واضح آرشیو وب فارسی:ايران: يادداشت مشاعره اتهامزني
احمدرضا نهضت
با نزديك شدن به انتخابات مجلس شوراي اسلامي تحليلهاي جريانات سياسي برآمده از قدرت و ثروت، هر روز بيشتر به موضوعات غيرواقعي و بيمحتوا نزديك ميشود.
نسبت دادن اتهامات بيمورد و بدون سند به مجموعه دولت و درست كردن يك رقيب وحشتناك و خطرناك بهترين استراتژي براي جريانات مدعي اصولگرايي و غير اصولگرايان است.
گويا اين مشاعره اتهام زني جريانات مخالف دولت پاياني ندارد، و هر يك از مخالفان، بيت الغزلي را با آخرين حرف اتهام نفر قبل آغاز ميكند تا نفر بعد هم اين مشاعره را ادامه دهد و به ظاهر شب شعر سياسي آقايان را پاياني نخواهد بود.
اين مخالف تراشي و دشمنسازي حداقل از دو جهت مذموم و نكوهيده است؛
1- ديدگاه اسلامي؛ اسلام دين رحمت و مطابق با فطرت اسلامي است كه هدايت همه انسانها را خواستار است و انحراف و فساد انسانها را براي جامعه و فرد مضر دانسته و راهبرد هدايت و آگاهسازي بشر را اجرا ميكند؛ اين راهبرد شدني نيست مگر آنكه انسان رحمتهاي حق تعالي را به قلب خود برساند و با چشم عنايت و تلطف به بندگان خدا نظر كند و خير و صلاح همه را طالب باشد. حتي آنجا كه نبردي شكل ميگيرد و عدهاي كشته ميشوند جهت خير و صلاح را مد نظر قرار ميدهد. اين حرف بنده صالح خداوند، امام خميني(ره) است كه ميفرمايد: «حتي كساني كه نور ايمان و سعادت ندارند و آنها را با جهاد و امثال آن به قتل ميرسانند - مثل يهود بني قريظه- براي خود آنها نيز اين قتل صلاح و اصلاح بود؛ و ميتوان گفت از رحمت كامله نبي ختمي قتل آنها است؛ زيرا كه با بودن آنها در اين عالم در هر روزي براي خود عذابهاي گوناگون تهيه ميكردند، كه تمام حيات اين جا به يك روز عذاب و سختيهاي آنجا مقابله نكند.» (رساله آداب الصلوئ -
امام خميني رحمئالله عليه) با همين نگاه رحماني اسلام توانست بدون جنگ و خونريزي مكه را فتح كند، مهر ايرانيان به اسلام را جلب كند و مسيحيان روم بدون دست بردن به سلاح، اسلام را بپذيرند.
2- ديدگاه عقلي؛ اين جمله مشهور است كه تكرار دروغ علامت سؤالي براي فرد ايجاد ميكند و پس از مدتي اين دروغ تبديل به حقيقت ميشود، هرچند كم و كيف اين ماجرا متفاوت است اما تاريخ شهادت ميدهد كه اين دروغها و اتهام زنيها جز با يك اتفاق بزرگ خنثي نشده است، چه اينكه تا فرق مولايمان علي عليه السلام شكافته نشد بسياري متوجه «سيماهم في وجوههم من اثر السجود» در اين بزرگ انسان كامل نشدند و تا كربلا
«و فديناه بذبح عظيم...» را به خود نديد كوفه عقل و دل خود را از غلاف جهل شيطاني بيرون نكشيد. زماني كه عقلهاي آدمي اتهامات را باور كند، اعتماد از جامعه رخت برخواهد بست و سبك زندگي آن جامعه تغيير خواهد كرد.
امروز جريانات وابسته به كانون قدرت و ثروت هر روز اتهام جديدي را به مجموعه دولت ميزنند و دروغهاي عجيبي را به هم ميبافند تا از اين رهگذر بلكه مردم را از يك خطر بزرگ! بترسانند و سبد آراي خود را با شيوههايي حرام پر كنند بدون آنكه از گذشته عبرت بگيرند.
اين روزها نيز يادآور حماسهاي است كه مردم در 9دي سال 88 آفريدند، حماسهاي كه پاسخ كوبنده مردم به همه فريبكاريها، دروغگوييها و اتهام زنيها به نظام و مسئولان آن را در سي امين صفحه انقلاب اسلامي ثبت كرد.
رهبر معظم انقلاب چندي پيش در ديدار با اعضاي ستاد بزرگداشت حماسه 9 دي با يادآوري وقايع تلخ فتنه 88، اين فتنه را ناشي از يك بيماري كه با اقدامات سياسي و امنيتي قابل دفع شدن نبود عنوان كردند و فرمودند: «دفع اين فتنه به يك حضور عظيم مردمي نياز داشت، كه چنين هم شد.»
بيانات مقام معظم رهبري نمايانگر برآمدن فتنه 88 از بيماري اي بود كه با حضور مردم دفع شد؛ اما اصل اين بيماري همچنان وجود دارد، مانند انساني كه زكام ميشود و پس از مدتي مراحل بهبود را طي كرده و سلامتي خود را به دست ميآورد اما اصل بيماري و ويروس سرماخوردگي از بين نرفته است و همچنان در بدن وي وجود دارد.
آنهايي كه نامه بدون سلام والسلام نگاشتند، آنهايي كه در همان ساعات اوليه شمارش آرا علامت پيروزي به حريف بازنده نشان دادند و به وي تبريك گفتند، آنهايي كه جبهه ساكتين را تشكيل دادند، همان كساني كه امكانات شهري را در اختيار فتنه گران قرار دادند و بسياري ديگر از اين قبيل افراد، هنوز هم هستند و همچنان بر عقيده قبل محكم ايستادهاند. در سال 88 فتنه گران رأي مردم را دروغ خواندند و منتخب آنها را برآمده از تقلب عنوان كردند و امروز خواص آنها دولت را به انواع و اقسام اتهامات آذين ميكنند.
9 دي منشأ بيماري را هدف گرفت و اين حق مردم است كه به عمق شعارهاي آنها در آن روز توجه شود و اين مهم مطالبه رهبر معظم انقلاب است.
در حال حاضر جرياناتي گره خورده با قدرت و ثروت تن به منشأ بيماري دادهاند و دوباره تسليم بيماري شدهاند و اين بيماري جز «نفاق» نام ديگري ندارد؛ كه از خطاي نابخشودني فتنه گران ميگويند ولي خود دستورالعملهاي خط دهنده اصلي آنها را اجرا ميكنند.
«گاهي يك بنيه، بنيه سالمي است و گاهي هم اين بنيه اختلال و بيماري و ناتندرستي دارد، انسان به طبيب مراجعه ميكند و طبيب به او دارويي را ارائه ميدهد و او آن دارو را مصرف ميكند، در مقابل كار طبيب و درمان او مقاومت نميكند، اين هم خوب خواهد شد. اما آن كسي كه اين بيماري را دارد اگر به طبيب مراجعه بكند و طبيب براي او چيزي تجويز بكند، وقتي او داروي شفابخش را مصرف نميكند و پرهيز لازم را انجام نميدهد، نتيجهاش عميقتر شدن مرض و لاعلاج شدن يا صعب العلاج شدن مرض است و مشكل كار منافق اينجاست كه به بيماري تن ميدهد و تسليم بيماري ميشود.»
(مقام معظم رهبري- تفسير سوره بقره)
پنجشنبه|ا|8|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]