واضح آرشیو وب فارسی:فارس: انقلاب بحرين؛ "مظلومترين انقلاب عربي" در سال 2011
خبرگزاري فارس: انقلاب در بحرين غيرمنتظره نبود چون تاريخ اين كشور همواره شاهد كشمكشهاي سياسي بين رژيم آلخليفه با معارضان آن بوده، آنچه در اين انقلاب غيرمنتطره بود، برخورد تبعيضآميز رسانههاي معروف در پوشش خبري آن است كه بايد از آن به عنوان "مظلومترين انقلاب عربي" در سال 2011 ياد كرد.
به گزارش فارس، روز 14 فوريه 2011 جرقه انقلاب بحرين با شعار اصلاحات سياسي آغاز شد و به سرعت "ميدان اللؤلؤه" (شهدا) در مركز منامه، پايتخت بحرين را مانند "ميدان التحرير" در قاهره به نماد جنبش اعتراضآميز مردم بحرين تبديل كرد.
نقض حقوق بشر و بازداشت مخالفان رژيم
پادشاه بحرين كه انقلاب 14 فوريه را خطري عليه تاج و تخت خود ميديد به سركوب شديد و بيرحمانه آن كمر بست و همين موجب شد تا بسياري از قوانين حقوق بشر در اين كشور نقض شود.
براساس آمارهاي ارائه شده، از اواسط آگوست رژيم آلخليفه حدود 250 شهروند بحريني را بازداشت و بسياري از پايگاههاي اطلاع رساني و روزنامههاي وابسته به جمعيتهاي سياسي معارض را تعطيل كرد.
همچنين رژيم آلخليفه 25 شخصيت برجسته معارض اين كشور را به اتهام "نشر اكاذيب عليه رژيم" و "حضور در نشستهاي خارجي" در همان ابتداي انقلاب 14 فوريه بازداشت كرد و تحت شكنجه قرار داد.
اين افراد در طول زمان بازداشت و پيش از برگزاري اولين جلسه محاكمه از ديدار و گفتوگو با وكلا و خانواده و بستگان خود محروم بودند و تمام اين فعالان برجسته كه محاكمه آنها از 28 اكتبر 2011 آغاز شد، در جلسات محاكمه خود تاكيد كردند كه در معرض انواع شكنجهها قرار داشتند.
طرح ابتكار وليعهد
پس از آن رژيم آلخليفه براي تحريف افكار عمومي و آرام كردن معارضان و تشويق آنها به گفتوگو و مذاكره با رژيم طرح موسوم به "ابتكار وليعهد" را ارائه داد كه به سرعت با بيداري و هوشياري رهبران معارض رد شد.
آلخليفه كه خود را در آرام كردن معترضان بحريني ناتوان و ناكام ميديد و از سوي ديگر حاضر نبود خواستههاي بر حق مردم خود را برآورده كند، براي حفظ تاج و تخت خود كه براي نخستينبار آن را با خطري جدي مواجه ميديد، روي به متحدان و همپيمانان خود در شوراي همكاري خليج فارس آورد.
ورود نيروهاي سپر جزيره به بحرين و آغاز دور جديد سركوب
وزيران خارجه شوراي همكاري خليج فارس براي بررسي درخواست آلخليفه جهت اعزام نيروهاي موسوم به "سپر جزيره" به بحرين جهت سركوب انقلابيون بحريني نشستي فوري و فوق العاده برگزار كرد كه حاصل آن حضور نظاميان رژيمهاي عربي از جمله عربستان سعودي در اين كشور بود، اقدامي كه بسياري از كشورهاي آن را محكوم كردند.
پس از ورود نيروهاي موسوم به سپر جزيره كه اكثر آنها را نظاميان اشغالگر وابسته به آلسعود تشكيل ميدادند، نظاميان آلخليفه با حمايت و كمك آنها دور جديدي از سركوب و قتل و كشتار را عليه مردم بيدفاع بحرين آغاز كرده و با حمله به ميدان اللؤلؤه دهها نفر را شهيد و مجروح و شمار زيادي را بازداشت كردند.
سركوب خونين اعتراضها و تظاهرات مسالمتآميز مردمي نه تنها شعله اين انقلاب را خاموش نكرد، بلكه با گسترش آن به تمام مناطق بحرين، بحران اين كشور را وارد مسيري برگشت ناپذير كرد و اعتراضها به انقلابي مردمي عليه آلخليفه تبديل شد و سراسر اين جزيره را در برگرفت.
سكوت رسانهاي و دولتي منطقهاي و فرامنطقهاي
در طول تمام حوادث فوقالذكر كه مردم بيدفاع بحرين قتل عام و بازداشت ميشدند، چه رسانههاي منطقهاي و فرا منطقهاي و چه رژيمهاي منطقه و جامعه جهاني ترجيح دادند، يا موضع سكوت را اختيار كنند يا بر روي جناياتي كه در بحرين روي ميداد، چشم بندند، اما با افزايش روند سركوب و تشديد آن سرانجام موجب شد، تحركات ديپلماتيكي در منامه در قالب ديدار برخي از مسئولان آمريكايي و غربي با رژيم بحرين آغاز شود.
چراغ سبز آمريكا و غرب به رژيم بحرين
در اين ترديد وجود نداشت كه پيام اين ديدارها حمايت از رژيم آلخليفه و نشان دادن چراغ سبز به آن براي ادامه سركوب خونين حركتهاي مردمي بود.
سياست خاموش كردن انقلاب با استفاده از همه ابزارها و راهكارها حتي ابزارها و راهكارها تحريم شده بين المللي، بسياري از سازمانهاي بين المللي حقوق بشر را واداشت، جنايات آلخليفه را محكوم كنند و خواستار بازخواست و محاكمه مسئولان اين جنايات شوند.
اما رژيم آلخليفه نه تنها اين گزارشها و هشدارها را ناديده گرفت، بلكه سياست سركوب خود را وارد فاز جديدي كرد. در اين مرحله از انقلاب مردم بحرين آلخليفه علاوه بر سياست سركوب خونين مردم بحرين و سياست تخريب مساجد و حسينيهها را نيز پيش گرفت و به اين ترتيب دهها مسجد و حسينه در اين كشور توسط ماموران وابسته به رژيم تخريب و با خاك يكسان شدند.
بازداشت پزشكان و اخراج كارمندان
در اين زمان آلخليفه پزشكان بحريني كه به كمك مجروحان انقلاب ميشتافتند، را به شدت تحت فشار گذاشته و بسياري از آنها را به ويژه در "بيمارستان السليمانيه" بازداشت و راهي زندان كرده بود.
در كنار بازداشت پزشكان بحريني آلخليفه سياست اخراج صدها كارگر و كارمند را به خاطر انتساب مذهبي (شيعي بودن) و موضع گيريهاي سياسي از مشاغل خود اخراج كرد.
تشكيل كميته حقيقتياب
در اين ميان جوانان انقلابي بحرين موفق شدند، فشار رسانهاي و تبليغاتي بر رژيم آلخليفه را افزايش دهند و اين رژيم با اكراه و برخلاف ميل و رغبت خود به تشكيل "كميته حقيقتياب" تن داد و اين كميته به رياست "محمود شريف بسيوني" كار خود را آغاز كرد.
گزارش كميته حقيقتياب بحرين 23 نوامبر 2011 منتشر شد. در اين گزارش اگرچه به جنايات آلخليفه اعتراف شده بود، اما رژيم بحرين و نيروهاي موسوم به سپر جزيره از دخالت در اين جنايات تبرئه شده بودند.
به هر روي مردم بحرين در حالي با سال 2011 وداع كردند كه در آخرين روز اين سال "پنجاه و سومين " شهيد خود را تقديم اين انقلاب كرد و تاكيد نمود كه اعتراضهاي مسالمتآميز همچنان تا تحقق خواستههاي بر حقاشان و سرنگوني رژيم آلخليفه در بحرين ادامه دارد.
بر اساس اعلام دبيركل انجمن حقوق بشر بحرين، در سال 2011 بيش از 50 شهروند بحريني كشته، صدها نفر مجروح، بيش از دو هزار نفر بازداشت و حداقل 4هزار و 500 نفر از كار اخراج شدهاند.
انتهاي پيام/++
سه|ا|شنبه|ا|13|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]