واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: محاكمه سركرده باند سارقان مسلح جام جم آنلاين: مردي كه به همراه برادرش و شخص ديگري اقدام به سرقت مسلحانه كرده بود ، صبح امروز به اتهام قتل عمدي يك استوار نيروي انتظامي محاكمه شد. به گزارش فارس، ظهر 28 آذر سال 85، مأموران گشت كلانتري 125 يوسفآباد ، حين گشت در محدوده استحفاظي به مرد جواني كه ساك دستي همراه داشت ، مشكوك شده و حين بازرسي از وي تعدادي خشاب با فشنگ جنگي كشف شد. در همين حين شخص ديگري كه بعدها مشخص شد برادر وي بوده است با موتور سيكلت به سمت مأموران آمده و با شروع درگيري مسلحانه بين آنها و مأموران پليس، استوار عيسي مراد حسنزاده به شهادت رسيد و سرباز همراه وي نيز مجروح شد. تحقيقات پليس براي شناسايي دو برادر فراري آغاز شد تا اينكه مأموران آگاهي تهران بزرگ در مدت 2 سال بعد از ارتكاب جنايت، در جريان چند فقره سرقت مسلحانه از بانكها ، آژانسهاي هواپيمايي و يك سوپرماركت قرار گرفتند. با اطلاعات به دست آمده و چهرهنگاري كلي سارقان توسط مالباختگان ، متهمان پرونده در تاريخ 26 تير 87 در منزلي مسكوني شناسايي و دستگير شدند و در بازجوييهاي فني مشخص شد متهمان پرونده سرقت مسلحانه ، همان قاتلان شهيد حسنزاده ، به نامهاي اميرعباس و اميرحسن هستند. بعد از گذشت 2 ما از شروع تحقيقات، اميرحسن بر اثر بيماري ريوي فوت كرد و امير عباس كه تا آن زمان به تيراندازي به شهيد حسنزاده اعتراف كرده بود، به محض اطلاع از مرگ برادرش، قتل را گردن برادرش انداخت. سرانجام با توجه به مدارك موجود ، قرار مجرميت اميرعباس از سوي دادسراي جنايي تهران صادر و پرونده براي رسيدگي به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران ارجاع داده شد كه صبح امروز به رياست قاضي نورالله عزيزمحمدي برگزار شد. ذبيحزاده نماينده دادستان، با اشاره به اتهامات متهم پرونده مانند مشاركت در قتل شهيد حسنزاده ، 5 فقره سرقت مسلحانه و غيرمسلحانه ، نگهداري و حمل سلاح و مهمات، اعتياد و ايراد ضرب و جرح مأمور نيروي انتظامي، خواستار مجازات وي شد. وي در تشريح حادثه گفت: متهم به همراه برادرش در خيابان شيراز و حين جابجايي سلاح، مورد ظن مأموران قرار گرفته و حين بازرسي بدني توسط شهيد، ابتدا برادر متهم به دست شهيد شليك كرده و در ادامه متهم با اسلحه خود شهيد او را به قتل رسانده و متواري شدند. بعد از قتل نيز اقدام به سرقت مسلحانه از تعدادي بانك ، آژانس هواپيمايي و يك سوپرماركت كردند كه در نهايت در جريان عملياتي غافلگيرانه دستگير شدند. در ادامه جلسه ، اولياي دم در جايگاه قرار گرفتند و با اعلام شكايت مجدد از متهم، خواسته خود را قصاص متهم عنوان كردند. سربازي كه همراه شهيد حسنزاده بود و توسط متهمان مجروح شده بود، در جايگاه قرار گرفت و گفت: بعد از اينكه شهيد حسنزاده به برادر متهم مظنون شد، از سراكيپ گشت خواست به او كمك كند ، در يك لحظه درگيري و تيراندازي شروع شد و من كه مسلح نبودم به سمت خودرو برگشتم كه توسط برادر متهم مجروح شدم. سرقت مسلحانه قاتلان از آژانس هواپيمايي مدتي بعد از قتل شهيد حسنزاده ، متهمان به همراه فرد ديگري به يك آژانس هواپيمايي در تهران حمله كرده و مقداري پول نيز از آنجا به سرقت بردند. مدير آژانس كه در داداگاه حاضر شده بود ، با اعلام شكايت از متهم، درباره حادثه گفت: روز حادثه در آبدارخانه آژانس بودم كه متوجه حضور افراد ناشناس در دفتر شدم. 3 نفر نقابدار كه مقداري از صورتشان پيدا بود، با سلاح وارد دفتر شدند و بعد از اينكه متهم با سلاحي شبيه «وينچستر» بيهدف شليك كرد، يكي از آنها با قنداق سلاح به سر من كوبيد، از من خواست به حسابدار بگويم گاو صندوق را خال كند.از حسابدار خواستم به حرف آنها گوش كند و خوشبختانه از آنجا كه زمان حمله صبح بود پول زيادي داخل گاوصندوق نبود و آنها فقط حدود 3 ميليون تومان سرقت كردند. حمله ناموفق سارقان به سوپرماركت طعمه بعدي سارقان مسلح يك سوپرماركت در خيابان آيتالله كاشاني بود كه بعد از مقاومت صاحب سوپرماركت، بدون اينكه موفق به سرقت شوند، اقدام به فرار كردند. صاحب سوپرماركت در اينباره به قاضي گفت: شب حادثه و در يك لحظه متوجه شدم متهم پشت دخل مغازه آمده است و بدون اينكه حرفي به من بزند 4 تير به سمت من شليك كرد. در ادامه جلسه، متهم در جايگاه قرار گرفت و با بيان اينكه هيچيك از اتهامات را قبول ندارد، گفت: به خاطر اينكه برادر بزرگتر بودم، قتل را گردن گرفتم ولي واقعيت اين است كه برادرم قاتل است. وي همچنين اموال كشف شده در خانهاي كه او دستگير شده بود مانند سلاح متعلق به شهيد حسنزاده، اسلحه لاما با 6 فشنگ جنگي، يك قبضه سلاح كلاشينكف با 3 خشاب پر، صدا خفهكن اسلحه، تعدادي شناسنامه و گذرنامه، مشروبات الكلي و CDهاي مبتذل را تأييد كرد اما همه آنها را متعلق به برادرش دانست. قاضي عزيزمحمدي، اعترافات متهم در مراحل مختلف رسيدگي مبني بر اينكه علت سرقتهاي مسلحانه فقر و بيكاري بوده است ؛ به شهيد حسن زاده شليك كرده است ؛ 3 سلاح كمري لاما ، ماكاروف و كلاشينكف داشتند كه سلاح شهيد نيز به دست آنها افتاده است را براي متهم بازگو كرد كه متهم آنها را نپذيرفت. متهم در زمان تحقيقات و زماني كه 2 ماه بعد از فوت برادرش، از مرگ وي باخبر شد منكر تمام اعترافات شد و همه اتهامات را متوجه برادرش كرد. پسرخاله متهم نيز كه به همراه وي دستگير شده بود ، مدعي شده است كه متهم موضوع درگيري و اينكه او به شهيد حسنزاده شليك كرده است را تعريف كرده است. متهم با بيان اينكه پسرخاله من بيمار رواني است، تمام اظهارات او را داستانسرايي عنوان كرد و دوباره مدعي شد فقط به خاطر اينكه برادر بزرگتر بوده، قتل را گردن گرفته است. وي گفت: زمان حادثه، وقتي برادرم ديد من توسط مأموران احاطه شدهام با بيرون آوردن سلاحش از آنها خواست اسلحه خود را روي زمين گذاشته تا من بتوانم فرار كنم، اما درگيري شروع شد و برادرم استوار را با تير زد. متهم در پاسخ به سؤآل قاضي مبني بر اينكه چه كسي اقدام به سرقت موتورسيلكت و خودروهاي دوو سييلو و زانتيا و همچنين تغيير پلاك آنها كرده است، گفت: نميدانم، شما فرض كنيد همه اين كارها را من كردم.تمام اين حوادث اتفاقي بود و من به خاطر برادرم تمام جزئيات را برعكس عنوان كردم. بعد از آخرين دفاع متهم، قاضي عزيزمحمدي و مستشاران دادگاه وارد شور شدند و سرانجام حكم متهم را اينگونه تعيين كردند: قصاص، به خاطر قتل عمد - 10 سال حبس به خاطر سرقت مسلحانه - تحمل 74 ضربه شلاق و رد اموال سرقتي.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 416]