واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: مثنوي پايداري
در حوزه قالبهاي كلاسيك شعري، هيچ قالبي به اندازه مثنوي از تنوَع، تعدد و آزادي قافيه برخوردار نيست. همين است كه مثنوي فراخترين مجال و عرصه را در پيشروي شاعر قرار ميدهد تا هرچه ميخواهد بگويد و گسترة موضوع را بيهراس و دغدغه، دستكم دغدغة پايان پذيري قافيهها، در مقابل ذهن و ضمير مخاطبان بنشاند. ازاينرو داستانهاي بلند عاشقانه و عارفانه، حماسي و اخلاقي، تعليمي و ديني عمدتاً در همين قالب بروز و ظهور يافتهاند.
همين ويژگي، برخي شاعران عصر انقلاب را براي طرح موضوعات و مسائل طولاني، بويژه گزارش انقلاب، گزارش لحظات و حوادث دوران هشت سال دفاع مقدس به سمت مثنوي كشاند كه چند نمونه مثنوي در هيئت منظومههايي كه مجموعه وقايع انقلاب و زنجيرة حوادث سالهاي پايداري را ترسيم ميكند، محصول تكاپوهاي شاعرانه در اين عرصه است.
بسياري از اين مثنويها، شهرت و منزلت شاعرانة چندان نيافتند، كه دليل آن ناپختگي شاعران، شتابزدگي، بيگانگي از زبان زمان و فقر عناصر شعري در شعر است. عمدة اين شاعران نيز از چهرههاي رده اول شعر انقلاب نيستند.
در سالهاي آغازين دفاع مقدس برخي شاعران جوان چون حسن حسيني، قيصر امينپور و سلمان هراتي اندك نوآوريهايي را در اين قالب نشان دادند اما حضور پررنگتر جريان مثنويسرايي و بازتاب آن را بايد در سالهاي دهه هفتاد ـ به ويژه چاپ مثنويهاي سرداران شهيد (در سال 1374) ـ جستوجو كرد.
براي شناخت بهتر درونمايه و ساختار مثنوي پايداري، نخست به بررسي اين قالب در عصر انقلاب ميپردازيم تا سير تحول و آفاق مثنوي پايداري را كه متأثر از زبان، فضاي كلي مثنوي و به ويژه چهرههاي نامدار و شاخص آن است، بهتر بشناسيم.
مثنويهاي عصر انقلاب چندان بلند نيستند؛ جز مثنويهاي احمد عزيزي كه گاه چندصد بيتي است، بقيه مثنويها به ندرت به صد بيت ميرسد. شاعران شاخص انقلاب همچون قيصر امينپور، سيدحسن حسيني، سلمان هراتي، محمدرضا عبدالملكيان و... به تجربههايي در قلمرو مثنوي دست زدند كه به دليل سرودههاي اندك در اين قالب، هرگز به عنوان شاعر مثنويسرا شهرت نيافتند.
در اين ميان مثنويهاي محمدحسين جعفريان، حسين اسرافيلي و حميد سبزواري را نيز نميتوان ناديده گرفت كه فضاي جبهه، ايثارها و دغدغه فراموشي ارزشهاي به يادگار مانده از هشت سال دفاع مقدس را فرياد ميكشيدند و يادآوري و مرور اين ارزشها را ضرورت حيات و بالندگي جامعه معرفي ميكردند.
يكي ديگر از جريانهاي ارجمند و قابل توجه در حوزة مثنويهاي دفاع مقدس، در سال 1376 و همزمان با برپايي كنگرة بزرگداشت سرداران شهيد سپاه و 36هزار شهيد استان تهران اتفاق افتاد. 10 مجموعه مثنوي توسط شاعران آشنا و نيمه آشناي انقلاب سروده شد كه در مجموع حادثهاي قابل اعتنا در شعر دفاع مقدس به شمار ميآيند. اين مجموعهها از نظرگاه كمي و كيفي در يك اندازه نيستند. افتوخيزهاي شاعرانه، رويكردهاي متفاوت (برخي زبانروايي را برگزيدهاند و برخي فضاي تغزلي، برخي قصيدهگونهاند و برخي حماسي و تغزلي، برخي نيز آميزهاي از مثنوي و غزل ـ غزل مثنوي ـ را براي مجموعة خود انتخاب كردهاند)، و حتي زبان متفاوت در اين مجموعهها ديده ميشود. اين 10 مجموعه عبارتند از:
1ـ عبور از صاعقه: منظـومهاي در رثاي شهيد حجتالاسلام والمسلمين حاج شيخ فضلالله محلاتي از حسين اسرافيلي با مطلع:
به نام خداوند جنگ و جهاد
كه در جان ما خون غيرت نهاد
در دو جاي اين منظومه، از شيوة غزل استفاده شده است. مثنوي عبور از صاعقه از بلندترين منظومههاي دهگانه است. ابياتي از اين مثنوي نقل ميشود:
چنين است رسم جهان بزرگ
پلنگي شود گاه در بند گرگ
بلرزاند از لرزشي كوه را
به شادي درآميزد اندوه را
به برقي شود جنگلي شعلهور
به تيري بيفتد عقابي ز پر
كه اين رسم ماناست در روزگار
خزاني است در ساية هر بهار
اگر چه سراپاي گل ديدني است
سرانجام گل، ديدني، چيدني است
خوشا آن كه او را گزيند خداي
به دست شهادت بچيند خداي
خوشا آن كه از عرصة سرنوشت
به پروازي آيد به باغ بهشت
به پرسش دهد آسمانش جواب
خدايش كند مثل گل انتخاب...
پنجشنبه|ا|15|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 138]