محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855175453
مصاحبه با گوردن تالوكدموكراسي، بوروكراسي و رانتجويي
واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: مصاحبه با گوردن تالوكدموكراسي، بوروكراسي و رانتجويي
گوردن تالوك (Gordon Tullock)، استاد حقوق و اقتصاد در دانشگاه George Mason است. وي مدرك دكتراي حقوق خود را در سال 1947 از دانشگاه شيكاگو دريافت كرد.
او بعد از تدريس در دانشگاههاي كاروليناي جنوبي، تگزاس ويرجينيا و آريزونا، به كار در زمينه حقوق و دولت پرداخت. تالوك در 1966، مجله انتخاب عمومي (Public Choice Journal) را راهاندازي كرد كه عاملي معتبر براي تحقيقات ساختارشكنانه در رابطه با تصميمات غيربازاري بود. وي در 1968 به همراه اقتصاددان برنده جايزه نوبل، جيمز بوكانان (James Buchanan)، مركز مطالعات انتخاب عمومي را در دانشگاه صنعتي ويرجينيا تاسيس نمود. بهترين آثار تالوك كه نويسنده 23 كتاب و صدها مقاله است، عبارتند از «تحليل رياضي توافق»
(The Calculus of Consent )، «منطق حقوق» (The Logic of the Law )،«بنيانهاي سياسي بوروكراسي» (The Politics of Bureaucracy)، «معماي اجتماعي» (The Social Dilemma) و «درباره رايدهي» (On Voting). مقاله وي با عنوان «هزينه رفاه تعرفهها، امتيازات انحصاري و سرقت» كه در 1967 به نگارش درآمد، يكي از مقالات كلاسيكي است كه در بحث «رانتجويي» بسيار مورد اشاره قرار ميگيرد. تالوك در 1998، به يكي از اعضاي ممتاز انجمن اقتصادي آمريكا تبديل شد. مصاحبه زير از سوي (Frontier Center) با وي انجام شده است.
FC: شما به عنوان يكي از پايهگذاران اقتصاد انتخاب عمومي شناخته ميشويد. اين مكتب چيست؟
تالوك: اقتصاد انتخاب عمومي به زبان ساده، اقتصادي است كه در مورد مسائل سياسي كاربرد دارد. در اين مكتب فرض ميشود كه سياستمداران و كارمندان دولت، دقيقا همانند تاجران عمل ميكنند. اينها تلاش ميكنند كه رفاه خود را افزايش داده و كالايي را براي ديگر افراد به عنوان يك كالاي جانبي توليد كنند. هنري فورد، خط توليد را به اين دليل ايجاد نكرد كه آن را دوست داشت، بلكه اين كار را به آن دليل انجام داد كه ميخواست پول زيادي به دست آورد كه البته اين امر بدي نيست. سياست مدارها، از اين جهت سياستهايي را اعمال ميكنند كه ميتوانند آنها را در انتخابات بعدي پيروز كنند.
FC: چرا بوروكراسي دولتي خوب عمل نميكند؟
تالوك: يكي از دلايل اين امر، آن است كه اين دستگاهها آن قدر بزرگاند كه ارتباط داخلي در آنها به خوبي صورت نميگيرد. بهترين ديوانسالاري كه تا به حال وجود داشته و براي مدت طولاني توسط امپراتوري چين به كار گرفته ميشده است، نسبتا كوچك بوده است. حدود 300ميليون نفر با 5000 منصب اجرايي وجود داشتند كه با امتحانهاي به شدت سخت انتخاب شده بودند. لذا مشخص است كه افراد تيزهوشي بودند. اما با اين وجود بايد گفت كه اينان اگر چه باهوش و زرنگ بودند، اما افراد فاسدي بودند. اگر تاريخ چين را مطالعه كنيد، از گزارشهاي روزنامههاي پكني در مييابيد كه كمونيستها همگي فاسد بودهاند.
FC: رانتجويي چيست؟
تالوك: رانتجويي، تلاش براي بيرون رفتن از مخمصه خاصي است كه اقتصاد سنتي به آن دچار شده بود. در اقتصاد سنتي فرض ميشود، براي آنكه بتوان به انحصار يا حق ويژه انحصاري يا چيزي شبيه آن دست يافت، بايد تلاش كرد. معمولا چنين امتيازي به راحتي حاصل نميشود. بنابراين، انحصار هر چه كه باشد، بايد هزينه تلاش براي كسب آن را به عنوان بخشي از هزينه اجتماعي آن به حساب آورد. مثلا فرض كنيد توليدكنندهاي بتواند براي كالايي كه توليد ميكند، تعرفه دريافت كند. در ديدگاه سنتي اين اعتقاد وجود داشت كه اين كالا با قيمت بالا به فروش ميرسد، اما توليدكننده از سود زيادي برخوردار خواهد بود. بحث رانتجويي حاكي از آن است كه در واقع چنين شرايطي بدون علت به وجود نميآيد و بايد براي رسيدن به آن تلاش كرد. به طور كلي، اگر فعاليتي كه اين توليدكننده انجام ميدهد سودمند باشد، بنگاههاي ديگري نيز به آن وارد خواهند شد. لذا ضرر اجتماعي آن نسبت به آنچه كه در تئوري قبلي انتظار ميرفت، بسيار بيشتر است. در حقيقت با بررسي اتفاقات گذشته، باور تئوري قبلي، تقريبا براي من غيرممكن ميشود. اما به ياد دارم كه زماني اين تئوري را براي دانشجويان سطوح پايه تدريس ميكردم!
FC: بياييد برخي از مسائل عمومي در كانادا را با نظريه انتخاب عمومي بسنجيم. ابتدا موضوع ادغام شهرداريها را بررسي ميكنيم. پيشبيني اقتصاد انتخاب عمومي از ادغام 12 شهر با يكديگر چيست؟
تالوك: پيشبيني من اين است كه هزينه كل به ازاي هر واحد توليد افزايش خواهد يافت.
FC: چرا؟
تالوك: رقابت، در دولت نيز موثر است. در آمريكا، شهرهاي با اندازه متوسط، با چند شهر كوچك و خلوت احاطه ميشوند و فكر ميكنم در كانادا نيز اينگونه باشد. اين شهرهاي كوچك ساخته شدهاند و افراد را به رفتن به آنجا ترغيب ميكنند تا بتوانند به عنوان يك واحد كوچك، نسبت به واحدهاي بزرگ ارزانتر باشند. يكي از اساتيد دانشگاه اينديانا، به بررسي مواردي از قبيل كارايي تطبيقي پليس پرداخت و به اين نتيجه رسيد كه خدمات پليس در حومه يك كلان شهر نسبت به مركز آن بهتر است.
FC: مساله اين است كه تداخل و دوبارهكاري از ميان ميرود و لذا باعث سودآوري ميشود. برخي بر اين عقيدهاند كه ميتوان انحصار را كاراتر كرد. آيا اين يك تناقض نيست؟
تالوك: معمولا هدف از ايجاد انحصار، كاراتر كردن آن نيست، بلكه به دست آوردن سود بيشتر است. بسياري از كارمندان رسمي دولت به اين نتيجه ميرسند كه حقوقهاي خوبي دريافت ميكنند و نيازي نيست به سختي كار كنند و ... به نظر من، اگر تحقيقات تجربي به عمل آيد، بدون شك همين نتيجه حاصل خواهد شد.من در 25 سال گذشته، همانند امروز، ساكن يكي از اين شهركهاي كوچك خصوصي بودهام. اگر كسي در اينجا يك قواره زمين بخرد، در هياتمديره از يك حق راي برخوردار خواهد بود.
FC: لابد اين باعث خواهد شد كه كارايي خدمات بيشتر شود؟
تالوك: من اين طور فكر ميكنم. تا آنجا كه من ميبينم اين تاثير وجود دارد. چند شهر ديگر نيز در همين اطراف وجود دارند و بسيار رقابتي هستند، لذا فكر ميكنم اين مطلب صحيح باشد.
FC: در كانادا، سياستمدارها مايلند سيستم بهداشتي دولتي كه يك انحصار عمومي است را برقرار سازند. دليلي كه آنها ارائه ميكنند اين است كه به جاي آن كه اين سيستم را به چند بخش تقسيم كنيم و به اين طريق، در آن رقابت به وجود آيد و اصلاح ساختاري صورت گيرد، بايد مالياتها را افزايش دهيم و منابع بيشتري براي آن فراهم سازيم. آنها به اصلاح ساختاري توجهي نميكنند و عقيده دارند كه بايد پول بيشتري را وارد سيستم كنيم و احتمالا هيچ وقت با مشكلي مواجه نخواهيم شد. چرا هميشه بايد پاسخي مثل آنچه سياستمداران ميگويند را بشنويم؟
تالوك: كاملا درست ميگوييد. اين اتفاقي است كه معمولا رخ ميدهد. آنها به پيشرفت علاقهمندند. سياستمدارها، احمق نيستند و نميخواهند كه عمدا مردم را منتظر بگذارند، اما مايلند از راهحلي استفاده كنند كه قدرتشان را افزايش دهد.
FC: آيا اين اتفاق سادهاي است؟
تالوك: نه كاملا. استادان دانشگاهي زيادي هستند كه شديدا اعتقاد دارند كه كارايي فعاليتهاي بزرگ نسبت به فعاليتها و عملكردهاي با حجم كم، بيشتر است.
FC: منظورتان اين است كه اين گونه نيست؟
تالوك: براي هر نوع فعاليت و عملكردي، يك اندازه بهينه وجود دارد. اما به طور كلي اگر بنگاههاي دولتي را بررسي كنيم، ميبينيم كه اندازه آنها براي انجام هر گونه فعاليتي بيش از حد بزرگ است. شايد تنها بتوان ارتش را مستثنا كرد. قاعده صرفه به مقياس براي ارتش بسيار مشهود است. واقعا نميتوان گفت كه ارتش، بيش از اندازه بزرگ است.
FC: بهترين روش براي پرداختن به علايق شديدي كه نسبت به خدمات عمومي در مخالفت با رقابت وجود دارند و هميشه از اختصاص بودجه بيشتر به اين امور دفاع ميكنند، چيست؟
تالوك: بايد به آنها «نه» گفت.
FC: اما سياستمداران به آنها «نه» نميگويند.
تالوك: ميدانم.
FC: درباره خصوصيسازي چطور؟
تالوك: سياستمدارها به اين هم «نه» ميگويند. اين، به نوع فعاليت بستگي دارد. اگر بخواهيم نمونه واضحي را ذكر كنيم، بايد به ارتش اشاره كنيم كه خصوصيسازي در آن، به طور كلي ايده خوبي نيست، اما نمونههاي بسياري وجود دارند كه خصوصيسازي در مورد آنها جواب ميدهد. مطالعات تطبيقي زيادي در اين رابطه انجام شده است. يكي از اين موارد، حمل زبالهها است. در برخي مناطق ايالاتمتحده و فكر ميكنم در كانادا، اين كار را به شركتهاي خصوصي واگذار كردهاند و در برخي مناطق خود دولت اين كار را انجام ميدهد. هزينه انجام اين كار براي شركتهاي خصوصي، تقريبا برابر با نصف هزينهاي است كه شركتهاي دولتي متحمل ميشوند. مثالهاي زياد ديگري را ميتوان نام برد. يك نمونه ديگر، در آريزونا است كه آتشنشاني را خصوصي كردهاند. آتشنشانيهاي خصوصي، كارايي بسيار زيادي دارند.
FC: ميخواهيد بگوييد كه اين مساله، لزوما به رهبران سياسي باز ميگردد؟
تالوك: بله.
FC: در كانادا، چه در استانهايي كه اين سياست خصوصيسازي انجام ميشود و چه در آنهايي كه اين سياست اعمال نميشود، يك سيستم تعديل وجود دارد كه طبق آن، از استانهاي ثروتمند ماليات گرفته ميشود و در قالب سوبسيد به استانهاي فقير داده ميشود. فكر ميكنيد طبق اين سيستم چه اتفاقي خواهد افتاد؟
تالوك: به مرور زمان، اين انتقال افزايش خواهد يافت.
FC: آيا اين سوبسيد باعث افزايش خدمات خواهد شد يا هزينهها را بالا خواهد برد؟
تالوك: پيشبيني من اين است كه هر دوي اينها رخ خواهد داد. اما ميزان آنها را نميتوانم پيشبيني كنم. احتمال اين كه هزينهها افزايش يابند، از احتمال بهبود خدمات بيشتر است.
FC: اين انتقالها، مثلا سبب افزايش هزينههاي مربوط به بهداشت ميشوند كه در مورد آن، انحصار وجود دارد. همچنين باعث افزايش دستمزدها ميشوند و.... و اين استانهاي ثروتمند هستند كه سوبسيد اين هزينههاي بالاتر و گرانتر شدن بخش عمومي در استانهاي فقير را ميپردازند.
تالوك: بيشتر دولتها، سرمايههايي را به مردم انتقال ميدهند. اين كار ميتواند براي استانهاي فقير صورت گيرد، اما معمولا بسيار غير كارا است و به طور معمول، انتقال بسيار بزرگي صورت نميگيرد. البته اين كاركرد معمول دولت است.
FC: به ياد دارم كه شما در يكي از كتابهايتان از اين نكته دفاع كردهايد كه اين انتقالها در اصل، نصيب طبقه متوسط ميشود. عموم مردم فكر ميكنند كه اين انتقالها نصيب فقرا ميشود، اما تحقيقات شما نشان داده است كه درواقع اينگونه نيست.
تالوك: اين يك طرح نظري بود، البته مطالعات تجربي نيز همين نكته را نشان دادند، اما در اينجا بايد خاطر نشان سازم كه افراد فقير در جاهايي مثل هند زندگي ميكنند، نه در كشوري مثل كانادا. اگر واقعا ميخواهيد به افراد فقير كمك كنيد، بهتر است ماليات سنگيني را بر كل كانادا اعمال كنيد و پول آن را براي هند بفرستيد.
اين امر ناشي از اين واقعيت است كه در هر سيستم رايگيري، تمايل به چرخش به سمت متوسط وجود دارد. بررسيهاي نظري، سالها پيش، اين موضوع را تاييد كردهاند. تا زماني كه به راي اكثريت عمل شود، اين امر قابل تغيير نيست و اين شيوه ادامه خواهد يافت.
FC: نظرتان درباره نمايندگي تناسبي (proportional representation)، در مقابل سيستمي كه در كانادا اعمال ميشود چيست؟ كدام يك بهتر است؟
تالوك: حس اخلاقي شديدي نسبت به نمايندگي تناسبي دارم، اما اين روش چند اشكال دارد. آنچه واقعا دوست دارم، يك سيستم قانونگذاري دوگانه است كه هر يك، به يكي از طرق فوق انتخاب شده باشد. يك مجلس سنا وجود داشته باشد كه از طريق نمايندگي تناسبي انتخاب شده باشد و مجمعي نيز داشته باشيم كه همانند كانادا انتخاب شود، اما اين حالت، تا حدي غيرواقعي است. من به طور كلي مخالف اين هستم كه تنها راي اكثريت مدنظر قرار گيرد. به نظر من، همانطور كه براي اصلاح قانون اساسي هم مورد نياز است، بايد راي دوسوم افراد را داشته باشيم. اگر دو هيات قانونگذاري داشته باشيم كه به روشهاي مختلفي انتخاب شده باشند، يعني در واقع همان كاري كه هم ما و هم شما انجام ميدهيم، تعداد شهرونداني كه قبل از تصويب يك پروژه از آن حمايت ميكنند، افزايش مييابد.
FC: بهترين اندازه براي دولت چقدر است؟
تالوك: نميدانم. از دولتهايي كه هم اكنون وجود دارند، بسيار كوچكتر است.
FC: آيا درصد خاصي در ذهن داريد؟
تالوك: خير. مسالهاي كه مطرح است اين است كه مثلا آيا از افراد در جواني پول بگيريم و در زمان پيري به آنها پس بدهيم يا خير. اين امر در همه مدلهاي دولت، بزرگترين هزينه منفرد است. اين امر، به ويژه وقتي كه كامپيوترها وجود دارند، هزينه چنداني براي ادارات دولتي ندارد. از طرف ديگر، نميتوان گفت كه فوايد اين كار زياد است، اين همان مساله دوسوم در دولت است.
FC: دولت در كانادا، فدرال است. چه كارهايي به بهترين شكل توسط دولت فدرال، دولت ايالتي و دولت محلي صورت ميگيرد؟
تالوك: دولت فدرال، براي اداره ارتش، بهترين نوع دولت است. در فعاليتهاي نظامي، صرفه به مقياس بسيار زيادي وجود دارد. ميتوان قواي ذخيرهاي در سطح محلي داشت، اين كار را هم ما و هم شما انجام ميدهيم، اما اين كار مشخصا فدرال است. از لحاظ تجربي، بايد از زمينه وسيعي براي تعمق و تفكر در اين رابطه برخودار باشيم. يك مورد دقيق و مشخص براي دولت مركزي وجود دارد. تقريبا همه كارهاي ديگر را ميتوان از طريق محلي به خوبي انجام داد. در بسياري از موارد، كارها را ميتوان در سطح شهرها به انجام رساند. اين امر به سطح فعاليت فردي بستگي دارد. در كل، بايد سطوح پايينتر را هرچه بيشتر گسترش داد، اما هر مورد را بايد به طور جداگانه بررسي كرد.
FC: چرا بايد قدرت سياسي را تا حد ممكن، به سطح شهروندان نزديك كرد؟
تالوك: چون شهروندان ميتوانند «با حضور خود» راي دهند و از يك سطح قدرت سياسي به سطحي ديگر جابهجا شوند، ولي با رايگيري چنين امكاني وجود ندارد.
FC: اين دليلي است براي آنكه قدرت چندگانهاي داشته باشيم و دليلي در مخالفت با ادغام و افزايش مقياس قدرت است.
تالوك: همانطور كه تا به حال معلوم شده است، اين قلمرو قدرت در سطوح پايين تر كارايي بيشتري دارد، اما لزوما هميشه اينگونه نيست و براي همه انواع فعاليتها، صحيح نميباشد.
FC: چرا خواروبارفروشيها را مثل دولت، در قالب يك عرضهكننده منفرد بزرگ سازماندهي نميكنيم تا تداخل و دوبارهكاري از ميان برود؟
تالوك: چون بسياري از مردم دوست دارند غذا بخورند. اگر اين اتفاق بيفتد، كسي از گرسنگي تلف نخواهد شد، اما انتخاب ضعيفتري از غذاهاي بيكيفيتتر با هزينه بالاتر، پيش روي ماست.
FC: آيا اين برخلاف چيزي نيست كه درمورد سيستم بهداشت كانادا مشاهده ميكنيم كه در آن انحصارگرهاي بزرگي وجود دارند؟ آيا بهتر نيست به افراد سرمايه دهيم و از آنها بخواهيم تسهيلات رقابتي را به كار گيرند؟
تالوك: در كانادا، به انحصارگرها، چه خصوصي و چه دولتي، نيازي نيست. شما خوششانس هستيد، چون كشورتان زياد بزرگ نيست. لذا انحصارگرهاي بزرگ «فقط در كانادا» هستند. از سوي ديگر، مورد بزرگ ديگري نيز ميتواند وجود داشته باشد كه در ايالاتمتحده، يك انحصار اساسي است و فقط بخشي از آن در كانادا ظاهر ميشود. وقتي انحصار به وجود ميآيد، بايد هر مورد را جداگانه بررسي كرد و به اين مساله پرداخت كه آيا در آن انحصار ايجاد شده است يا نه و آيا كارايي دارد يا خير. در دهه 1920، هنري فورد بيش از 60درصد كل اتومبيلهاي دنيا را توليد ميكرد. دليل آن، اين بود كه ميتوانست اتومبيلها را ارزانتر از هركس ديگري توليد كند. اين نوع انحصار را نبايد متوقف كرد. از طرف ديگر، اگر هنري فورد و همه توليدكنندههاي ديگر با هم سازش كرده بودند و قيمت را دو برابر كرده بودند، اين نوع انحصار بايد متوقف ميشد.
FC: اگر بخواهيد يك اصل تعيينكننده براي مناسب بودن سياستهاي عمومي بيان كنيد، آن اصل چه خواهد بود؟
تالوك: من فكر ميكنم اين اصل، بررسي دقيق جوانب كارها است. اگر كسي به شما بگويد كه يك شهروند عادي تلاش ميكند كاري كند تا وضعيت شما بهتر شود، اصلا به او اعتماد نكنيد.
منبع:www.fcpp.org
چهارشنبه|ا|9|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 222]
-
گوناگون
پربازدیدترینها