تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):علت روزه گرفتن آن است كه به سبب آن ثروتمند و فقير برابر شوند زيرا ثروتمند گرسنگى را اح...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826687348




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روان‌شناسي اعتياد دست و پا زدن در باتلا‌ق


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: روان‌شناسي اعتياد دست و پا زدن در باتلا‌ق
جام جم آنلاين: شيوع پديده شوم و نفرت‌انگيز اعتياد كه سلامت جامعه را در مفهوم عام و خاص آن به مخاطره مي‌افكند، علل و دلايل متنوعي دارد كه مانند تبعات آن بسيار گسترده‌بوده و در حوزه‌هاي مختلفي قابل بحث و بررسي است.


در جامعه ما مسائلي نظير همسايگي با افغانستان بزرگ‌ترين توليد و تامين‌كننده ترياك، مرفين و هروئين جهان و تبديل شدن ناگزير به شاهراه زميني ترانزيت مواد مخدر، فعاليت قاچاقچيان در قالب باندهاي بزرگ و تشكيلات ريشه دار و سلسله مراتبي، دشواري‌هاي فني و اقتصادي مبارزه با ورود و توزيع مواد افيوني، ضعف‌هاي اداري و قانوني براي پيشگيري و جلوگيري از مصرف، در اختيار و ارزان بودن، ناخالص، رسمي بودن و ... شرايطي را پديد مي‌آ‌ورد تا ديو اعتياد در هيبتي دهشت‌بار همواره سلامت و امنيت رواني اقشار مختلف بويژه جوانان را تهديد كند و مقابله پرهزينه رسمي و قانوني براي زدودن چهره زشت آن هم راه به جايي نبرد.

در حقيقت عوامل زمينه‌ساز اعتياد در جامعه ما كنار هم گرد‌آمده‌اند و به كنش و واكنش با يكديگر مي‌پردازند به گونه‌اي كه زمينه و بستري مطلوب براي ايجاد، رشد و آسيب‌زايي اعتياد و نفوذ آن در لايه‌هاي اجتماع فراهم آمده است. تركيب اين عوامل در محيط واقعي و وابستگي خطي و غيرخطي آنها با يكديگر ملغمه‌اي از معضلات را شكل مي‌دهد كه راه فرار از كلاف پيچيده و سردرگم اعتياد را حتي در نظر دشوار و دست‌نيافتني جلوه مي‌دهد چه برسد به عمل.

در اين مسير پيش از هر چيز بايد دانست گرايش به مصرف از كجا نشات مي‌گيرد و چرا فردي حاضر مي‌شود به تجربه‌اي دست بزند و در مسيري گام بگذارد كه زندگيش را تباه مي‌كند؟ بررسي دلايل روانشناختي اعتياد و گرايش به مصرف مواد مخدر موضوع نوشتاري است كه در ادامه مي‌خوانيد.

علم پزشكي اعتياد را نوعي مسموميت مداوم يا متناوب تعريف مي‌كند كه بر اثر مصرف تدريجي برخي تركيبات طبيعي، مصنوعي يا شيميايي پديد مي‌آيد و به دليل ايجاد گرايش شديد به مصرف و مضرات ناشي از آن براي فرد معتاد و جامعه دردسرساز مي‌شود. اين تعريفي ساده و ابتدايي محسوب مي‌شود كه گسترش تحقيقات و پژوهش‌هاي اجتماعي در زمينه اعتياد اعتبار آن را از ميان برده است.

امروز اعتياد پديده‌اي زيستي، رواني، اجتماعي، روحي يا معنوي شناخته مي‌شود كه ممكن است ريشه‌هاي تاريخي، ژنتيكي، اقتصادي، ايدئولوژيكي و ... داشته باشد. عده‌اي پا را فراتر گذاشته‌اند و اعتياد را در مفهوم يك آسيب‌ اجتماعي مختص دنياي مدرن مي‌دانند كه به دليل غلبه ماشينيسم، نسبي‌گرايي و تعدد و تعارض مكتب‌هاي فكري با نارسايي‌هاي فلسفه حيات و پوچي ارتباط دارد.

از اين ديدگاه، اعتياد ريشه‌هاي رفتاري و اكتسابي دارد و گرايش به مصرف مخدر يك شانس برابر يا نتيجه يك اشتباه يا به قول معروف ندانم‌كاري و يك لحظه غفلت نيست، بلكه فرد معتاد در آستانه اولين مصرف يا تعدادي از تجربه‌هاي افيوني كه به اعتياد و وابستگي شديد منجر مي‌شود. دنيايي از ضعف‌هاي رفتاري و شخصيتي و كمبودهاي معنوي را همراه دارد كه او را به افتادن در اين ورطه تشويق مي‌كند.

چنين ديدگاهي حتي معتقد است فرد معتاد، معتاد به دنيا آمده است و اين سخن در حقيقت اشارتي به ريشه ‌هاي رفتاري اعتياد در دوران كودكي و حتي پيش از آن محسوب مي‌شود، يعني درست مقطعي كه رفتارها و شرايط عاطفي، امنيت رواني، احساسات دروني، هنجارهاي بنيادين و عوامل سازنده شخصيت و هويت فرد شكل مي‌گيرند و در زندگيش جاري مي‌شوند.

ويژگي‌هاي شخصيتي

شخصيت به صورت مجموعه‌اي سازمان‌يافته و منسجم از خصوصيات نسبتا پايدار، ثابت و مداوم تعريف مي‌شود كه يك فرد را از افراد ديگر متمايز مي‌كند. تحقيقات روان‌شناسي نشان مي‌دهد ميان شخصيت فرد و اعتياد يا بهتر بگوييم تمايل به مصرف انواع مخدر رابطه‌اي معنادار وجود دارد.

دكتر هاشم مهدوي، روان‌شناس باليني و آسيب‌شناس اجتماعي درباره اين رابطه دوسويه به ضعف‌ هاي شخصيتي فرد معتاد پيش و پس از اعتياد اشاره مي‌كند و توضيح مي‌دهد: روانكاوي معتادان ثابت مي‌كند اغلب اين افراد پيش از ابتلا با نارسايي‌هاي شخصيتي مواجه بوده‌اند كه پس از اعتياد نيز تشديد شده‌است.

آنچه رفتار هويت‌ساز و شخصيتي معتاد ناميده مي‌شود در حقيقت ريشه‌هايي دارد كه بايد آن را در دوره پيش از ابتلا به مصرف مخدر جستجو كرد. احساس نفرت، ناخوشايندي، نارضايتي، نابخشودگي، تمايل به تخيلات و دنياي خيالي، تنهايي دروني، محروميت، اضطراب و افسردگي، احساس تبعيض، اختلالات عاطفي، ضعف رابطه و مهارت اجتماعي و ... آسيب‌هايي هستند كه زمينه‌هاي گرايش به مصرف مخدر را در فرد پديد مي‌آ‌ورند.

در مقابل شخصيت‌هاي اقتدارگرا، بزرگ‌بين، تجربه‌طلب، زياده‌خواه، تنوع طلب و ... نيز در معرض چنين آسيبي قرار مي‌گيرند و دنياي بظاهر دوست‌داشتني و قابل تكيه خود را به نابودي مي‌كشانند. اعتياد معلول نارسايي‌ها و ضعف‌هايي است كه فرد در مسير زندگي در حوزه‌هاي تربيتي، خانوادگي، آموزشي، رفتاري و ... تجربه مي‌كند و اين نارسايي‌ها گاهي به صورت بخشي از شخصيت و هويت آنها درمي‌آيد. عوامل دروني نظير نوسان فيزيولوژيكي و پاتوفيزيولوژيكي (بيماري‌هاي جسم و روح)‌ كه امروزه نقش آنها در زمينه‌سازي براي اعتياد انكارناپذير است از تجربه‌هاي فرد در طول زندگي پيش از اعتياد بويژه در دوران كودكي و نوجواني ناشي مي‌شود.

2 دوره 7 ساله ابتدايي زندگي، شخصيت فرد را مي‌سازد و با اين تفسير بايد نقش خانواده را در اين حوزه بسيار پررنگ دانست. شخصيت متزلزل و بدون اصالت، ويژگي اوليه و شاخص افرادي است كه در محيط خانواده از آرامش تن و روان، امنيت ذهني و دلگرمي‌هاي عاطفي محروم مانده‌اند. ناسازگاري، انعطاف‌ناپذيري، شناخت نادرست از موجوديت فردي و جمعي، احساس‌گرايي بي‌منطق و ... عوامل ديگري هستند كه نقش متغيرهاي خانوادگي را در اعتياد به رخ مي‌كشند و در دنياي امروز، فرد را در وسوسه دائمي يا قطعي مصرف مواد مخدر قرار مي‌دهد.

وي گرايش به اعتياد را امري اكتسابي مي‌داند كه مظاهر آن در لايه‌هاي مختلف شخصيت فرد معتاد قابل شناسايي است و درباره نقش خانواده بويژه والدين در اعتياد مي‌افزايد: اعتياد والدين موجب مي‌شود فرزند گمان كند اعتياد امري طبيعي و يكي از ويژگي‌هاي بزرگسالي است. ديگر آن‌كه به دليل دسترسي به افيون و نزديك بودن با معتاد، شيوه‌هاي استعمال مواد مخدر را ياد مي‌گيرد و تهييج مي‌شود.

برخي والدين پس از استعمال مواد مخدر رفتاري بهتر از خود نشان مي‌‌دهند. از پرخاشگري دست مي‌كشند يا نسبت به همسر و فرزندانشان مهربان‌تر مي‌شوند كه چنين تاثيري ذهن كودك را براي استفاده از مخدر آماده مي‌سازد و قبح آن را از ميان مي‌برد.

در جوامعي كه دامنه نفوذ اعتياد به معضلي بزرگ تبديل شده است اعتياد والدين زمينه اصلي افزايش تعداد معتادان بويژه در نسل‌هاي جوان است و بر اين اساس اعتياد نه بيماري يك نفر، بلكه مرضي براي يك جامعه معرفي مي‌شود. در مقابل ناپختگي و بي‌اطلاعي والدين از انواع پر تعداد مواد مخدر و شيوه استفاده آنها هم محيط خانواده را به مكاني امن براي اعتياد فرزندان تبديل مي‌كند.

باورهاي غلط و مرگبار

آگاهي از انواع مواد مخدر، نحوه مصرف آنها، قيمت، روش تشخيص استعمال و ويژگي‌هايي نظير رنگ و بوي افيون‌ها در جامعه ما امري مذموم به حساب مي‌آيد. اين باور عرفي نادرست حتي بر وظايف بخش‌هاي دولتي و نهادهاي مقابله‌كننده با افزايش مصرف مواد مخدر تاثير نامطلوب گذاشته است و اگر از ايجاد تصميم يا همگرايي براي اطلاع‌رساني و آگاهي بخشيدن به اقشار مختلف جامعه درباره اين پديده شوم جلوگيري نشود حداقل از اشاعه اطلاعات و آگاهي‌ها مانع مي‌شود.

بسياري از افراد بويژه بزرگ‌تر‌ها و والدين از هرگونه دريافت اطلاعات درباره موادمخدر براي خود، اطرافيان و فرزندانشان پرهيز مي‌كنند و بي‌دانشي و ناآگاهي در اين حوزه برايشان نوعي افتخار محسوب مي‌شود كه بالطبع به زعم آنها شيوه‌اي براي درگير نشدن با معضل اعتياد نيز است، البته بايد پذيرفت ناآگاهي در اين باره جز آن‌كه دردي بر دردهاي موجود بيفزايد و مقابله با پديده اعتياد را دشوارتر كند، خاصيت ديگري ندارد.

نكته مهم اين‌كه ارائه آگاهي‌هاي مفيد درباره انواع مواد مخدر كه روز به روز جديدتر مي‌شوند مانند راه رفتن بر لبه تيغ است. پس بايد براي روش اطلاع‌رساني ميزان اطلاعات و گروه‌هاي هدف، برنامه‌اي جامع و انعطاف‌پذير وجود داشته باشد تا نظريه مخالفان كه آگاهي از ماهيت مواد‌مخدر را موجب تمايل به مصرف و تجربه عملي آن مي‌دانند هرگز به وقوع نپيوندد.

علاوه بر آن اطلاع‌رساني بايد بر محور مضرات استفاده از مواد مخدر و باورهاي غلط درباره انواع آن متمركز باشد. اين روش مقابله بر پيش‌فرض‌هايي استوار است كه كاملا منطقي به نظر مي‌رسند. مهم‌ترين آنها دانستن اين نكته است كه تمايل به مصرف مخدر از آگاهي درباره ماهيت و استفاده انواع آن ناشي نمي‌شود، بلكه دلايل رفتاري و شخصيتي ديگري دارد كه در صورت تحقق فردي كه تا پيش از اين حتي نام برخي مخدرها را نمي‌دانست در مدتي كوتاه طريقه مصرف انواع آن را به ديگران ياد مي‌دهد.

متاسفانه اين عادت عرفي مبني بر كراهت آگاهي داشتن از ماهيت انواع مخدر نه‌تنها اطلاع‌رساني و ايجاد واكنش رفتاري و اجتماعي در مقابل انواع تازه جديدالورود مخدر با قديمي آن را كند مي‌كند، بلكه برنگرش و عملكرد مسوولان اين حوزه نيز تاثير مي‌گذارد. اين‌چنين است كه در جامعه ما چند ماه يا چند سال پس از ورود و همه‌گير شدن يك نوع جديد و مخرب از ماده‌اي مخدر كه پر از ناخالصي‌هاي طبيعي و شيميايي است تازه در رسانه‌ها درباره آن اطلاع‌رساني مي‌شود و مسوولان اعلام مي‌كنند براي مقابله با گسترش آن بر برنامه‌ريزي و تهيه دستورالعمل‌ مشغولند.

در حقيقت پخش سلامت جامعه در اين حوزه همواره يك يا چند گام از قاچاقچيان، واردكنندگان و مصرف‌كنندگان عقب هستند. ديگر اين كه باندهاي بزرگ توليد، بازاريابي و توزيع مواد مخدر نبض بازار را در دست دارند. آنها مانند يك مدير بازرگاني با ذكاوت، نيازها را مي‌سنجند،‌ قابليت‌هاي جامعه و گروه‌هاي هدف را اندازه‌گيري مي‌كنند، به توليد محصولي متناسب مي‌پردازند و براي مصرف آن تبليغ و وسوسه‌ ايجاد مي‌كنند.

اشاعه باورهاي دروغيني نظير آن كه فلان ماده مخدر قدرت ذهن را افزايش مي‌‌دهد و به اصطلاح فكر را باز مي‌كند، به فرد مهارت و پشتكار مي‌دهد، از آلام روحي مي‌كاهد، قدرت ارتباط اجتماعي را افزايش مي‌‌دهد، از خستگي جلوگيري مي‌كند و... كه جامعه ما نيز با آن مواجه است، از درستي اين ديدگاه حكايت مي‌كند كه باندهاي بزرگ تجارت موادمخدر براي كارشان برنامه و به اصطلاح اتاق فكر دارند.

در حقيقت بايد گفت پديده اعتياد به همان اندازه كه در يك جامعه به آسيب‌زايي مي‌پردازد محصول آسيب‌هايي است كه در بطن جامعه وجود دارد و كمتر به آنها توجه مي‌شود. آسيب‌هاي رفتاري كه در اين نوشتار به آنها مي‌پردازيم برخي از نارسايي‌هاي فردي و اجتماعي است كه اغلب ناديده گرفته مي‌شوند.

نكته ديگر اين كه گرايش به اعتياد معمولا به دليل تنها يكي از عوامل زمينه‌ساز آن ايجاد نمي‌شود و به اصطلاح تك عاملي نيست، بلكه به مجموعه‌اي از عوامل تحريك‌كننده نياز دارد كه در جوامع امروزي گرد‌آمدن تعدادي از آنها در گروه‌هاي مختلف جمعيتي دور از انتظار محسوب نمي‌شود.

شكست‌ها و ناكامي‌ها

مصرف موادمخدر موجب ايجاد پديده تحمل مي‌شود و از اين رو شكست‌ها و ناكامي‌ها در زندگي فردي، خانوادگي يا اجتماعي زمينه‌ساز گرايش به انواع افيون است. هجوم ناكامي‌ها به زندگي فرد وقتي از آستانه تحملش بيشتر باشد وي را به واكنش منفعلانه وا‌مي‌دارد و اعتياد همواره يك گزينه قدرتمند است.

دكتر مهدوي دراين‌باره معتقد است: پايين بودن آستانه تحمل فرد اغلب از نارسايي‌هاي شخصيتي ناشي مي‌شود. ضعف‌هاي عاطفي، اعتماد به نفس پايين، عملكرد غيرعقلايي سابقه‌دار، قابليت انعطاف‌ پايين شخصيتي و... كه در شرايط عاطفي و رفتاري فرد در سنين كودكي و نوجواني ريشه دارد؛ دليل اصلي پايين بودن‌ آستانه تحمل است و نه‌تنها در برابر اعتياد و گرايش به مصرف افيون بلكه در تمامي مسائل زندگي، فرد را آسيب‌پذير و ناتوان مي‌كند.

گاهي شرايط خاص اجتماعي و ناكامي‌هاي ناشي از آن زندگي جمع بزرگي از اقشار اجتماعي را درگير مي‌كند و مي‌توان گفت آنها را به بوته آزمايش مي‌گذارد. در چنين شرايطي جز تسليم اكثريت يا حداقل بخش بزرگي از گروه آسيب‌خورده انتظاري نمي‌رود و در حقيقت فقط كساني كه شخصيتي قدرتمند با توانايي سازگاري بالا دارند، از اين آزمايش سربلند بيرون مي‌آيند.

رابطه‌ ميان بيكاري، فقر، افزايش سن ازدواج، عدم استقلال مالي و فكري جوانان، كمبود شادي و نشاط در جامعه و... با افزايش نرخ اعتياد و گرايش به مصرفي دايمي يا آنچه به اصطلاح مصرف تفريحي مواد مخدر ناميده مي‌شود، دليلي بر صحت اين مدعاست كه ناكامي‌هاي روحي و رواني و سركوب اميال دروني زمينه‌ساز اعتياد هستند.

بر اين اساس مي‌‌توان انتظار داشت اعتياد در ميان طبقات پايين جامعه كه از سطح درآمدي پايين، مشكلات معيشتي و رفاه ناچيز برخوردارند، رواج بيشتري داشته باشد و بالطبع آثار مخرب بيشتري بر جاي بگذارد و به گمان وي، مخدر به فرد مي‌گويد مرا مصرف كن تا بهتر شوي و چنين نيز مي‌شود، در حالي كه ديگران نمي‌توانند به اين سرعت و مطلوبيت دردهايش را از او بگيرند.

اين روانشناس در ادامه مي‌افزايد: شكست‌ها و ناكامي‌ها بويژه اگر در چند حوزه به صورت توامان رخ دهد و طولاني مدت، پرتكرار و جبران ناشدني باشد فرد را به يافتن مسكني براي دستيابي به تحمل و قدرت پذيرش تشويق مي‌كند.

فردي كه در حوزه‌هاي مختلفي نظير عاطفي، معيشتي،‌ رابطه‌اي، ‌اجتماعي و... شكست‌خورده است به بازنگري در زندگي گذشته و منفي‌بافي درباره شخصيت و هويت خويش مي‌پردازد و در حقيقت مي‌‌توان گرايش وي به مصرف مخدر را نوعي خودكشي شخصيتي محسوب كرد.

امين رحيمي

دوشنبه|ا|19|ا|اسفند|ا|1387





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن