واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بينوايان آمريكايي لابي ندارند
خبرگزاري فارس: رونالد ريگان رييس جمهور جمهوري خواه آمريكا، اين كشور را سرزميني دانسته بود، كه همواره بعد از هر سختي آفتاب در آن طلوع مي كند، اما به نظر مي رسدحالا كه آمريكا هنوز در اوج قدرت است، موريانه اي آن را از درون مي خوزد،اين موريانه چيزي جز فقر و فاصله طبقاتي نيست.
به گزارش خبرگزاري فارس، رونالد ريگان رييس جمهور جمهوري خواه آمريكا، اين كشور را سرزميني دانسته بود، كه همواره بعد از هر سختي آفتاب در آن طلوع مي كند، اما به نظر مي رسدحالا كه آمريكا هنوز در اوج قدرت است، موريانه اي آن را از درون مي خوزد،اين موريانه چيزي جز فقر و فاصله طبقاتي نيست.
*اميد به نقطه اي واهي
جمعه است. غذاخوري خيابان 109، كه كمي دور تر از سنترال پارك نيويورك در زير زميني قراردارد، كارش تمام شده و مي خواهند در را ببندند. يكي دو نفر از كاركنان آشپزخانه مشغول تميز كردن ويترين ها و ظرف هاي بزرگ فلزي روي پيشخوان هستند. سر چند ميز، هنوز تك و توك كساني نشسته اند و قهوه مي خورند و آهسته گفتگو مي كنند. “مونيكا” و” بنيامين رودريگرز” با هم در گفتگو هستند : “ما به اين محل احتياج داريم”. ” به هر حال ما هر روز در اينجا غذائي مي خوريم”.
آنها از كليو لاند اوهايو، به نيويورك آمده اند. بنيامين در آنجا گاه كارگر ساختماني بوده و گاه بعنوان آشپز در رستوران ها كار مي كرده است. بعد به نيويورك مي آيند به اميد اين كه زندگي تازه اي را آغاز كنند. ولي در نيويورك كاري پيدا نكرده اند. حالا روي پله هاي كليسائي مي خوابند كه ملك اين ناهار خانه هم متعلق به آنست كه اجاره داده است. مونيكا مي گويد : ” كوپن 200 دلاري دولتي براي غذا تا وسط ماه مصرف مي شود. با اين كوپن ها فقط مواد غذائي سرد مي تواني بگيري، اجازه خريد حتي يك فنجان قهوه گرم هم نداريم”.
* ديگر براي آدم رمق نمي ماند
“ژزف ميدگلي”، 47 ساله، آفريقايي، اهل برونكس، تازه صبحانه را تمام كرده و روزنامه مي خواند. نوميدانه سر تكان مي دهد و مي گويد : ” وضع خراب است “. كارهائي كه سازمان كاريابي دولتي عرضه مي كند، كار هاي كوتاه مدت است، شروع نكرده تمام مي شود و باز در خياباني .
از ماه مه تا حالا وضع از همين قرار است، آن هم پس از سالها كار بعنوان بازار ياب”. متعجب از تلاش هاي جمهوريخواهان ثروتمند كه مي خواهند از بودجه برنامه هاي كمك به بينوايان بكاهند، سر تكان مي دهد.” خيلي ها به اين كمك ها احتياج دارند”.
” ولي در عين حال مبارزه براي براي نگهداري آن دشوار است. نيازمندان به اين كمك از حرف زدن در اين باره، از سازمان دادن خود و از مقاومت مي ترسند ” .” خيلي ها مقاومت را رها كرده اند”. بعضي ها پنج ، ده ، پانزده سال است كه در اين وضع هستند،” ديگر براي آدم رمق نمي ماند “.
*بينوايان آمريكايي لابي ندارند
اگر يك لابي قدرتمند در پي حفظ بودجه كمك به بينوايان نباشد، با اين مذاكراتي كه دائم در باره بودجه مي شود، آنرا حذف خواهند كرد. برغم آن كه طبق آمار مقامات رسمي آمريكا تعداد نيازمندان در سالهاي گذشته به ركورد تازه اي رسيده است. طبق ارقام رسمي، امروز، 15،1 در صد از مردم آمريكا در فقر بسر مي برند، يعني ۴۶ميليون، اين رقم در 60 سال گذشته مانند نداشته است.
در نيويورك وضع از اين هم بد تر است. آنجا 1،6 ميليون نفر بينوا هستند. فقط بين سالهاي 2007 تا 2009 هفتاد هزار نفر به اعماق لغزيده اند، دهها سال بود كه چنين لغزشي ديده نشده بود.1،8 ميليون نفر براي دريافت مواد غذائي به كوپن نيازمندند.
اكثر آنها ، يعني در حدود 1،4ميليون نفر، به يك وعده غذاي اهدائي روزانه وابسته اند.
*اعمال فشاربربينوايان آمريكايي مانع اعتراض آن ها مي شود
با وجود اين ، در بهار سال جاري ، كنگره آمريكا كه در آن اكثريت در دست جمهوريخواهان است تصميم گرفت مبلغ سنگيني از بودجه كمك به مستمندان بكاهد.
كمك به بينوايان خاري است در چشم جمهوريخواهان. با اين برنامه روزي يك وعده سوپ يا آش به گرسنگان داده مي شود. دانيل ريِس رئيس برنامه كامن پانتري( تغذيه مستمندان) مي گويد اگر سناي آمريكا هم اين قانون را تصويب كند در حدود هزار آشپزخانه محلي يك ششم از بودجه خود را براي تغذيه مستمندان از دست مي دهند.”
اگر چنين اتفاقي بيفتد براي آنها كه به اين كمك نيازمند هستند يك فاجعه است”.
زيرا بينوايان از عهده پرداخت هزينه لابي ها بر نمي آيند و تظاهرات هم نمي كنند “.اعمال فشاربربينوايان آمريكايي مانع اعتراض آن ها مي شود و اين مانع از آنست كه آنها دست به اعتراض بزنند.
دريافت كنندگان كوپن هاي غذائي انگشت نگاري مي شوند. خانه بدوشان نيويورك بايد هميشه كارت شناسائي با عكس همراه داشته باشند ولي بسياري از آنها اين كارت را ندارند و چون خطر دستگيري هر لحظه آنها را تهديد مي كند، سعي مي كنند تا جائي كه ممكن است توجه را به خود جلب نكنند. نكته ديگر اين است كه اكثر كساني كه كمك دريافت مي كنند افرادي سالخورده هستند.” آنها فكر مي كنند كه از آنها كاري ساخته نيست”.
حقوق بازنشستگي كفاف زندگي را نمي دهد
در برابر نهارخانه صف بسته اند. اينها بازنشستگان و معلولين هستند. خانواده ها و كساني كه با وجود اشتغال فقيرهستند روزهاي شنبه مي آيند. ساعت 9 صبح است، پخش بسته هاي غذائي از ساعت 10 آغاز مي شود. ” پِرليتا كارِرا ” نيز در صف در انتظار است. او مي گويد 600 دلار حقوق بازنشستگي او براي خريد مواد غذائي يكماهه كافي نيست. يكي دوهفته آخر ماه كم مي آورم.”
صرفه جويي در همه چيز
” مارك مرويلوس” هم براي صرف شام به خيابان 109 آمده است. او از جمله كساني است كه كار هم دارند. 52 سال دارد و آفروآمريكائيست. او مي گويد :” اشتغال داشتن اصلا به اين معني نيست كه مي تواني غذاي خود را تامين كني.
در آمد او ساعتي 7،25 دلار است، حداقل دستمزد قانوني در آمريكا. “اجاره فقط يك آپارتمان دو اتاقه 1000 دلار است و همين يك قلم بخش عمده در آمد تو را مي بلعد”. ” بايد در همه جا و درهمه چيز صرفه جوئي كرد”. مرويلوس بعنوان نگهبان در فروشگاهي كار مي كند، 12 ساعت پشت سرهم. اجازه نشستن هم ندارد. ”
شب چنان خسته و كوفته اي كه روز بعد قادر به كاري نيستي” . ولي تنها او نيست كه كار هم دارد. از هر پنج نفر در ناهارخانه، يك نفر اشتغال دارد . تقريبا 60 در صد اينها حتي كار تمام وقت دارند، در ميان آنها كساني ديده مي شوند با در آمد كم و گاه حتي با در آمد متوسط، معهذا بقول ” كارِرا ” اين پول براي زندگي در نيويورك كافي نيست. خيلي ها نمي دانند با اين پول اجاره را بپردازند، يا صورتحساب ها را و يا آنرا صرف خريد غذا بكنند.
سازمان پانتري در سال گذشته 1،8 كوپن مواد غذائي پخش كرده و نياز امسال بيشتر هم هست چون از ماه مه سال گذشته پيوسته بر تعداد محتاجان افزوده مي شود، تا 7هزار نفر در هر هفته. در نقطه اوج بحران اقتصادي در سال 2008 تا نزديك 8 هزار نفر هم رسيد.
اوضاع بيكاران از همه بدتر است
از همه بد تر وضع كساني است كه اصلا كار ندارند. ” دارل فورچون ” با نوميدي مي گويد ” تعداد بيكاران بيشتر از تعداد مشاغل است”. در حالي كه ديگر نيازمندان در داخل لباس هاي خود را مي شويند يا دوش مي گيرند، ” فورچون” 47 ساله بيرون ساختمان در انتظار شام شب است. او فعلا با كارهاي تصادفي، بنوعي، خود را روي آب نگاه مي دارد. او مدت درازي در يك چاپخانه كار مي كرده است، پس از آن در يك محل بازي گلف چمن مي زده است. ” من مطابق فصل كار مي كنم”. آخرين بار بعنوان پيك در نيويورك كار مي كرده است. ” پياده، با دوچرخه، هر طور كه امكانش بوده است نيويورك را به شهر پولدار ها تبديل مي كنند. هيچ كس بفكر مردم بينوا نيست.
بدتر از فقر و نياز افراد بسياري كه در پانتري هستند، ديدن بچه هاست . ” اسوالد اوچوآ ” با پنج بچه اش در ناهار خانه سر يك ميز نشسته اند. كارمند بازنشسته پليس است و مي گويد :” گهگاهي به اينجا مي آيد”.
گرچه او نياز آنچناني ندارد ولي غذاي رايگان كمكي براي گذران روزمره است. قيمت مواد غذائي پيوسته رو به افزايش است. ” توچوآ ” ساكن هارلم شرقي است. ” فقر زياد مي شود.” جاي تاسف است.
نبايد اينطور باشد كه مردم اينقدر فقير باشند”. “كارينا گراهام” هم با بچه ها و خويشانش به ناهار خانه آمده است. با عمو ” مورالس” ، ” جاد” هفت ساله و برادرش ” آل” همه دور يك ميز نشسته اند. ” كارسون” يك ساله هم در كالسكه اش دراز كشيده و مشغول مكيدن از شيشه شير است. انها هم كوپن مواد غذائيشان تمام شده. كارينا مي گويد آخر ماه هميشه كم مي آيد “. با وجود كار، زندگي ما از كوپن به كوپن مي گذرد. هيچ وقت فكر نمي كردم كارمان بجائي برسد كه براي غذا خوردن مجبور شويم به آشپزخانه بينوايان بيائيم”.
انتهاي پيام/
سه|ا|شنبه|ا|13|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]