واضح آرشیو وب فارسی:الف: سرمقاله جام جم؛ رسانه؛ آيينه براي تماشا
زندگي در دنياي خبرها كار سختي است، خبرها گاهي با اما و اگر گره ميخورند، گاهي وسواس هزار آيا را به جانت مياندازند و گاهي رنگ و بوي خون ميگيرند، غمگين ميشوند و غمگينت ميكنند.
بدون خبر هم نميشود زندگي كرد، اگر ميشد كه نه وسايلي براي اطلاعرساني (در دوران قديم)، شكل ميگرفت و نه رسانههاي سايبر (در دوران جديد.)
بدون خبر نميشود زندگي كرد، آن هم امروزه روز كه فاصله تو با اتفاقي كه آن سوي كره زمين رخ ميدهد، چند ثانيه بيشتر نيست، چند ثانيه، فقط چند ثانيه با هر اتفاقي فاصله داري، زندگي با خبرها كار سختي است، هركجاي هرم جامعه كه ايستاده باشي خبرها گاهي آزارت ميدهد، چه مدير باشي يا وكيل و وزير و چه شهروندي ساده كه عادت كرده خبرها را بخواند يا بشنود.
با اين حال بين دلخوري يك شهروند ساده از خبرها با دلخوري يك مدير يا رئيس تفاوتهاي زيادي وجود دارد. خبرها گاهي او (شهروند) را به سمت چرايي و چگونگي اتفاقات ميبرند، اينكه مثلا چرا يا چگونه سينمايي تعطيل شد، تيمي باخت، كسي رفت و بر صندلياش آدم ديگري نشست، اين چرايي و چگونگي ممكن است ذهن او را درگير كند،آزردهاش سازد از اين اتفاق كه ميشد جلوي آن را گرفت.
اما براي يك مدير يا رئيس ماجرا كاملا فرق ميكند، او گاهي تبعات تصميمش را ميبيند در آينه رسانهها، آزرده ميشود، برميآشوبد و بعد انگشت اتهامش به سوي خبرنگار دراز ميشود، گزارشگر يا... اصلا ديگر فرقي نميكند، او ناراحت است كه چرا اصلا چنين خبري پخش شده، غافل از اينكه حالا نه ميشود جلوي انتشار خبري را گرفت و نه ميشود از رسانهها خواست كه به خبري نپردازند، مگر آن كه پاي منافع و امنيت ملي در ميان باشد.
حالا ديوارها شيشهاي شدهاند، خصوصا براي آنهايي افكار عمومي دنبال شنيدن يا خواندن خبري از آنهاست. ديواري نيست كه آنها پشتش پناه بگيرند و از شر تصميمي كه گرفتهاند و كاري كه كرده اند بگريزند.
خاصيت زندگي در پشت شيشهها همين است، هزار پرده هم كه جلوي شيشه بكشي باز روشنايي و نوري از جايي بيرون ميزند. پس بايد طرحي نو درانداخت، رسانه را آينهاي ديد كه ميتواند در اصلاح امور كمكت كند. حتي به ياريات بيايد مثل آينه كه كثيفي لباس، جابهجايي دكمه و درست نبودن يقه و... را نشانت ميدهد تا اصلاحش كني. رسانه هم مثل آينه ميتواند زمينه اصلاح باشد، براي كساني كه نسبت به واكنش افكار عمومي حساس هستند و بايد هم باشند. اما انگار بايد زاويه نگاه را عوض كرد، قواعد زندگي در بين شيشهها را پذيرفت، روبهروي آينه ايستاد و نقصها را اصلاح كرد. شكستن آينه كه لطفي ندارد و كمكي به كسي نميكند. از قديم گفتهاند.
آيينه چون نقش تو بنمود راست
خودشكن آينه شكستن خطاست
چهارشنبه|ا|9|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 174]