تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  حضرت فاطمه زهرا (ع):خداوند ايمان را براى پاكى از شرك... و عدل و داد را براى آرامش دل‏ها واجب نمود. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815648175




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پيوند معماري سنتي با حكمت


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: پيوند معماري سنتي با حكمت


اشاره: بخش نخست گفتگو با استاد اعواني در باره هنر و معماري سنتي، سه‌شنبه هفته پيش در همين صفحه از نظر خوانندگان گرامي گذشت. اينك بخش پاياني و ادامه سخن ايشان به نقل از ماهنامه «اطلاعات حكمت و معرفت».

***

مخاطب هنر در معماري سنتي و معماري مدرن با هم فرق دارند. مخاطب معماري سنتي، انسان الهي است و مخاطب معماري مدرن، انسان سكولار!

در هنر جديد مخاطب، انسان دنيوي است و صرف نيازهاي دنيوي او را برآورده مي‌كند؛ اما در هنر سنتي ميزان انسان الهي است، انساني كه خليفه‌الله است و تمام صفات الهي را دارد، و هنر بايد نيازهاي وجودي او را برآورد و ممّد او در رسيدن به كمالات باشد. در معماري مدرن ممكن است معمار به خداوند اعتقاد داشته باشد؛ اما اعتقادش در معماري تأثيري ندارد و با علمي كه آموخته، معماري مي‌كند و علمش با حكمت الهي چندان مرتبط نيست.

معماري مدرن نه تنها نياز معنوي انسان را پاسخ نمي‌دهد، بلكه سدي در مقابل آن است. انسان ذاتاً خداجوست و دانسته يا نادانسته، خواسته يا ناخواسته خدا را طلب مي‌كند. وقتي انسان در طبيعت و يا در بيابان و دشت و كوه و كوهسار است، با جاهاي ديگر فرق دارد. در اين مكان‌ها با طبيعت انس مي‌گيرد و حضور الهي را درك مي‌كند. ديدن آن همه مناظر زيبا، حس زيبايي را در او برمي‌انگيزد و او را به تأمل و تفكر وامي‌دارد.

انسان ذاتا براي تفكر آفريده شده است و معماري بايد جنبه‌اي باشد كه تفكر و تأمل او را برانگيزد و اين كم و بيش در معماري سنتي وجود دارد. رشد و تعالي روحي و معنوي انسان نبايد سد شود. بنده وقتي كه در يك خانه بسته باشم، فكر مي‌كنم كه اين خانه سدي در مقابل من براي تفكر است؛ يعني ديوار و سقفي كه روبروي ما قرار دارد، شرايطي ندارد كه ممد ما باشد تا به تأمل بپردازيم. وقتي كه در آپارتمان‌هاي امروزي زندگي مي‌كنيم، گويي درِ آسمان و آسمان معنوي بر ما مسدود شده است. اينها در نفسانيت انسان بسيار تأثير دارد. اثر معماري از لحاظ رمز و تمثيل و ساختار مي‌تواند انسان را در يك فضاي تفكر الهي قرار دهد، معماري قديم كم و بيش از چنين خصوصيتي برخوردار بود و انسان را مسدود نمي‌كرد و فضاهاي متفاوت داشت.

در معماري قديم انسان به طور دفعي از يك فضا وارد فضاي ديگري نمي‌شد؛ مثلا از درِ خانه ابتدا وارد هشتي مي‌شديد كه هشتي برزخ بين بيرون و درون است، بعد وارد ايوان، مهتابي، دالان، بيروني، اندروني، بالاخانه، زيرزميني، حياط و ... مي‌شد و هر كدام فضايي بود كه معنايي داشت و پاسخگوي بعدي از ابعاد وجودي انسان بود. معماري سنتي فقط و فقط براي استفاده نبود؛ اما معماري مادي بيشتر براي مصرف صرف در نظر گرفته مي‌شود. معماري امروز غالبا بساز و بفروش است براي سود بيشتر. محله‌هاي چند سال پيش ساخته را خراب مي‌كنند و دوباره مي‌سازند.

در قديم بيشتر زيبايي ذاتي مد نظر بود، نه زيبايي تحميلي. زيبايي بايد ذاتي و دروني باشد. عالم زيباست براي اينكه زيبايي‌اش دروني است؛ يعني چيزي از بيرون نيست، مربوط به ذات عالم است. براي اينكه نمودار كمال است. براي اينكه از علم و حكمت متعالي نشأت گرفته و اين كمال دروني ذاتا موجب زيبايي بيروني شده است. هنرمند هم مي‌تواند اين زيبايي دروني را در هنر خود جلوه‌گر سازد.

ممكن است معماري مدرن زيبايي بيروني داشته باشد؛ اما زيبايي بايد دروني باشد. زيبايي دروني با زيبايي دروني انسان ارتباط دارد، نه با زيبايي ظاهري جسماني. زيبايي دروني انسان عبارت است از فضائل و كمالات نفس. انسان سنتي هميشه در راه استكمال و تكميل نفساني است كه از آن به فضائل نفس تعبير مي‌شود. معماري مي‌تواند به رشد اين كمالات نفساني كمك كند، بي‌اعتنا نيست و مي‌تواند بيان حكمت باشد.

متأسفانه چيزي كه اكنون اتفاق افتاده، اين است كه ما تا حد بسيار زيادي هنر قديم را از دست داده‌ايم. جهان‌بيني سنتي و وحياني نمي‌تواند به هنر بي‌توجه باشد. اصول هنر هم بايد از مبادي وحي ناشي شود. نمي‌توان گفت كه من در دلم به چنين چيزي اعتقاد دارم، ولي هنر را از بيرون مي‌گيرم؛ چنين چيزي امكان ندارد و محتوم به شكست است. اگر ما نتوانيم معماري و هنر خودمان را مطابق با اصول وحياني تطبيق دهيم، خطري براي جامعه است.

به نظر مي‌رسد يكي از ويژگي‌هاي معماري سنتي، تطبيق معماري با محيط بود.

معماري سنتي مطابق با فطرت الهي انسان از يك طرف و طبيعت پيراموني از طرف ديگر است؛ فطرت معناي طبيعت هم دارد. پس معماري هر منطقه بايد با شرايط طبيعي آن هماهنگ باشد. معناي ديگر فطرت هم فطرت خود انسان است. به طور كلي اگر بخواهيم وجود انسان را خلاصه كنيم، چند بعد دارد كه معماري بايد به آنها پاسخ دهد: پائين‌ترين سطح اين ابعاد، بدن انسان است كه بايد در بناي ساخته شده راحت باشد.

معماري جديد به اين مقوله توجه دارد. البته معماري قديم هم به اين مسأله بي‌اعتنا نبود؛ اما وجود و فطرت انسان به بودن جسماني‌اش خلاصه نمي‌شود، قواي باطني (مثلا قوه خيال) هم بايد راحت باشد؛ يعني معماري بايد پاسخگوي قوه خيال باشد. انسان علاوه بر قوه خيال، داراي نفس ناطقه است و معماري بايد نيازهاي نفس ناطقه را برآورده كند.

منظور از نفس انسان، نفسانيت او نيست؛ نفس انسان يعني كمالات نفساني او. انسان نفس، بدن و روحي دارد و هنر اسلامي نمي‌تواند از نيازهاي نفساني او چشم‌پوشي كند. شايد بتوان گفت كه معماري مدرن پاسخگوي كمالات نفساني و روحاني انسان (كه از آن به فضائل تعبير مي‌شود)، نيست و معماري سنتي به همان اندازه انسان را در آن بعد كمالات نفساني و نيازهاي روحاني در نظر مي‌گيرد.

اگر هنر اسلامي است، چرا اينقدر تنوع وجود دارد؟ برخي كارشناسان مي گويند: چرا هنر اسلامي در ايران با هنر اسلامي در مصر يا مراكش فرق دارد؟ و به اين ترتيب مي‌خواهند بگويند كه اين هنر ايراني است.

جهان ما جهان تنوع است، عالم ما عالم كثرت است. اصولا خود عالم اقتضاي كثرت، تعدد و تنوع دارد. طبق اصل ظهور درست است كه خداوند احد واحد است؛ ولي در مظهر اسماي حسني در اين عالم ظاهر شده است و ظهور اقتضاي كثرت دارد. بدون كثرت امكان ظهور وجود ندارد، در عين اينكه در اين عالم وحدت را در همه جا مي‌بينيد. شگفتي در اينجاست كه عالمي كه با چشم مي‌بينيم، يك عالم است و عوالمي هست كه با چشم ديده نمي‌شود و وقتي از اين دنيا رفتيم، عوالم ديگر ظاهر مي‌شود. حتي اين عالمي كه با چشم مي‌بينيم، با تمام اجزايش (اتم‌ها، مولكول‌ها، ستارگان، كهكشان‌ها، خورشيد، و ...) وحدت چشمگيري را نشان مي‌دهد. اين عالم با كثرت نامتناهي اجزايش، وحدتي را نشان مي‌دهد كه با نظمي خيره‌كننده كار مي‌كند.

از نظر بزرگان و گذشتگان ما اين وحدت عرضي عالم كه ممكن است روزي از بين برود، دليلي بر وحدت ذاتي حق است. هر وحدت عرضي و هر چيزي كه در اين عالم وجود دارد، مادامي كه وجود دارد و از ميان نرفته، وحدت دارد. عالم بيان وحدت در كثرت است. خود عالم وحدتي است، اما كثرت دارد؛ بنابراين هر چيزي كه در اين عالم وجود دارد، اقتضاي تكثر و تعدد دارد و هنر هم از اين امر مستثنا نيست و مطابق اصل ظهور، هر معنايي كه در جايي ظاهر مي‌شود، تابع مظهر است. معنا همان معناست، اما ظاهر احكام محل ظهور را قبول مي‌كند.

مبادي وحياني كه گفته شد، در همه معماري‌ها وجود دارد، هيچ كدام از مبادي تخلف نمي‌كنند؛ اما ظهور اين مبادي جاويدان تابع شرايط زماني و مكاني است. همه معماري‌هاي اصيل اسلامي همين گونه هستند؛ مثلا مساجد قيروان مراكش، ابن طولون قاهره، مسجد امام اصفهان، مسجد جامع شيخ لطف‌الله، مسجد سمرقند و ... همه به حفظ مبادي پايبندند؛ اما شرايط زماني، مكاني و جغرافيايي فرق مي‌كند.

به هر جهت انسان داراي دو بعد است و علاوه بر اينكه يك بعد ازلي و ابدي دارد، بعد خاكي هم دارد. از گل سرشته شده و تابع شرايط زماني و مكاني است؛ شرايطي كه در شمال آفريقا حاكم است، هماني نيست كه در سمرقند وجود دارد. بنابراين هنر و معماري تابع مقتضيات زمان و مكان هم هست و به همين خاطر تنوع و تكثر دارد. اين تنوع هم ناشي از كمال است و هرگز نشانه نقص نيست؛ يعني همان اصول و مبادي جاويدان به شكل‌هاي گوناگوني كه مطابق با مقتضيات گوناگون زماني، مكاني و فرهنگي است، بيان مي‌شود.

هنرمند مدرن از حكمت جدا شده و اين مهمترين آسيب به معماري مدرن است. اين آسيب چگونه قابل رفع است؟

من مي‌توانم چيزي را از كتابي رونويس كنم. اين كار خيلي آسان است و اصلا مي‌توانم كتابهايي را هم تدريس كنم؛ اما كار بسيار دشوار اين است كه امري را شهود كنيم. حتي تدريس ممكن است تصوري باشد و تصوري در ذهن من ايجاد كند؛ اما هنرمند بايد يك مطلب را شهود كند و آن را به چشم قلب ببيند. مقام تصور براي اين كار كافي نيست.

هنرمند اسلامي بايد صاحب فهم عميق و دقيق و كشف و ذوق عميق باشد كه آن را ببيند و معاني را مشاهده كند. از اين امر مي‌توان به «الهام» تعبير كرد؛ چون الهام شهودي است، نه تصوري. هنرمند بايد شهود كند و آن شهود الهي خود را كه منبعث از وحي است (و از آن به حكمت تعبير مي‌كنيم)، در اثر هنري خود منعكس كند كه اين فوق‌العاده دشوار است و نياز به تمرين زيادي دارد: اولا ذوق مي‌خواهد؛ ذوق به معناي عرفاني و حكمي كلمه، نه به معناي حسي كلمه كه امروزه به كار مي‌رود، شهود، شهود الهي و الهام است. اين امر فقط با مطالعه انجام شدني نيست.

هنرمندان براي كسب اين معرفت فقط به دنبال مطالعه كتاب نرفتند و دوره اين چنيني را نگذراندند؛ اما با تعليم و تربيت استادان و راهنمايان و مربيان و با نوعي شهود اينها را كسب كردند و سنت الهي به آنها اجازه چنين كاري را داده است. اين امر بي شك با نوعي تربيت عالي نفس همراه بوده است كه به مدد آن توانسته‌اند به آن مرتبه معرفت و معرفت شهودي برسند.

قوه خيال سهم انكارناپذيري در بيان هنري دارد. تزكيه خيال و پيراستن آن از شيطان وهم و هواي نفس هم جزئي از برنامه تربيتي هنرمند سنتي به شمار مي‌رفته است.

قوه خيال او چنين تمرين و ممارستي را دارد كه آن معاني عالي الهي را به شكل صور خيالي ترسيم كند تا در قالب ماده خارجي امكان تبلور و تحقق داشته باشند. براي انجام اين امر اولا بايد معاني، صورت خيالي پيدا كند و در خيال او آن معاني تجسم و تمثل يابند و بعد صورت خارجي مادي پيدا كنند و ماده بايد دوباره از اين طرف يك نوع تلطيف و تصعيد و روحاني شود تا براي بيان آن معاني قابليت پيدا كند. هم بايد از اين طرف جسم و ماده تلطيف شود و هم از آن طرف بايد معاني روحاني الهي به مرتبه خيال تنزل يابند و واقعا قالب مادي بگيرند و در اين صورت اين امكان هست كه در عالم واقع اين آثار هنري به وجود بيايد.





يکشنبه|ا|11|ا|دي|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3759]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن