واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: انزواي رژيم صهيونيستي هر روز بيشتر مي شود
فريده شريفي
رئيس ستاد مشترك ارتش اسرائيل هشدارداد كه «تحولات فعلي جهان عرب، بهار عربي نيست بلكه تلاطمي شديد عليه اسرائيل است.»
«بني كانتس»از بيداري اسلامي به عنوان يك آتشفشان و يك زلزله منطقه اي يادكرد و نسبت به روي كار آمدن جريان هاي اسلام گرا درخاورميانه ابراز نگراني كرد.
انقلاب هاي مردمي اخير درمنطقه خاورميانه و شمال آفريقا كه از تونس آغاز شد بسياري از كشورهاي منطقه را متحول كرده است و رژيم صهيونيستي نگران آن است كه تحولات ريشه اي دامن اين رژيم را هم بگيرد.
رژيم صهيونيستي از تحولات و خيزش هاي مردمي در منطقه آن چنان غافلگير شده كه پيش بيني تحليلگران صهيونيست اين است كه در صورت سرايت بهار عربي به اسرائيل اين رژيم مدت زيادي دوام نخواهد آورد.
يك متفكر صهيونيست معروف در اراضي اشغالي پس از اين تحولات منطقه نسبت به آينده رژيم اشغالگر هشدار مي دهد و مي گويد با سرايت بهار عربي اسرائيل زودتر از بقيه كشورها سقوط خواهد كرد.
وي براي اثبات ادعاي خود به مشكلات داخلي اقتصادي و اجتماعي صهيونيست ها دراراضي اشغالي اشاره مي كند و مي افزايد، مردم به قطعه هاي كوچك وكينه توز تقسيم شده اند و از آنها خواسته مي شود در برابر يك دشمن خارجي متحد شوند ولي چگونه مي توان اين قطعه ها را يكپارچه كرد، مردم ديگر نمي گويند من اسرائيلي هستم فقط مي گويند من در اسرائيل زندگي مي كنم!
صهيونيست ها هيچ گاه پيش بيني چنين روزهايي را نكرده بودند به ويژه آنكه اكنون اين رژيم با بحران شديدي در داخل و خارج روبه رو شده و درخواست براي قطع رابطه با اين رژيم به يكي از مطالبات اصلي مردم انقلابي منطقه تبديل شده است.
رژيم صهيونيستي نه تنها درمنطقه خاورميانه بلكه در ميان كشورهاي هم پيمان و دوست غربي و آمريكايي خود نيز روز به روز منزوي تر مي شود.
انزواي رژيم صهيونيستي در اظهارات مقامات اروپايي و آمريكايي به خوبي نمايان مي شود به عنوان مثال «آنگلامركل» صدراعظم آلمان در اظهاراتي از سياست هاي گستاخانه رژيم صهيونيستي به شدت انتقاد مي كند و مي گويد: «شما فاقد حداقل درك و فهم از سياست هاي توسعه طلبانه خود در قبال فلسطينيان هستيد.»
نيكلاساركوزي رئيس جمهور فرانسه نيز درگفت وگو با باراك اوباما همتاي آمريكايي خود درحاشيه اجلاس گروه 20 درشهر كن فرانسه مي گويد: بنيامين نتانياهو انسان بسيار دروغگويي است و من نمي توانم تحملش كنم.
اوباما نيز دراين گفت وگو در پاسخ به ساركوزي، گفت چه كنم كه بايد هر روز با وي ارتباط داشته باشم!
انزواي اسرائيل به اين اظهارات و گفته هاي مقامات اروپايي و آمريكايي محدود نمي شود بلكه اين كشورها كه از قوي ترين هم پيمانان تل آويو محسوب مي شوند با اتخاذ مواضع عملي انزجار خود را از اسرائيل اعلام كرده اند.
عضويت كامل فلسطين درسازمان علمي، آموزشي و فرهنگي سازمان ملل متحد (يونسكو) با اجماع آرا و برافراشته شدن پرچم آن در اين سازمان به عنوان يك كشور مستقل كه درآن كه اكثر قريب به اتفاق كشورهاي اروپايي راي مثبت دادند نشان دهنده اين حقيقت است كه سياست اتحاديه اروپا و اعضاي آن ديگر مانند سابق درباره اسرائيل هماهنگ و يكپارچه نيست و اين رژيم در ميان كشورهاي غربي نيز منزوي شده است.
بسياري از كشورهاي اروپايي و حتي آمريكا به اين باور رسيده اند كه ديگر نبايد آبروي خود را خرج رژيمي كنند كه بقاي آن مشخص نيست و گام هاي سرنگوني و فروپاشي را سريع طي مي كند.
كشورهاي شمال و غرب اروپا نيز مانند ايسلند، فنلاند، نروژ، سوئد و دانمارك از دست اسرائيل و سياست هاي ظالمانه آن به تنگ آمده اند و به شدت از كابينه حاكم براين رژيم انتقاد مي كنند.
اين احساس تنفر و انزجار از تظاهرات ضد اسرائيلي كه دركشورهاي اروپايي به مناسبت هاي مختلف برگزار مي شود به خوبي مشهود است.
بسياري از اين كشورها، فلسطين را البته درچارچوب مرزهاي سال 1967 به رسميت شناخته اند و از رژيم صهيونيستي به عنوان يك رژيم اشغالگر نام مي برند.
رژيم صهيونيستي كه 63 سال درگير جنگ با اعراب بوده اكنون شاهد فروپاشي اجتماعي است.
اعتراض يهوديان ساكن سرزمين هاي اشغالي نسبت به وضعيت بد معيشتي و سختي زندگي در اين مناطق كه از ارديبهشت ماه آغاز شده و تاكنون ادامه دارد رژيم صهيونيستي را از درون فلج كرده و راهكارهاي سياسي و اقتصادي براي حل بحران داخلي تاكنون نتيجه اي نداشته است. دولت اسرائيل منابع درآمدي زيادي ندارد و كمك هاي آمريكا، شركت هاي چندمليتي صهيونيستي و كشورهاي اروپايي كه خود را وامدار اين رژيم مي دانند ستون اصلي بقاي اين رژيم است.
توليد ناخالص داخلي اين رژيم 213 ميليارد دلار است كه معادل 5/1 درصد، كمك مستقيم در اختيار آن قرار مي گيرد. اين حاتم بخشي از طرف آمريكايي ها كه بدون هيچ پيش شرطي انجام مي شود بي نظير است و شامل هيچ يك از ديگر متحدان اين رژيم نمي شود.
اسرائيل از سال 1976 تاكنون بزرگ ترين دريافت كننده كمك هاي سالانه مستقيم اقتصادي و نظامي ايالات متحده و بزرگ ترين دريافت كننده مجموع كمك ها از زمان جنگ جهاني دوم به بعد بوده است.
اسرائيل در سال حدود سه ميليارد دلار كمك مستقيم دريافت مي كند كه تقريبا يك پنجم بودجه كمك هاي خارجي آمريكا است. برحسب آمار سرانه، آمريكا سالانه به هر شهروند اسرائيلي يارانه اي معادل 500 دلار اعطا مي كند. اين دست و دلبازي ها به همين جا محدود نمي شود، قسمت قابل توجهي از قراردادهاي پنتاگون كه به شركت ها واگذار مي شود در اختيار پيمانكاران نظامي اسرائيل قرار مي گيرد. هيچ كشوري مانند ايالات متحده حوزه امنيتي خود را اين چنين به خارجي ها واگذار نمي كند.
اين كمك هاي بي چشم داشت به اسرائيل وضعيت اين رژيم را به جايي رسانده كه بدون حمايت آمريكا اقتصادش در يك شب فرو خواهد پاشيد.
همچنين رژيم صهيونيستي به دليل اينكه از لحاظ بين المللي و به ويژه نزد كشورهاي مسلمان در انزوا قرار گرفته نمي تواند درآمدي از طريق حضور در بازارهاي جهاني به دست آورد و همين مسئله هزينه ها را به طبقات متوسط و پايين جامعه افزايش داده و آنها را به خيابان ها كشانده است.
شكاف اقتصادي قابل توجه در جامعه، از دست دادن حداقل امكانات براي زندگي از جمله مسكن باعث برگزاري اعتراضات و تظاهرات گسترده در سرزمين هاي اشغال شده است.
نابرابري هاي اجتماعي نيز اعتراض هاي اجتماعي فراواني را به دنبال داشته است. براي نخستين بار در بين مهاجران يهودي تظاهرات عظيمي روي داد. تظاهرات چندصدهزار نفري براي رژيمي كه تنها هفت ميليون و 400 هزار نفر جمعيت دارد رقم بسيار بالايي است.
تظاهركنندگان نسبت به نابرابري دخل و خرج خود اعتراض دارند و مي گويند هزينه هاي زندگي آن قدر بالا رفته كه سال هاست نتوانسته اند حتي يك شكل (واحد پول اسرائيل) پس انداز كنند.
بحران اقتصادي و اجتماعي در رژيم صهيونيستي مسلماً وارد حيطه سياسي اين رژيم نيز شده است و اختلافاتي كه بين احزاب و گروه هاي سياسي با دولت به وجود آمده است در شدت گرفتن بحران داخلي مؤثر بوده است.
«تزيبي ليوني» وزير خارجه سابق اسرائيل و رهبر حزب كاديما كه از مخالفان اصلي بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي است معتقد است كه سياست هاي وي به ويژه نحوه تعامل با فلسطيني ها باعث سقوط دولت نتانياهو خواهد شد و نتانياهو كه رهبر حزب راستگراي ليكود است معتقد است براي حفظ دولت بايد در سياست هايش تجديدنظر كند.
ديگر احزاب ميانه رو مانند حزب كار يا حزب شاس نيز معتقدند كه نتانياهو بايد سياست هايش را تعديل كند تا شانس بيشتري براي بقا داشته باشد. مجموعه اين عوامل دولت نتانياهو را در منگنه قرار داده و نمي داند چه گزينه اي را انتخاب كند. خواسته معترضين را در نظر بگيرد يا به خواسته هاي احزاب و گروه ها توجه كند، به هر حال با بالا گرفتن اعتراضات امكان سقوط دولت وجود دارد.
واكنش مقامات تل آويو به اعتراضات مردمي نيز نشان دهنده عمق بحران و اختلاف در جامعه صهيونيستي است.
ايهود باراك وزير جنگ رژيم صهيونيستي به همراه برخي ديگر از مسئولان اين رژيم به نحوه اعتراضات در قدس اشغالي واكنش تندي نشان داده و آن را عبور از خطوط قرمز اعلام كرده اند.
باراك اعتراضات صهيونيست ها را ترسناك، شوك آور و اهانت به ارزش هاي يهودي توصيف مي كند.
همزمان با پايان سال 2011 بررسي ها نشان مي دهد كه جامعه صهيونيستي از درون در حال پوسيدن است و دست و پا زدن هاي دولت هاي صهيونيستي نمي تواند اين روند روبه رشد را متوقف سازد.
رژيم اسرائيل خود را با كساني مواجه مي بيند كه ديگر از آن ترسي ندارند و اين شجاعت به خوبي در جنگ 33 روزه و 22 روزه قابل مشاهده است.
جنگ 22 روزه غزه كه در منطقه اي كاملا محاصره شده صورت گرفت باعث تحقق اهداف رژيم صهيونيستي يعني نابودي حماس و توقف موشك باران نشد و همين شكست راه را براي فروپاشي رژيم صهيونيستي هموار كرده است.از قراين پيداست كه رژيم تل آويو در سال 2012 با مشكلات بيشتري در منطقه و جهان مواجه خواهد شد و افزايش تنفر جهاني اين رژيم را يك گام ديگر به سقوط نزديك تر خواهد كرد.
يکشنبه|ا|18|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 212]