تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خدا داناست به هر رازى كه مردم در دل نهان داشته اند، و به نجواى آهسته رازگويان و به هر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827877839




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دختر فریب‌خورده در دام دو شیطان هوسباز


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
دختر فریب‌خورده در دام دو شیطان هوسباز
جلال مرا با وعده هاي دروغين خام کرد و صبح روزي که از برادر بزرگم به خاطر تاخير در آوردن چاي کتک مفصلي خوردم همراه او به مشهد آمدم.نزديک غروب بود که به مشهد رسيديم ولي هنوز چند دقيقه نگذشته بود که متوجه شدم پسر همسايه مان که مدتي با هم دوست بوديم نيز تعقيب مان مي کند. خراسان: دختر جوان در حالي که نفس نفس مي زد و رنگ صورتش مثل گچ ديوار سفيد شده بود به افسر نگهبان کلانتري امام رضا(ع) مشهد گفت: من از دست دو دوست پسرم فرار کرده ام و مي خواهم به شهر خودمان برگردم. در اين لحظه افسر پليس، «جميله» را به کارشناس اجتماعي کلانتري معرفي کرد و دختر جوان پس از گذشت چند دقيقه در بيان داستان زندگي اش گفت: ۱۹ سال سن دارم و اهل يکي از روستاهاي سرسبز شمال کشور هستم.پدرم کارگر سرگذر است و نمي تواند هزينه هاي سنگين زندگي و مخارج هشت سر عائله خود را تامين کند به همين خاطر من از کلاس سوم ابتدايي به ناچار ترک تحصيل کردم و همراه برادران و خواهرانم به سر کار رفتم، اما در سن ۱۳ سالگي فردي که کارگر زمين هاي کشاورزي اش بودم اغفالم کرد و مرا مورد سوءاستفاده قرار داد.او که وضع مالي خوبي دارد با افزايش حقوق و هديه هاي جورواجور فريبم داد تا در اين باره به کسي چيزي نگويم و هم چنان به اين رابطه شوم ادامه بدهم. اما پس از گذشت چند ماه برادرانم متوجه شدند و درگيري شديدي در روستاي ما به وجود آمد.از آن به بعد، خانواده ام مرا در خانه زنداني کردند و با برخوردهاي تند و توهين آميز، شرايط زندگي روز به روز برايم سخت تر مي شد. از طرفي هر موقع پا از خانه بيرون مي گذاشتم نيز تمام اهالي روستا که از مشکل من خبردار شده بودند مرا با اشاره و نگاه زيرچشمي به همديگر نشان مي دادند.جميله آهي کشيد و افزود: احساس سرشکستگي و نااميدي شديدي داشتم و افسرده شده بودم تا اين که با پسر يکي از همسايگان دوست شدم و مدت سه ماه با او در حد گفت وگو از پشت ديوار ارتباط داشتم. او مدعي بود که قصد ازدواج دارد اما وقتي فهميدم مي خواهد سوءاستفاده کند قطع ارتباط کردم.متاسفانه با توجه به اين که خانواده ام از نظر عاطفي و حمايتي طردم کرده بودند و همچنين برخوردهاي تند و خشن آن ها باعث شد پس از گذشت مدتي، دوباره به دنبال راه فراري بگردم و اين بار فريب همسايه ديوار به ديوار خانه مان را خوردم. اين مرد جوان که زن و بچه دارد ادعا مي کرد همسرش بيمار است و مي خواهد با من ازدواج کند. جلال مرا با وعده هاي دروغين خام کرد و صبح روزي که از برادر بزرگم به خاطر تاخير در آوردن چاي کتک مفصلي خوردم همراه او به مشهد آمدم.نزديک غروب بود که به مشهد رسيديم ولي هنوز چند دقيقه نگذشته بود که متوجه شدم پسر همسايه مان که مدتي با هم دوست بوديم نيز تعقيب مان مي کند. من با تعجب موضوع را به جلال گفتم و او با بي شرمي جواب داد: چه ايرادي دارد پسر همسايه هم ميهمان ما باشد اين طوري بيشتر خوش مي گذرد.در اين لحظه اسير اين دو شيطان کثيف شدم و پسر همسايه نيز جلو آمد و ما به طرف خانه اي که قرار بود چند روزي در آن باشيم به راه افتاديم اما من در فرصتي که هر دوي آن ها براي خريد به داخل مغازه اي رفته بودند پا به فرار گذاشتم و خودم را به اين جا رساندم. درخور يادآوري است افسران گشتي کلانتري امام رضا(ع) دو جوان هوسران را دستگير کردند و اقدامات قانوني لازم را در اين رابطه به عمل آوردند.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 322]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن