واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
من هم برايش يك عينك آفتابي 150 هزار توماني خريدم تا اين كه چند روز بعد در كمال ناباوري از ماجراي قتل باخبر شدم. وقتي با مادرش تماس گرفتم، گفت: فرشاد به خاطر تو اين كار را كرد. چون تو برايش عينك آفتابي 150 هزار توماني خريده بودي و او هم ميخواست يك هديه گرانقيمتتر برايت بخرد. ایران: «وقتي نامزدم عينك گرانقيمتي برايم خريد بلافاصله تصميم گرفتم با خريد هديهاي با ارزشتر، ميزان عشق و علاقهام را به او اثبات كنم. اما هيچ وقت فكر نميكردم خريد اين هديه به قيمت جان يك زن تمام شود.» فرشاد، شاگرد 20 ساله بنگاه مسكن كه غروب 30 شهريور يك استاد زن دانشگاه را مقابل چشمان دختر 5 سالهاش به قتل رساند، 35 روز پس از جنايت هولناك جزئيات قتل را در حضور بازپرس جنايي و نامزدش فاش كرد.فرشاد كه در يك بنگاه معاملات ملكي در شهرك گلستان كار ميكرد گفت: از مدتي قبل شوهر مقتول آپارتمانشان را براي فروش سپرده بود ميگفت ميخواهند براي ادامه تحصيل به خارج از كشور بروند. من هم چند بار برايشان مشتري بردم تا اين كه متوجه شدم آنها وضع مالي خوبي دارند. روز حادثه بر سر پول خريد هديه براي نامزدم با پدرم مشاجره كردم. از آنجا كه نياز شديدي به پول داشتم و ميخواستم براي نامزدم هديهاي گران بخرم، ناگهان به فكر سرقت از خانه خانم دكتر افتادم. بنابراين به بهانه اين كه ميخواهم برايشان مشتري ببرم، وارد خانه شدم اما وقتي تنها رفتم، زن جوان به من شك كرد كه به او گفتم مشتريها تا چند دقيقه ديگر ميرسند اما او همان موقع به اتاق رفت و به همسرش تلفن كرد. من هم بلافاصله وارد اتاق شدم و در حالي كه هيچ كنترلي بر رفتارم نداشتم، ناگهان به او حملهور شده و پس از قطع تلفن، او را خفه كردم. بعد با عجله به جستوجوي خانه پرداختم كه از داخل كمد حدود 300 هزار تومان پول پيدا كردم. ميخواستم فرار كنم كه ناگهان دختر كوچولو را ديدم كه شاهد قتل مادرش بود. بنابراين با چاقو ضربهاي به گردنش زده و فرار كردم اما در راه پله يكي از همسايهها مرا ديد. با اين حال خيلي سريع خارج شدم. پس از اعترافات متهم، نامزد وي نيز در حضور بازپرس جنايي جزئيات بيشتري درباره انگيزه اصلي جنايت را فاش كرد.دختر جوان دانشجو با صداي بغضآلود گفت: چند ماه قبل خيلي اتفاقي با فرشاد آشنا شدم و كم كم خانوادههايمان نيز در جريان قرار گرفتند و به طور رسمي نامزد شديم اما پس از مدتي دريافتم او معتاد است و كراك مصرف ميكند كه بشدت ناراحت شدم اما به خاطر علاقه شديد به او، تصميم گرفتم كمكش كنم تا اعتيادش را ترك كند اما موفق نشدم. تا اين كه چند روز بعد مادرش با من تماس گرفت و گفت: از كلانتري براي فرشاد نامه آمده و درباره سرقت يك گوشي او را خواستهاند. وقتي اين ماجرا را شنيدم، به او تلفن كردم و گفتم فكر ميكردم فقط معتادي اما نميدانستم دزد هم هستي و... با اين حال او منكر ماجرا شد و پس از مدتي آشتي كرديم. من هم برايش يك عينك آفتابي 150 هزار توماني خريدم تا اين كه چند روز بعد در كمال ناباوري از ماجراي قتل باخبر شدم. وقتي با مادرش تماس گرفتم، گفت: فرشاد به خاطر تو اين كار را كرد. چون تو برايش عينك آفتابي 150 هزار توماني خريده بودي و او هم ميخواست يك هديه گرانقيمتتر برايت بخرد. به همين خاطر شب و روز با پدرش جر و بحث ميكرد تا 300 هزار تومان از او بگيرد اما وقتي پدرش مخالفت كرد، مجبور به سرقت و قتل شد.بدين ترتيب پرونده پسر جنايتكار با صدور قرار مجرميت در اختيار قاضي اظهارنظر دادسراي جنايي تهران قرار گرفت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 297]