واضح آرشیو وب فارسی:فارس: پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله وسلّم) در بيان غير مسلمانان//قسمت اول
خبرگزاري فارس: متن حاضر مقالهاى از يكى از متخصصان غيرمسلمان فلسفه است كه پس از آشنايىاش با برخى از خصوصيات رسول اكرم(صلي الله عليه و آله وسلّم) به رشته تحريردر آورده است.
پيامبر گرامى اسلام(صلي الله عليه و آله وسلّم) داراى مكارم اخلاقى و خصوصيات بزرگوارانهاى است كه از سوى همگان حتى غيرمسلمانان نيز مورد ستايش قرار گرفتهاست. متن حاضر مقالهاى از يكى از متخصصان غيرمسلمان فلسفه است كه پس از آشنايىاش با برخى از خصوصيات رسول اكرم(صلي الله عليه و آله وسلّم) به رشته تحريردر آورده است.طبق گفتههاى مورخين مسلمان، محمد(صلي الله عليه و آله وسلّم) در تاريخ 20 آوريل 571 ميلادى در منطقه بيابانى عربستان متولد شد. نام او به معنى «بسيار ستايش شده»است.روحيه و پيام والاى محمد(صلي الله عليه و آله وسلّم) باعث شد، صحراى عربستان از هيچ به دنيايى جديد با زندگى، فرهنگ، تمدن و حكومتى جديد تبديل شود كه از مراكشتا جزاير هند شرقى امتداد يافت و بر زندگى مردم در سه قاره آسيا، اروپا و آفريقا تأثير گذاشت.هنگامى كه قصد داشتم در مورد محمد(صلي الله عليه و آله وسلّم)، پيامبر خدا، چيزى بنويسم، در ابتدا ترديد داشتم، چون من مسلمان نيستم و نوشتن در مورد چنين دينى كاربسيار دقيقى است، آن هم با توجه به اين كه افراد زيادى وجود دارند كه به اديان مختلف مؤمن هستند ولى حتى در ميان پيروان يك دين هم اختلافاتىوجود دارد. با اين كه ممكن است ادعا شود، مذهب امرى فردى است ولى نمىتوان انكار كرد كه دامنه آن تمام جهان ديده و ناديده را در برمىگيرد. دينقلبها، جانها و ذهنهاى ما را، هم در سطح خودآگاه و هم در سطح ناخودآگاه، تحت تأثير قرار مىدهد. اين موضوع زمانى اهميت بيشترى پيدا مىكندكه ما اعتقاد محكمى به اين موضوع داشته باشيم كه گذشته، حال و آينده توسط ريسمانى ظريف و ابريشمى به يكديگر متصل شدهاند. در اين حالت،مركز ثقل ريسمان دائماً تحت فشار شديد است و از اين نقطه نظر، هر چه كمتر در مورد ساير مذاهب گفته شود، بهتر است.با اين حال، اين موضوع جنبه ديگرى هم دارد. زندگى ما خواه ناخواه با زندگى ساير افراد عجين شده است. ما از يك غذا مىخوريم، از يك چشمهمىنوشيم و از يك هوا تنفس مىكنيم. از اين نقطه نظر، هر فرد بايد سعى كند، تمام مذاهب دنيا را شناخته و زمينه را براى درك متقابل فراهم نمايد.در عين حال، افكار ما آن گونه كه در ظاهر به نظر مىرسد، از هم گسيخته نيست بلكه به شكل اديان بزرگ جهان تبلور يافتهاند. در اين صورت، اگر قراراست شهروند خوبى براى دنياى خود باشيم، وظيفه داريم حداقل تلاش لازم براى شناخت اديان بزرگ و نظامهاى فلسفى نوع بشر را به عمل آوريم.
با اين حال، اين كار بايد با دقت تمام انجام شود. موضوع نوشته من عقايد مذهبى است كه داراى وجهه تاريخى است و پيامبر آن هم شخصيتى تاريخىدارد. حتى شخصى مانند ويليان ميور، هنگامى كه در مورد قرآن مىنويسد، مىگويد: «احتمالاً نمىتوان كتاب ديگرى پيدا كرد كه طى 12 قرن چنينخالص و دستنخورده باقى مانده باشد». محمد(صلي الله عليه و آله وسلّم) نيز شخصيتى تاريخى است كه تمام اعمال او به دقت ثبت و براى نسلهاى بعد نگهدارى شدهاست.اكنون در زمانى زندگى مىكنيم كه تصوير نادرستى كه قبلاً به دلايل سياسى يا غيره از اسلام ارائه مىشد، رنگ باخته است. پروفسور بوان در تاريخقرون وسطاى كمبريج مىنويسد: «شرح اسلام و محمد(صلي الله عليه و آله وسلّم) به گونهاى كه در اروپاى قبل از قرن 19 به رشته تحرير در آمده است، اكنون تنها حكمكنجكاوىهاى ادبى را دارد».به عنوان مثال، نظريه اسلام و شمشير ديگر چندان در دنياى امروز خريدار ندارد. اين اصل اسلام كه اجبارى براى پذيرش دين وجود ندارد، كاملاًشناخته شده است. گيبون، تاريخدانى كه شهرت جهانى دارد، مىگويد: «اعتقاد خطرناكى كه به پيروان محمد(صلي الله عليه و آله وسلّم) نسبت داده شده است، اين است كهآنها وظيفه دارند تمام اديان را با شمشير از ميان بردارند.» به گفته اين مورخ، اين اتهام مبنايى جز جهل و تعصب ندارد و توسط قرآن رد شده است؛ وتاريخ فاتحين مسلمان و مدارايى كه آنها با مسيحيان مىكردند، اين موضوع را رد مىكند. محمد(صلي الله عليه و آله وسلّم) تنها از طريق قدرت اخلاقى خود به موفقيت دستيافت.ولى بعدها، آن هم تنها در دفاع از خود، بعد از اين كه تلاشهاى مكرر وى براى صلح با مشركين با شكست مواجه شد، شرايط موجود پاى او را به ميدانجنگ باز كرد و ولى پيامبر استراتژى رايج ميادين جنگ را كاملاً تغيير داد. تعداد كل كشتهها طى جنگهايى كه در شبه جزيره عربستان و تحت لواى او رخداد، از چند صد نفر تجاوز نكرد. او حتى در ميدان جنگ هم به اعراب بدوى ياد داد كه در حال جنگ هم نماز جماعت به پا دارند. هنگامى كه در كشاكشجنگ، وقت نماز فرا مىرسيد، آنها نماز جماعت را حتى در ميدان جنگ هم ترك نمىكردند. در حالى كه يك گروه نماز مىخواند، گروه ديگر مىجنگيدند وسپس جاى خود را عوض مىكردند. در تاريخ اعراب، هنگامى كه شتر مهمان قبيلهاى وارد چراگاه قبيله ديگر شد، باعث جنگى 40 ساله گرديد كه روىهم رفته به مرگ 70/000 انسان انجاميد. پيامبر اسلام به آن عربهاى خشن، مدارا و خويشتندارى آموخت. پيامبر فضاى ميدان جنگ را تلطيف كرد وبه عربها آموخت، يكديگر را فريب ندهند؛ به عهد و پيمان وفادار باشند؛ از كشتن زنان، كودكان و پيرمردان خوددارى كنند؛ از قطع و سوزاندن درختانبپرهيزند؛ و مزاحم كسى كه مشغول عبادت است نشوند. هنگام فتح مكه او در اوج قدرت خود بود. شهرى كه دعوت او را رد كرده بود؛ او و پيروانش راشكنجه كرد و او را تبعيد كرده بود، اكنون در اختيار او بود. براساس قوانين جنگى، او مىتوانست از آنها انتقام بگيرد، ولى محمد گفت: «امروز از شماانتقام گرفته نمىشود و همگى آزاد هستيد». او همچنين گفت: «من هر نوع تمايز و نفرت بين انسانها را زير پا مىگذارم».او به منظور اتحاد انسانها اجازه جنگ دفاعى را صادر كرد. وقتى به هدف خود رسيد، حتى بدترين دشمنان خود را عفو كرد؛ حتى كسى را كه عموى عزيزاو حمزه را كشت، مثله كرد و حتى بخشى از جگرش را به دندان گرفت.اصول برادرى جهانى و مساوات انسانها يكى از مهمترين موارد كمك محمد(صلي الله عليه و آله وسلّم) به ارتقاى اجتماعى بشريت بود. خانم سارو جينى نايدو، در اين موردمىگويد: «اسلام اولين دينى بود كه اصول دمكراسى را رعايت كرد. هنگامى كه مؤمنين روزى پنج بار با صداى مؤذن به مسجد مىروند، دمكراسى اسلامبروز مىكند. دمكراسى اسلام آنجا مشخص مىشود كه روزى پنج بار روستايى و سلطان در كنار يكديگر زانو زده و مىگويند، خدا از همه بزرگتراست.»
مهاتما گاندى مىگويد: «كسى گفته است كه اروپايىها در آفريقاى جنوبى از ظهور اسلام در هراسند؛ همان اسلامى كه اسپانيا را متمدن كرد؛ روشنايى رابه مراكش برد؛ و جهانيان را به سوى برادرى خواند. اروپايىهاى آفريقاى جنوبى از اسلام در هراسند. البته اگر در سرزمين آنها برادرى گناه و اسلام بهمعنى برابرى با رنگين پوست است، ترس آنها كاملاً بجاست».هر ساله، طى مراسم حج، جهان شاهد نمايش جهانى اسلام در از بين بردن تفاوتهاى نژاد، رنگ و رتبه است. مردم اروپا، آفريقا، عربستان، ايران،هند و چين، در مدينه به عنوان اعضاى يك خانواده به هم مىپيوندند. طى مراسم حج، تنها لباسى كه آنها به تن مىكنند، دو تكه پارچه سفيد است و درحالى كه سرهاى خود را تراشيدهاند و اثرى از غرور در كسى ديده نمىشود، مىگويند: «خدايا! من به فرمان تو آمدم؛ هيچ شريكى براى تو نيست و منبه سوى تو آمدم».
به عقيده پروفسور هورگرونج، «ائتلافى كه توسط رسول خدا(صلي الله عليه و آله وسلّم) بين ملل مختلف بنيانگذارى شد، اتحاد بينالمللى برادرى انسانى را بر چنانپايههايى استوار ساخت كه توانست راهنماى كشورهاى جهان باشد... حقيقت اين است كه هيچ كشورى در دنيا نمىتواند نظيرى براى كارى كه اسلامانجام داده است و عبارت است از تحقق عينى اتحاديه ملل، ارائه دهد».پيامبر اسلام بهترين شكل حكومت دمكراسى را ارائه داد. خلفايى مانند على كه داماد پيامبر بود، همانند افرادى عادى در مقابل قاضى حاضر مىشدند. مااز رفتارى كه امروز توسط سفيدهاى متمدن با سياهان مىشود، اطلاع داريم. وضعيت بلال را در نظر بگيريد كه 14 قرن پيش و در زمان پيامبر، بردهاىسياهپوست بود. وظيفه اذان گفتن، كه در هنگام ظهور اسلام بسيار اهميت داشت، به اين برده سياه واگذار شد. هنگام فتح مكه، هنگامى كه بلال براىگفتن اذان بر بام كعبه، كه مقدسترين مسجد مسلمان است، ايستاده بود، عدهاى فرياد زدند: «واى بر او كه بر بام كعبه ايستاده است.» در آن هنگام بودكه پيامبر اين آيه را براى اولين بار قرائت كرد: «اى مردم! ما شما از يك مرد و زن آفريديم و گرامىترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست».اين آيه باعث چنان استحالهاى در آنها شد كه خليفه اسلام دختر خود را به همسرى آن غلام سياه در آورد و خليفه دوم، عمر، هرگاه او را مىديد، بهاحترام او از جاى خود برمىخاست. به اين دليل است كه گوته، بزرگترين شاعر آلمانى، در مورد قرآن مىگويد: «نفوذ عظيم اين كتاب در تمام دورانهاباقى خواهد ماند».
جورج برنارد شاو نيز مىگويد: «تنها دينى كه شانس حكمروايى بر انگلستان و كل اروپا را طى 100 سال آينده دارد، اسلام است».سر چارلز ادوارد آرچيبالد هاميلتون مىگويد: «اسلام به ما مىگويد كه انسان در ذات خود بىگناه است. اسلام به ما مىگويد كه زن و مرد منشاء مشتركىدارند و داراى استعدادهاى هوشى، معنوى و اخلاقى مشابهى مىباشند».عربها اعتقاد داشتند كه هركس قدرت استفاده از نيزه و شمشير را داشته باشد، وارث خواهد بود، ولى اسلام به دفاع از جنس ضعيفتر پرداخت و براىزنان حقى از ارث در نظر گرفت. اين دين قرنها پيش حق مالكيت زنان را به رسميت شناخت در حالى كه 12 قرن بعد، در انگلستان سال 1881 بود كهاين اصل مترقى اسلام به مورد اجرا در آمد و زنها، براساس قانون زنان متأهل، حق مالكيت پيدا كردند. پيامبر اسلام قرنها قبل اعلام كرده بود كه«زنها نيمه دوم مردها هستند. حقوق زنها مقدس است. مراقب احقاق حق زنها باشيد».اسلام تا آنجا كه سياست و اقتصاد بر رفتار انسانها تأثير مىگذارد، اصول بسيار مهمى را براى زندگى اقتصادى انسانها ارائه كرده است. براساس نظرپروفسور ماسينيون، اسلام همواره به شخصيتسازى كه اساس بناى تمدنهاست، توجه داشته است. اين موضوع توسط قانون ارث، نهاد خيريهاى بهنام زكات، و نيز از طريق غيرقانونى دانستن برخى اعمال اقتصادى مانند انحصار، ربا و احتكار در اسلام دنبال شده است. قمار حرام است. از نظراسلام، كمك به ايجاد مدارس، مكانهاى عبادى، بيمارستانها، حفر چاهها و تأسيس دارالايتام از مهمترين و با ارزشترين اعمال است. گفته مىشود،اولين بار در اثر تعاليم پيامبر اسلام بود كه دارالايتام افتتاح شد. كارلايل در مورد محمد(صلي الله عليه و آله وسلّم) مىگويد: «صداى انسانيت، ترحم و برابرى از درون او بهگوش مىرسد».
..............................................................................................................
ادامه دارد ...
سه|ا|شنبه|ا|6|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]