محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845994729
پيامبر اعظم(ص) از منظر امام صادق (ع)
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: پيامبر اعظم(ص) از منظر امام صادق (ع)
گروه خبرنگاران افتخاري / رضا نباتي: خداوند متعال در قرآن كريم با زيباترين عبارات و كاملترين بيانات پيامبر اسلام(ص) را معرفى كرده و با عالىترين صفات ستوده است.
در طول تاريخ بشريت، كمتر انسانى وجود دارد كه مانند پيامبر اسلام(ص) تمام خصوصيات زندگىاش به طور واضح و روشن بيان و ثبت شده باشد. خداوند متعال در قرآن كريم، كتابى كه خود حافظ اوست(1) و بدون هيچ تغييرى تا قيامت باقى است با زيباترين عبارات و كاملترين بيانات، آن حضرت را معرفى كرده و با عالىترين صفات ستوده است.
خداوند متعال مىفرمايد: «اِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظيم: اى پيامبر! تو بر اخلاقى عظيم استوار هستى.»(2) نيز مىفرمايد: «محمد رسولالله و الذين معه اشداو على الكفاررحماء بينهم: محمد(ص) فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و در ميان خود مهربانند.»(3)
محققان، تاريخنويسان و دانشمندان در ابعاد گوناگون زندگى حضرت محمد(ص) سخن گفتهاند، اما ائمه(ع) با نگاهى ژرف و دقيق سيماى آن شخصيت بىنظير و در يكتاى عالم خلقت را به تماشا نشسته، به معرفى زندگى، مبارزات و آموزههاى آن حضرت پرداختهاند.
در اين نوشتار كوتاه بر آنيم تا به بهانه سال مبارك پيامبر اعظم(ص) گوشههايى از زندگى و شخصيت حضرت محمد(ص) را از نگاه رئيس مذهب جعفري امام صادق(ع) به تماشا بنشينيم. با اميد اينكه مقبول حضرت حق و شما پيروان راستين آن حضرت قرار گيرد.
شخصي به محضر امام صادق(ع) شرف ياب شد و عرض كرد : اي فرزند رسول خدا ! از شما درخواست دارم تا اوصاف پيامبر اسلام(ص) را برايم بيان كنيد. امام صادق(ع) فرمود: «آيا تو ميتواني نعمتهاي خدا را براي من برشماري؟» عرض كرد: من چگونه ميتوانم نعمتهاي خدا را برشمارم در حاليكه قرآن ميفرمايد: «وَ اِن تَعُدّوا نِعمَتَ اللهِ لاتُحصوها: و اگر شما بخواهيد نميتوانيد نعمتهاي خدا را شمارش كنيد.»(1)
تولد نور
امام فرمودند: «خدا درباره همين نعمتها ميفرمايد: قُل مَتاعُ الدّنُيا قَليلٌ: بگو بهره دنيا كم است.»(2)، اما در باره رسول خدا(ص) ميفرمايد: وَ اِنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عَظيمٍ: و به راستي تو را خوبياي بزگ و زيادي است.»(3)، پس من چگونه ميتوانم همه اوصاف رسول خدا را بيان كنم.» (ابراهيم/34، نحل/ 18، نساء/77 و قلم/4 )
امام صادق(ع) به نقل از سلمان فارسى فرمود: پيامبر اكرم(ص)فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خودش آفريد(4) نيز امام صادق(ع) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اكرم(ص)فرمود: «اى محمد! قبل از اينكه آسمانها، زمين، عرش و دريا راخلق كنم. نور تو و على را آفريدم....»(5) ثقةالاسلام كلينى(ره) مىنويسد: امام صادق(ع) فرمود: «هنگام ولادت حضرت رسول اكرم(ص) فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامى پيامبراسلام(ص)) بود. يكى از آن دو به ديگرى گفت: آيا مىبينى آنچه را من مىبينم؟ ديگرى گفت: چه مىبينى؟ او گفت: اين نور ساطع كه ما بين مشرق و مغرب را فرا گرفته است! در همين حال ابوطالب(ع) وارد شد و به آنها گفت: چرا در شگفتيد؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را به گفت. ابوطالب به اوگفت: مىخواهى بشارتى به تو بدهم؟ او گفت: آرى. ابوطالب گفت: از تو فرزندى به وجود خواهد آمد كه وصى اين نوزاد خواهد بود.(6)
«كلبى» از نسبشناسان بزرگ عرب مىگويد: امام صادق(ع) از من پرسيد: در قرآن چند نام از نامهاى پيامبر خاتم(ص) ذكر شده است؟ گفتم: دو يا سه نام. امام صادق(ع) فرمود: ده نام از نامهاى پيامبر اكرم در قرآن آمده است: محمد، احمد، عبدالله، طه، يس، نون، مزمل، مدثر، رسول و ذكر. سپس آن حضرت براى هر اسمى آيهاى تلاوت فرمود. نيز فرمود: «ذكر» يكى از نامهاى محمد(ص) است و ما (اهلبيت) «اهل ذكر» هستيم.
امام فرمود: كلبى! هر چه مىخواهى از ما سئوال كن. كلبى مىگويد: از ابهت صادق آلمحمد(ع) به خدا سوگند! تمام قرآن را فراموش كردم و يك حرف به يادم نيامد تا سؤال كنم. (7) برخى چهارصد نام و لقب پيامبر(ص) كه در قرآن آمده است، را برشمردهاند.(8) عظمت نام محمد(ص) جلوه نام محمد(ص) براى امام صادق(ع) به گونهاى بودكه هرگاه نام مبارك حضرت محمد(ص) به ميان مىآمد، عظمت و كمال رسول خدا(ص) چنان در وى تأثير مىگذاشت، كه رنگ چهرهاش گاهى سبز و گاهى زرد مىشد، به طورىكه آن حضرت در آن حال براى دوستان نيز ناآشنا به نظر ميرسيد.(9) امام صادق(ع) گاهى بعد از شنيدن نام پيامبر(ص) مىفرمود: جانم به فدايش.
اباهارون مىگويد: روزى به حضور امام صادق(ع) شرفياب شدم. آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزى است كه تو را نديدهام. عرض كردم: خداوند متعال به من پسرى عطا فرمود. آن حضرت فرمود: خدا او را براى تو مبارك گرداند چه نامى براى او انتخاب كردهاى؟ گفتم: او را محمد ناميدهام. امام صادق(ع) تا نام محمد را شنيد (به احترام آن حضرت) صورت مباركش را به طرف زمين خم كرد، نزديك بود گونههاى مباركش بهزمين بخورد. آن حضرت زير لب گفت: محمد، محمد، محمد. سپس فرمود: جان خودم، فرزندانم، پدرم و جميع اهل زمين فداى رسول خدا(ص) باد! او را دشنام مده! كتك نزن! بدى به او نرسان! بدان! در روى زمين خانهاى نيست كه در آن نام محمد وجود داشته باشد، مگر اين كه آن خانه در تمام ايام مبارك خواهد بود.(10)
سيماى محمد(ص)
امام جعفر صادق(ع) فرمود: امام حسن(ع) از دائىاش «هند بن ابىهاله» (11) كه در توصيف چهره پيامبر(ص) مهارت داشت، درخواست كرد تا سيماى دلآراى خاتم پيامبران(ص) را براى وى توصيف كند. هند بن ابى هاله در پاسخ گفت: «رسول خدا(ص) در ديدهها با عظمت مىنمود، در سينهها مهابتش وجود داشت .قامتش رسا، مويش نه پيچيده و نه افتاده، رنگش سفيد و روشن، پيشانيش گشاده، ابروانش پرمو و كمانى و از همگشاده، در وسط بينى برآمدگى داشت، ريشش انبوه، سياهى چشمش شديد، گونههايش نرم و كمگوشت. دندانهايش باريك و اندامش معتدل بود.
آن حضرت هنگام راهرفتن با وقار حركت مىكرد. وقتى به چيزى توجه مىكرد به طور عميق به آن مىنگريست، به مردم خيره نمىشد، به هر كس مىرسيد سلام مىكرد، همواره هادى و راهنماى مردم بود. براى از دست دادن امور دنيايى خشمگين نمىشد. براى خدا چنان غضب مىكرد كه كسى او را نمىشناخت. اكثر خنديدن آن حضرت تبسم بود،برترين مردم نزد وى كسى بود كه بيشتر مواسات و احسان و يارى مردم كند...» (12)
سعدى با الهام از روايات، در اشعار زيبايى آن حضرت را چنين توصيف كرد: ماه فرو ماند از جمال محمد/ سرو نرويد به اعتدال محمد* قدر فلك را كمال و منزلتى نيست/ در نظر قدر با كمال محمد*... سعدى اگر عاشقى كنى و جوانى/ عشق محمد بس است و آل محمد(13)
اوصاف پيامبر در تورات و انجيل
خداوند متعال در وصف پيامبر(ص) فرمود: «الذين ءاتينهم الكتب يعرفونه كما يعرفون ابناءهم و ان فريقا منهم ليكتمون الحق و هم يعلمون: كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داديم، او را همچون فرزندان خودمىشناسند، (ولى) جمعى از آنان حق را آگاهانه كتمان مىكنند.» (14) امام صادق(ع) فرمود: «يعرفونه كما يعرفون ابناءهم» زيرا خداوند متعال در تورات و انجيل و زبور، حضرت محمد(ص)، مبعث، مهاجرت و اصحابش را چنين توصيف كرد: «محمد رسولالله و الذينمعه اشداء على الكفار رحماء بينهم...: حضرت محمد(ص) فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد و در ميان خود مهربانند.» پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود مىبينى، در حالىكه همواره فضل خدا و رضاى او را طلبند. نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است. اين، توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است... .(15)
امام صادق(ع) فرمود: اين صفت رسول خدا(ص) و اصحابش در تورات و انجيل است. زمانىكه خداوند پيامبر خاتم(ص) را به رسالت مبعوث كرد. اهل كتاب (يهود و نصارى) او را شناختند، اما نسبت به او كفر ورزيدند، همانگونه كه خداوند متعال فرمود: «فلما جاءهمما عرجوا كفروا به: هنگامىكه اين پيامبر نزد آنها آمد كه (از قبل) او را شناخته بودند، به او كافر شدند. (17) خداوند متعال در قرآن كريم در وصف پيامبر(ص) مىفرمايد: «وماارسلناك الا رحمه للعالمين: ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم.» (18)
قرآن نيز مىفرمايد: «اشداء على الكفار رحماء بينهم...: برترين مخلوق حسين بن عبدالله مىگويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: آيا رسول خدا(ص) سرور فرزندان آدم بود؟ آن حضرت فرمود: قسم به خدا، او سرور همه مخلوقات خداوند بود. خدا هيچ مخلوقى را بهتر از محمد(ص) نيافريد(19) امام صادق(ع) در حديث ديگرى فرمود: «چون رسول خدا(ص) را به معراج بردند جبرئيل تا مكانى با وى همراه بود و از آن به بعد او را همراهى نمىكرد.
پيامبر(ص) فرمود: جبرئيل، در چنين حالى مرا تنها مىگذارى؟! جبرئيل گفت: تو برو. سوگند به خدا در جايى قدم گذاشتهاى كه هيچ بشرى قدم نگذاشته و بيش از تو بشرى به آنجا راه نيافته است.»(20) معمر بن راشد مىگويد: از امام صادق(ع) شنيدم كه فرمود: يك نفر يهودى خدمت رسول خدا(ص) رسيد و به دقت او را نگريست. پيامبر اكرم(ص) فرمود: اى يهودى! چه حاجتى دارى؟ يهودى گفت: آيا تو برترى يا موسى بن عمران، آن پيامبرى كه خدا با او تكلم كرد و تورات را بر او نازل كرد و به وسيله عصايش دريا را براى او شكافت و به وسيله ابر بر او سايه افكند؟
پيامبر(ص) فرمود: خوشآيند نيست كه بنده خودستايى كند ولكن در جوابت مىگويم كه حضرت آدم(ع) وقتى خواست از خطاى خود توبه كند، گفت: «اللهم انى اسالك بحق محمد و آل محمد لما غفرت لى: ،خدايا! به حق محمد و آل محمد از تو مىخواهم كه مرا عفو نمايى.» خداوند نيز توبهاش را پذيرفت. حضرت نوح(ع) وقتى از غرق شدن در دريا ترسيد گفت: «اللهم انى اسالك بحق محمد و آل محمد لما انجيتنى من الغرق: خدايا به حق محمد و آل محمد از تو در خواست مىكنم، مرا از غرق شدن نجات بدهى.» خداوند نيز او را نجات داد.
حضرت ابراهيم(ع) در داخل آتش گفت: «اللهم انى اسالك بحق محمد و آل محمد لما انجيتنى منها: خدايا! به حق محمد و آل محمد از تو مىخواهم كه مرا از آتش نجات دهى. خداوند نيز آتش را براى او سرد و گوارا كرد. حضرت موسى(ع) وقتى عصايش را به زمين انداخت و در خود احساس ترس كرد گفت: «اللهم انى اسالك بحق محمد و آل محمد لما امنتنى: خدايا! به حق محمد و آل محمد از تو در خواست مىكنم كه مرا ايمن كنى.» خداوند متعال به او فرمود:«لاتخف انك انت الاعلى: نترس. مسلما تو برترى.»(21)
سياستمدارى پيامبر(ص)
اى يهودى، اگر موسى(ع) امروز حضور داشت و مرا درك مىكرد و به من و نبوت من ايمان نمىآورد. ايمان و نبوتش هيچ نفعى به حال او نداشت. اى يهودى! از ذريه من شخصى ظهور خواهد كرد به نام مهدى(ع) كه زمان خروجش عيسى بن مريم براى يارى او فرود مىآيد و پشت سر او نماز مىخواند.(22)
«سياست» را به معناى نيرنگ و دروغ براى كسب قدرت و سلطه بر مردم تعريف مىكنند، اما «سياست» در لغت به معناى «اداره كردن امور مملكت و حكومت كردن است.» خداوند متعال پيامبر خاتم(ص) جانشينان بر حق او، ائمه معصومين را از بهترين سياستمداران شمرده است در زيارت جامعه، در وصف ائمه(ع) كه پرورش يافتگان مكتب نبوتند، آمده است: «وساسه العباد»
فضيل بن يسار مىگويد: از امام صادق(ع) شنيدم كه به بعضى از اصحاب قيس ماصر فرمود: خداوند عز و جل پيغمبرش را تربيت كرد و نيكو تربيت فرمود. چون تربيت او را تكميل كرد، فرمود: «انك لعلى خلق عظيم: تو بر اخلاق عظيمى استوارى.» سپس امر دين و امت را به او واگذار كرد تا سياست و اداره بندگانش را به عهده بگيرد، سپس فرمود: «ما اتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا: آنچه را رسول خدا براى شما آورد، بگيريد(و اجرا كنيد) و از آنچه نهى كرد، خوددارى كنيد.»(23) رسول خدا(ص) استوار، موفق و مويد به روحالقدس بود و نسبت به سياست و تدبير خلق هيچگونه لغزش و خطايى نداشت و به آداب خدا تربيت شده بود... (24) زهد و وارستگى حضرت محمد(ص) هرگز نسبت به دنيا و لذايذ زودگذر آن ميلى نشان نداد و به آن توجهى نكرد.
آن حضرت براى هدايت مردم و رساندن آنها به سعادت دنيا و آخرت وارد عرصه سياست شد. امام صادق(ع) مىفرمايد: «روزى رسول خدا(ص) در حالى كه محزون بود، از منزل خارج شد فرشتهاى بر او نازل شد، در حالىكه كليدگنجهاى زمين را به همراه داشت. فرشته گفت: اى محمد(ص)، اينكليدهاى گنجهاى زمين است. پروردگارت مىفرمايد: اين كليدها را بگير و در گنجهاى زمين را باز كن و آنچه مىخواهى از آن استفاده كن. بدون اينكه نزد من ذرهاى از آنها كم شود.
پيامبر(ص) فرمود: دنيا خانه كسى است كه خانه (واقعى) ندارد. كسانى دور آن جمع مىشوند كه عقل ندارند. فرشته گفت: به آن خدايى كه تو را به حق مبعوث كرد! وقتى در آسمان چهارم كليدها را تحويل مىگرفتم، همين سخن را از فرشته ديگرى شنيدم.» (25) ابن سنان مىگويد: امام صادق(ع) فرمود: «مردى نزد پيامبر(ص) آمد، در حالىكه آن حضرت روى حصيرى نشسته بود كه زبرى آن بر بدن آن حضرت اثر گذاشته بود و بر بالشى از ليف خرما تكيه كرده بودكه بر گونههاى گلگونهاش نفوذ كرده بود. آن مرد در حالىكه جاهاى اثر كرده را مسح مىكرد، گفت: كسرى و قيصر (پادشاهان ايران و روم) هرگز چنين راضى نمىشوند و بر حرير و ديبا مىخوابند و تو (كه سرور مخلوقات خدايى) بر اين حصير!
پيامبر(ص) فرمود: به خدا من از آنها برتر و گرامىتر هستم. من كجا و دنيا كجا! مثال زورگذر بودن دنيا، مثال شخصى است كه بر درختى سايهدار عبور مىكند، لحظههايى از سايه درخت استفاده مىكند و وقتى سايه تمام شد، از آنجا كوچ مىكند و درخت را رها مىكند.»(26) هيچ زمينهاى از زندگى پيامبر(ص) نيست، مگر اينكه امام صادق(ع) در آن زمينه سخنانى با ارزش دارد. بهعنوان حسن ختام، به ذكر خطبهاى از آن حضرت در توصيف پيامبر(ص) اكتفا مىكنيم.
رئيس مكتب در كلام رئيس مذهب
«بردبارى، وقار و مهربانى خدا سبب شد تا گناهان بزرگ و كارهاى زشت مردم مانع نشود كه دوستترين و شريفترين پيغمبرانش، يعنى محمد بن عبدالله(ص) را براى مردم برگزيند. محمد بن عبدالله(ص) در حريم عزّت تولد يافت. در خاندان شرافت اقامت گزيد، حسب و نسبش آلوده نشد، صفاتش را دانشمندان بيان كردند و حكميان در وصفش انديشه كردند، او پاكدامنى بىظير، هاشمى نسبى بىمانند و بىمانندى از اهل مكه بود. حيا صفت او بود و سخاوت طبيعتش، بر متانتها و اخلاق نبوت سرشته شده بود. اوصاف خويشتندارىهاى رسالت بر او مهر شده بود تا آنگاه كه مقدرات و قضا و قدر الهى عمر او را به پايان رسانيد و حكم حتمى پروردگار او را به سرانجامش منتهى كرد.
هر امتى، امت پس از خود را به آمدنش مژده داد. نسل به نسل از حضرت آدم تاپدر بزرگوارش، عبدالله، هر پدرى او را به پدر ديگر تحويل داد. اصل و نسبش به ناپاكى آميخته نشد و ولادت او با ازدواج نامشروع پليد نشد. ولادتش در بهترين طايفه، گرامىترين نواده (بنىهاشم)، شريفترين قبيله (فاطمه مخزوميه) و محفوظترين شكم باردار (آمنه دختر وهب) و امانتدارترين دامن بود. خدا او را برگزيد، پسنديد و انتخاب كرد سپس كليدهاى دانش و سرچشمههاى حكمت را به او داد. او را مبعوث كرد تا رحمت بر بندگان و بهار جهانيان باشد.
خداوند كتابى را بر او نازل كرد كه بيان و توضيح هر چيزى در آن است و آنرا به لغت عربى، بدون هيچ انحرافى قرار داد، به اميد اينكه مردم پرهيزكار شوند. آنرا براى مردم بيان كرد و معارف آنرا روشن كرد و با آن دينش را آشكار كرد و واجباتى را لازم شمرد و حدودى را براى مردم وضع و بيان كرد. آنهارا براى مردم آشكار و آنها را آگاه كرد. آن حضرت در آن امور، راهنمايى به سوى نجات و نشانههاى هدايت به سوى خدا است. رسول خدا(ص) رسالتش را تبليغ كرد، مأموريتش را آشكار كرد، بارهاى سنگين نبوت را كه به عهده گرفته بود، به منزل رسانيد و به خاطر پرورگارش صبر كرد و در راهش جهاد كرد.
با برنامهها و انگيزههايى كه براى مردم پىريزى كرد و منارههايى كه نشانههاى آنرا بر افراشت، براى امتش خيرخواهى كرد و آنها را به سوى نجات و رستگارى فرا خواند و به ياد خدا تشويق و به راه هدايت دلالت كرد تا مردم پس از او گمراه نشوند. آن حضرت نسبت به مردم دلسوز و مهربان بود.
پىنوشتها:
1- حجر، آيه9. «انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون»
2- قلم، آيه 4.
3- فتح، آيه29.
4- مصباحالشريعه، ترجمه زينالعابدين كاظمى، ص126 «خلقنىالله من صفوه نوره...»
5- جلاء العيون. ص 11.
6- همان، ص36.
7- بحارالانوار، ج16، ص101
8- مناقب، ج 1، ص 150.
9- سفينةالبحار، ج 1، ص433.
10- بحارالانوار، ج17، ص 30.
11- هند بن ابىهاله، فرزند حضرت خديجه(س) از شوهر قبلىاش بود كه در خانه پيامبر اسلام رشد و نمو كرد.
12- بحارالانوار، ج16، ص 147148.
13- كليات سعدى، فصل طيبات، ص532.
14- بقره، آيه 146.
15- فتح، آيه29.
16- بقره، آيه89.
17- تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 138 و ج 5، ص77.
18- انبياء آيه 107.
19- اصول كافى، ترجمه سيدجواد مصطفوى، ج 2، ص 325.
20- همان، ص 321.
21- طه، آيه 68.
22- بحار الانوار، ج16، ص366. به نقل از جامع الاخبار،ص 98.
23- حشر، آيه 7.
24-اصول كافى،ج 2 ص 5 و 6.
25-بحارالانوار،ج 16 ص 266.
26-بحارالانوار،ج 16 ص 282 و 283.
27-اصول كافى ج 2 332 و 333.
نويسنده: رضا نباتي
سه|ا|شنبه|ا|20|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 322]
-
گوناگون
پربازدیدترینها