محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827716412
رسالت نخبگان جهان اسلام در ايجاد وحدت و انسجام اسلامي
واضح آرشیو وب فارسی:سياست روز: رسالت نخبگان جهان اسلام در ايجاد وحدت و انسجام اسلامي
موضوع مقاله از چهار واژه كليدي تشكيل شده است كه برحسب نوع رابطه و تحليل آنها، فرضيههاي قابل استدلالي از آنها استخراج خواهد شد. اين واژگان عبارتاند از: نخبگان، جهان اسلام، وحدت و انسجام اسلامي كه از تركيب آنها سؤال اصلي، فرضيههاي تحقيق و در نهايت تدوين الگو و مدلي براي راهبرد تحقق وحدت و انسجام اسلامي توسط نخبگان بدست خواهد آمد.
سايت مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي در مقالهاي به قلم محمدرحيم عيوضي آورده است: پيش از تعريف عملياتي اين واژگان، ذكر اين نكته لازم بهنظر ميرسد كه در حوزهِ مطالعات بينالملل، اصولاً سطوح مختلفي وجود دارد كه مبنا و پايهِ نظريهسازي و تحليل قرار دارند. اين سطوح عبارتاند از: سطح دولتها و دولتمردان و نهادها، سطح مردم و سطح نخبگان كه مجموعه اين سطوح، ساختارهاي موثر در روابط جوامع در 3 قلمرو داخلي، منطقهاي و بينالمللي بهعنوان محيط پيراموني (در بعد نرمافزاري و سختافزاري) روابط بينالملل و بازيگران را نشان ميدهد.
بهرغم اذعان به اين شرايط و ملاحظه سطوح چندجانبه، در اين بحث سعي شده است تحليل در سطح نخبگان جهان اسلام انجام شود. طبعاً آگاهي از مشاركت نخبگان و روابط آنها با ساير سطوح، مستلزم بحثهاي تخصصيتر و جديتري است.
سؤال اصلي مقاله باتوجه به شرايط و مقتضيات جهان معاصر، اين است كه رسالت كنوني نخبگان در جهان اسلام در زمينه طرح مسئله و شيوههاي حل آن و تبيين فازبنديهاي زماني راهحلها بر پايه چه اولويتهايي بايد سازماندهي شود؟
جهان اسلام
جهان اسلام صرفاً 57 كشور اسلامي در منطقه خاورميانه، آفريقا، آسيا و اروپا را دربرنميگيرد. با اينكه جهان اسلام موردنظر اين مقاله، اين مناطق و حوزههاي جغرافيايي را شامل ميشود، در محدودهِ آن تمام مسلمانان كشورهاي غيرمسلمان نيز قرار دارند، بدينترتيب جهان اسلام از منظر هويتي و تمدني، كل مسلمانان را دربردارد. بر اين اساس جهان اسلام محدودهِ جغرافيايي يكدستي نيست. لذا در آن جريانات مختلف و گاه متعارضي وجود دارد كه جمع كردن تمامي اين جريانات و تحولات، تحت يك عنوان خاص ممكن نيست و اين مسئله وقتي جديتر ميشود كه در پي ايجاد همگرايي ميان اين حوزهِ گستردهِ جغرافيايي و سياسي بوده و توجه به رسالت نخبگان جهان اسلام در چنين قلمرو جغرافيايي معطوف شود.
نخبگان
از واژگاني است كه تعابير و تعاريف متعددي دارد كه مبناي برخي نظريههاي سياسي ـ اجتماعي شده است. اين اصطلاح در جامعهشناسي مكتب اليتيسم، بيشتر رواج يافت و در ادبيات سياسي، جايگاه ويژهاي بدست آورد. در اين مقاله در تعريف عملياتي مفهوم نخبگان چنين آمده است:
با تعريف فوق بايد اذعان كرد كه رسالت نخبگان اصولاً در جهان اسلام تدوين استراتژيهاي كلان ميباشد. همچون:
الف) استراتژي فرهنگي جهان اسلام
ب) استراتژي ارتقاي آموزش در كشورهاي اسلامي
ج) استراتژي توسعهِ علوم و فناوري
د) استراتژي استفاده از توانايي مسلمانان در غرب
هـ) استراتژي تقريب مذاهب مسلمانان
و) استراتژي مديريت منابع در جهت بهرهوري از آن در كشورهاي اسلامي
وحدت و انسجام اسلامي
وحدت و اتحاد، هر دو از ريشه بوده و هر دو مصدر هستند. اما كلمه وحدت در زبان عربي به معناي و به كار ميرود. چنانكه در حديثي از رسول الله (ص) آمده است:
و حضرت صادق(ع) فرمودند: السلامهِ في الوحدهِ
اما كلمه اتحاد در عربي به معني و است. باب افتعال از ريشه همواره زماني به كار ميرود كه بر بيش از يك فرد دلالت كند و اين افراد بخواهند با هم يگانه و پيوسته شوند. در دهخدا نيز اتحاد به معناي ، يگانگي داشتن، پيوستگي و همدستي آمده است.
كلمات در باب افتعال در عربي معني مطاوعهِ (اثرپذيري) دارند. يعني علاوه بر خواست دروني ما، عامل يا عواملي نيز آنها را به اجراي فعل تشويق و ترغيب ميكنند، پس هم به درخواست دروني متحد شوندگان و هم تحتتأثير عوامل بيروني رخ ميدهد.
پس وحدت به معناي تنهايي و يكي بودن است و اتحاد به معني با هم يكي شدن و به هم پيوستگي است و انتخاب اين كلمه در عبارت به روشني نقش آحاد ملل اسلامي را در فرايند به هم پيوستن و متحد شدن برجسته ميكند.
بنابراين در ريشهيابي مفهوم اتحاد و انسجام با مفاهيمي دوگانه مواجهيم كه هم غيريت را ميپذيرد و هم اتحاد را. به عبارتي اتحاد و انسجام چه در بعد ذهني و چه عيني با مولفهها، اشياء و چيزهايي مواجهيم كه در ابتدا متفاوت بودن آنها را پذيرفتهايم و پس از آن، قائل به يكي شدن (اتحاد) يا متصل كردن (منسجم يا يكپارچه كردن) آنها خواهيم بود. از اين نقطهنظر رويكرد منطقي و عاقلانه اين است كه نه چيزي حذف شود و نه به چيزي بيش از حد تاكيد شود.
اميل دوركيم نيز اتحاد و يگانگي را انسجام گروهي ميداند كه با اين تعبير قائل به تلازم بين اتحاد و انسجام ميباشد.
شرايط زماني عصر حاضر
وضع كنوني نظام بينالمللي از حيث تغييرات و تحولات در موقعيت نسبتاً خاص و ويژهاي است، بهطوريكه سرعت تغييرات و تحولات چنان چشمگير است كه دائم تصميمگيران نظام سياسي را با شرايط متنوع و پيشبيني نشده روبهرو ميسازد. همچنين گسترش ارتباطات و تكنولوژي و آثار و پيامدهاي آن، بازتابهايي در قلمرو روابط فرهنگي ـ سياسي ـ اجتماعي و... برجاي ميگذارد. از سوي ديگر در كشورهاي در حال توسعه، فعاليت و سياست فرهنگي در عين حال بايد متوجه حفظ و توسعه فرهنگ ملي و نيز فرآهم آوردن امكانات دستيابي به فرهنگي جهانيتر باشد. اين دو فرهنگ هركدام داراي نوع بيان، شيوه و سنخيت و جنسيت و كيفيت روحي خاص خود ميباشند. يكي ساختن آن دو يا فدا كردن يكي به خاطر ديگري، پندار و سرابي بيش نيست و در صورت امكان موجب فقر فرهنگي است. هدف سياست فرهنگي بدانگونه كه مجمع تهران5 نشان داد، بايد برقراري تعادل پويا ميان فرهنگهاي خاص و فرهنگ جهاني باشد. از منظر ديگر، قرن حاضر، قرن دانشمحوري و شعار جهاني توسعهِ پايدار (توسعه فرهنگي + توسعه با ملاحظات زيستمحيطي) در ايدهپردازي و برنامهريزي كشورهاست. چنين وضعيتي در كنار دو متغير نخبگان و جهان اسلام، طبعاً وضعيت خاصي را فراهم ميكند.
سه موضوع محوري و قابل تأملي كه رسالت نخبگان جهان اسلام را معنادار مينمايد عبارتاند از:
1. نخبگان و طرح مسئله جهان اسلام
2. نخبگان و شيوههاي حل مسئله
3. نخبگان و زمان (فازبندي راهحلها) با تأكيد بر تجويز و ارزيابي سرعت تغييرات
رسالت نخبگان
و طرح مسئله جهان اسلام
براي ورود به اين بحث ذكر دو نكته يا پيشفرض قابلتوجه و باعث تقويت مباحث تحليلي آن خواهد شد.
الف) طرح مسئله، شيوههاي حل مسئله و فازبندي زماني راهحلها توسط نخبگان جهان اسلام در اكثر مواقع با محوريت جهان اسلام (قابليتها، توانمنديها، چالشها و آسيبها) نبوده؛ بلكه همچنان در چارچوب تحليل سياسي، اقتصادي، اجتماعي يا ملي و متاثر از انديشههاي وارداتي و غربي بوده است. درحاليكه بايد براساس مدل swot ، به فرصتها، تهديدات، قوتها و ضعفها در جهان اسلام بهعنوان بستر و محيط مشخص، توجه شود و مدل فوق را با توجه به مسائل بومي جهان اسلام كه حاصل تلاش فكري نخبگان جهان اسلام ميباشد، بررسي نمود.
ب) اينكه هرگونه همگرايي راهبردي در جهان اسلام يا اصولاً در هر منطقهِ جغرافيايي وقتي پايدار است كه بستر منطقي، اصولي و طبيعي لازم در شكلگيري آن مؤثر باشد.
لذا با اين دو پيشفرض، قالبهاي طرح مسئله و شيوههاي حل مسائل جاري و مطابق آنچه تاكنون موجود بوده است، مشخص ميشود تا با معرفي و نقد وضعيت كنوني، امكان آسيبشناسي فراهم شود و به طراحي مفيدي درخصوص موضوع نائل آييم.
برخي قالبهاي عمده كنوني طرح مسئله در جهان اسلام عبارتند از:
ـ سنت، تجدد
ـ جهان سوم، جهان اول و جهان دوم
ـ بنيادگرايي، تروريسم، دمكراسي، حقوقبشر و...
ـ عقبماندگي، توسعهيافتگي، توسعه نيافتگي
شيوههاي كنوني حل مسائل فوق
در جهان اسلام
براي حل مسائل جهان اسلام كه به برخي از آنان اشاره شد، شيوههاي كنوني حل آنان به شرح ذيل قابل طرح ميباشد.
- نفي و استحاله سنت، تجددنمايي، تجددگرايي افراطي
- شيفتگي نسبت به جهان اول و جهان دوم (غرب و شرق سياسي)
- رهايي از مذهب و بياعتقادي
- نفرت نسبت به فرهنگ بومي (از خودبيگانگي و فراملي)
اين موارد موجب شده است تا نخبگان با وضعيتهاي خاصي منتج از شرايط زماني مواجه شوند. از جمله
- انعطافپذيري نظام سياسي حاكم
- پشتيباني واحدهاي سياسي بيگانه و فراملي
براي تحليل مباحث فوق لازم است اشارهاي مختصر به وضعيت كشورهاي اروپايي پس از شكست از مسلمانان شود و از تجارب اروپا در ايجاد تحول اساسي و بنيادي پس از دوران ضعف بهرهمند شد. كشورهاي اروپايي، وقتي كه از مسلمين شكست خوردند، به خود آمدند. علت شكست را در خود جستجو نمودند و در نهايت پاسخ مشكلات را در درون تمدن و فرهنگ خود يافتند. نخبگان فكري اين جوامع به تقويت پايههاي نظري نظامهاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي خود دست زدند. ضعفهاي نظري خود را با اصلاحات مكرر برطرف نمودند و بعد از چند قرن، موقعيت برتر و توسعهاي خود را بازيافتند.
اما در جهان اسلام وقتي در برابر تمدن جديد و تجدد شكست خوردند، برعكس اروپائيان دوران انزوا، فرهنگ خود را مسئول شكستها و مشكلات دانستند و رمز سعادت را در فرهنگ و تمدن غرب جستجو كردند و پذيرش انديشههاي غربي چون ناسيوناليسم، ليبراليسم و سوسياليسم را، كه مؤيد اين روند بود، تعقيب كردند. ناسيوناليسم در قالب قومگرايي، قبيلهگرايي و فرقهگرايي ظاهر شد و به ايجاد مرزهاي قومي در جهان اسلام منجر شد. ليبراليسم و سوسياليسم، نظام فرهنگي، سياسي و اقتصادي سنتي را تضعيف كرد، بدون اينكه بتواند خود جانشين آن گردد.
حاصل قالببندي طرح مسئله و شيوههاي حل آنان، كنار گذاشتن فرهنگ بومي ـ اسلامي و پذيرش انديشههاي غربي بود و درنهايت اين نحوهِ تحليل به سمتي هدايت شد كه نخبگان فكري كشورهاي اسلامي بيش از ترجمه و ترويج انديشههاي وارداتي، كاري انجام نميدادند. اين درحالي است كه يك جامعه وقتي مستقل قلمداد ميگردد كه نخبگان جامعه بتوانند الگوي نظري و عملي خود را از درون فرهنگ و تمدن خود بسازند و راهحل مشكلات و مسائل خود را از درون فرهنگ خود و بهوسيله انديشمندان جامعه پيدا كنند. با اين تأمل ملاحظه ميشود، آنچه بهعنوان قالبهاي كنوني طرح مسئله جهان اسلام و شيوههاي حل مسئله و عامل زمان مشاهده ميشود، روشن ميسازد كه در هيچيك از آنها محوريت موردتوجه قرار نگرفته است و كاملاً جاي خالي مفهوم نخبه بهعنوان مفهوم كليدي در موضوع احساس ميشود. از اينرو بهنظر ميرسد رسالت كنوني نخبگان جهان اسلام درخصوص پيگيري موارد سهگانه فوق، در چارچوب كلان و فراملي جهان اسلام بايد ديده شود. اهميت اين مسئله تا حدي است كه اهداف كلان و پايدار جهان اسلام بهعنوان يك رسالت ديني و الهي در قالبهاي كاملاً بومي، واقعي و اصيل قابل حصول است. بهعنوان نمونه يك هدف عمده تلقي ميگردد و مهمترين دغدغه هميشگي و دامنهدار نخبگان جهان اسلام محسوب ميشود.
براي تأييد ارزش وحدت در جهان اسلام با بار اعتقادي به برخي استنادات قرآني، كه در سه محور كلان مدنظر قرار گرفته است، اشاره خواهد شد.
1. حفظ وحدت در صدر اسلام عامل موفقيت و پيروزي بود.
2. قرآن تفرقه و اختلاف را در رديف عذابهاي الهي آسماني ميداند.
3. قرآن به تفرقهافكنان هشدار داده است و آنها را جداي از اسلام و دشمن مسلمانان ميداند.
يا در تعبير پيامبر اعظم كه ميفرمايند: و يا و...
وحدت و انسجام اسلامي در جهان اسلام يك هدف عمده محسوب ميشود. سؤال اصلي اين است كه كدام نوع طرح مسئله ميتواند راه رسيدن به اين هدف را هموار سازد، آيا مسائل اصلي جهان اسلام مواردي چون سنت، تجدد، عقبماندگي، توسعهيافتگي و دمكراسي و ناسيوناليسم و... ميباشد؟ اتفاقاً چنين طرح مسئلهاي، ناشي از هدف كشورهاي اروپايي و غرب است؛ زيرا وقتي مسئله ما سنت ـ تجدد شد، بتدريج و خواهناخواه مذهب، زبان، ارزشها و هنجارها و الگوهاي رفتاري موجود، سنت تلقي ميشود كه بايد تحول بنيادي در جهت دوري از آن و دستيابي به تجدد صورت گيرد. از اينرو براي رفع درد و چالشهايي كه سنت تلقي ميشود گرايش به تجدد را تجويز ميكنند كه نتيجهاي منفي و بازدارنده براي جهان اسلام در پي خواهد داشت.
تجويز رسالت كنوني نخبگان جهان اسلام عبارت است از: طرح مسائل روز در گستره جهان اسلام. بنابراين بايد با اتخاذ ديدگاهي كلان، جهان اسلام به مثابه متغيري كليدي در ارتباط با مسائل روز جهان درنظر گرفته شود؛ از جمله جهان اسلام و جهاني شدن، جهان اسلام و امنيت بينالملل، جهان اسلام و نهاد دولت مدرن. در اينخصوص طرح مسائل بنيادي با محوريت جهان اسلام (نه غرب) در سطوح تحليل محورهاي ذيل، پيگيري خواهد شد.
ـ اسلام و رابطهِ فرهنگ و تكنولوژي
ـ اسلام و روابط استعماري
ـ جهان اسلام و پيامدهاي فرهنگي تحولات تكنيكي
ـ جهان اسلام و يكجانبهگرايي در سياست و نظام بينالملل
ـ جهان اسلام و بازكاوي هويت ديني مردم
ـ اسلام و حفظ استقلال و ترويج روحيه آزاديخواهي و...
اگر از اين منظر رسالت نخبگان جهان اسلام بررسي شود، در قالب سؤال اصلي ميتواند به ارائه يك فرضيه منجر شود: باتوجه به شرايط و مقتضيات موجود در نظام بينالملل، رسالت كنوني نخبگان در جهان اسلام در طرح مسئله و شيوههاي حل آن بر پايه چه اولويتهايي بايد ساماندهي شود؟
فرضيه اصلي: نخبگان جهان اسلام اگر به باز تعريف مسائل، چگونگي حل مسائل و فازبندي زماني حل آنها باتوجه به سرعت تغييرات در چارچوبي با محوريت و گستره جهان اسلام اقدام نمايند، آنگاه ميتوانند در جهاني با محوريت اسلام (اعم از شيعه و سني و...) و فراتر از تفاوتهاي قومي و نژادي توفيق يابند و به هدف نهايي وحدت و انسجام اسلامي نائل آيند.
اصولا در عرصه عمل، نخبگان جهان اسلام از ديرباز تاكنون در قالب سه شيوه، كه هريك به جنبش فكري ـ سياسي خاصي منجر گرديد، عمل نمودند.
شيوهِ نخبگان غربگرا و راهاندازي جنبش فكري غربگرايي اقتباسي و تقليدي. شيوهِ نخبگان غربستيز با راهاندازي جنبش فكري صرفاً ضدغربي.
شيوهِ نخبگان اسلامگرايي كه بر دو پايهِ احياي تفكر اسلامي و اتحاد مسلمانان، منطقي و آگاهانه با غرب تعامل نمودند. تجربه تاريخي عملكرد نخبگان جهان اسلام نشان ميدهد كه در چارچوب اين الگو بسياري از نخبگان مسلمان توانستند به اجراي رسالت ديني بپردازند و همواره موجب بيداري و خيزش جنبشهاي اسلامي فراگير و اثرگذار گردند. نگرش اين گروه از نخبگان به مقولهِ وحدت و انسجام در جهان اسلام، آيندهنگرانه و با محوريت احياي اسلام و اتحاد بين مسلمان قرين به موفقيت بوده است و به جنبشها و حركتهاي فكري ماندگار در جهان اسلام منجر شده است،كه از آن ميان ميتوان به بزرگاني چون سيدجمالالدين، محمد عبده، رشيدرضا، كواكبي، آيتالله بروجردي، شيخعبدالمجيد سليم، شيخشلتوت، علامه سيدمحمدامين، ميرزامحمد شيرازي، آيتالله كاشفالغطاء، سيدشرفالدين عاملي، شهيد مطهري، امام خميني(ره) و... اشاره كرد.اين نخبگان همواره خواهان جامعهاي بودند كه در عين حالي كه در مسائل كلامي و نظريهپردازي داراي آراي مختلفي است، روح وحدت و اخوت بر آن حاكم باشد و اختلافات نژادي، زباني، منطقهاي و فرقهاي بر اخوت اسلامي فائق نگردد. آيتالله بروجردي و شيخ شلتوت با درايت انديشه متعالي باعث شدند بناي انديشهِ وحدت و انسجام در جهان اسلام عملياتي شود يا نخستين انعكاس نيرومند از دعوت سيدجمالالدين اسدآبادي در آثار قلمي سيدعبدالرحمن كواكبي با حفظ موضوعيت جهان اسلام تجلي يابد.
همانگونه كه امام رحمهالله ميفرمودند:
براين اساس است كه وحدت به مثابه يك هدف در انديشه اسلامي بشرهاي خاص خود را ميطلبد كه در قسمت اول بحث هم مورد تأييد قرار گرفت. اما همچنان ارائه چارچوب نظري بحث وحدت ضروري است تا در قالب مبادي نظري آن بتوان عرصه كاربردي و عملي روابط بين سه متغير موضوع مقاله را با هدف دستيابي به وحدت تحليل كرد.
امروزه وحدت اسلامي بيش از پيش به امري مطلوب بدل گرديده است. چنين گرايشي صرفاً ناشي از مطلوبيت دين اسلام نميباشد، بلكه معلول الزامات و مقتضيات زندگي مسلمانان در عصر حاضر، از يكسو، و تجربهِ ناكامي روشها، سبكها و اسلوبهاي تفكر و زندگي به شيوههاي غربي، از سوي ديگر، است. در چنين شرايطي وحدت اسلامي فراتر از يك موضوع موسمي و مقطعي و بهعنوان يك ]برنامه دراز مدت[ براي مسلمين و دشمنان آنها از دو زاويهمتفاوت و مخالف، مطرح است. لذا طرح اين پرسش، اهميتي جدي مييابد كه موضوع چگونه ميتواند بهعنوان مسلمين در جايگاههاي متنوع حقيقي و حقوقي مورد برنامهريزي و پيگيري قرار گيرد و با درنظر داشتن رهنمودهاي امام خميني(ره) در اين زمينه، اصليترين و محوريترين چالش پيش روي وحدت اسلامي در حال حاضر كدام است؟
بهعنوان مثال يكي از چالشهاي اصلي پيش روي وحدت اسلامي، چالش دعوت از طريق دستيابي و ارائه الگوي فراگير جامعه و حكومت اسلامي در دنياي كنوني و آينده است.
تاكنون اشاره شد كه اساساً نيازي ضروري براي بشر محسوب ميشود. ليكن اين ضرورت بسيار كمياب است و بدين توضيح كه دستيابي به وحدت امري سهلالوصول نيست و آنچه تلاشها براي آن و در جهت آن را متوقف نساخته، ضرورتي است كه بدان اشاره شد. مبناي اين ضرورت آن است كه وحدت، در منشأ و مبدأ وجود دارد و علاوه بر اين، رجعت بدان نيز سرانجام آفرينش است.
گرايش به وحدت، گرايش فطري و خودجوش است اما موانع فراواني پيش روي تحقق آن وجود دارد كه برخاسته از قوهِ اختيار و آزادي بشر در دنيا و نيز غرايزي است كه مهار و هدايت نكردن صحيح آنها، مخل رشد و متعالي آدمي ميباشد، لذا ورود جدي در اين بحث لازم ميآورد كه پيشفرض وحدت، اعم از درك، هضم و عملي شدن آن، فراموش نگردد؛ بنابراين بخشي از مشكلات اين موضوع در نظر و در عمل، به ماهيت دشوار آن مربوط ميباشد. درخصوص وحدت به جملهاي مستند از امام (ره) اشاره خواهد شد: ... و ...
ماهيت مقوله وحدت بهطور عام و وحدت در جهان اسلام بهطور خاص ميطلبد كه ضمن تكرار، تذكر، يادآوري و تصريح و تأكيد بر اين شعار مهم، اساسي و استراتژيك به طرح پرسشها و كوشش براي دستيابي به افقها و منظرهايي اقدام كنيم كه بتواند زوايا و سطوح جديدي را برايمان بگشايد و بحث در اين موضوع را به صورت بحثي راهبردي و در قالب برنامههاي متكي بر استراتژيهاي كلان در سطح جهان اسلام درآورد. يكي از سؤالات كاربردي در اينخصوص اين است كه چگونه مباحث مرتبط با وحدت در جهان اسلام را مولّد و عملياتي نماييم؟
بايد اذعان كرد كه مفهوم وحدت در اين سؤال برخلاف ساير مفاهيم مشابه، عام و فراگيرتر است؛ چراكه اجماع و اتفاقنظر، همگرايي اتحاديه، صفبندي و همبستگي از مفاهيم موجود و مشابه وحدت است. و هريك ادبيات مفصل نظري و تاريخي دارند، اما ، مفهومي عامتر است. وحدت مقولهاي نسبي، چندسطحي و داراي اجزايي است كه آن را متغير ميسازند. وحدت يك آرمان است و در عين حال يك واقعيت.
وحدت را ميتوان به دو سطح عالي و داني تفكيك نمود كه نسبتهاي متنوعي ميان اين دو سطح موجود و قابل توجه ميباشند و وحدت در سطح داني كه يك يا چند كشور را شامل ميشود، اما كليت جهان اسلام را دربرنميگيرد.
نتيجهگيري
از آنجا كه جهان آينده جهان است و تلاش كشورهاي مختلف جهت هويتيابي با هويتسازي شكل يافته است، لذا در چنين شرايطي ضرورت دستيابي به وحدت و انسجام اسلامي در جهان اسلام بيش از هر زمان ديگري احساس ميشود. جهان اسلام به مثابه مجموعه واحد هويتي و برخوردار از ديرينه تاريخي، فرهنگي و سياسي و مشتركات گريزناپذير، ناچار به بازگشت به هويتي مشترك است كه در اين رهگذر، سنگينترين وظيفه و رسالت در راستاي ايجاد انسجام اسلامي، متوجه انديشمندان و نخبگان جهان اسلام است. چ
راكه نخبگان به عنوان برانگيزانندگان و هدايتكنندگان مردم پيش از دعوت مردم به انسجام، خود بايد به يك راهبرد مشترك دست يافته و تعريف روشني از الزامات و ضرورتهاي انسجام اسلامي را تبيين و تدوين نمايند و مدلها و الگوهاي بومي خويش براي راهبرد تحقق وحدت و انسجام بر پايه نظري تربيت اسلامي در سطوح دولتها، نهادها و مردم پايهريزي نمايند و در سه سطح داخلي، منطقهاي و بينالمللي در قالب شيوههاي نو و براساس اولويتهاي جهان كنوني سازماندهي نمايند تا به واسطه آن به استراتژيهاي كلاني چون استراتژيهاي فرهنگي جهان اسلام، استراتژي ارتقاي آموزش در كشورهاي اسلامي، توسعه علم و فناوري، استفاده از توانايي مسلمانان در غرب، تقريب مذاهب و مديريت منابع در جهت بهرهوري از كشورهاي اسلامي دست يافته و شاهد زمينههاي استقلال، عزت و توانمندي كشور و ملتهاي مسلمان باشيم كه در غير اين صورت بهرهكشي و سلطه غرب بر سرزمينهاي جهان اسلام ادامه پيدا خواهد كرد. قطعا راهكار مواجه با چالشهاي جهان سوم در سه سطح طرح مسئله مبتني بر وجوه مشترك كشورهاي اسلامي از سوي اين كشورها و ارائه راهحلهاي استراتژيكي منسجم و هدفمند با درك مقتضيات زماني تلاشي است كه رسالت نخبگان جهان را معنا و هويت ميبخشد.
يکشنبه|ا|18|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سياست روز]
[مشاهده در: www.siasatrooz.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 181]
-
گوناگون
پربازدیدترینها