تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سكوت مؤمن تفكر و سكوت منافق غفلت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834066689




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

به بهانه اظهارات اخير مجتهد شبستريحكايت بريده‌ها


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: به بهانه اظهارات اخير مجتهد شبستريحكايت بريده‌ها
خبرگزاري فارس: ما در اين مجال به استدلالاتي خواهيم پرداخت كه نه از زبان يك حكيم و فيلسوف و يا عالم مبرز بلكه از دانسته‌هاي يك معتقد معمولي به عصمت انبياء واهل بيت (عليهم السلام) به تحرير درآمده است به اين اميد كه ديگر اين شبهات نخ نما شده هر چند سال يكبار سر در نياورد .


آقاي مجتهد شبستري با استدلالي خاص كه متعلق به افرادي خاص است در زماني كه مردم در سوگ سه معصوم و بزرگ دينشان عزاداري مي كنند گفته است : « ازآنجا كه معصومين در ادعيه به گناه خود اقرار و طلب عفو از خدا نموده اند پس آنها نيز چون ما دچار خطا واشتباه مي‌شدند»، با اين نقل قول ظاهراً آقاي مجتهد شبستري منكر عصمت اهل بيت (عليهم السلام ) شده است ايشان گفته است كه:« پيامبر در اموري كه مربوط به وحي است دچار اشتباه نمي‌شده ولي در ساير امور اشتباه يا خطاي آن محتمل است »

حال با توجه به اين سخنان به بيان برخي دلايل عقلي و نقلي در اين‌خصوص مي‌پردازيم هرچند كه حكما و فلاسفه اسلامي به كرات و به تفصيل در اين باره سخن گفته ‌و نوشته‌اند ولي ما در اين مجال به استدلالاتي خواهيم پرداخت كه نه از زبان يك حكيم و فيلسوف و يا عالم مبرز بلكه از دانسته‌هاي يك معتقد معمولي به عصمت انبياء واهل بيت (عليهم السلام) به تحرير درآمده است به اين اميد كه ديگر اين شبهات نخ نما شده هر چند سال يكبار سر در نياورد .

قبل از شروع سخن به اين نكته اشاره‌اي كوتاه مي‌كنم كه چرا اين شبهات بارها وبارها وهرچند وقت يكبار مطرح مي‌شود ؟ اصلاً چه انگيزه‌اي وجود دارد كه افراد مختلف و جورواجور مغرض هر بار به انگيزه‌هاي مختلف بر اين شبهه اصرار مي‌كنند ؟ و هرچند سال يكبار ، معمولاً در دانشگاه‌ها موجي ايجاد مي‌كنند كه ائمه شما معصوم نبودند و... .

نگارنده معتقد است كه راز پافشاري بر اين شبهه ناروا در اهميت ويژه و استراتژيك اين موضوع يعني عصمت اهل بيت(عليهم السلام) است . هرچند كه توضيح و تببين دقيق تر اين موضوع در پي خواهد آمد ولي اشاره مختصر اينكه دشمنان مكار و منافقين زيرك خوب دريافته اند كه اگر بتوانند به اعتقاد به عصمت اهل بيت (عليهم السلام) خدشه وشبهه وارد سازند سد محكم و نفوذ ناپذير مباني محكم انديشه اسلامي را متزلزل خواهند ساخت و با اين اقدام مي‌توانند در تمام احكام ودستورات و آيات قرآن و به معناي واضحتر تمام اسلام را زير سؤال ببرند و با اسلام بكنند آنچه را كه با ساير اديان ابراهيمي همچون يهوديت و مسيحيت كردند .

آري واقعيت وحقيقت اينست كه دشمنان خدا در طول تاريخ پر فراز و نشيب اسلام به فضل خداوند قادر ، در شكستن اسلام ناموفق بوده‌اند و هر بار كه به مكر وبعضا از طريق متزلزلين وغافلين درون اسلام ، شبهه اي مطرح كردند اين مكر به خودشان برگشت و به واسطه سرداران انديشه‌اي اسلام ، اين شبهات سبب ترويج و تثبيت هرچه بيشتر اسلام شد .

حال پاسخ اينست :

اثبات عقلي عصمت پيامبران و اهلبيت (عليهم السلام)

1- غرض از انزال كتب آسماني و ارسال رسولان و پيامبران توسط خداي متعال , رهنمون كردن انسانها و هدايت آنها به راه صواب وصلاح و جلوگيري از سقوط آنها به بيراهه هاي گمراهي و ضلالت است . عقل سليم ايجاب مي كند فرستاده اي كه قرار است فرمان خدا را برساند و يا امامي كه بايد اين دستورات را تبيين وتفسير كند ، بايد نه دچار اشتباه ( سهو ويا فراموشي) شود و نه دچار خطا ( گناه و معصيت ) چراكه در صورت وجود سهو وخطا در اعمال و افكار و رفتار و گفتار اين رسولان ، مردم بوسيله اشتباهات آنان ، به انحراف رفته و در اينجا نقض غرض پيش مي آيد ، چرا كه قرار براين بود كه اين انبياء و اولياء ، سخن خدا بگويند و مردم را به سوي او هدايت كنند و حال آنكه خود دچار خطا و گناه وسهو وخطايند .

2- اگر پيامبران و اهلبيت(عليهم السلام) ، مصون از خطاو اشتباه نباشند ، كسانيكه مي خواهند از آنها پيروي كنند ، دچار سردرگمي شده و نمي دانند كه آيا اين گفته يا دستور كه اين بزرگواران مدعي‌اند از سوي خدا مي‌باشد ، درست است يا اينكه اين نيز مانند برخي ديگر ممكن است اشتباه و يا خطا باشد . مردم نياز دارند كه با خاطري آسوده از اوامر فرستادگان خدا پيروي كنند و عنان اعتقاد خويش را به او بسپارند نه اينكه با دلي بي قرار و ناآرام نگران امكان سهو وخطاي رسولان خدا و امامان خود باشند و اگر كه اينگونه مي بود باز هم نقض غرض رخ مي داد .

3- هدف از ارسال رسل و امامان معصوم (عليهم السلام) وانزال كتب آسماني از جانب خداوند متعال مگر انذار و تبشير انسانها نيست . آيا فرستاده‌اي كه قرار است مبشر و نذير باشد نبايد خود به آنچه مأمور ابلاغ آنست پيش از همه و بيش از همه مؤمن باشد و اصلاً فرستاده‌اي كه خود گرفتار هوا و هوس و سهو است مي‌تواند مبشر منذري صادق باشد و آيا فرستادن چنين رسولي از جانب خداوند قادر و متعال قبيح نيست؟ و آيا اصولا دستمال چرب مي‌تواند شيشه را تميز كند ؟

4- آفت ديگر اعتقاد به عدم عصمت اهل بيت(عليهم السلام) نقض قادريت خداوند است به اين معني كه آيا خداوند مقتدر ما العياذ بالله نمي‌تواند رسولاني بر مردم بفرستد كه به خاطر علم به عواقب گناه ، خطا و احوال خود ، دچار سهو وخطا نگردند ؟ آيا اين عدم توانايي براي خدا قبيح و دور از شأن نيست ؟

5- نكته مهم ديگر در تعريف عصمت است . مشخص نيست چرا عده‌اي با نمي‌خواهند و يا نمي‌توانند باور كنند كه عصمت از سهو و خطا هر چند كه دشوار است ولي امري ممكن است . اگر انجام معاصي را به دليل

الف- ترس ب- نياز پ- عدم آگاهي به عواقب گناه بدانيم و براي جلوگيري از سهو هم اجالتاً فقط اراده خدا را بپذيريم ، ديگر چه ترسي از پذيرفتن عصمت اهل بيت(عليهم السلام) مي‌ماند . خوب اگر كسي اين شرايط ذكر شده براي انجام گناه را نداشت و خدا نيز اراده كرد كه او بر هوا و هوس و غفلت خود سخن نگويد و دچار غفلت نشود ديگ چه سهو و خطايي پيش خواهد آمد .

هر چند نگارنده بر اين اعتقاد است كه ما بغير از ساحت پيامبران و ائمه اطهار(عليهم السلام) با استدلال عقل و نقل يك نوع عصمت ثانويه هم داريم كه اكتسابي است و آن مربوط به علما و اولياء دين و هر آنكس كه اهل مراقبه شريعت محور است مي‌باشد و اين از افتخارات بندگان خداست . اثبات عقلي به اين شيوه است كه آيا اگر كسي به خاطر مراقبه اسلامي گناه و مكروه انجام نداد و اين امر براي او ملكه شد آيا به نوعي از عصمت نائل نگشته است ؟ آيا مگر بسياري از علما و مراجع ما اينگونه نبودند ؟ آيا فهم اين مسأله سخت است؟ اثبات نقلي نيز در آيات مختلف قرآن قريب به اين مضمون در چندين آيه آمده است:« آنان كه ايمان آورده‌ و نيكو كار شده‌اند گناهانشان محو شده و بهتر از آن اعمال نيكشان پاداششان مي‌دهيم» (1)آيا كسانيكه گناهانشان به حسنه تبديل شده و ديگر گناهي ندارند به لطف خدا به نوعي از عصمت نرسيده اند ؟

اين استدلالات دقيقاً براي امامان نيز صدق مي كند و عصمت ائمه از سهو وخطا ، به همان درجه عصمت پيامبران از سهو وخطا ، اهميت دارد . چراكه ائمه ، تبيين كننده و شارح دستورات فرستادگان خدا و مفسر كتاب خدايند ، پس عقلاً امكان ندارد كه آنان معصوم نباشند . پس طبق اين استدلال محكم ، قول ، فعل ، سكوت تأييد گونه و حتي خواب ديدن پيامبران و ائمه(عليهم السلام) حجت است و لازم الاتباع .

اثبات نقلي عصمت پيامبران و اهلبيت (عليهم السلام)

1- خداي متعال در قرآن كريم مي فرمايد :« لقَد كان لكُم في رَسولِ اللهِ أُسوَهٌ حسنهٌ » (2) يعني پيامبر اعظم اسوه حسنه و مطلوب نظر است و خدا او را الگويي تمام عيار براي همه انسانها تا ابد معرفي نموده است . پس چگونه ممكن است كسي كه از جانب خداوند به عنوان الگوي همه جانبه معرفي شده خود در موضع خطا وسهو قرار گيرد و اگر اينگونه بود خداوند مي توانست اين جمله را بدون قيد و با اين صراحت و استحكام بزند .

2- خداي متعال در قرآن كريم مي فرمايد : « ما آتاكُمُ الرَسُولُ فَخُذُوهُ و ما نَهاكُم عَنهُ فَانتَهوُا »(3) يعني هر چه رسول خدا گفت، بگيريد و از هر چه نهيتان كرد روي گردان باشيد . آيا اگر پيامبر ما معصوم نبود و در او احتمال سهو وخطا مي رفت باز هم خدا با اين صراحت و استحكام ، مردم را امر به اطاعت از او در اوامر ونواهي مي داد ؟

3- خداي متعال در قرآن كريم مي فرمايد :« ماضَلَ صاحِبُكُم وَ ماغَوي وَ مايَنطِقُ عَنِ الهَوي إِن هُوَ وَحيٌ إِلا يُوحي» (4) يعني صاحب و پيامبرتان هيچگاه در گمراهي نبوده و از روي هوا و هوس نيز سخن نمي گويد و نمي گويد مگر آنچه كه ما به او مي گوييم بگو . آيا اگر پيامبر ما معصوم نبود و در او احتمال سهو وخطا مي رفت باز هم خدا با اين صراحت و استحكام ، مردم را امر به اطاعت از او در اوامر ونواهي مي داد ؟

4- خداي متعال در قرآن كريم مي فرمايد : « يا أَيُهَا الَذينَ آمَنوا أَطيعُوا اللهَ وَ أَطيعوُا الرَسولَ وَ أُولِي الأَمرِ مِنكُم »(5) يعني اي كسانيكه ايمان آورده ايد از خدا و رسول او و فرمانداران امر او پيروي و اطاعت كنيد . اين اطاعت و ايمان به خدا و رسول او كه بارها در قرآن آمده است ، اين رسول خدايي كه اطاعت از او و جانشينان او ، به دستور صريح خداوند متعال، همپاي اطاعت از خداست ، مي توانند محتمل الخطا باشند ؟ آيا اگر پيامبر و جانشينان او معصوم نبودند و در آنها احتمال سهو وخطا مي‌رفت باز هم خدا با اين صراحت و استحكام، مردم را امر به اطاعت از او و جانشينان او مي كرد؟

5- خداي متعال در قرآن كريم مي‌فرمايد : « يَومَئِذٍ يَوَدُّ الَّذينَ كَفَروُا وَعَصَوُا الرَّسوُلَ لَو تُسَوّي بِهِمُ الاَرضُ وَلا يَكتُمُونَ اللهَ حَديثاً»(6) يعني در آنروز كسانيكه به راه كفر رفتند و نافرماني رسول كردند آرزو كنند كه ايكاش با خاك زمين يكسان بودند و نمي‌توانند از خداوند سخني پنهان كنند .

6- درقرآن آمده است كه شيطان سوگند ياد كرد كه همه فرزندان آدم را بفريبد و از آنها فقط مخلصين را استثناء كرد آنجا كه گفت :« قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَاُغْويَنَّهُم أَجْمَعينَ اِلّا عِبادَكَ مِنْهُمُ المُخلَصينَ »(7) و حال سؤال اينست كه اين مخلصين چه كسانيند كه شيطان از گمراهي و گمراه كردن آنان نااميد است ؟ پس طبق صريح آيه كساني هستند كه زور شيطان به آنها نمي رسد وخود آنها نيز با توجه به توانايي انجام گناه در مقام ارتكاب گناه بر نمي آيند . حال در جهان هستي چه كساني شايسته تر از انبياء و ائمه(عليهم السلام) بر اتصاف به صفت اخلاص شايسته ترند ؟

7- خداوند متعال در قرآن مي‌فرمايد : « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لِمَ تَقوُلُونَ مالاتَفْعَلوُنَ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللهِ أَنْ تَقُولُوا مالا تَفْعَلُونَ» (8)يعني اي كسانيكه ايمان آورده ايد چرا به آنچه مي‌گوييد خود عمل نمي‌كنيد اين كار سخت خدا را به خشم و غضب مي‌آورد .» آيا فرستادگان خداوند كه خود اسوه و الگو و پيام آور رحمت و مغفرت خداوندند ، مي‌توانند خود با امر به آنچه كه خود در آن كوتاهي مي‌كنند شامل قهر و غضب خداوند شوند ؟ آيا اين نقض غرض در ارسال انبياء و امامان نيست ؟ آيا كسي كه به خاطر گناهان خود به غضب خداوند مبتلاست مي‌تواند منادي پروردگار خود باشد وآيا اصلاً تصور اين امر هم مسخره نيست؟

8- مهمتر از همه اينها اينكه اگر گناه و معصيت را يكي از انواع ظلمهاي سه گانه بدانيم ( ظلمها شامل الف- ظلم به خدا ب- ظلم به خود پ- ظلم به ديگران ) آيا مگر در قرآن خدا نفرموده كه ولايت ما به ظالمين نمي‌رسد ؟ آنجا كه فرمود : « ...قال إِنّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي قالَ لايَنالُ عَهدِي الظّالمينَ » (9) پس چگونه است كه طبق نظريه منسوخ عدم عصمت انبياء و ائمه (عليهم السلام) العياذ بالله اين ولايت به ظالمين رسيده است ؟

9-مگر خداوند نفرمود :« يا ايُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِنْ جاءَكُم فاسِقٌ بِنَبَإٍٍ فَتَبَيَّنُوا... » (10)يعني ... اي كسانيكه ايمان آورده‌ايد اگر فاسقي براي شما خبري آورد( براي اطمينان از دروغ نبودن آن و...) تحقيق كنيد . و حال اگر به عدم عصمت فرستادگان خدا(عليهم السلام) معتقد باشيم العياذ بالله اين فرستادگان نيز شامل اين آيه مي شوند و آيا حقيتاً اين نقض غرض نيست ؟ و اين براي خداوند قبيح نيست كه مردم به فرستاده او به چشم العياذ بالله فاسق بنگرند ؟

نگارنده شرمسار است از اينكه در اين مجال كوتاه به خاطر علم و فرصت و حوصله اندك خود ، قطره اي از اقيانوس هم نياورده چرا كه در اين باره آيات تصريحي خداوند آنقدر زياد است كه فرصت به آيات تلويحي نرسد و استدلالات عقلي آنقدر متنوع ، كه ذهن هاي زيرك ، سالم و نقاد چاره اي جز تسليم شدن در برابر آنها را ندارند و آنان كه نمي فهمند يا افراد« صُمٌ و بُكم» كه « شرُ الدّوّاب» نيز مي باشند هستند و يا كساني مريض الفكرند كه علاوه بر مريضي به نفاق نيز مبتلايند چرا كه قصد دارند در ايمان مسلمانان رسوخ و آنان را در دين جامعشان متزلزل كنند . گروه سوم نيز دشمنانند كه دردشان معلوم است . گروه آخر كه بهترين اين بدها هستند ، مي توانند كساني باشند كه به قول خداوند منتها و مبلغشان از علم اندك است (11) و دائماً به دنبال ظن وگمانشان هستند و از از ياد خدا غافلند.

حال اگر بخواهيم به دلايل استغفار معصومين (ع) بپردازيم چند دليل ساده به ذهن متبادر مي شود

الف: هميشه طلب بخشش نشانه انجام خطا و گناه نيست

مثال ساده - شما در حال سخنراني در يك جمع محترم هستيد. در همان حال عطسه ياسرفه مي كنيد چرا وقتي دوباره مي خواهيد ادامه سخنانتان را پي بگيريد عذرخواهي مي كنيد ؟ آيا شما اشتباهي مرتكب شده ايد؟ گناهي كرده ايد؟ يا اينكه احساس مي كنيد با اين عذرخواهي به مستمعين ومخاطبين كه همه از جنس خود شما هستند احترام گذاشته ايد ؟

آري پاسخ همين است معصومين كه استغفار مي كنند به اين دليل است كه مي خواهند خداوند را احترام كنند و خود را مقيد به آداب و ادب ، نه اينكه گناهي مرتكب شده باشند .

ب: معاشرت با افراد آلوده به گناه هراندازه هم كه كم باشد برضمير پاك معصوم اثرگذار است

مثال ساده- شما از كنار چوب در حال سوختن عبور مي كنيد و يا در فضايي بسته كه شخصي سيگار مي كشد هستيد بدون اينكه در كنار آتش برويد و بايستيد و يا سيگار بكشيد پس از آنكه از آنجا عبور مي كنيد بوي دود چوب و يا سيگار گرفته ايد . حال سؤال اينست مگر شما در آتش بوديد ويا اينكه سيگار مي كشيديد ؟ مگر شما آتش يا سيگار روشن كرده بوديد ؟ مگر شما در كنار آتش ايستاده بوديد ؟ پس چرا بوي دود گرفته و در صدد از بين بردن بوي دود با تعويض لباس يا استحمام هستيد ؟

آري پاسخ همين است معصومين كه استغفار مي كنند به اين دليل است كه مي خواهند آثار گناه ديگران كه در اثر معاشرت با مردم عادي بر روح آنها نشسته را از بين ببرند . آيا اينگونه نيست ؟

پ: روح آدمي همچون آينه وشيشه دائماً درحال غبار گرفتن است همانگونه كه جسم او اينگونه است

مثال ساده-كدبانويي كه مثلاً هرهفته آينه ها و ... را غبار روبي مي‌كند به چه دليل اينكار را هر هفته انجام مي‌دهد؟ مگر اين آينه از جاي خود حركت كرده است است ؟ مگر با وجود غبار نازك برآينه نمي‌توان خود را در آن ديد ؟ و...

پاسخ همه اينها روشن است ولي آن كدبانوي باسليقه مي‌گويد آينه‌اي كه كمي هم غبار دارد آينه است و از جاي خود نيز حركت نكرده ولي آينه بايد پاك و تميز باشد و بدرخشد .

آري پاسخ همين است معصومين كه استغفار مي كنند به اين دليل است كه مي خواهند حتي غباري از گناه ديگران كه در اثر معاشرت بر روح شفاف و زلال آنها نشسته را از بين ببرند . آيا اينگونه نيست ؟

و به خدا سوگند كه از اينگونه مثال‌ها بسيار زياد است و اگر كسي طالب باشد مي‌تواند بفهمد و راه خدا پسند را بيابد فقط بايد بخواهد و به راه بيفتد ، چراكه خداوند مي‌فرمايد : « إِن جاهَدُوا فينا لَنَهديَنَهُم سُبُلنا »(12)

پي نوشت:

1- سوره عنكبوت آيه 7 وآيات مشابه سور مباركه مائده آيات65-70 ، محمد(ص)آيه2 ، فتح آيه 5

2- سوره احزاب آيه 21

3- سوره حشر آيه 7

4- سوره نجم آيات2 تا 4

5- سوره نساء آيه 59

6- سوره نساء42

7- سوره ص آيات82 و 83

8- سوره صف آيه 2 و 3

9- سوره بقره آيه 124

10- سوره حجرات آيه 6

11- « ذلكَ مَبلَغُهُم فِي العِلم » سوره نجم آيه 30

12- سوره عنكبوت آيه 69

نويسنده:محمدهادي صحرايي
....................................................................................................
انتهاي پيام/

دوشنبه|ا|19|ا|اسفند|ا|1387





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 222]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن