واضح آرشیو وب فارسی:ايتنا: خوش بيني در اولين اسكار دوران اوباما پيروزي باليوود در قلب هاليوود
گروه فرهنگي، امير پوريا؛ همان طور كه پيش بيني مي شد، آكادمي علوم و هنرهاي سينمايي ايالات متحده در آغاز دوران رياست جمهوري باراك اوباما در همسويي با شعار مطلوب او يعني «تغييرات» در دوران جديد، بيشترين ميزان جوايز دوره هشتاد ويكم مراسم اسكار را به فيلم هايي كه با اميدواري، پايان خوش يا دست كم تهييج مخاطب به تغييرطلبي همراه بودند، اهدا كرد. محصولاتي كه در اين دوره با هم به رقابت مي پرداختند، البته در آخرين سال رياست جمهوري جرج بوش يعني 2008 ساخته شده بودند؛ اما همواره در چنين سال هايي، وقتي مراسم عملاً پيش از شروع يك دوران تازه سياسي برگزار مي شود، جوايز اهدايي و انتخاب هاي آكادمي به طور مشخص تعيين كننده سياست هاي فرهنگي دوران بعد از اين سال قلمداد مي شود. به خصوص از اين حيث كه در اين دوره، ديدگاه هاي اوباما با داعيه دگرگوني هاي فرهنگي نيز همراه شده است. هرچند بيش از خود او، سينماگران شاخص و مشهوري كه به حمايت آشكار و همه جانبه از اين نخستين رئيس جمهور سياهپوست تاريخ امريكا پرداختند، اين داعيه را مطرح كرده اند.نام اوباما در مراسم اسكار يكشنبه شب، دو بار به طور مشخص بر زبان حضار روي صحنه جاري شد؛ يك بار زماني بود كه كوبا گودينگ جونيور بازيگر سياهپوست برنده اسكار نقش مكمل سال 1996 در معرفي رابرت داوني جونيور به عنوان يكي از نامزدهاي همين شاخه در مراسم امسال، به نام سياهپوست هاي مشهور اشاره كرد و بن استيلر كارگردان فيلم «توفان استوايي» را بابت انتخاب رابرت داوني سفيدپوست براي ايفاي نقش يك سرباز سياهپوست، به شوخي ديوانه خواند. ميان اين سياهپوست هاي مشهور كه طبق شوخي گودينگ جونيور صلاحيت بيشتري براي نقش يك سياه داشتند، از اوباما هم نام برده شد. اما اين به روشني يك شوخي بيش نبود. طرح جدي نام رئيس جمهور جديد در مراسم اسكار زماني روي داد كه يكي از مخالفان پرسر و صداي دولت دوران بوش در هاليوود يعني شان پن براي دريافت جايزه بهترين بازيگر مرد نقش اصلي پشت تريبون رفت و به صراحت گفت؛ «در ميان مردمي زندگي مي كنم كه مردي چون باراك اوباما را به رياست جمهوري برگزيده اند. هم ميهني با اين مردم، افتخارآميز است.» ولي شايد پن براي آشكارسازي تعامل دوستانه ميان تصميمات اين دوره آكادمي با خط مشي دوران پيش رو، نيازي به اين صراحت افراطي نداشت. شايد همين كه او براي نخستين بار نقش يك مرد همجنس گرا را در جايگاه نقش هاي اسكاري تاريخ سينماي امريكا مي نشاند، مي توانست براي تبيين آمادگي هاليوود در راه شعار تغييرات اوباما كافي باشد. اين همان آكادمي بود كه هرگز به بازيگران نقش هايي با نوعي ناهنجاري اخلاقي در نظر عرف و عموم، مثل نقش مريل استريپ در «پل هاي مديسون كانتي» يا بازيگران مرد فيلم «كوهستان بروك بك» روي خوش يا نيمه خوش هم نشان نمي داد، چه رسد به جايزه. پس روشن بود كه حالا مي خواست بگويد در آستانه جاري شدن سياست هاي اوباما، ديگر شرايط شخصيت هاروي ميلك در فيلم گاس ون سنت را گونه يي انحراف اخلاقي نمي داند. ولي اعلام همسويي آكادمي با دوران تازه، بيش از اين در جوايز متعددي عيان شد كه به فيلم «ميليونر زاغه نشين» تعلق گرفت. اين فيلم را طرفداران هميشگي فيلم هاي احساساتي و همواره منتهي به پايان خوش سينماي هند، چندان دوست ندارند و معتقدند بيهوده كوشيده نوعي پرداخت روشنفكرانه را بر عوامل و عناصر يك قصه هندي پرسوز و پررنج حاكم كند. اما نه تنها در قياس با هر فيلم ديگري كه موفق به كسب هشت جايزه اسكار شده، بلكه حتي در مقابل هر فيلمي كه در هر سالي اسكار بهترين فيلم را گرفته، «ميليونر زاغه نشين» به تمامي يك فيلم هندي به شمار مي رود. به ويژه وقتي حال و هوا و خوش بيني ها و تحقق روياي امريكايي در فضاي فقرزده بمبئي اين فيلم را كنار برندگان اسكار بهترين فيلم چهار سال اخير يعني «عزيز ميليون دلاري»، «تصادف»، «مرحوم» و «جايي براي پيرمردها نيست» قرار مي دهيم و تلخي هاي عميق يكايك آنها را به ياد مي آوريم، كاملاً مشخص مي شود كه آكادمي با ترجيح «ميليونر زاغه نشين» بر مثلاً «ماجراي عجيب بنجامين باتن» ديويد فينچر يا حتي بر ملودرام به غايت تلخ «جاده رولوشنري، مسير تحول» سام مندي كه حتي كانديداي شاخه هاي اصلي نشد، تا چه حد قصد بازگشت به دوران خوش بيني را در سر مي پرورانده. از سوي ديگر «شو»ي نهايي مراسم اسكار 2009 با حضور تمام عوامل ريز و درشت گروه بازيگران هندي «ميليونر زاغه نشين» روي دايره جلويي سن اسكار امسال، بيش از يك حسن ختام معمول و لطيف مراسم، نشانگر سياست هاي نيكوكارانه مورد تبليغ نظام تازه بود. بازيگران و بچه ها و آهنگساز دو اسكاري هندي فيلم حتي خواب حضور در چنين سالني را نمي ديدند، اما حالا نه تنها در سالن كداك تياتر، بلكه روي صحنه يي به عنوان برنده حضور يافتند كه امسال بر ديويد فينچر، اريك راث، برد پيت، آنجلينا جولي، مريل استريپ و راجر ديكينز هموار نشده بود. اين تحقق روياي يك شبه ره صدساله پيمودن، از آن چيزي كه به همين ميزان ناممكن بود و در دل داستان فيلم «ميليونر زاغه نشين» شدني شده بود، غريب تر به نظر مي رسد. اما باليوود با تحميل سليقه اش بر هاليوود داشت نشان مي داد كه امريكا تا چه حد بر تداوم تسخير قلوب جهانيان از طريق قوي ترين سلاحش در تمامي دوران ها يعني هنر تصاوير متحرك، همچنان دل بسته است. با اين نگرش، مي توان پرسيد كه آيا به واقع باليوود در قلب هاليوود به توفيق دست يافته؟ يا هاليوود راه تازه و پيشتر ناپيموده يي براي صدور روياپردازي دل خوش كن هميشگي اش به محروم ترين نقاط دنيا يافته است؟ هند فعلاً شكارگاه خوبي براي صيد احساسات رقيقه و اميد به فرجام هاي خوش است؛ سوژه و آبشخور بعدي هاليوود كجا خواهد بود؟
...به هر رو برندگان هشتاد و يكمين دوره مراسم اسكار عبارت بودند از؛ بهترين فيلم بلند؛ «ميليونر زاغه نشين»، بهترين كارگرداني؛ دني بويل براي «ميليونر زاغه نشين»، بهترين فيلمنامه اقتباسي؛ سايمون بيوفوي براي «ميليونر زاغه نشين»، بهترين فيلمبرداري؛ آنتوني داگ مîنتل براي «ميليونر زاغه نشين»، بهترين ميكس صدا؛ «ميليونر زاغه نشين»، بهترين موسيقي متن؛ اًي.آر. رحمان براي «ميليونر زاغه نشين»، بهترين ترانه؛ ترانه «جاي.هو» از ترانه هاي «ميليونر زاغه نشين»، بهترين تدوين؛ كريس ديكنز براي «ميليونر زاغه نشين»، بهترين بازيگر نقش اول مرد؛ شان پن براي فيلم «ميلك»، بهترين بازيگر نقش اول زن؛ كيت وينسلت براي «كتابخوان»، بهترين بازيگر نقش مكمل مرد؛ مرحوم هيث لجر براي «شواليه تاريكي»، بهترين بازيگر نقش مكمل زن؛ پنه لوپه كروز براي «ويكي كريستينا بارسلونا»، بهترين فيلم غيرانگليسي؛ «عزيمت، شكست ها» از ژاپن به كارگرداني يوجيرو اوكاتا، بهترين فيلمنامه تاليفي؛ داستين لنس بلك براي «ميلك»، بهترين طراحي صحنه؛ دانلد گراهام و زولفو فيشر براي «ماجراي عجيب بنجامين باتن»، بهترين طراحي لباس؛ مايكل اوكانر براي «دوشس»، بهترين چهره پردازي؛ گرگ كانون براي «ماجراي عجيب بنجامين باتن»، بهترين جلوه هاي ويژه بصري؛ «ماجراي عجيب بنجامين باتن»، بهترين جلوه هاي صوتي؛ «شواليه تاريكي»، بهترين مستند بلند؛«مردي روي بند»، بهترين مستند كوتاه؛ «بخند پينكي، خوكچه خندان»، بهترين انيميشن بلند؛ «وال اي» به كارگرداني اندرو استنتون محصول كمپاني پيكسار، بهترين انيميشن كوتاه؛ «خانه يي با مكعب هاي كوچك» ساخته كونيو كانتو، بهترين فيلم كوتاه داستاني؛ «سرزمين اسباب بازي»، جايزه بزرگداشت فعاليت هاي انسان دوستانه موسوم به جين هرشولت؛ جري لوئيس.
چهارشنبه|ا|7|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايتنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]