واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: فرار مغزها و جايگاه ايران در جهان +تصوير
اصطلاح «فرار مغزها» را براي نخستين بار انگليسيها به كار بردند. فرار مغزها ريشه در روابط تاريخي آمريكا و انگلستان داشته و بيانگر انگيزش مهندسها و پزشكان انگليسي براي مهاجرت به آمريكا، با هدف كسب درآمد بيشتر و دستيابي به محيط كار مناسبتر در كوچ گاه بوده است.
سرمايه انساني يكي از مهترين عوامل توسعه و پيشرفت جامعه به شمار ميآيد; زيرا عامل اصلي در بهره برداري درست از منابع و امكانات و بالا بردن بازده و عملكرد است، بر توسعه و پيشرفت كشور تأثير سازنده دارد و ميتواند كارگزار و عامل تغيير و تحول اجتماعي باشد.
به گزارش پايگاه خبري «تازه»، درواقع سرمايه انساني هر كشور ثروت اصلي آن كشور است و از اين ديدگاه، دانشجويان، متخصصين و تحصيلكردگان مهمترين سرمايه كشور محسوب ميشوند. اما از جمله مسائلي كه برخي جوامع، به ويژه كشورهاي در حال توسعه با آن روبرو هستند مساله مهاجرت نخبگان به خارج از كشور است كه آن را پديده «فرار مغزها» (brain drain) ناميدهاند و كشور ما، نيز از آن آسيب ديده است.
شايد اغراق آميز نباشد كه گفته شود بسياري از پيشرفتهاي برخي كشورها، از جمله آمريكا و كانادا به سبب جذب مغزهاي جهان سومي بوده است و اروپا به اين نتيجه رسيده است كه براي جذب مغزها از جهان سوم؛ بايد مانند آمريكا و كانادا عمل كرد. در واقع فرار مغزها فرآيندي است كه بر محمل يك رابطه نا متعادل بين كشورهاي صنعتي پيشرفته و كشورهاي كمتر توسعه يافته جهان سوم شكل ميگيرد و طي آن نيروي انساني پرورده و نخبه از كشورهاي كمتر توسعه يافته به كشورهاي صنعتي ثروتمند توسعه يافته تر منتقل ميشود و نتيجه نهايي اين فرآيند به سود خالص كشورهاي صنعتي وزيان خالص كشورهاي جهان سوم است. فريفتن نخبگان و جذب سرمايههاي انساني كه از مهمترين سرمايههاي اقتصادي به شمار ميروند شيوه جديد استعمار علمي ـ فرهنگي است. به گفته يك مقام آگاه كه در نتيجه مهاجرتهاي دانشجويي كشوركانادا سالانه 40 ميليارددلار درآمد مشاورهاي كسب كرده است. اين كشور با به دست آوردن طرحهاي دانشجويان دكتراي كشورهايي نظير ايران و فروش مجدد اين طرحها به اين درآمد هنگفت دست يافتهاند.
اصطلاح فرار مغزها از كجا آمده؟!
اصطلاح «فرار مغزها» را براي نخستين بار انگليسيها به كار بردند. فرار مغزها ريشه در روابط تاريخي آمريكا و انگلستان داشته و بيانگر انگيزش مهندسها و پزشكان انگليسي براي مهاجرت به آمريكا، با هدف كسب درآمد بيشتر و دستيابي به محيط كار مناسبتر در كوچ گاه بوده است. يادآوري ميكنيم كه مفهوم اين واژه در بيشتر زبانهاي اروپايي گوياي معناي به سوي خود كشيدن و جذب مغزهاي پرورده است. در حالي كه معادل فارسي اين اصطلاح، مفهوم فرار كردن و دفع را با خود دارد. برخي از نويسندگان مصري با عبارت دزدي مغرها از آن نام ميبرند. بنابراين با اين كه كوچ نيروي انساني ورزيده و پرورده از جايي به جاي ديگر واقعيت واحدي است، تحليل گران ساكن مناطق توسعه يافته و قدرتمند، اين حركت را جذب به درون مرزهاي خود تلقي ميكنند، و صاحبنظران ساكن در كشورهاي موسوم به جهان سوم و كمتر توسعه يافته، آن را نوعي دفع از اقامتگاه خود ميدانند.
نقشه/ اينفوگرافي زير روند مهاجرت نخبگان كشورهاي مختلف به كشورهاي ديگر را نشان مي دهد:
فرار مغزها به عنوان يك آسيب اجتماعي مختص كشورهاي جهان سوم، بيش از يك ربع قرن است كه جوانان جهان سومي را نيز به دام خود گرفتار كرده است. اين عارضه كه از منظر آسيب شناسان به نوعي استثمار شدگي كشورهاي جهان سوم، توسط كشورهاي توسعه يافته محسوب ميشود به عنوان مخربترين بحران اجتماعي شناخته و تعريف شده است.
ايران و فرار مغزها:
ايران از نظر فرار مغزها در صدر كشورهاي جهان قرار دارد. طبق آمار صندوق بين المللي پول، سالانه بين 150 تا 180 هزار نفر از ايرانيان تحصيل كرده براي خروج از ايران اقدام ميكنند و ايران از نظر فرار مغزها در بين 91 كشور در حال توسعه و توسعه نيافته جهان مقام اول را از آن خود كرده است. خروج سالانه 150 تا 180 هزار ايراني با تحصيلات عالي از اين كشور معادل خروج50 ميليارد دلار سرمايه ساليانه از اين كشور است. طبق آمار منتشره از سازمانها و نهادهاي دولتي مثل هفته نامه سازمان مديريت و برنامه ريزي، 90 از 125 دانش آموزي كه در سه سال گذشته در المپيادهاي جهاني رتبه كسب كردهاند، هم اكنون در دانشگاههاي آمريكا تحصيل ميكنند. بسياري از آنان هرگز به ايران جهت زندگي دائم باز نميگردند. گزارش صندوق بين المللي پول در ادامه افزوده است كه بيش از 15درصد سرمايههاي انساني ايران به آمريكا و 25درصد به كشورهاي عضو سازمان توسعه و همكاري اقتصادي اروپا مهاجرت ميكنند.
فرصتهاي بهتر تحصيلاتي از عوامل اصلي مهاجرت دانشجويان ايراني به خارج از كشور است. مسئله فرار مغزها و مهاجرت متخصصين و نخبگان به ديگر كشورها تا كنون به طور اساسي و زيربنايي مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار نگرفته است. در اين ميان عوامل و مسائل زيادي چه از نظر سياسي، اقتصادي، اجتماعي و.... وجود دارند كه باعث دلسرد شدن و مهاجرت نخبگان ميتوان بحساب آورد و برخي دلايل هم ممكن است ريشه در عدم برخورد منصفانه و عادلانه، و يا رفتارهاي تبعيض آميز و عوامل ديگري داشته باشد.
از سوي ديگر، برخي عوامل ساختاري چون «بي توجهي به رشد و توسعه بخش خصوصي فعال در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات» را باعث افزايش پديده فرارمغزها عنوان كردهاند. پژوهشهاي مختلف نشان ميدهد كه ارتباط نيرومندي بين مهاجرت افراد تحصيلكرده و سطح توسعه و درآمد سرانه كشور وجود دارد در واقع شكاف بين سطح زندگي و درآمد سرانه كشورهاي ثروتمند و كمتر برخوردار يكي از عوامل مهاجرت افراد تحصيلكرده به كشورهاي پيشرفته است. درواقع افراد ماهر ومتخصص به دليل وجود تقاضا در كشورهاي ديگر از قدرت انتخاب بالاتري برخوردار بوده و در صورت پائين بودن سطح دستمزد در كشور مبدا سهل تر و كم هزينه تر ميتوانند اقدام به مهاجرت كنند.
سه|ا|شنبه|ا|13|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 280]