واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: حوادث > داخلی - مرد جوانی که سر دسته یک باند آدم ربایی 5 میلیارد تومانی بود اندکی قبل از دستگیری توسط مأموران پلیس خود را حلق آویز کرد و به زندگی خود پایان داد. به گزارش فارس، ساعت 3 بامداد روز 17 اسفند امسال 4 مرد نقابدار با بالا رفتن از دیوار منزلی ویلایی در منطقه نیاوران، پس از ورود به داخل اتاق خواب، دست و پا و دهان زن و شوهر جوانی را بستند و پس از آن، غلامرضا 25 ساله را به داخل یک دستگاه خودروی ماکسیمای سفید رنگ انتقال دادند. این افراد غلامرضا را در کف خودرو گذاشتند در حالیکه همسر گروگان با دست و پا و دهانی بسته در داخل خانه رها شده بود به باغی در منطقه شهریار منتقل کردند. در زمان انتقال فرد ربوده شده به باغ، یکی از آدمربایان از طریق تلفن همراه فرد ربوده شده با خانواده وی تماس گرفت و ضمن مطلع کردن آنها از موضوع ربایش فرزندشان، موضوع پرداخت پول در قبال آزادی غلامرضا را مطرح و تأکید کرد که به هیچ عنوان نباید با پلیس تماس گرفته شود. پدر غلامرضا در اولین اقدام خود از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 موضوع ربایش فرزند خود را به پلیس اطلاع داد. بلافاصله موضوع از طریق مرکز فوریتهای پلیسی به کلانتری 123 نیاوران اعلام شد. پس از تأیید شدن موضوع آدمربایی، در همان ساعات اولیه بامداد روز آدمربایی، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در محل آدمربایی حاضر شدند و ضمن هماهنگی با پیرگزی، بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران، تحقیقات خود را جهت شناسایی و دستگیری آدمربایان و آزادی فرد ربوده شده آغاز کردند. در تحقیقات ابتدایی مشخص شد که غلامرضا فرزند یکی از تجار و از کارخانهداران موفقی است که در کارخانه پدرش به عنوان مدیر داخلی مشغول به کار است و پس از ازدواج، در خانهای جداگانه از ملک پدریاش زندگی میکند. آدمربایان در ادامه برای طرح مطالبه خود، با پدر فرد ربوده شده تماس گرفتند و درخواست پرداخت 5 میلیارد تومان پول نقد در قالب اسکناسهای 100 دلاری و 500 یورویی را مطرح کردند. کارآگاهان اداره یازدهم ضمن ارائه آموزشهای لازم به خانواده غلامرضا، تحقیقات فنی و پلیسی خود را جهت شناسایی و دستگیری آدمربایان آغاز کردند و نهایتاً در کمترین زمان، در روز سهشنبه 25 اسفند یکی از آدمربایان به نام رضا 31 ساله را در خیابان رشید تهرانپارس، همزمان با اذان مغرب، دستگیر کردند. با دستگیری اولین متهم، بلافاصله شناسایی محل اختفای فرد ربوده شده و شناسایی و دستگیری متهمان در دستور کار کارآگاهان اداره یازدهم قرار گرفت. با آغاز تحقیقات از متهم دستگیر شده، رضا ضمن اعتراف به همدستی با آدمربایان و معرفی آنها، اطلاعاتی را در اختیار کارآگاهان قرار داد که آنها را به مخفیگاه همدستان و محل نگهداری گروگان در منطقه جنوب شرق تهران رساند. با گذشت تنها 2 ساعت از زمان دستگیری اولین متهم، کارآگاهان موفق به شناسایی مخفیگاه دیگر متهمان شدند و ضمن ورود به داخل آپارتمانی در منطقه مشیریه تهران، گروگان را در حالیکه پس از انتقال از باغ در داخل اتاقی محبوس شده بود و در شرایط روحی نامساعدی قرار داشت، آزاد و 2 آدمربا به اسامی محسن 33 ساله و حسین 26 ساله را در حالیکه صورتهای خود را با نقاب مشکی پوشانده بودند، دستگیر و به اداره یازدهم پلیس آگاهی منتقل کردند. کارآگاهان اداره یازدهم، بلافاصله تحقیقات خود را از هر 3 متهم دستگیر شده آغاز و هر کدام از آنها ضمن اعتراف صریح به داشتن نقش و مشارکت در این آدمربایی عنوان کردند که پیشنهاد دهنده اصلی آدمربایی، شخص دیگری به نام ابراهیم است که پدرزنش در نزدیکی خانه متعلق به پدر غلامرضا زندگی میکند و وی به واسطه رفت و آمدی که به خانه پدر زن خود داشته، به مرور زمان از وضعیت مالی گروگان و خانوادهاش اطلاع پیدا کرده است. محسن در حالیکه هنوز باور نداشت در این مدت کوتاه توسط پلیس دستگیر شده، در اعترافات اولیه خود ضمن معرفی ابراهیم به عنوان یکی از دوستان حسین، به کارآگاهان گفت: من و حسین در باشگاه ورزشی با یکدیگر دوست شده بودیم. وی ادامه داد: پس از مدتی از طریق حسین با ابراهیم آشنا شدم که به واسطه دوستی من با حسین، ارتباط من و ابراهیم نیز افزایش پیدا کرد. در طول مدت آشنایی با ابراهیم، او دائماً از خانوادهای صحبت میکرد که پدر آنها یکی از تجار مطرح کشور است و از لحاظ وضعیت اقتصادی و مالی در وضعیت بسیار خوبی قرار دارند تا اینکه نهایتاً ابراهیم پیشنهاد داد در صورت ربوده شدن یکی از اعضای خانواده این فرد میتوانیم پول بسیار زیادی را مطالبه کنیم. متهم در ادامه اعترافات خود به کارآگاهان گفت: در ابتدا من مخالف آدمربایی بودم و عنوان کردم که این کار بسیار خطرناک است و پلیس همه ما را دستگیر خواهد کرد اما حسین به من گفت شخص سابقهداری به نام محمد را میشناسد که بارها به اتهام ارتکاب جرایم مختلف از جمله آدمربایی دستگیر و در حال حاضر نیز با سپردن قرار وثیقه آزاد شده و او میتواند ما را در این کار کمک کند. متهم در قسمت دیگری از اعترافاتش به کارآگاهان گفت: پس از ملاقات با محمد و در میان گذاشتن موضوع آدمربایی با وی، او نیز موافقت کرد تا در آدمربایی حضور داشته باشد و در واقع نقشه آدمربایی توسط او طراحی شد و در شب آدمربایی من به همراه حسین، محمد و ابراهیم به محل حادثه رفتیم و پس از بستن دست و پا و دهانش او را به داخل خودروی ماکسیمای متعلق به پدر حسین انداختیم و به همراه خودمان به باغی در شهریار منتقل کردیم. متهم در خصوص میزان پول در نظر گرفته شده برای وی و دیگر اعضای گروه به کارآگاهان گفت: قرار بود که به هر کدام از اعضای گروه، یک میلیارد تومان پول برسد و محمد نیز به ما اطمینان داده بود که اگر کارها را همان طور که او به ما میگوید انجام بدهیم، به هیچ عنوان دستگیر نخواهیم شد و ما هم اطمینان پیدا کرده بودیم که پس از مدتی همگی پولدار خواهیم شد و اصلاً تصور نمیکردیم که توسط پلیس دستگیر شویم. متهم دیگر پرونده به نام رضا 31 ساله هم در اعترافات خود در خصوص نقش خود در این آدمربایی به کارآگاهان گفت: یک روز محمد با من تماس گرفت و به من گفت که حاضر است به ازای انجام کاری پول بسیار خوبی را به من پرداخت کند. وی ادامه داد: پس از آن در ملاقاتی که با هم داشتیم، محمد به من گفت که به همراه تعدادی از دوستانش، جوانی را که به گفته او پدرش بسیار پولدار است ربودهاند و حاضر است تا به ازای همکاری با او و دیگر دوستانش، پول خوبی را به من بدهد و من هم که گویا پس از شنیدن مبلغ پول، چشم و گوشم بسته شده بود حاضر شدم تا با آنها همکاری کرده و مسئول تماس با خانواده فرد ربوده شده شدم و این در حالی بود که تا قبل از آن هیچکدام از اعضای گروه را نمیشناختم. تحقیقات برای دستگیری ابراهیم آغاز شد تا اینکه مشخص شد این فرد در یک اقدام جنون آمیز خود را حلق آویز کرده و به زندگی خود پایان داده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 223]