واضح آرشیو وب فارسی:مهر: در حاشيه فروش فيلم/"چارچنگولي" به باشگاه فيلمهاي يك ميلياردي اضافه ميشود
فروش 980 ميليون توماني "چارچنگولي" تا چند روز آينده ورود اين فيلم به باشگاه ميليارديها را در پي دارد. نگاهي به مولفههاي مشترك فيلمهاي عضو اين باشگاه به رويكرد سهلالوصول به كمدي و حضور بازيگران طنز ميانجامد.
به گزارش خبرنگار مهر، اين روزها هر چند سينماي ايران در مقطع ركود پس از جشنواره فجر به سر ميبرد و فيلمهاي جديد به نمايش درآمده نيز گوياي همين فضا و حال و هوا هستند، اما سينماي ايران در آستانه ثبت يك اتفاق جديد است.
اين روزها باشگاه فيلمهاي يك ميليارد توماني در آستانه عضوگيري جديد است و به اين ترتيب فهرست اعضاي اين باشگاه به عدد طلايي پنج خواهد رسيد. پس از "آتشبس"، "اخراجيها"، "توفيق اجباري" و "دايره زنگي" سينماي ايران در واپسين روزهاي سال 87 دومين فيلم يك ميليارد توماني خود را ميشناسد كه "چارچنگولي" است.
"چارچنگولي" يك ميليارد توماني ميشود
نگاهي كوتاه به اين پنج فيلم ميتواند مشخص كند مهمترين وجه و عامل پيشبرنده اين آثار براي ورود به باشگاه يك ميليارديها، كمدي و طنز بودن آنهاست. حضور بازيگران چهره و آشناي طنز تلويزيوني در كنار ستارههاي سينما و همچنين شوخي با مضاميني خاص چون دفاع مقدس، افراط و تفريط در دينداري، سنتگرايي، حريم خصوصي و ... نيز از وجوه مشترك اين آثار البته با نگاهي سهل و سطحي هستند.
"چارچنگولي" نهمين فيلم سعيد سهيلي پس از ساخت آثار دفاع مقدسي و اجتماعي است. فيلمي كه با دست گذاشتن بر الگويي امتحان پس داده در آثار خارجي، از موقعيت دوقلوهاي به هم چسبيده براي نقد افراط و تفريط در دينداري بهره ميبرد. البته اين شعار رويي فيلم است چرا كه در پرداخت اين وجه به سطحيترين قرينهپردازيها تكيه شده تا مخاطب نيازي به انديشه و فكر كردن نداشته باشد.
"چارچنگولي" كه از چهارشنبه 29 آبان امسال در گروه سينما عصرجديد اكران شد، پس از پنج روز نمايش 47 ميليون تومان فروش كرد. با گذشت 82 روز در حاليكه نمايش فيلم در ايام سوگواري متوقف شده بود، همچنان روند صعودي فروش اين فيلم دنبال شد و با 000/300/981 تومان در روزهاي آينده نامش در باشگاه فيلمهاي يك ميليارد توماني ثبت ميشود.
اين فيلم با تكيه بر كمدي و طنز، شوخيهاي سطح پايين كه پيشپا افتادهترين تضادها را نشانه ميرود، حضور بازيگران محبوب طنز تلويزيوني چون جواد رضويان و رضا شفيعيجم و البته فهرستي از بازيگران كمدي چون فتحعلي اويسي، مهران رجبي، رضا فيض نوروزي، بهاره رهنما، ... و مهمتر از همه نقد افراط و تفريط در دينداري و سنتگرايي و مدرنيسم از مولفههاي مستعد فيلم هستند.
"دايره زنگي" اولين ساخته پريسا بختآور پس از ساخت چند مجموعه طنز تلويزيوني است. اين فيلم هر چند قرار بود در جشنواره بيست و ششم فجر به نمايش دربيايد اما در گير و دار حاشيههاي ايجاد شده تنها با يك نمايش در سينماي مردمي پرونده جشنواره را بست. البته حاشيههاي ايجاد شده در استقبال از فيلم بيتأثير نبودند.
فيلم اين شانس را داشت كه در ميان همه اگر و اماهايي كه درباره نمايش آن مطرح بود، از 29 اسفند 86 در گروه سينما قدس به عنوان اكران نوروزي به نمايش دربيايد. "دايره زنگي" پس از 77 روز نمايش 900/681/111/1 تومان فروش كرد و به عنوان عضو جديد باشگاه فيلمهاي يك ميليارد توماني نامش ثبت شد.
نگاه طنازانه فيلم با فيلمنامهاي حسابشده به آپارتمان به عنوان برشي از اجتماع، انتخاب طيفي گسترده از آدمها با خاستگاههاي مختلف كه درگير مسائل رومزه ميشوند، حضور پر تعداد بازيگران از مهران مديري، محمدرضا شريفينيا و امين حيايي تا بهاره رهنما، باران كوثري، صابر ابر، حامد بهداد و ... حتي در نقشهاي كوتاه از جمله مولفههاي مستعد فيلم براي فروش بودند.
"توفيق اجباري" ششمين فيلم محمدحسين لطيفي ديگر عضو اين باشگاه است كه از چهارشنبه 16 آبان 86 اكران شد و در پنج روز اول نمايش حدود 63 ميليون تومان فروش كرد. اين فيلم پس از 93 روز نمايش در پايان بهمن با فروش كل بالاي يك ميليارد تومان از اكران كنار رفت.
فيلم بر اساس جذابيت به ظاهر واقعي يك ستاره سينما شكل گرفته كه حضور محمدرضا گلزار وجهي مستندگون به آن داده است. اما واقعيت اين است كه بخشي از زندگي وي مورد توجه قرار گرفته كه فراتر از حاشيههاي زرد نيست. به همين دليل هم هست كه اين جذابيتهاي كاذب بدون آنكه نگاهي فراتر از سطح داشته باشد، اسباب تفريح مخاطب ميشود.
كمدي بودن فيلم، طراحي شوخيهاي ساده و در عين حال ملموس، حضور بازيگران مخاطبپسند چون رضا عطاران، نيوشا ضيغمي، باران كوثري، احمد پورمخبر، ... و در نهايت داعيه پرداختن به زندگي واقعي رضا گلزار از جمله مولفههايي هستند كه مخاطب را براي ديدن "توفيق اجباري" به سينماها كشاند.
اما فيلم اين وجوه را در حد طرح مسئله نگه داشته و نميتواند از آنها استفادهاي فراتر كند. وجهي كه به فيلمنامه سردستي و سهلانگارانه كار بازمي گردد كه با مصالحي كه در اختيار داشته ساده برخورد كرده و با مانور دادن روي موقعيت سوءتفاهم از اين وجه به عنوان مفري براي پر كردن سوراخهاي متعدد فيلمنامه استفاده كرده است.
"اخراجيها" نخستين فيلم مسعود دهنمكي نيز از اعضاي باشگاه فيلمهاي يك ميلياردي است كه طبعاً از مقايسه با ديگر آثار فيلمساز محروم ميماند و همه تحليلها به خود فيلم و مولفههاي موجود در آن بازميگردد. فيلم ساخته كسي است كه در هر حيطه كه فعاليت كرده از مطبوعات تا فيلم كوتاه، حاشيههايي در اطراف او ايجاد و موجب جلب توجه به كارهايش شده و طبعاً اولين فيلم بلندش هم از اين وجه مصون نمانده است.
از همان ابتداي پيشتوليد با قرار گرفتن حرفهايهاي هر حيطه در فهرست معرفي شده، فيلم مورد توجه قرار گرفت و پس از ساخته شدن و نمايش در جشنواره فيلم فجر هم نوع رويكرد فيلمساز به انتقادات و ... آن را در مركز توجه قرار داد. اين چنين بود كه فيلم توانست اكران طلايي نوروز 86 را از آن خود كند و پيشبينيهاي فروش هم درست از آب درآمد.
فيلم علاوه بر حضور بازيگران متعدد حرفهاي چون اكبر عبدي، امين حيايي، محمدرضا شريفينيا، كامبير ديرباز و ...، از مولفه مضموني خاصي هم بهره ميبرد. شوخي با جنگ و شهادتطلبي رزمندگان دفاع مقدس كه قبلتر "ليلي با من است" به گونهاي موقرانه به آن پرداخته شده، در "اخراجيها" مورد رويكرد هجوآميز قرار گرفت. شوخي با اين موقعيت آن هم در قرينهسازي زندگي خلافكاران با رزمندگان از خطوط حساس و البته قرمز بود كه مخاطب تشنه و البته سياستزده را به سينماها كشاند.
فيلم از جهت پرداخت قصه از مشاوره طنزنويسان حرفهاي در حد نام بهره برد ولي در ادامه پرداخت تصويري و تكنيكي فيلم ويژگي حرفهاي و خاص به عنوان عامل جذب مخاطب نداشت. ورود سيديهاي غيرمجاز فيلم به بازار همزمان با اكران فيلم هم مورد مشابهي در مقايسه با "آتشبس" بود كه ركوردشكني فيلم را تحت تأثير قرار نداد.
"آتشبس" در كارنامه تهمينه ميلاني نوعي رجعت به سينماي كمدي پس از "ديگه چه خبر؟" محسوب ميشود. فيلمساز زني كه به نظر ميآيد قالب كمدي و طنز براي طرح دغدغههاي فمينيستي و شعارهاي اغراق شده او مناسبتر باشد. فيلم از حضور دو چهره مطرح و جوان فيلمهاي تجاري يعني محمدرضا گلزار و مهناز افشار بهره ميبرد كه البته اين فيلم توانست تركيبي مناسب از همراهي آنها ارائه دهد.
دو بازيگري كه پس از اين فيلم بدل به شاهكليد تضمين فروش فيلمها شدند و پس از آن سيل فيلمهاي گلزار / افشار سينماي گيشه را تسخير كرد كه "كلاغپر" نمونه متأخر آن است. اين فيلم كار را از حضور صرف اين دو چهره فراتر برد و از حضوري مشابه با تكيه بر همان موقعيتها استفاده كرد كه البته نرسيدن آن به فروشي فوقالعاده ثابت ميكند كه كپي برابر اصل نيست!
فيلم با محور قرار دادن يك مبحث روانشناختي درباره كودك درون همه انسانها در واقع از اين وجه فقط به عنوان صورت مسئله استفاده كرده و در ادامه تمركز خود را بر پرداخت كمدي در تقابل اين زوج قرار ميدهد. به طوري كه مقاطعي كه فيلم ميخواهد مانند يك مشاور روانپزشك راههاي درماني را به زبان سينما و تصوير برگرداند، كاملاً ناموفق است و افتي فاحش در روند كارشكل ميگيرد. جايي كه گلزار خود را در خانه زنداني ميكند تا با كودك درون خود خلوت كند.
در واقع موفقيت فيلم را ميتوان در چفت شدن خوب گلزار / افشار در نقش زوج لجباز فيلم دانست كه اين دو بازيگر را در كنار هم به جلوهگري خاص رسانده و در كنار موقعيتهاي كميك طراحي شده، مخاطب را درگير خود ميكند. به گونهاي كه با وجود لو رفتن سيديهاي غيرمجاز فيلم در بازار، ركوردشكني آن در گيشه متوقف نشد.
اخراجيها
تدوين فرمول حياتي پرفروش شدن فيلمها در سينماي ايران به مجموعه عواملي چون ستارههاي مقطعي سينما، چهرههاي طنز، مضامين جذاب مقطعي، رويكرد سهل و سادهانگارانه به طنز و كمدي، شوخي با مناسباتي كه حريم خاص دارند، حريمشكني و البته در نظر داشتن ساخت فيلمي با معيارهاي متوسط متمايل به پائين و ... به عنوان مهمترين مولفهها ميانجامد.
ذكر اين نكته ضروري است كه باشگاه فيلمهاي يك ميلياردي با اينكه چند فيلم خاص را شامل ميشود ولي پرفروش شدن آنها نميتواند با وجه پربيننده بودن آثاري چون "اجارهنشينها" داريوش مهرجويي و "كلاه قرمزي و پسرخاله" ايرج طهماسب و حميد جبلي برابري كند. نسبت ميزان فروش فيلم با قيمت بليت همچنان استقبال از اين فيلمهاي قديميتر را دستنيافتني نگاه داشته است.
يکشنبه|ا|4|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 323]