محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826702733
تا ثريا تلختر ميشود
واضح آرشیو وب فارسی:الف: "تا ثريا" تلختر ميشود
ايسنا نوشت:
عوامل سريال «تا ثريا»، كارگردان، نويسنده و بازيگران اين سريال،در يك نشست درباره تلخيهاي سريال «تا ثريا»، نزديك بودن آن به زندگي واقعي و روابط كاراكترهاي «ثا تريا» مثل علاقهي سرهنگ و ثريا به هم اشاره كردند.
*** دوربين مخفي در «تا ثريا»
همايون ارشادي ـ بازيگر نقش سرهنگ ـ تاكيد كرد: بازيها را كه ميبينم، احساس ميكنم دوربين مخفي گذاشته بودند؛ به اين معني كه هيچكس بازي نميكند، همه دارند زندگي ميكنند. انگار همه چيز سير طبيعي خود را طي ميكند و در كنار آن يك دوربين هم گذاشتهاند كه تصاوير مخفي ميگيرد تا بعدا آنها را لو بدهد.
*** تلويزيون بايد به جامعه نزديك باشد
در بخش ديگري از نشست ايسنا، سيروس مقدم ـ كارگردان ـ دربارهي انتخاب بازيگران و تركيب آنها، گفت: من در مسير سريال سازيام تجربهاي را كسب كردم و ساليان سال، تلاش ميكردم كه جامعهام را به سريالها و ويترين كارم نزديك كنم. به همين خاطر الگوي انتخاب بازيگرانم و پارامترهاي تصوير و انتخاب قصهام، اين بود، ولي به مرور زمان به خصوص از سريال «چهارديواري» به بعد به اين نتيجه رسيدم كه من بايد سريالهايم را به جامعه نزديكتر كنم و تا به حال مسير را بر عكس رفته بودم. ميشد نقشهاي اين سريال را بازيگران ويتريندارتر، شيك و مرتبتر، با جذابيتهاي گيشهپسندتري انتخاب كرد ولي نمونههاي اين قشر در قصه اجتماعي «تا ثريا» به نسبت واقعيت، خيلي دور ميشد.
*** فكر ميكردند مهران احمدفر، راننده كاميون است
كارگردان سريال «تا ثريا»، توضيح داد: اين سبك از انتخاب بازيگر از «چهار ديواري» شروع شد. انتخاب بازيگر، در «پايتخت»، به نوعي است كه به ندرت ميبينم. حتي در جلسه برآورد بودجه، برخي از بازيگران را نميشناختند و ميگفتند چرا ما بايد اين بودجه را به آنها اختصاص دهيم. فكر ميكردند كه مثلا احمد مهرانفر، راننده كاميون است كه من او را گذاشتهام بازي كند. ولي اين كار باورپذيري نقش را زياد ميكرد. من به اين نتيجه رسيدم كه اتفاقا من بايد خودم را به جامعهام نزديك كنم نه اين كه جامعهام را به ايدهآلهاي خوم نزديك كنم. من بايد نمونههاي واقعي جامعه را انتخاب كنم.
وي تصريح كرد: اين الگو، الگوي انتخاب بازيگران اين سريال شد. يعني بازيگراني كه كمتر ديده شده باشند و از كليشهها دور باشند؛ مثلا من براي انتخاب نقش آقا رضا ميتوانستم بازيگري را انتخاب ميكردم كه چهره و شناخته شده باشد ولي در اين صورت تماشاچي در همان پلان اول قضاوتش را كرده بود و ميدانست اين آدم قرار است بدمن قصه ماه باشد در صورتي كه قرار بود در مسير سريال به اين نتيجه برسد كه با يك نفر چطور برخورد كند؛ درست مثل زندگي خودمان. در تمام انتخابها با اين مسير و ذهنيت جلو رفتم كه كليشهها را كنار بگذارم و به سوپراستار بودن و ويترين كاري نداشته باشم و ببينم كدام آدم براي چه نقشي مناسب است، تلاش كنم تا بازيگران با نقششان بده بستان و زندگي كنند. به همين خاطر اين سريال، از شروع تا پايان هيچگاه بسته نبود و هميشه آماده بود تا آدمها، ايدهها و تجاربشان از زندگي را وارد كار كنند و پيشنهاد دهند و بعد در تمرين اجرا شود.
*** حميد، فردين قصه «تا ثريا» بود
سيروس مقدم همچنين با اشاره به نقش حميد، تاكيد كرد: به اعتقاد من، سختترين نقش اين سريال نقش حميد بود. روز اولي كه فيلمنامه را خواندم، اين مساله را گفتم و الان هم اين را ميگويم. اين نقش واقعا در فيلمنامه ما كاركردي نداشت. من به هر بازيگري كه فيلمنامه را ميدادم تا اين نقش را بخواند، با اين كه خيلي دوست داشت با من كار كند و به من احترام ميگذاشت قبول نميكرد. از بازيگران نام آشنا تا كساني كه تازه داشتند تجربه ميكردند بازي در نقش حميد را قبول نكردند. ولي به نظرم، هومن سيدي اين هوش را داشت كه نقش حميد را كه در فيلمنامهي ما قضاوت غلطي دربارهاش انجام ميشد، بپذيرد.
كارگردان «تا ثريا» ادامه داد: اين نقش به ظاهر كاركردي در درام ندارد اما اساس قصه را حميد با تشويق ثريا به دادن اين پول به آقا رضا شكل ميدهد و عليرغم ظاهر سادهاش، خيلي نقش سخت و پيچيدهاي بود. مردم بايد او را دوست داشته باشند چون برخي از دوستان، ميگويند فردين اين سريال و ناجي خانواده آقا رضا، حميد است.
سيروس مقدم همچنين درباره بازي ليندا كياني در «تا ثريا»، نيز گفت: من با ليندا كياني در دو تا سه كار، همكاري كردهام اما بازي كردنش در اين سريال براي من شگفتانگيز بود. اين بازي، حاصل تلاش و زحمت خودش است. روزي كه او همه تراولهايش را گذاشت و با پنج هزار تومان در كيفش، سطح جنوب شهر را گشت، ميخواست خودش را به طبقهاي كه قرار است بازي كند، نزديك كند.
*** چيزي كه هومن سيدي به «تا ثريا» اضافه كرد
هومن سيدي، بازيگر نقش حميد نيز دربارهي نقشش در «تا ثريا» توضيح داد: من با متني روبهرو بودم كه متن بسيار درخشاني بود و نسبت به متنهايي كه به من پيشنهاد ميشد يك سرو گردن بالاتر بود. من بعد از خواندن متن، دقيقا به مطلبي كه آقاي مقدم ميگويد رسيدم و پيبردم كه اين نقش كاركرد و كاربردي در قصه ندارد. اما چيزي كه براي من جذاب بود، حضور پيدا كردن در كنار گروهي بود كه به اعتقادم همه چيزش درست بود. ممكن بود اگر حميد را از داستان دربياوريم و چند بازياي را كه دارد به كاراكتر ديگري واگذار كنيم، ماجرا حل شود اما اين براي من كافي نبود يعني من دلم ميخواست در اين متن با آقاي مقدم حضور داشته باشم. بعد از اين كه متوجه شدم دوستان ديگر قرار است چه نقشهايي را بازي كنند راغبتر شدم كه باشم. از آن جا به بعد خودخواهي من بود؛ چون فكر ميكردم حالا كه آمدهام، بايد به شكلي كه فكر ميكنم درست است و ميتواند شخصيت را كمي از متن فراتر ببرد، عمل كنم. سعيد فرهادي هم در اين زمينه كمك زيادي به من كرد كه جا دارد از او تشكر كنم. حتي موقعيتهايي پيش آمد كه او هر چيزي را كه به آنها فكر كرده بود دور ميريخت و به چيز ديگري ميرسيد.
سيدي تاكيد كرد: من فكر ميكنم اگر نقش حميد، به اين شكل رسيده بيش از اين كه من بخواهم كاري كنم به باز بودن سعيد فرهادي ربط داشت كه اجازه داد بتوانم در حيطهاي فراتر از متن عمل كنم. سيروس مقدم هم شرايط را فراهم و با فراغ بال نظرات را دريافت ميكرد. ممكن بود آنها را انجام ندهد اما همين كه گوش مي كرد براي من يك دنيا ارزش داشت. برايم لذتبخش است كه با كارگرداني كار كردم كه خودش به تنهايي فكر نميكند همه چيز دنيا را بلد است. وقتي از راس ماجرا اين تزريق رخ ميدهد باعث ميشود بازيگران هم راحتتر باشند. فضا به قدري باز بود كه من به خودم اين جسارت را ميدادم تا نظر شخصيام را بگويم. مجموعا خيلي خيلي خوشحالم كه اين سريال اينقدر مخاطب پيدا كرده و خودمان هم راضي بوديم. مهم اين بود كه «تا ثريا» مخاطب داشته باشد كه اين اتفاق رخ داد.
در ادامه اين بحث، سيرويس مقدم خاطرنشان كرد: هومن سيدي، يك ويژگي را به اين نقش اضافه كرد كه من وقتي سريال را مونتاژ ميكنم متوجه آن ميشوم؛ بايد كشف كرد كه اين زيركي و حرفهييگري از هوش او نشأت ميگيرد و يا فطري است. ما كمك ميكنيم و مثلا در مونتاژ يا فيلمبرداري به مخاطب يادآوري ميكنيم حميد قرار است كاري انجام دهد اما اگر آن ويژگي خاص نباشد، همه اينها خاصيتش را از دست ميدهد. اين گرما را هومن سيدي حتي در خنثيترين سكانسها هم به حميد ميدهد.
*** براي بازي ثريا، تمام ذخاير اجتماعيام را بازخواني كردم
در بخش ديگري از نشست ايسنا، آزيتا حاجيان با اشاره به حمايت خوب گروه بازيگران و عوامل، از سوي تهيهكننده دربارهي باورپذير بودن شخصيت ثريا، گفت: من براي هر بعدي از شخصيت ثريا به ذخيرههاي عيني خودم مراجعه كردم تا آن را به دست بياورم. اين نقش روي كاغذ عالي پرورش داده شده بود. بعد با آقاي مقدم و بقيه دوستان به طور جدي نقش را تحليل ميكرديم؛ من اين حمايت را داشتم به اضافه اين كه ابعاد اقتصادي، اجتماعي و عاطفي را از هم تفكيك كردم و سعي كردم مثل بقيهي نقشهايم ما به ازاي آن را پيدا كنم. در هر آدمي يكي از ابعاد كه ما بهازاي اين بعد بود، وجود داشت. من روي اين بعد تمركز ميكردم و تمام ذخايرم از نظر زندگي اجتماعي از سالهايي كه كارم را شروع كردم، بازخواني كردم؛ تمام خانمهايي را كه از اين طبقه بودم در ذهنم مرور كردم و هر بعدي را كه نزديك به ثريا بود از آنها گرفتم؛ به اضافهي اين كه حساستر شدم و با دقت بيشتري دنبال ثريا گشتم.
وي تاكيد كرد: ايفاي ويژگي مادر بودن اين شخصيت كاري نداشت؛ چون من مادر دو دختر هستم در اين جا هم همين اتفاق افتاد اين بعد از همه ابعاد براي من ملموستر و سادهتر بود. اين كه ثريا كارگر بود اين كه ۱۵ سال شوهر نداشت و تنهاييهايش و زنانگياش را كاملا ميتوانستم درك كنم. درست است كه ثريا از من دور است ولي ما به لحاظ ماهوي به هم نزديكيم؛ ما هر دو زنيم، مادريم ازدواج و تنهايي را تجربه كرديم. چيزهايي پايهاي در ما مشترك بود. در چيزهاي ديگري كه نسبتا در سطحتر بود و آن را شرايط اجتماعي به ما تحميل ميكند، با هم فرق داشتيم كه آن را از روي تحقيق و مشاهده به دست آوردم.
بازيگر نقش ثريا ادامه داد: ما، بازيگران سريال، نقشهايمان را زندگي كرديم و اين شرايط براي ما توسط نويسنده و كارگردان ايجاد ميشد كه بتوانيم زندگي كنيم. همه ما هم از تجربيات بازيگريمان استفاده كرديم كه بتوانيم آن را به زندگي نزديكتر كنيم.
*** قصه پويا و عسل براي جوانپسند شدن قصه، پررنگتر شد
سعيد فرهادي ـ نويسنده «تا ثريا» ـ در بخش ديگري از نشست ايسنا، درباره تغييرات متن و بازنويسي آن با توجه به تيم كارگرداني و بازيگران، گفت: تغييرات متن اصلا در حدي نبود كه اعمال آنها برايم آزاردهنده باشد؛ تغييرات جزئي اتفاق ميافتاد و تا جايي كه مربوط به قصه بود ميتوانم بگويم ۹۹ درصد قصه هيچ تغييري نكرده است. قصه پويا و عسل كمي پررنگتر شد تا جذابيتهاي اوليه كار كمي بالاتر برود و از تلخي كار گرفته شود و همذات پنداري قشر نوجوان با كار، بيشتر شود ولي در جاهاي ديگر قصه تغيير عمدهاي اتفاق نيفتاد.
وي تاكيد كرد: همه تغييرات جزئي بود و تغيير ديالوگهايي كه سر كار اتفاق ميافتاد در راستاي فضاي شخصيتها و قصه بود و به حدي نبود كه من به عنوان نويسنده موضع نگرفتم و نگفتم نبايد اين تغييرات را داد. بيشتر تغييراتي كه در ديالوگهاي بازيگران اتفاق افتاد به اين خاطر بود كه ميخواستند شخصيت را براي خودشان كنند نه اين كه بخواهند آن را تغيير دهند. اگر جاهايي مثلا ديالوگهاي ثريا تغيير ميكرد، احساس ميكردم خانم حاجيان به قدري وارد شخصيت ثريا شده بود كه ميدانست ثريا خانم، يك ديالوگ را به چه صورت ميگويد. تغييرات ديالوگها براي من آزاردهنده نبود و ۹۹ درصد قصه هم هيچ تغييري نكرد، صرفا يك سري قصههاي جزئي اضافه شد و به جاهايي كه حس ميكرديم كشش بيشتري براي تماشاگر دارد پرداخت بيشتري داشتيم تا حس خوبي به او بدهيم؛ مثلا در قضيه سرهنگ و ثريا در برخي جاها خيلي سريع از روي برخي مسائل گذشتيم ولي با مقدم به اين نتيجه رسيديم كه تماشاگر دوست دارد اين رابطه نو را ببيند و در نتيجه بيشتر روي آن مكث كرديم. دربارهي عشق سرهنگ و ثريا كه خيلي روي آن حساسيت ايجاد شده، بخشي از آن را ميپذيرم كه كم كاري از من بوده است. سن من پايين است و شايد تجربه عاطفي چنداني نداشتم.
*** علاقه سرهنگ و ثريا عشق پيري نبود
همايون ارشادي ـ بازيگر نقش سرهنگ ـ در ادامه سخنان فرهادي درباره رابطه سرهنگ و ثريا گفت: من فكرر ميكنم رابطه بين سرهنگ و ثريا عشق نبود اما اگر داستان ادامه پيدا ميكرد به يك رابطه عاشقانه تبديل ميشد. من معتقد بودم كه آنها يك دلبستگي، يك احتياج و يا چيزي شبيه به يك عادت داشتند. اين نميتوانست عشق باشد و چيزي باشد كه از سوي برخي عشق پيري ناميده شده؛ عشق پيري نبود. عشق ميتوانست بعدا شكل بگيرد.
آزيتا حاجيان نيز در اينباره توضيح داد: هسته اصلي عاطفه بين اين دو نفر ايجاد شد كه شايد بعدا ميتوانست به يك درخت بزرگ تبديل شود و محبتي از جنس عشق بين آنها وجود داشت. اين رابطه از جنس عشق پيري نبود. ما دو آدم بالغ، مجرد و بيتعهد به كس ديگري بوديم كه اگر حتي به بچههايمان ميگفتيم هيچ عواقبي نداشت.
ارشادي نيز در ادامه، اظهار نظر كرد: مشكل اينجا بود كه هيچ كس از رابطه اين دو نفر و مسائل و مشكلات آنها خبر نداشت. اگر از روز اول همه ميدانستند، مساله به اين سختي و دشواري نبود. عشق، منطق نميشناسد اما در اين رابطه هنوز منطق وجود داشت و سرهنگ، پسرش را ترجيح ميداد. رفتارها منطقي است و هيچ كس با هيچكس ديگر دشمني ندارد.
همچنين سعيد فرهادي، نويسنده سريال «تا ثريا» تصريح كرد: تمام روابطي را كه در اين كار نوشتم يا خودم تجربه كردم يا از نزديك در آدمهاي مختلف ديدم و خيلي برايم ملموس بوده است. اما يكي از نقطه ضعفهايم اين است كه چون رابطه عاطفي سرهنگ و ثريا را تجربه نكردم نتوانستم به خوبي نشان دهم و حس ميكنم كه اگر سنم بيشتر بود ميتوانستم به اين رابطه عاطفي پرداخت بهتري بدهم.
وي تاكيد كرد: من ميدانستم كه اين رابطه خيلي برايم ملموس نيست. همين دليل ترفندي در نظر گرفتم و بيشتر، ابعاد بيروني رابطه را نشان دادم. اما بعد داخلي آن و اين كه بين سرهنگ و ثريا چه حرفها و احساساتي رد و بدل شده را به عهده تماشاگر گذاشتم. اين مسائل در سريال نديديم كه خيلي هم منطقي به نظر ميآيد، چون ثريا از فرهنگي آمده كه ازدواج درسن ۵۰ سالگي تابو است. از طرفي شخصيت ثريا دلايل كافي دارد تا اين را از همه حتي تماشاگر پنهان نگه دارد. اين ترفندي بود كه از آن استفاده كردم تا ضعفي را كه از شناخت اين رابطه دارم خيلي منطقي رفع كنم.
*** آزيتا حاجيان در نقش ثريا فرو رفت
به گزارش ايسنا، در بخش ديگري از اين نشست، سعيد فرهادي، با اشاره به حضور آزيتا حاجيان در نقش ثريا، گفت: اتفاق جالبي كه از روز اول دورخواني تا پايان تصويربرداري افتاد اين بود كه هر زمان كه خانم حاجيان را ميديدم انگار ثريا خانم را ميديدم و او شديدا با من بحث ميكرد كه تو من را بدبخت كردي. پذيرفتن آن برايم خيلي سخت بود اما بعد لبخند رضايتي ميزدم كه چقدر او در نقش ثريا فرو رفته است.
آزيتا حاجيان نيز در ادامه اين بحث، گفت: شبهايي بود كه من سكانس را ميخواندم و از دست سعيد فرهادي عصباني ميشدم و به او ميگفتم تو براي چه اين سكانس را اينطور نوشتي و بحث به آقاي مقدم ميكشيد و دو نفري سعي ميكردند من را قانع كنند كه چرا به اين صورت است.
*** با تراژدي نميتوان شوخي كرد
در ادامه اين نشست، سيروس مقدم، در پاسخ به پرسشي درباره تلخ بودن سريال «تا ثريا» با ذكر مثالي درباره دردي كه با داروي تلخ، تسكين پيدا ميكند، به خبرنگار ايسنا گفت: اگر بخواهيم به دردهاي جامعه بپردازيم بايد به اين تلخي رسيد. ميشود «تراژدي» را مثل «پايتخت» به شكل طنز هم نشان داد. اما اگر كمي در كمدي پايتخت را كم ميكردم از اين تلختر بود. خانوادهاي كه ۱۳ روز در پايتخت پشت يك كاميون زندگي ميكند چه معني ميدهد؟ اين مساله بسيار اشكانگيز است اما چون لحنش كمدي است به نظر ميرسد شاد است. بعضي وقتها نميتوان با تراژدي شوخي كرد. سقوط آدمها را نميتوان به صورت خوش و خرم تعريف كرد به علاوه از قديم گفتهاند واقعيت تلخ است.
كارگردان سريال «تا ثريا» افزود: در «زير هشت» هم درباره اين مساله صحبت شد. زماني هست كه تلخي كار با نشان دادن چيزهايي كه تلخ است ولي واقعيت ندارد، اتفاق ميافتد در «زيرهشت» اينگونه بود و صحنههاي دلخراشي مثل قطع شدن انگشت پخش ميشد اما در «تا ثريا» بيش از يك اتفاق از اين دست كه مربوط به افتاد سرهنگ از پله بود رخ نداد. هيچ ماجراي بيروني تكان دهنده تلخ و حادثه دلخراش در آن وجود ندارد هر چه هست در روابط آدمها است. آدمها دروغي را ميگويند و مجبورند به خاطر آن، دروغهاي ديگري را بگويند؛ ما بدون اينكه دعوا و كتككاري، آدمكشي و چاقوكشي را نشان دهيم به ذكر داستان ميپردازيم ولي لحن كار حكم همان دارويي را دارد كه بايد تلخياش را تحمل كنيم.
*** «تا ثريا» به نسبت واقعيت شيرين است
سعيد فرهادي نيز در ادامه اين بحث عنوان كرد: به اعتقاد من «تا ثريا» نسبت به واقعيت خيلي شيرينتر است؛ من در مرحله تحقيق با يكسري از خانوادهها كه درگير اين قضيه بودند صحبت ميكردم بسيار ناراحت ميشدم و اشكم درميآمد و به اين فكر ميكردم كه اي كاش ميشد آن را نشان داد، اما ميديدم كه اين بدبختي را نه در ايران و نه در هيچ جاي ديگر نميتوان در تلويزيون نشان داد.
آزيتا حاجيان نيز در اين زمينه گفت: زماني هست كه وقتي مخاطب ميخواهد پاي تلويزيون بنشيند به استراحت و خستگي در كردن فكر ميكند اما رسانه قرار است مخاطب را به فكر وادارد و سوالي به سوالش اضافه كند و به او بگويد اگر اتفاق بدي در زندگياش ميافتد ممكن است به خاطر انتخابهاي بدي باشد كه انجام داده است. رسانه تعهد و رسالتي براي به خود آوردن مخاطب دارد. اگر با اين نگاه به سريال «تا ثريا» نگاه كنيم رهاورد خود را خواهد داشت. اگر آن را با اين نگاه كه انعكاس مسائل اجتماعي است ببينيم از آن لذت ميبريم.
همچنين سيروس مقدم در ادامه اين بحث عنوان كرد: «تا ثريا» سريال تلخي است اما فكر نميكنم تلختر از ابتذال، ربا و ناهنجارهايي باشد كه دلار و سكه و دلالي در فوتبال به وجود ميآورد.
*** در «تا ثريا» دروغ گفتيم
در ادامه نشست ايسنا، مهران احمدي دربارهي تاكيد سيما بر پرهيز از سياهنمايي در سريالها گفت: معضل اصلي جامعه ما اجتماعي است و نه سياسي و حكومتي؛ من با كساني كه همه چيز را ميخواهند به گردن سياست بيندازند مخالفم. كافي است يك فرد روشنبين فقط ۱۰ دقيقه در كنار يك چهارراه بايستد تا با تلخيهاي جامعه مواجه شود. ما ملتي هستيم كه بيشتر به فكر خودمان هستيم و به فكر يك جامعه همكار و هميار فكر نميكنيم به همين دليل «تا ثريا» خيلي هم تلخ نيست حتي ما كمي در آن دروغ گفتيم؛ يعني اگر قرار است فيلمي بسازيم كه منطبق با واقعيتهاي جامعه باشد خيلي تلختر از اينها خواهد بود.
مهران احمدي در ادامه صحبتهايش با اشاره به بازتاب سريال «تا ثريا» خاطرنشان كرد: بازتابي كه سريال داشت براي ما خيلي جالب بود. شايد جالب باشد اين مساله را مطرح كنم كه همسرم در بانك با زن و شوهري مواجه شد كه در حالي كه دفترچه حساب در دستشان بود با اشاره به سريال «تا ثريا» ميگفتند اشكالي ندارد كه سودمان كمتر شد اما در عوض خيالمان راحت است. اين مساله، تاثيرگذاري سريال «تا ثريا» را نشان ميدهد. اگر چندين همايش و خطابه و سخنراني در اين زمينه كه نزول و ربا در انتها به انحطاط كشيده ميشود ميگذاشتيم فايدهاي را كه يك سريال ميتوانست داشته باشد نداشت. تلخي براي جامعه ميتواند در حكم يك دارو عمل كند و ما بايد بپذيريم كه جامعهمان از لحاظ اجتماعي و اقتصادي ناراحتيهايي دارد.
*** تا ثريا تلختر ميشود
در بخش ديگري از نشست «تا ثريا»، مهران احمدي دربارهي تلخ بودن اين سريال، گفت: در حال حاضر جاهاي خوب سريال، شيرينترين لحظات آن است؛ اشكانگيزترين قسمتهاي «تا ثريا» هنوز باقي مانده است.
همايون ارشادي نيز با تاييد اين مطلب خاطرنشان كرد: مردم با «تا ثريا» همدردي ميكنند و ميفهمند كه زندگي ما همين مسائل را دارد؛ دليلي ندارد كه ما به دروغ بگوييم زندگيمان طنز و سرتاسر شيرين است.
همچنين آزيتا حاجيان در همين رابطه عنوان كرد: به نظر من شيريني «تا ثريا»، شريك شدن ما در تلخيهاي مردم است؛ چه ما اين تلخيها را بگوييم و يا نگوييم، آنها در زندگي مردم وجود دارد و اينكه ما چنين مسائلي را مطرح كنيم براي مردم شيرين است.
وي ادامه داد: يكي از انگيزههايي كه من خيلي بيشتر دوست دارم نقش طبقات محروم را بازي كنم اين است كه يك خانم كارگر به اين فكر ميكند كه به او اهميت داده شده است و وقتي يك كارگر با ديدن من به خاطر نقش ثريا از من تشكر ميكند از هر چيزي براي من مهمتر است. مردم تلخي را دارند و اين برايشان شيرين است كه ما به آنها فكر كرديم و اهميت داديم و نقششان را بازي كرديم به همين دليل است كه پاي سريال مينشينند. رد پاي مردم در اين سريال ديده ميشود.
*** با ايجاد فضاي كاذب نشاط و اميد نميتوان جامعه را اميدوار كرد
در بخش پاياني نشست ايسنا سعيد فرهادي درباره اينكه آيا «تا ثريا» قصد داشته با طرح مسائل خرد اقتصادي و انتقاد از آن به سياستهاي كلان كشور نيز نقبي بزند؟ گفت: مردم و مسوؤلان كلاف سردرگمي هستند كه نميتوان آنها را از هم جدا كرد و به اين نتيجه رسيد كه مشكل از كجا شروع شده است؛ من موقع نوشتن نميتوانستم و نميخواستم يك مقصر پيدا كنم و به او شليك كنم. شايد يكي از دلايلي كه مخاطب با سريال همراه شده، همين مساله است. سعي كردم در طول كار هيچكس را مقصر مطلق نكنم در صورتي كه تماشاگر اتفاقا دوست دارد يك مقصر پيدا شود ولي چيزي كه او را به فكر مياندازد اين است كه نداند مقصر كيست و به سر منشا معضل فكر كند. به همين دليل هم من سعي كردم هيچ پيام اخلاقي مستقيمي به مخاطب ندهم بلكه واقعيت را به او نشان دهم.
سيروس مقدم نيز در ادامه اين بحث خاطرنشان كرد: با ايجاد فضاي كاذب نشاط و اميد نميتوان جامعه را اميدوار كرد. وگرنه تقريبا هيچ روزي نيست كه براي هر كس چند پيامك طنز ارسال نشود اما اين نميتواند فضا را كاملا شاد كند. اين مثل يك موج، خنده سطحي ايجاد ميكند و ميرود اما مسائل و مشكلات را برطرف نميكند.
وي تاكيد كرد: وظيفه ما پند و اندرز دادن براي رفع معضلات جامعه نيست ما به عنوان هنرمند ممكن است حساسيتمان از ديگراني كه در جامعه زندگي ميكنند بالاتر باشد ما فقط زنگ خطر را به صدا درميآوريم اما راه حل و درمان وظيفه ما نيست.
مقدم در پايان صحبتهايش به صحبتهاي سه هفتهي قبل آيتالله امامي كاشاني در نماز جمعه تهران درباره ربا اشاره و تاكيد كرد: اين مساله نشان ميدهد ربا يك امر و خطر رايج در جامعه است و چيزي نيست كه من و سعيد فرهادي براي اولين بار آن را كشف كرده باشيم.
جمعه|ا|16|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]
-
گوناگون
پربازدیدترینها