واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: تصوير دوزخ در آئينه آيات قرآن
گروه خبرنگاران افتخاري / احمد صالحينژاد: دوزخ اسم براي آتش برافروخته شده خداوند است كه با آن، مستحقان را كيفر ميدهد؛ چنان كه به معناي مكاني است كه خداوند، كافران، دشمنان خدا و ستمگران را در آن عذاب ميكند.
شايد سخن گفتن و يا نوشتن از دوزخ مثل جنگ امري ناخوشايند و زشت باشد.
اما با اين همه مهمترين آثاري كه درباره جنگ نوشته شده و به همه جزئيات و پيامدهاي ديگرش به شكل بديع و زيبايي پرداخته نه تنها از بهترين و پرفروشترين كتابها بلكه از تاثيرگذارترين آنها بوده است. اگر انزجار جهاني نسبت به جنگ وجود دارد به جهت همين آثار مشهوري است كه به خوبي ازعهده اين مهم برآمده و با تصوير و ترسيم درست وقايع جنگي وآثار و پيامدهاي زيانبار آن بر خانه و خانواده و جامعه، توانسته ميزان خشونت و زشتي اين عمل را بشناساند....
ميگويند در آمريكا و غرب به خاطر برخي از كتابهاي داستاني و رمانهاي بلند درباره بردهداري، معضل بردهداري به شكل مستقيم برداشته شد، هر چند كه به اشكال نوين دوباره پديدار شده است.
تصاويري كه از كشتار ده هزار كرد در شهر حلبچه عراق تهيه شد عمق فاجعه كشتار جمعي توسط سلاحهاي شيميايي را به نمايش گذاشت و آثار مثبتي را از خود به جا نهاد به گونهاي كه انزجار جهاني را برانگيخت و مخالفت با به كارگيري سلاحهاي كشتار جمعي را گسترش داد. براين اساس ترسيم دوزخ ميتوان ازاين نظر امري خوشايند و مطلوب باشد تا انسان را با فاجعهاي كه به زودي رخ ميدهد آشنا ساخته و از نزديكي به آن باز دارد.
اوصاف دوزخ در قرآن
دوزخ در زبان فارسي به معناي جهنم در زبان عربي و معادل آن است. دوزخ اسم براي آتش برافروخته شده خداوند است كه با آن، مستحقان را كيفر ميدهد؛ چنان كه به معناي مكاني است كه خداوند، كافران، دشمنان خدا و ستمگران را در آن عذاب ميكند. (مفردات، راغب اصفهاني، ص 209 و نيز لسان العرب، ابن منظور، ج 2 ص 204) البته در آيات قرآني از اين واقعيت به نامهاي ديگري چون نار (آتش) جحيم، سقر، حاقه و مانند آن ياد شده است كه اشاره به بخشي از خصوصيات و توصيفي ازحالات دوزخيان است.
دوزخ داراي ظرفيت بسيار بالا و اشتهاي بيحد و اندازه و سيريناپذير است.(ق آيه 30)
وقتي آن را ميآورند (فجر آيه 23) همه كساني را كه ازحق و حقيقت اعراض كردهاند از كافران و مشركان و فاسقان و منافقان به سوي خود فرا ميخواند (معارج آيه 15 تا 17) اين نشان ميدهد كه دوزخ از نوعي ادراك و احساس برخوردار است؛ افزون بر اين كه به پرسشهاي خداوند نيز پاسخ ميدهد (ق آيه 30) و براي دريافت هر چه بيشتر دوزخيان درخواست خود را مطرح ميسازد و با خداوند به تكلم مي پردازد. (همان)
از خصوصيات و اوصاف ديگر دوزخ، بزرگي آن است كه قرآن از آن به يكي از دو پديده بزرگ در كنار بهشت ياد مي كند(مدثر آيات 27 و 35) بزرگي دوزخ در آن حد و اندازه است كه فراتر از بيان و ادراك آدمي است. (مدثر آيه 27) ازاين نظر مي توان گفت كه دوزخ از نوعي فراگيري و احاطه شكفت برخوردار است كه همه دوزخيان را كه شمار آنان چند برابر بهشتيان است دربرميگيرد. (اعراف آيه 41 و توبه آيه 29 و آيات ديگر)
با اين همه، فراخي بهشت بيشتر است و با آن كه شمار بهشتيان كم تر است ولي از وسعت و فراگيري بيشتري برخوردار است و بهشتيان در اين فراخي گسترده به سير و سياحت و شادي ميپردازند.
صداي دوزخ صداي شومي است به گونهاي كه دوزخيان به هراس ميافتد. (بقره آيه126 و ده ها آيه ديگر) صداي ناخوشايند دوزخ خود عذابي ديگر است كه دوزخيان را ميآزارد. (فرقان آيه 11 و 12 و ملك آيه6و 7).
از مهمترين اوصافي كه قرآن براي دوزخ بيان كرده ميتوان به سوزندگي بسيار شديد آتش آن اشاره كرد. خداوند در آيه81 سوره توبه مي فرمايد: قل نار جهنم اشد حرالو كانوا يفقهون؛ بگو آتش دوزخ بسيار سوزنده است اگر ميفهميدند. واژه فقه كه در اين آيه به كار رفته عمق فاجعه را به تصوير ميكشد؛ زيرا فقه به معناي فهم و درك دقيق و عميق مسأله است. به اين معنا كه اگر عمق فاجعه را درك ميكردند اين گونه رفتار نميكردند و بسيار احتياط آميزتر از اين در دنيا رفتار ميكردند؛ زيرا آتش دوزخ آن چنان سوزناك است كه كسي را طاقت تحمل آن نيست؛ (بقره آيه 175 و فرقان آيه 11تا 14) شدت، حدت و عظمتي كه فوق تصور و درك آدمي است. (مدثر آيه 26تا 28 و نيز قارعه آيه 9تا11).
اين آتش، درون و جان آدمي را ميسوزاند و آتشي است كه در دلها لهيب ميكشد. (همزه آيات 6و 7) شراره بزرگ آن داراي شاخههاي گوناگوني است (مرسلات آيه 30تا 32) و در بزرگي و عظمت همانند كاخ ها و قصرها به آسمان ميرود. (همان) آتش آن زرد گون است و از اين بابت گويي كه شتران زرد رنگ هستند كه به آسمان مي روند. (همان) آن چنان لهيب و بزرگ است (اعلي آيه 12) كه صداي مهيب و خروش هولناكش دلها را به وحشت و هراس ميانگيزد. (فرقان آيه 11 و 12 و نيز ملك آيه 6و 8)
اين كوههاي عظيم و بزرگ آتش كه لهيب ميكشد آن چنان انبوه و به هم پيوسته است كه هرگز لحظهاي به خموشي نميگرايد. (كهف آيه 29و زمر آيه16 و مرسلات آيه 30و 33) از نظر گستره و دامنه همانندي براي آن نيست و همه چيز را فراميگيرد (كهف آيه 29) و از همه سوي آدمي را دربرميگيرد.
از اين رو هم از بالا و هم از پايين پا و جهات ديگر وي را دربر گرفته (زمر آيه16) و برجان و قلب عيب جويان احاطه كامل مييابد.(همزه آيات1تا9) آتشي كه هرگز از لهيب باز نمي ايستد و بدون انقطاع و مستمر ميسوزد و ميسوزاند. (مدثر آيه 26و 28 و نيز مرسلات آيات 28تا 31)
از خصوصيات اين آتش آن است كه ذلتبار و خواركننده است و كسي كه به درون آن درآيد خوار و ذليل ميشود.(آل عمران آيه 192و توبه آيه 63)؛ به اين معنا كه همان گونه كه تن را ميسوزاند، بر جان اثر ميگذارد و عواطف و احساسات روحي و رواني او را نيز دربرميگيرد و خواري و نيز ذلت روحي و رواني را به دوزخيان هديه ميكند.
آتش دوزخ هرچند نسبت به برخي از درجات و افراد، متفاوت است و حرارت آن قابل افزايش و تحت تأثير برافروزنده آن است (تكوير آيه12) اما اين شدت و نوسان و قوت و ضعف (اسراء آيه97) بدان معنا نيست كه از عظمت و فراگيري آن كاسته شود، بلكه آن چه گفته شد صفات عمومي دوزخ و آتش آن است. البته در برخي موارد اين آتش افزايش بيشتر از آن چه به عنوان وصف عام اوست پيدا ميكند و شدت آن به گونهاي است كه نسبت به صفت اصلي آن غيرقابل تصور است. (بقره آيه175) كساني كه در پائينترين مرتبه دوزخ نشستهاند از اين آتش غيرقابل تصور عذاب ميبينند كه صبر و طاقت آدمي را ميبرد.(همان)
اين شعلههاي سوزان آتش دوزخ (معارج 15و 16 و مسد آيه3) داراي شكلي همانند ستونهاي بلند و كشيده شده است (همزه آيه4و 9)
آتشگيرههاي دوزخي
اين آتش را هر چند خداوند ميافروزد و خود او منشا آن است. (همزه آيه 6) ولي برخي از دوزخيان از ويژگياي برخوردار هستند كه در حكم آتشگيره به شمار ميآيند. قرآن اين دوزخيان را به شخص و يا صفت معرفي ميكند تا آدمي را از اين كه به شكلي عمل كند كه خود آتشگيره دوزخ شود برحذر ميدارد.
از آتشگيرههاي دوزخي ميتوان به هفت شخص و طائفه اشاره كرد كه عبارتند از 1- آل فرعون (آل عمران آيه 10-11) 2- تكذيبكنندگان وحي و آيات الهي (همان) 3- جنيان ستمگر (جن آيات 1 تا 15) 4- سنگها (بقره آيه 24) البته به نظر ميرسد كه اين سنگها توصيفي از خود انسانهايي باشد كه سنگ و يا همانند آن شدهاند). خداوند درباره برخي از يهوديان سركش و مخالف حضرت موسي(ع) به عنوان كالحجاره أو اشد قسوه ياد ميكند كه برپايه اين برداشت اين دسته از يهوديان خود آتشگيره دوزخ هستند.)
5- كافران (بقره آيه 24 و آل عمران آيه 10) 6- مشركان (انبياء آيه 98) و 7- معبودهاي دروغين و باطلي كه مشركان آنها به عنوان بت، ستايش و پرستش ميكردند. (همان)
در دوزخ غير از آتش كه تن و جان آدمي و جنيان كافر و مشرك و فاسقان امتها را ميسوزاند، خوراكيها و آشاميدنيهايي وجود دارد كه آنها نيز به عنوان ابزار شكنجه و عذاب عمل ميكنند.
قرآن براي اين كه آدمي را از عذاب دوزخ پرهيز دهد و از نزديكي به عوامل ورودي آن بازدارد به تصوير و ترسيم آشاميدنيهاي دوزخي پرداخته است.
يكي از اين نوشيدنيهاي دوزخي آبهاي داغ و جوشان (انعام آيه 70) است كه از خصوصيات اين آب جوشان كه همانند مس گداخته شده است (كهف آيه 29). آن كه بر اثر نوشيدن آن اندرون دوزخيان متلاشي ميشود. (محمد آيه 15) و صورتهايشان بدان بريان ميگردد (كهف آيه 29) و وقتي شخصي از آن بنوشد همانند شتران تشنه ميشود. (واقعه آيه 51 تا 55) دومين نوشيدني دوزخيان، آب چركين و جراحت است. (ابراهيم آيه 16 و حاقه آيه 34 تا 36) اين آب مايع چركيني است كه يا از پوست هاي دوزخيان جاري مي شود (ص 56 و 57 و حاقه آيه 31 و 35) و يا از چرك و خون جاري شده از زنان زناكار (ابراهيم آيه 16) مي باشد. اين نوشيدني كه گنداب بسيار سردي است در درون آتش دوزخ باعث مي شود كه عذاب دوزخيان تشديد شود. (ص آيه 53 تا 57)
از ديگر عذابهاي دوزخ و دوزخيان بادهاي دوزخ است كه بسيار سمي و سوزان است. (طور آيه 17 و 27 و واقعه آيات 41 و 42) اين بادها آن چنان وحشتناك و خطرناك هستند كه خداوند از اين كه بهشتيان و اهل تقوا از آن در امان ميمانند به عنوان منت و امتنان، از آن ياد ميكند. (طور آيه 17 و 27)
چه چيزهايي انسان و جن را به اين وادي پرخطر و دوزخ بي پايان و بي فرجام ميكشاند؟ قرآن براي اين كه انسان از همه عوامل و علل و موجبات ورود به اين جايگاه وحشتناك باخبر گردد گزارش كاملي از آنها داده است كه ما در اين جا بر پايه آيات به آنها اشاره ميكنيم:
بر طبق آيات صريح قرآن عواملي از قبيل:
ارتداد از اسلام و مردن با حال كفر (بقره آيه 217)، استكبار و تكذيب آيات الهي (اعراف آيه 36)، استهزاي آيات الهي (جاثيه آيه 34 و 35)، اصرار بر رباخواري (بقره آيه 275)، گمراه كردن ديگران (انعام آيه 128) انكار معاد و رستاخيز (رعد آيه 5) پذيرش ولايت كافران (مجادله آيه 14 و 17) پيروي از جنيان اغواگر (انعام آيه 128) پيروي از طاغوت و پذيرش ولايت ايشان (بقره آيه 257) تجاوز از حدود الهي (نساء آيه 14) تكبر (نحل آيه 29) خودكشي (نساء آيه 29 و 30) دشمني با خدا (توبه آيه 63) دشمني با پيامبر (توبه آيه 63) مخالفت با وي (نساء آيه 14) دعوت به كفر (حشر آيه 16 و 17) سرمستي و شادي باطل (غافر آيه 75 و 76) شرك (بقره آيه 165 و 167) شقاوت (هود آيات 106 و 107) فريفتگي به دنيا (جاثيه آيه 34 و 35) فسق (سجده آيه 20) قتل مومن (نساء آيه 93) كفر (بقره آيه 39) گناه پيشگي (بقره آيه 81) مخالف با خدا (نساء آيه 14) ناخشنودي از حق (زخرف آيه 74 و 78) نفاق (توبه آيه 68) و ولايت طاغوت (بقره آيه 257)، از موجبات ورود و خلود در دوزخ است.
*****************************************
به نقل از پايگاه خبري شايسته
جمعه|ا|9|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]