است و چنین امتیازی دست دولت را نسبت به گذشته برای سرعت بخشیدن به توسعه فازهای مختلف بسیار بازتر کرده است. حسنتاش ادامه داد: با توجه به عملکردی که ذکر شد دولت نهم تا کنون در دو مقطع برای افتتاح فازهای 6 تا 8 و اخیراً برای افتتاح فازهای 9 و 10 تبلیغات سنگین و پر هزینهای را به راه انداخته است. هزینه تبلیغات مربوط به فازهای 9 و 10 بالغ بر میلیاردها تومان بوده است درحالیکه همانگونه که ذکر شد افتتاح این فازها کاملاً کاذب بوده است. وی در توضیح این مطلب گفت: در فازهای 6 تا 8، پالایشگاه تصفیه گوگرد پیشبینی نشده است بدلیل اینکه طبق برنامه باید گاز این فازها از طریق خط لوله برای تزریق به مخزن نفتی آغاجاری منتقل شود و با توجه به تطبیق نسبی مشخصات گاز با مشخصات مخزن نفتی آغاجاری نیازی به تصفیه گاز دیده نشده است. اما خط لوله انتقال گاز با بیش از دو سال تأخیر هنوز هم آماده نگردیده است. در مورد فازهای 9 و 10 مسئله معکوس است و در حالیکه پالایشگاههای تصفیه گاز در خشکی تا بیش از 90 درصد آماده شده است، همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد چاههای تولید گاز و سکوهای بهرهبرداری از گاز آماده نگردیده و در واقع داستان مضحک افتتاح فازهای 9 و 10 به اینصورت بوده است که مقدار اندکی از گازهای تولیدی فازهای 6 تا 8 که از مدتها پیش، امکان تولید آن وجود داشته است را به پالایشگاههای 9 و 10 برای تصفیه بردهاند در حالیکه نحوه تبلیغات بگونهای بوده است که این تلقی را در جامعه ایجاد کردهاند که 5 فاز جدید به بهرهبرداری کامل رسیده است و همة مردم ایران از طریق برنامههای وسیع تلویزیونی و تابلوهای عظیم جاده و خیابانها در معرض چنین تبلیغاتی بعنوان شاهکار دولت نهم بودند! وی گفت: در مورد صرف چنین هزینههای عظیمی برای چنین تبلیغات کاذب و فریبکارانهای آنهم در دولتی که در شعارهای خود به هزینههای افتتاحهای واقعی دولتهای گذشته انتقاد میکرد بهراستی چه باید گفت؟ استاد اقتصاد انرژی تصریح کرد: خبر میرسد که بهرهبرداری محدود از خطلوله انتقال گاز به آغاجاری نزدیک شده است و در اینصورت گاز فازهای 6 تا 8 باید از پالایشگاههای 9 و 10 قطع شود و به آغاجاری فرستاده شود و ظاهراً برای این شاهکار با تأخیر چندساله نیز قرار است تبلیغات مشابهی برپا شود. وی با تشریح تولید قطر از این میدان گفت: میزان تولید روزانه قطر در پایان سال 2008 حدود 310 میلیون متر مکعب در روز بوده و هماکنون این میزان در حدود 400 میلیون متر مکعب است و براساس برنامههای اعلام شده این کشور تا پایان سال 2009 میلادی به حدود 455 میلیون متر مکعب خواهد رسید که در این صورت بیش از یکونیم برابر ایران خواهد بود. ضمن اینکه مجموع تولید تجمعی قطر که بهرهبرداری از میدان مشترک را از 1991 (حدود 10 سال زودتر از ایران) آغاز کرده بیش از دو برابر ایران است. وی تصریح کرد: از آنجایی که تولیدات هر فاز پارسجنوبی بهطور روزانه ارزشی معادل 5/2 میلیون یورو را دارا میباشد، میتوان به عمق خسارتی که در این میدان در طول چهار سال گذشته از ﻗﺒال تأخیر در راهاندازی طرحهای در دست انجام و طراحی پروژههای جدید برای کشور پیش آمده است، پی برد. وی با بیان اینکه به طور ضمنی تنها برای تأخیر در برداشت از فازهای 6، 7 و 8 و 9 و10 این میدان تاکنون چیزی حدود 5/13 میلیارد یورو یا معادل حدود 20 میلیارد دلار درآمد از کف کشور رفته است، بیان داشت: بدیهی است اگر این میدان مستقل بود، این حساسیت در تسریع از تولید آن وجود نمیداشت. اما زمانیکه رقیب ایران با سرعت هرچه تمامتر با بهرهگیری از شرکتهای ترازاول جهان، در حال بهرهبرداری از این میدان میباشد و تا کنون نیز دو برابر مقدار ما از این میدان گاز برداشت کرده است، این تأخیر و وقفهها نه تنها به معنی واگذاری رقابت در برداشت از این میدان به رقیب در طول چهار سال گذشته بوده است، بلکه به معنی توقف کشور طی سالهای آتی نیز خواهد بود .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 572]