واضح آرشیو وب فارسی:مهر: گزارش مهر از يك نشست؛رويكردهاي اديان به جاودانگي/ نگاه ابن سينا به زندگي پس از مرگ
رويكردهاي اديان به جاودانگي/ نگاه ابن سينا به زندگي پس از مرگ
عضو هيئت علمي دانشگاه امام صادق(ع) با تشريح رويكردهاي مختلف اديان به مسئله جاودانگي و زندگي پس از مرگ، به نظريه ابن سينا در اين مورد اشاره كرد و گفت: ابن سينا به "معاد روحاني" اشاره دارد و آن را به سعادت و شقاوت تقسيم ميكند .
به گزارش خبرنگار مهر، نشست "مرگ و جاودانگي؛ بازخواني رويكردهاي اديان" با سخنراني دكتر رضا اكبري عضو هيئت علمي دانشگاه امام صادق(ع) روز سه شنبه 13 ديماه در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
وي مباحث مربوط به جاودانگي را داراي يك شبكه مفهومي بسيار پيچيده خواند و گفت: از رويكردهاي مختلفي مي توان به بحث "جاودانگي" پرداخت كه رويكرد تاريخي به مسئله پس از مرگ، مباحث معناشناسي در باب الفاظ مرتبط با جاودانگي، مباني فلسفي ورود به هر گونه تصوير از جاودانگي و همچنين تصاوير زندگي بعد از مرگ را مي توان از جمله مهمترين اين رويكردها به شمار آورد.
استاد فلسفه دانشگاه امام صادق افزود: در "رويكرد تاريخي به مسئله پس از مرگ" بايد تمدنهاي قديم را مورد مطالعه قرار داد تا تلقي آنان را نسبت به زندگي پس از مرگ دريابيم.
وي افزود: در "مباحث معناشناسي الفاظ مرتبط با جاودانگي" نيز از آنجايي كه زبان يك هويت اجتماعي است و در يك جامعه زباني ساخته مي شود و با توجه به تنوع فرهنگها الفاظي كه ساخته مي شود از يك سابقه اي برخوردار بوده و با يكديگر متفاوت هستند لذا مي توان با بررسي آن به نتايجي دست يافت. معمولا الفاظ از يك مفهوم به يك معناي ديگري منتقل مي شوند؛ مثلا در فارسي كلماتي چون جاودانگي و...در خصوص زندگي پي از مرگ به كار مي رود و در عربي يوم البعث، يوم النشر، قيامت و ... وجود دارد.
دكتر اكبري به تشريح "مباني فلسفي مربوط به هرگونه تصوير از جاودانگي" پرداخت و گفت: با هر تصويري كه به جاودانگي نگاه مي كنيم دريافتهاي خاصي خواهيم داشت اگر با نگاه ديني به اين مسئله مي نگريم بايد به متون ديني مراجعه كنيم و اگر با نگاه فلسفي به اين موضوع توجه مي كنيم بنابراين بايد در مورد مباني سخن بگوييم.
وي اين هماني شخصيت، رابطه نفس با بدن و مسئله آگاهي را سه مبناي فلسفي ورود به تصاوير جاودانگي برشمرد و افزود: در مورد مبناي نخست يعني" اين هماني شخصيت" اين سؤال مطرح مي شود كه آنچه فرد را در گذر زمان همان فرد مي كند چيست؟ مثلا بايد "اين هماني" بين من و آن انساني كه در قيامت محقق مي شود ايجاد شود.
وي بدن، نفس مجرد و حافظه(خاطرات) را سه ملاك " اين هماني شخصيت خواند و گفت: هر كدام از اين تلقي ها را كه قبول كنيم بر باور زندگي بعد از مرگ ما تأثير دارد. مسئله نفس و بدن از ابتدا كه مطرح شد بسيار ساده بود اما كم كم پيچيده شد. اولين سؤال اين بود كه ما نفس را به عنوان يك امر غيرمادي قبول داريم چگونه يك امر غيرمادي مي تواند با يك امر مادي(بدن) ارتباط برقرار كند؟ و اين سؤال بسيار سخت منجر به مباحث مختلفي شده است.
عضو هيئت علمي دانشگاه امام صادق(ع) تصريح كرد: نظريات بسيار درباره " رابطه نفس و بدن" منجر به ايجاد رشته اي به نام" فلسفه ذهن" شد. اين مباحث نه تنها منجر به ايجاد يك رشته علمي شد بلكه به يك رويكرد در مباحث فلسفه تبديل گرديد. يعني اگر مي خواهيم مباحث فلسفه را حل كنيم اول بايد "ذهن" را بشناسيم.
وي افزود: سه مسئله اين هماني شخصيت، رابطه نفس و بدن و آگاهي حول محور شخصيت مي چرخد؛ "شخصيت" به معناي متافيزيكي و فلسفي آن منظور است.
دكتر اكبري به مباني الهياتي جاودانگي اشاره كرد و افزود: هرگونه جاودانگي كه بخواهد اتفاق بيفتد بايد علم، قدرت و رحمت خداوند وجود داشته باشد.
وي شبكه ارتباطي جاودانگي را متعدد خواند و با اشاره به مسئله " تصاوير زندگي پس از مرگ " گفت: اين بحث به دو دسته تقيسيم مي شود برخي بر "استمرار زندگي انسان در دنيا" و برخي بر "استمرار زندگي انسان در جهان ديگر" معتقدند. در مورد استمرار زندگي انسان در دنيا بحث "اعتقاد به نفس" يا "تناسخ" مطرح مي شود يعني حركت نفس از يك بدن به بدن ديگر كه اين بدن مي تواند بدن انساني يا حيواني باشد. اين تلقي به اين برمي گردد كه افراد با رفتار خود سرنوشت خويش را رقم مي زنند .
وي تأكيد كرد: اما اگر اعتقاد به وجود نفس نباشد ملاك اين هماني شخصيت "حافظه" مي شود؛ بر اساس اين نظريه انسان وقتي مي ميرد مجددا زنده مي شود و در اين دنيا مرگها و زنده شدنها وجود دارد. لذا از آن مي توان به "تولد مجدد" تعبير كرد كه اين مسئله در آئين تائو و بودايي وجود دارد.
اين استاد فلسفه افزود: در آئين هندو انتقال به زندگي حيواني وجود ندارد اما در بودا چنين مسئله اي هست. استمرار اين افراد در نهايت منجر به يك جاودانگي مي شود كه فرد در چيزي فاني مي شود كه در آئين بودا از آن تعبير "برهمن" دارند و در آئين هندو به "نيروانا" تعبير مي شود. به هر حال در اديان شرقي جاودانگي" حيات فاني" وجود دارد.
دكتر اكبري به تشريح نظريه " استمرار زندگي در جهان ديگر" پرداخت و گفت: اگر از اين مسئله بدون پذيرش نفس سخن بگوييم سه نظريه شاخص اعاده معدوم، جمع اجزاي پراكنده و نظريه بدل مطرح مي شود. كساني كه نفس را مورد پذيرش قرار مي دهند؛ در استمرار زندگي در جهان ديگر مي توان از ابن سينا، ملاصدرا، غزالي(تهافت الفلاسفه)، پرايس و سويين برن ياد كرد كه جزو اين گروه هستند.
وي افزود: نظريه ابن سينا در اين خصوص در كتاب" شفا" آمده است وي معاد جسماني را بدون اينكه بحث فلسفي كند مي پذيرد چراكه مي گويد چون پيامبر اين مسئله را فرموده آن را مي پذيرم و وارد بحث فلسفي در باب "معاد جسماني" نمي شود. اما ابن سينا تنها در "رسالة الاضحويه" معاد جسماني را رد مي كند كه اين كتاب بايد بررسي تاريخي شود كه چرا بوعلي اين مسئله را مطرح كرده و يا اصلا اين حرف خودش است يا خير.
عضو هيئت علمي دانشگاه امام صادق(ع) تأكيد كرد: ابن سينا به "معاد روحاني" اشاره دارد و آن را به سعادت و شقاوت تقسيم مي كند و به نظر او "معاد روحاني" ادراك است و در سعادت لذا عقلي و در شقاوت رنج عقلي را مطرح مي كند.
اكبري در پايان به تشريح نظريه غزالي و ملاصدرا در باب جاودانگي پس از مرگ پرداخت و گفت: ملاصدرا معتقد است اين نفس انساني است كه بهشت و جهنم را براي خود تعيين مي كند. پرايس نيز شبيه نظريه ملاصدرا را دارد و تئوري او بر اساس "تمثيل خواب" است. سويين برن نيز يك روش قوي در اثبات وجود خدا دارد و به تمايز بين كاركرد و وجود نفس قائل است. او معتقد است پس از مرگ نفس كاركرد خود را از دست مي دهد و خداوند مي تواند در قيامت به نوعي كه نمي دانيم چيست به نفس كاركرد بخشد.
© 2003 Mehr News Agency .
سه|ا|شنبه|ا|13|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]