واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > بازار مالی - لطفعلی بخشی متأسفانه وضعیت بورس تهران، با آنچه برخی از مسئولان درباره حجم سرمایهگذاری خارجی صحبت میکند تناقض دارد. در کل میزان سرمایهگذاری خارجی در ایران طبق آمار و ارقامی که داده میشود به نسبت جهان در مرتبه آخر قرار دارد. بهطور مثال میتوان گفت؛ شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری در ایران نیاز به گشایش LC (گشایش اعتبار) در بانکها دارند که متأسفانه این گشایشات از طریق بانکهای ایرانی معمولاً با مشکلاتی همراه است و تنها این سیستم از طریق چند بانک محدود صورت میگیرد. از طرف دیگر، برخی معتقدند شاید در این راستا ضعف در قانون تجارت باشد اما به نظر من، در روح قانون هیچ گونه نقصی دیده نمیشود و در هر کشوری به تبع آن هم در ایران، از قانون تا اجرای آن راه طولانی وجود دارد. طبق آنچه اشاره شد؛ قانون تجارت به دور از هرگونه مشکلی است، اما مشکلاتی که ما با آن دستوپنجه نرم میکنیم در اجرای آن است و اینکه از نظر محیط کسب و کار با مشکل مواجه هستیم لذا این فرآیند ما را به سطوح پایینتری در جدول جهانی سوق میدهد. اولین گامی که برای ارتقای جایگاه خود میتوان برداشت اصلاح نظام سیستم بانکی است، همان طور که مطلع هستید برای انجام معاملات در بورس تهران، برای حضور سرمایهگذاران خارجی نیاز است تا آنان بتوانند به گشایش اعتبار بپردازند. از طرف دیگر، با نگاهی به وضعیت کنونی و با در نظر گرفتن چشمانداز بیست ساله کشور به نظر نمیآید که وجود تحریمها کاهش پیدا کند چنانچه که میبینیم هر روز بر شدت و افزایش کشورهای حمایتکننده از تحریم و شدت آن علیه ایران افزوده میشود. با چنین فضایی قطعاً غیرمنطقی به نظر نمیرسد اگر سرمایهگذاران خارجی اقدام به سرمایهگذاری نکنند. همان طور که میبینیم در این راستا بسیاری از شرکتهای خصوصی نیز کنار گرفتهاند چراکه بستر مناسبی برای فعالیتهای خود نمیبینند. از طرفی هم بنا به گفته آقای صالحآبادی سرمایهگذاری خارجیها در بورس تهران 8 میلیارد تومان بوده است که البته این رقم برای سرمایهگذاری بسیار اندک است و به نظر نمیرسد که اصلاً پرداختن به آن کار درستی باشد. با نگاهی به معاملات و خرید و فروشهای بورس لندن و نیویورک و حتی ترکیه میتوان دریافت که این میزان قابل مقایسه با حجم معاملات بورسهای جهانی باشد. البته به نوعی برای جلب سرمایهگذاری و تشویق سرمایهداران ذکر چنین آماری شاید مفید واقع شود. اما متأسفانه تا زمانی که حضور شرکتهای خصوصی در بورس قطعیت پیدا نکند نمیتوان امیدی نیز به حضور سرمایهگذاران خارجی داشت و لذا همچنان باید شاهد حضور دولتیها باشیم که بیشترین حجم خرید از هر سهامی را به خود اختصاص میدهند. از نگاه دیگر؛ شرکتهای دولتی حضور مییابند تا ثباتی بر قیمتها و بازار ایجاد کنند و به نوعی بر گرمای این بازار سرد بیفزایند. یک واقعیت اساسی که در ایران و در هر کشور دیگر در حال توسعه پیش روی ماست این است که جذب سرمایه امروزه بدون حضور در جریان گسترده و پویایی جهانی شدن اقتصاد با هر عقیدهای که نسبت به آن داشته باشیم، ممکن نیست. این حضور اقتصادی یک پیش شرط اساسی دارد که آن هم حضور سیاسی است. بسیار گفتهاند و شنیدهایم که برای چنین حضوری باید بر اتحادیههای منطقهای کوچک و بزرگ یا حتی اتحادیههای ایدئولوژیک تکیه زد. در گذشته نیز چنین اتحادیههایی که مهمترینشان اتحادیه کشورهای غیرمتعهد بوده وجود داشتهاند. اما واقعیت آن است که الزامات حضور چه بخواهیم و چه نخواهیم بسیار بیشتر از حضور فیزیکی و شرکت در مجامع بینالمللی است. در این چند ساله اخیر کشورهای حوزه خلیج فارس با هوشمندی بسیار توانستند با کوچکترین نابسامانی که در وضع کشور به وجود آمد به جذب سرمایههای سرگردان بپردازند و از این طریق روزبهروز بر میزان سرمایهگذاریهای خود بیفزایند. بنابراین شکی وجود ندارد که موقعیت آرام و با ثبات سیاسی شرطی لازم برای جذب سرمایههای مستقیم خارجی به شمار رود، در این هم نباید شک کرد که چنین موقعیتی شرط کافی نیست، این شرط مهمترین دلیلی است که در طول دو دهه اخیر نظامهای دموکراتیک را تقریباً در سراسر جهان مستقر کرده و سایر نظامها را از میدان به در برده است. 300 سال پیش برای دیدن یک کشور دموکراتیک روی نقشه جهان در خارج از اروپا و آمریکا باید مدتها جستوجو میکردیم در حالی که امروزه دقیقاً به موقعیتی معکوس رسیدهایم. عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]