تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836932166
القاب آفتاب خراسان
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: القاب آفتاب خراسان
خبرگزاري فارس: آنچه در روايات از صفات و القاب گوناگون براي امام بيان شده، هر يك ظهوري از جلوههاي نوراني امامت است كه ابعادي از سيماي معنوي و ملكوتياش را فرا راه حق جويان و عارفان قرار ميدهد. بر اين اساس به بخشي از صفات هشتمين امام معصوم(ع) ميپردازيم.
امام آيينه تمام زيباييهاست جلوههاي جمال و جلال ربوبي در سيماي امام درخششي تام و تمام يافته است. امام نمونه انسان كامل در مسير صعودي و پرواز شكوهمند به سوي نيكيها و خوبيهاست. آنچه در روايات از صفات و القاب گوناگون براي امام بيان شده، هر يك ظهوري از جلوههاي نوراني امامت است كه ابعادي از سيماي معنوي و ملكوتياش را فرا راه حق جويان و عارفان قرار ميدهد. بر اين اساس به بخشي از صفات هشتمين امام معصوم(ع) ميپردازيم و پرتوي از انوار رضويه را كه در نامهاي آن بزرگوار تجلي يافته استبه نظاره مينشينيم.
شيخ صدوق در كتاب عيون اخبارالرضا مينويسد: امام هشتم(ع) را با القاب زير ياد ميكردند: 1. رضا 2. صادق3. صابر 4. فاضل 5. قرةاعين المؤمنين «نور چشم مؤمنان»6. غيظ الملحدين «مايه خشم منكران خدا». (1) و در بعضي از روايات به آن حضرت «عالم آل محمد(ص)» لقب داده شده است.
چنانكه از حضرت موسي ابنجعفر(ع) روايتشده كه پدرم جعفر ابنمحمد(ص) مكرر به من ميفرمود عالم آل محمد(ص) در نسل توست و كاش من او را ميديدم و او همنام اميرالمؤمنين(ع) است. (2)
از آنجا كه لقبهاي «عالم آل محمد(ص)» و «الرضا» ظهور و شهرتي كاملتر داشته و در روايات معصومين نيز ذكر شده است، بيشتر به توضيح دو صفت مذكور ميپردازيم.
الف) عالم آل محمد(ص):
در كتابهاي روايي بر ويژگي علم و دانش آن حضرت تاكيد شده است كه علاوه بر گفتار پيشين امام صادق(ع) روايات ديگري نيز آن را بيان ميكند. چنانكه در روايات ديگري از امام صادق(ع) پس از اينكه امتيازات امام موسيبنجعفر(ع) را بيان مينمايد ميخوانيم: يخرج الله تعالي منه غوث هذه الامة، و غياثها، و علمها، و نورها و فهمها و حكمها... قوله حكم و صمته علم، يبين للناس ما يختلفون فيه: خداوند از نسل فرزندم موسي دادرس و فريادرس اين امت و روشني بخش است و فهم و حكمت امت را متجلي ميسازد... سخنش حكم و سكوتش دانش - و روشنگر مسائل مورد اختلاف مردم است. (3)
و در روايت ديگري امام موسيابنجفعر ميفرمايد: رسول گرامي اسلام را خواب ديدم و فرزندم علي را اينگونه برايم وصف نمود «علي ابنك ينظر بنورالله ... قد ملئ حكما و علما: پسرت علي با نور الهي ميبيند و از دانش و احكام الهي لبريز شده است. (4)
اكنون سؤال اين است كه تمام امامان از اين صفتبه نحو كامل برخوردار بودهاند چرا تنها امام رضا(ع) بدان صفت نامگذاري شده است؟
در جواب ميتوان گفت انتخاب اين صفتبر اساس ويژگي و شرايط اجتماعي فرهنگي بوده است كه امام هشتم با آن روبرو بودهاند كه ائمه پيشين با ديد غيبي و اطلاع از آينده آن را براي آن حضرت انتخاب نمودهاند. زمان امام رضا(ع) زمان اوج روآوري جامعه اسلامي به فلسفه و كلام و متون ترجمه شده فلاسفه يونان بود كه عقيدهشناسان و دانشمندان زيادي در اين زمينهها وجود داشتند، دكتر ابراهيم حسن مينويسد: «زماني كه دولت عباسي روي كار آمد از آنجا كه اين دولت رو به پارسيان داشت عربان و پارسيان در پايتخت ايشان با هم اختلاط و آميزش يافتند و خلفا به دانستن علوم يونان و ايران رغبت نشان دادند «منصور» فرمان داده بود تا چيزي از كتابهاي بيگانه را ترجمه كنند «حنين بناسحاق» بعضي از كتابهاي «سقراط» و «جالينوس» را براي وي به عربي برگرداند «ابن مقفع» «كليله» را به عربي درآورد و نيز كتاب «اقليدس» را ترجمه كرد و جز ابنمقفع بسياري ديگر از دانشمندان نيز در كار ترجمه متون به زبان فارسي شهرتي يافتند مانند خاندان نوبختيان و حسن ابنسهل «وزير مامون» و احمد ابنيحيي بلاذري «مؤلف فتوح البلدان» و عمرو ابنفرخان در دوران هارون ترجمه رواجي ديگر يافت: از بعضي از شهرهاي بزرگ روم كتابهايي به تصرف وي افتاد و او گفت از كتابهاي يونان هر چه بيشتر به دست آمد ترجمه كنند تشويقي نيز كه بر مكيان از مترجمان ميكردند و ايشان را عطاهاي خوب ميدادند در رواج ترجمه مؤثر بود خود مامون هم ترجمه ميكرد او مخصوصا به ترجمه كتابهاي يوناني و ايراني علاقه داشت و كساني را به «قسطنطنيه» فرستاد تا كتابهاي كمياب فلسفه و هندسه و موسيقي و طب را بياورند «ابن نديم» ميگويد: ميان مامون و پادشاه روم نامههايي رد و بدل شد و از او خواست تا از علوم قديم كه در خزانه روم بود كتابهايي بفرستد و او پس از امتناع پذيرفت و مامون گروهي را كه «حجاج ابنمطر» و «ابنطريق» و «سلما» سرپرست «دارالحكمة» از آن جمله بودند فرستاد تا از آن كتابها هر چه خواستند برگرفتند و چون نزد مامون بردند دستور داد تا آنها را به عربي برگردانند و آنان نيز اين كار را كردند.» (5)
از طرف ديگر قبول ولايتعهدي از جانب امام رضا(ع) به دلائلي كه در محل خويش بيان شد موجب شهرت و رويارويي حضرت با مكاتب و اديان مختلف در سطحي گسترده گشت. البته آنچه از روايات استفاده ميشود اين است كه مامون اين مناظرات را جهت درهم شكستن شخصيت علمي امام و در نتيجه بياعتمادي شيعيان به امام خودشان تربيت ميداد. چنانكه مامون به «سلمان مروزي» متكلم معروف خراسان گفت: «انما وجهت اليك لمعرفتي بقوتك و ليس مرادي الا ان تقطعه عن حجة واحدة فقط» بدين جهتبه تو پيشنهاد مناظره دادم كه قوت علمي ترا ميشناسم و قصد من جز اين نيست كه در يكي از استدلالها راه را بر او ببندي (6) اما برخلاف نظر مامون جلوههاي علمي امام(ع) بيشتر ميگشت و شايستگي اهل بيت پيامبر(ص) بر مردم و دانشمندان آشكارتر ميشد. چنان كه خود امام(ع) به «نوفلي» فرمود: «فاذا قطعت كل صنف و دحضتحجته و ترك مقالته و رجع الي قولي علم المامون ان الموضع الذي هو بسبيله ليس بمستحق له»
هنگامي كه بر هر گروهي راه استدلال را بربندم و استدلالشان را باطل كنم، مامون خواهد فهميد كه شايستگي آن جايگاه كه انتخاب كرده است ندارد. (7)
جهت روشنتر شدن موضوع به نمونهاي از مناظرات امام در زمينه يكتايي خداوند ميپردازيم:
مناظره امام و جاثليق مسيحي
در اين مناظره حضرت رضا(ع) به روشي شگفت و زيبا دانشمند مسيحي را وادار به پذيرش يكتايي خدا ميكند و توحيد را از طريق آنچه مورد قبول آنان است، اثبات ميفرمايد. بدين گونه كه حضرت در اثناء مناظره فرمود: من هيچ گونه ناپسندي از عيسي(ع) سراغ ندارم مگر آنگه نماز و روزه حضرتش اندك بود. دانشمند مسيحي برآشفت و گفت دانش خويش را ضايع كردي زيرا عيسي هميشه روزها را روزه و شبها به عبادت ميگذراند. حضرت فرمود براي كسي نماز و روزه انجام ميداد در اينجا كلام دانشمند مسيحي قطع گشت و از سخن باز ايستاد زيرا متوجه شد كه قبول نماز و روزه از حضرت عيسي كه در كتابهايشان نيز آمده استبيانگر اين است كه آن حضرت خود را بنده خداوند ميدانسته استسپس حضرت فرمود چرا نميپذيري كه حضرت عيسي با اذن خدا مرده را زنده ميكرد دانشمند مسيحي در پاسخ گفت از اين جهت كه كسي كه مرده را زنده ميكند و كور مادرزاد و پيس را خوب ميكند او خدا است و شايسته پرستش استحضرت فرمود: اليسع پيامبر همين كار عيسي را انجام داده است روي آب راه رفت و مرده زنده كرد و كور مادرزاد و پيس را خوب كرد مردم او را خدا نگرفتند و حزقيل پيامبر نيز آنچه را از عيسي صادر شده است انجام داد و سي و پنج هزار نفر را زنده كرد. و ابراهيم خليل الرحمن چهار مرغ را ريزه ريزه كرد و هر قمستي را بر سر كوهي نهاد و مرغان را صدا كرد و همه به سوي او آمدند و موسي بنعمران كه با هفتاد نفر از اصحاب خود به سوي كوه «طور» رفته بودند پس از اينكه گفتند كه ما هرگز به تو ايمان نياوريم مگر اينكه خدا را آشكارا به ما بنمايي. صاعقه آنها را فرو گرفت و همگي سوختند. موسي عرضه داشت; پروردگارا من هفتاد نفر از بنياسرائيل را برگزيدم اگر تنها مراجعه كنم و اين خبر را به آنان بدهم مرا تصديق نخواهند كرد پس خداوند همه آنان را زنده ساخت.
اي جاثليق هيچ يك از آنچه را كه بيان شد، نميتواني منكر شوي زيرا كه اينها در تورات و انجيل و زبور و قرآن ذكر شده است اگر هر كس مردهاي زنده كرد و خوب نمايد كورمادرزاد و پيس و ديوانگان را شايسته پرستش باشد پس تمامي اينها را خدايان خود بگير، چه ميگويي؟
جاثليق گفت: حق با شماست و جز خداي يكتا خدايي نيست. (8)
بر همين اساس حضرت رضا(ع) به «غيظ الملحدين» - مايه خشم كافران - نيز ياد ميشد زيرا بحثهاي علمي و كلامي حضرت موجبات اضطراب و فرو ريختن پايههاي استدلالي كافران و منكران خدا را فراهم ميساخت و همين نهضت علمي و گستره وسيع آن بود كه سبب شد شيعه براي هميشه راه خويش را بشناسد و چنان شد كه اگر فردي تا امام رضا(ع) امامت را پذيرفته باشد به بقيه امامان نيز اعتقاد دارد و مسلكهاي واقفيه و فطحيه كه معتقد به شش امام و يا امامت عبدالله افطح ميشد مربوط به وضعيت و شرايط اجتماعي امامان پيشين ميگردد كه ستمگران خفقان شديدي را براي رسيدن پيام اهل بيت عليهم السلام ايجاد نموده بودند.
ب - رضا(ع)
شيعيان و مسلمانان آزاده پس از دوران حكومت امام علي و فرزند بزرگوارش امام مجتبي عليهما السلام همواره آرزوي حاكميت اهل بيت را در دل زنده نگه ميداشتند و به آرزوي دستيابي به آن مبارزات خويش را سامان ميدادند و گاه در شكل قيامهاي خونين همچون قيام زيد بنعلي و شهيد فخ، آرمان خويش را تجسم ميبخشيدند و بر اساس همين آرمان ابومسلم خراساني مردم را با شعار «الرضا من آل محمد(ص)» به مبارزه عليه امويان فرا ميخواند و مخالفين خويش را به تسليم در برابر حاكميت رضاي آل محمد(ص) فرا ميخواند چنانكه طبري مينويسد ابومسلم به ابيمنصور طلحة ابنرزيق دستور داد مردم را به رضاي از آل محمد(ص) فرا خواند بدون اينكه از فردي خاص نام ببرد. (9) و به فرستادگان خويش به سوي يكي از مخالفين خويش به نام نصر ابنسيار توصيه كرد «يدعوه الي كتاب الله و الطاعة للرضا من آل محمد(ص)» او را به كتاب خدا و اطاعت رضاي آل محمد فرا خوانند. (10) حتي پرچمي كه برافراشتند همين نقش را داشت تا مردم جهتگيري مبارزات آنها را انتخاب برگزيده آل محمد(ص) دانسته و با آنان همكاري كنند مردم نيز همكاري زيادي با آنان نمودند اما برعكس مشاهده كردند كه افرادي رهبري را به عهده گرفتهاند كه مرام و هدفشان بيگانه با اهداف رسول گرامي و اهل بيت پيامبر(ص) ميباشد تا زماني كه ولايتعهدي امام رضا(ع) مطرح شد و سكه بنام آن بزرگوار زده شد در اين هنگام شيعه و دوستداران اهل بيت گمشده خويش را بازيافتند و او را مورد پسند يافتند و با دل و جان احساس نمودند كه اين همان رضاي آل محمد(ص) ميباشد. جهت ديگر اين نامگذاري اينكه موافق و مخالف و دوست و دشمن در مقابل عظمت و خلافت رضوي گردن نهادند و حضرتش مورد پذيرش همگي قرار گرفتبدين جهت او را رضا ناميدند زيرا كه همگي با بيعتخويش خوشنودي خويش را از ولايتعهدي حضرتش اعلام داشتند. البته آنچه از برخي روايات استفاده ميشود كه خداوند متعال او را رضا نام نهاده است، منافاتي با اين تحليل ندارد زيرا كه ميتوان نامگذاري خداوند را بر اساس همين موقعيت و شرايط اجتماعي دانست كه براي حضرت رضا(ع) پيش آمد و از طرفي اعلام و اشاره به اين جهت دانست كه خداوند نيز از اين ولايتعهدي حضرت خوشنود ميباشد چنانكه متن روايتبه روشني بر آنچه گفته شد دلالت دارد. بزنطي ميگويد: از امام جواد(ع) سؤال كردم كه عدهاي از مخالفين شما چنين ميپندارند كه مامون پدر بزرگوارتان را رضا ناميد زيرا به ولايتعهدياش راضي گشتحضرت در پاسخ اظهار داشتند بخدا قسم كه دروغ گفتهاند بلكه خداوند او را «رضا» ناميده است زيرا مورد خشنودي او در آسمان و مورد خوشنودي رسول گرامي و ائمه معصومين(ع) در زمين قرار گرفته استسپس بزنطي ميگويد از آن حضرت سؤال كردم مگر نه اين است كه هر يك از پدران بزرگوار شما مورد خوشنودي خدا و رسول و ائمه بعد از آن بزرگوار بودهاند پس چرا پدر بزرگوارتان به اين نام اختصاص يافته است. حضرت فرمود: زيرا كه مخالفين از دشمنان به او رضايت دادند چنان كه موافقين از دوستانش به او راضي گشتند و اين جهتبراي پدران بزرگوارش تحقق نيافتبدين جهت آن حضرت «رضا»(ع) نام گرفت. (11)
ج) صابر:
قرآن كريم صبر را به عنوان عامل و زيربناي راستين امامت و شايستگي آن قلمداد ميكند و ميفرمايد: و جعلناهم ائمة يهدون بامرنا لما صبروا; ما آنان را پيشواياني قرار داديم كه به دستور ما هدايت ميكنند بخاطر اينكه صبر را پيشه خود ساختند.
در زندگي امام رضا(ع) نيز تجلي اين صفت را به روشني درمييابيم كه در اينجا به دو نمونه از آن اشاره ميكنيم:
الف - تدبير و انديشه الهي امام رضا(ع) مامون را در رسيدن به اهدافش ناكام گذاشت و شخصيت آن حضرت را در ديدگان عظمتبيشتري بخشيد بدين جهت مامون در صدد آزار حضرت برآمد و حركات حضرت را زير نظر گرفت تا بموقع عليه آن بزرگوار توطئه خويش را عملي سازد. مرحوم صدوق مينويسد: مامون، هشام ابنابراهيم راشدي را به عنوان جاسوس و دربان حضرت گماشت و دسترسي به آن حضرت پيدا نميكرد مگر كساني كه آنها دوست ميداشتند «و ضيق علي الرضا (عليهالسلام) فكان من يقصده من مواليه لا يصل اليه;» آنقدر بر حضرت سخت گرفتند كه دوستداران آن بزرگوار نميتوانستند به خدمتحضرتش برسند و هيچ سخني در خانه حضرت بيان نميشد مگر اينكه هشام آن را به مامون و «ذوالرياستين» منتقل ميكرد. (12)
ب - اباصلت هروي ميگويد كه من در سرخس به هنگامي كه حضرت در زندان بودند به حضورش رسيدم از زندانبان اجازه خواستم گفت: بخاطر اشتغال فراوان حضرت به عبادت ملاقات ميسر نميشود. از او خواستم پيام مرا برساند و وقتي را براي من مقرر كند حضرت اجازه فرمود وارد شدم در حالي كه در محل نماز خويش در حال تفكر نشسته بودند به حضرتش گفتم از شما اينگونه شايع شده است كه مردم بندگان شما هستند حضرت فرمود خدايا اي خالق آسمانها و زمين و داناي پنهان و آشكار تو شاهدي كه هيچ وقت اين را نگفتهام و از پدران خويش نيز اين را شنيدهام: «و انت العالم بما لنا من المظالم عند هذه الامة» تو خود دانايي به ستمهايي كه از اين امتبر ما ميرسد. (13)
و اينها بخشي از سختيها و مشكلاتي بود كه فراء;ء راه قرار ميگرفت و آن حضرت با صبر و حوصله مخصوص به خويش آن را تحمل ميكرد - درود و صلوات خدا بر آن بزرگوار زماني كه در يازدهم ذي قعده سال 148 تولد يافت و زماني كه خورشيد وجودش در قريه سناباد به خاك آرميد و هنگامي كه در قيامت مبعوث شود و به ديدار زائران كويش بشتابد و آنان را شفاعت كند. به اميد آن روز
والسلام
پينوشتها:
1- عيون اخبارالرضا، ج 2، ص 250. نقل از بحارالانوار، ج49، ص9.
2- منتهي الآمال، ج 2، ص256. فصل اول در ولادت امام رضا(ع).
3- بحارالانوار، ج 48، ص 12.
4- بحارالانوار، ج 48، ص13.
5- تاريخ سياسي اسلام، ج 2، ص296.
6- بحارالانوار، ج49، ص 178.
7- بحارالانوار، ج49، 175.
8- بحارالانوار، ج 10، ص303.
9- تاريخ طبري، ج6، ص49.
10- تاريخ طبري، ج6، ص 45.
11- بحارالانوار، ج49، ص 4.
12- عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 154. نقل از بحارالانوار، ج49، ص139.
13- بحارالانوار، ج49، ص 170
................................................................................................
انتهاي پيام/
چهارشنبه|ا|7|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]
-
گوناگون
پربازدیدترینها