محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855732680
سينما، انقلاب، سيسالگي/3شمقدري: سينماي ايران هدفگذاري مناسبي ندارد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: سينما، انقلاب، سيسالگي/3شمقدري: سينماي ايران هدفگذاري مناسبي ندارد
خبرگزاري فارس: «جواد شمقدري» گفت: «جواد شمقدري» گفت: امروز در سينماي ايران نقطه هدف طراحي نشده است كه ما مي خواهيم به چه سمتي برويم، و فيلمساز ما چه مقصودي براي ساخت فيلمش دارد.
به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، به مناسبت نزديك شدن به ايام دهه فجر و تقارن با سيسالگي پيروزي انقلاب اسلامي ايران «جواد شمقدري»- مشاور هنري رئيس جمهور- در مورد وجوه مختلف «سيسال سينماي پس از انقلاب» به اظهارنظر پرداخت. روز گذشته قسمت اول گفتوگوي دو ساعته فارس با «جواد شمقدري» را خوانديد و ميتوانيد قسمت دوم و پاياني اين گفتوگو را در زير دنبال كنيد.
* شما در صحبتهايتان به نوعي تقابل با انديشههاي ناب امام(ره) اشاره كرديد، به طور مشخص آيا به اعتقاد شما اين تقابل، برنامهريزي شده بود؟
- صد در صد همين طور است. شما ببينيد در يك مقطعي از سال 78 هيچ فيلم دفاع مقدسي ساخته نميشود و ما ديگر فيلم دفاع مقدس نداريم، البته هر سال تقريبا يكي دو فيلم هست اما اين فيلمها از سوي صداوسيما، بنياد شهيد و يا حوزه هنري حمايت ميشوند. يعني در معاونت سينمايي و وزارت ارشاد حمايتي از فيلم دفاع مقدس نميشود، اما به يكباره سرمايهگذاري ميشود براي نوعي از فيلمهاي دفاع مقدس با حمايت فارابي و وزارت ارشاد كه اين فيلمها جنگ را سياه نمايي ميكنند و به اشكال مختلف. حتي به دو سه فيلم ميتوان ورود كرد كه به وضوح دارند سياهنمايي ميكنند. ممكن است از ديد آن فيلمساز دارد كار خودش را ميكند و من در اين گفت وگو اصلا تعريفم به خود فيلمسازان نيست، چون فيلمساز واقعا ممكن است نداند دارد چه كارميكند، تشويقش ميكنند و فيلمنامه را بالا و پائين ميكنند و ميگويند اين خيلي خوب است و بالاخره اين فيلمنامهها مصوب ميشود و حمايتها بر اساس اين تصويب فيلمنامه شكل ميگيرد و بر اساس آن انديشه و پيشنهادهايي كه در طول كار به فيلمساز داده ميشود در واقع تنظيم ميشود. لذا من نميخواهم فيلمسازان را متهم كنم، يعني هدف من اصلا خود فيلمسازان نيستند چرا كه فيلمساز خودش ميداند و خداي خودش و ميتواند بيايد در يك محضري مورد قضاوت قرار گيرد كه چقدر معتقد است.
اما كسانيكه برنامهريزي كردهاند سينماي دفاع مقدس را متوقف كنند و بعد نوعي از سينماي دفاع مقدس را كه انتقادي است و سياهنمايي ميكند، راه مياندازند، تصادفي نيست و قطعا هدايت شده و مديريت شده است. و حتي به اين فيلمها بودجه مي دهند و همزمان به يك دفاع مقدسي كه 5 يا 6 سال دنبال كار بوده، چون بهدنبال طرح ارزشها بوده و چون بدنبال همان نگرش اصيل امام و انقلاب بوده حتي يك قران هم كمكش نميكنند، مثل فيلم «آن مرد آمد» حميد بهمني. ايشان ده سال دنبال ساخت داين فيلم بود و كمكش نكردند.اما همان زمان ميايد هدايت ميشود و مثلا يك فيلم دفاع مقدس ديگري را ميآورند و نوعي از فيلمسازي كه به نوعي سياهنمايي ميكند و به نوعي تقدس، عظمت و زيبايي هاي جنگ را نشان نميدهد ميآيند تقدير و تشويق ميكنند و جايزه ميدهند، حمايت ميكنند و بودجه ميدهند كه اوجش فيلم «دوئل» است. لذا اين جريان، قطعا هدايت شده و حمايت شده است، بنابراين ميخواهم بگويم كه در اين مقطع دوم خرداد اوج دورهاي است كه با تفكرو در واقع به اصطلاح انديشه اصلاحات سعي ميكنند راه انقلاب اسلامي و راه نظام جمهوري اسلامي را تا جائي كه ميتوانند ارتباطش را با سرچشمه اصلي و منبع اصلي تغديه كننده حركت انقلاب سعي ميكنند دائما ارتباطات را قطع كنند و رشتهها ببرند و البته اينجاست كه ملت ايران و نخبگان دوباره متوجه ميشوند و مقابل اين حركت ميايستند و حتي ميخواهم بگويم كه دو سه سال آخار دوره اصلاحات تا حدي اصلاح ميكنند، خودشان را و تا حدي از اين تندرويها و مسير انحرافي بر ميگردند. اما طبيعي است كه آنها چون در شاكله وجوديشان اين باور وجود ندارد نميتوانيم از آنها انتظار داشته باشيم كه يك حركت جدي را شروع كنند ولي نهايتا در سال 84 است كه تا حدي در بعضي از امور اين پيوند قطع ميشود.و عجيب اينجاست كه اين پيوند در بخشي از حوزه فرهنگ و هنر و بخصوص سينما همچنان وجود دارد. و اين بحثي است كه ريشه انتقادات و اعتراضات من در طي اين سه سال عمدهاش به اين خاطر بود كه چرا اين پيوند را قطع نميكنيد و چرا اين منبع تغذيه را تغيير نميدهيد، در حاليكه دوستان سعي كردند اين بحثها را شخصي و سياسي جلوه دهند.
* به دليل اين كه به اين سوءتفاهماتي كه در سه سال گذشته وجود داشته است و براي پايان دادن به اين مساله ميخواهم از شما اين سوال را بپرسم، شما در صحبتهايتان عنوان كرديد كه بعد از دوم خرداد 76 يك موجي در سينماي ما بهوجود آمد كه به نوعي در تقابل با انديشههاي حضرت امام بودند كه چندين مثال هم بيان كرديد اما در طرف مقابل هم تفكري وجود دارد كه ميگويد اگر آن زمان اين تفكر وجود داشت چرا اكثر فيلمهاي توقيفي بيشتر در زمان فعلي است، حالا من ميخواهم بدانم آيا هنوز تركشهاي آن تفكر در سينماي ما وجود دارد كه منجر به ساخت چنين فيلمهايي و در نهايت توقيفشان ميشوند و يا اين كه مسير تصويبي و اجرايي اين فيلمها معيوب است؟
- تصويري كه از وضعيت امروز وجود دارد چون بسياري از مواضع اين مسير الان به نظر من به نوعي ميتوانم بگويم كه درواقع شفاف و خالص نيست و كليه اتفاقاتي كه مي افتد اتفاقا خيلي نميشود اينها را به عنوان يك مصداق گرفت و روي آن يك حكم كلي را جاري كرد. به عنوان مثال فيلمهايي كه توقيف ميشوند اتفاقا ممكن است از بين اين فيلمها توقيف يك فيلم درست باشد اما توقيف چهار فيلم ديگر اشتباه باشد. يعني ميخواهم بگويم كه يك سياست شفاف و روشني وجود ندارد كه بخواهيم بگوئيم فيلمها بر اين مبنا و اساس توقيف ميشوند و معتقدم كه يك طرح و توطئهاي خارج از معاونت سينمايي وجود دارد كه باعث توقيف فيلمها به اين شكل ميشود. البته در پي اين مسير، امكان دارد كه يكي دو فيلم واقعا توقيف شوند اما من معتقدم كه روند توقف فيلمها و مجوز نمايش نگرفتن فيلمها بيش از اين كه ناشي از يك ديدگاه شفاف باشد، من معتقدم كه ناشي از يك طرح و توطئه است و اشكال از نظر من، همين است كه چرا مديريت در عرصه فرهنگ نميآيد تا اين طرحها و توطئهها را شناسايي و نگاه شفاف خود را حاكم كند.
بنده با شخص وزير در حوزه نگاه، تفكر و انديشه هيچ مشكلي نداريم و هر دو، خواستههاي فكري و آرمانهايمان يكي است، اما اشكال من اين است كه آن مديريتي كه در حوزه فرهنگ و ارشاد دارد جاري ميشود، نميتواند تشخيص دهد كه اين موضوع طرح و توطئه است. اين يك دام است و در كنار اين اتفاقا بعضي جرياناتي كه كاملا در تضاد فكري و تقابل جدي هستند با انديشه ما - كه وزير هم شامل اين انديشه ميشود و با انديشههاي شخص صفار هرندي هم تقابل دارند- آنها دارند در حاشيه كار خود را انجام ميدهند و ضمن ادامه سياستهاي خود به مسيرشان نيز تداوم ميبخشند.
* يعني به اعتقاد شما اين روند كاملا برنامهريزي شده است؟
- به اعتقاد من متاسفانه ضمن اين كه كاملا برنامهريزي شده است، دارند در ساختارها نيز ريشه ميدوانند و كار خودشان را انجام ميدهند. اما در هياهويي كه در جلوي صحنه ايجاد ميكنند، در جلوي صحنه يك فضاسازي ميكنند و به نوعي بعضي از مديران را اقناع ميكنند كه ما داريم كار و تقابل ميكنيم كه بعضي از آن درست است اما بخشي از آن قطعا خطا است اما غافل از آن جرياني بدعي هستند كه در پشت صحنه و بخصوص در حوزه فرهنگ و سينما دارد شكل ميگيرد.
*يعني به اعتقاد شما ساخت اين فيلمها ظاهر قضيه است و هدف كلي چيز ديگري است؟
- دقيقا همينطور است،يعني اين كه اشكال من به است كه شما بيائيد مباني و ريشهها را پيدا كنيد.وقتي كه شما آن جريان،تفكر و انديشهاي كه در طول اين سالها، خواستگاه فكرياش تقابل با انديشه حضرت امام بوده و يا حداقل همسويي با انديشه حضرت امام نداشته است،وقتي كه اين جريان مديريتي سياستي همچنان حضور دارند و همچنان دارند براي سينماي ما، جشنواره و حمايتهاي ما دارند تصميم ميگيرند،ولي در ظاهر ديده نميشود(البته بخشي از آن هم ديده ميشود). و بعد ما بگذرايم كه اين جريان حيات داشته باشد و بيائيم در جلوي صحنه سر يكسري فيلمها دعوا كنيم كه به نظر من خيلي از آنها مي توانستند توقيف نشوند و نمايش داده شوند و اتفاقا اگر قرار است ما جلوي فيلمي را بگيريم بايد جلوي فيلم خاصي را ميگرفتيم كه اتفاقا دارد ساخته ميشود و دارد بودجه بيتالمال را ميگيرد و در جشنواره هم جايزه ميگيرد و حتي به جشنوارههاي خارجي هم ميرود، به نظر من اين اشكال دارد. لذا من نه با شخص وزير و نه با هيچ عزيز ديگري مشكل ندارم ولي بايد واقعيتها را باور كنيم.
* يعني شما معتقديد كه در نوع برخورد دچار خلط مبحث شدهايم؟
- بله به دليل اينكه اصلا شناخت وجود ندارد.و چون ما از صحنه تصوير دقيقي نداريم اصلا نميدانيم بايد چهكار كنيم. يعني دارد اشتباه كار ميشود و توجه وزير را به يك مواضع خيلي ضعيف جلب كردهاند در حاليكه در يك اعماقي پيشروي كردهاند. من باز هم تاكيد مي كنم كه انتقاد من به خود فيلمساز نيست چرا كه من خودم فيلمساز هستم و ميخواهم فيلمم را بسازم، من يك فيلمنامه مينويسم و اين فيلمنامه را كسي كه به من پول ميدهد ميگويد اينجوري بساز و من چارهاي ندارم و سعي ميكنم خودم را با او تطبيق دهم.پس ما با فيلمساز مشكلي نداريم و حتي ميخواهم بگويم كه با فيلم، فيلمساز هم مشكلي نداريم و خيلي از اين فيلمهايي كه توقيف شدند ميتوانست كه توقيف نشود و نمايش داده شود و اتفاقا اگر اين فيلمها نمايش داده ميشد در يك نگاه منطقي، اگر فرض كنيم فيلم آسيب فرهنگي دارد، بعضي از اين فيلمها اگر توقيف نميشد قطعا آسيب فرهنگياش كمتر از آني بود كه توقيف شد و به نوع ديگري رد جامعه مطرح شد.
من معتقدم كه اين توقيفها طرح و توطئه است و يك مباني علمي و منطقي پشتش نيست،ممكن است با اين نتيجه برسيم كه فيلم اصلا بايد نگاتيوش نابود بشود به يك دلايل و مستندات بسيار جدي ولي امروز ما با چنين موضوعي روبرو نيستيم و به معناي واقعي كلمه فيلم زشت و بياخلاقي در سينمايمان نداشتيم. يعني فرض كنيد كه قرار است 5 فيلم توقيف بشود، فيلمهائي كه در طي دو سه سال اخير توقيف شدهاند، بعضا ممكن است مثل فيلمهايي كه ضرورت ندارد توليد شوند در آخر قرار ميگرفتند اما فيلمهايي بودند كه ميتوانست آنها نمايش داده نشود اما اكران شد و نمايش داده شد و تمام شد و رفت.
بنابراين من معتقدم كه جريان توقيف فيلمها يك جريان توطئه است و من اصلا در باورم قرار نميگيرد كه احساس كنم اينها براساس يك برنامهريزي خيلي دقيق و فهيمانه بوده و من اين را طرح و توطئه ميدانم و اصلا نميتوانم اينگونه توقيفات را باور كنم. ضمن اين كه نكته جالب اين است كه بسياري از اين فيلمهائيكه توقيف شدهاند را مجوزش را همين دوستان دادهاند و حمايت مالي هم شده است. من احساس ميكنم همان جرياني كه در پس صحنه و در حاشيه دارد كارش را انجام ميدهد، ميآيد اتفاقا مسيري را باز ميكند كه يك فيلم برود مجوز بگيرد، ساخته بشود و در نهايت توقيف شود. من ميگويم كه بايد اين را شناسايي كرد.
*به عنوان مشاور هنري رئيس جمهور اقدامي براي مقابله با اين طرح و توطئه انجام دادهايد؟
- من اين باور و تحليل را دارم و نشانههايش را هم دارم كه اتفاقي دارد مي افتد و بيان من هم به اين دليل بود كه موضوع روشن شود و حداقل آنها احتياط كنند و يا مديران ما يكمقدار دقيقتر به صحنه بنگرند، من احساس ميكنم كه نگاه مديران ما به صحنه كار فرهنگي و سينمايي نگاه دقيقي نيست و يا حداقل تصويري كه برايشان ميسازند تصوير دقيقي نيست، البته طبيعي هم است و بالاخره اين نوع مديريتها بخصوص در جايگاه وزير اينقدر گرفتاري و مشكلات زياد است كه شايد فرصت نكند مستقلا بخواهد كار مطالعاتي كند، در حاليكه من معتقدم آقاي صفار اگر فرصت داشته باشد و 48 ساعت يك كار مطالعاتي دقيق داشته باشد بسياري از اين نشانهها را خواهد ديد اما گرفتاري است و مسئوليت بزرگ معمولا اين اجازه را نميدهد و شما ناچار هستيد به آن تصاوير، تحليلها و مشاورههايي كه داده ميشود اكتفا كنيد.و متاسفانه شايد يكمقدار تصويرسازيهايي كه براي ايشان ميشود شفاف نباشد.
به هر حال نكته مهم اين است كه تمام اين بحثهاي من براي كمك به حوزه مديريت فرهنگي است و اصلا تقابل نيست و ممكن است اينرا فضاي ژورناليستي تقابل جلوه كند اما حقيقتا من دنبال اين نيستم، آقاي صفار هرندي را خود ما براي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي كرديم و دفاع هم از ايشان كرديم و الان هم در جاي خودش دفاع خواهيم كرد اما بالاخره نمي توانيم اين ضعفها را بپوشانيم، براي اينكه احساس ميكنيم اين ضعف دارد آسيب وحشتناكتري را ايجاد ميكند. يعني امروز شما در محافل مختلف كه ميرويد اين است كه چرا دولت نهم در فضاي فرهنگ و هنر كار جدي نكرد و اين اعتراض وجود دارد، اين سوال را از رئيس جمهور ميپرسند، از من ميپرسند و از شخص وزير هم ميپرسند، جوابهايي هم داده ميشود اما ممكن مخاطب قانع نشود.
من دارم ريشه يابي ميكنم كه چرا اين اتفاق افتاده براي اين كه يك درك مشترك پيدا شود و شايد هم مخاطب شرايط ما را بداند و هم ما متوجه بشويم كه بالاخره يك كوتاهيهايي هم داشتهايم و جبران كنيم، هدف من از طرح اين مباحث واقعا با اين نيت است.
* آيا تمام اين مسايلي كه در چند سال اخير براي سينماي ما بوجود آمده و اين فرازو فرودهايي كه سينمايي ما داشته است به اين دليل نيست كه به طور كلي سينماي ما فاقد استراتژي شفاف و روشن بوده است؟
- سينماي ما فاقد خيلي از چيزها است،يك تعبيري آقاي رئيس جمهور داشتهاند كه به نظر من تعبير بسيار خوبي است، ايشان گفتند كه «ما تصوير و تصوري از يك جامعه آرماني هم نداريم»، چرا كه ما وقتي ميخواهيم حركت كنيم،جداي از اينكه طرح و برنامه بايد داشته باشيم بايد نقطه هدفي براي خود مشخص كرده باشيم، يعني امروز در سينماي ايران نقطه هدف طراحي نشده است كه ما مي خواهيم به چه سمتي برويم، فيلمساز ما چه مقصودي دارد براي ساخت فيلمش، اين موضوع هم طراحي نشده است و صرفا بر اساس دريافتها و برداشتهاي شخصي هر كسي دارد كار ميكند ، لذا به نظر ميآيد صحبت شما درست است و سينماي فاقد استراتژي ترسيم هدف و شفاف بوده است. البته نه اينكه استراتژي اصلا نداشتهايم من فكر ميكنم در انديشه امام و مقام معظم رهبري و خيلي از ديدگاههاي مسولان نظام بخصوص آقاي احمدي نژاد اين موضوع كاملا روشن است و اصلا چيز پيچيدهاي نيست اما اين بايد اجرايي بشود و برنامه بشود در حوزههاي مختلف بخصوص فرهنگ و هنر اجرا بشود و اقتضاعاتش در واقع تهيه ديده بشود.
چرا اين اتفاق نمي افتد؟ به اين دليل كه اين ارتباط قطع است، يعني بين حوزه اجرا،برنامهريزي و مديريت با مباني، تفكر و انديشه ما يك حلقههاي مفقودهاي وجود دارد و خود من تلاش كردم بخشي از اين حلقه مفقوده را بپوشانم اما به هر حال اين موضوع تحقق پيدا نكرد و اين حلقه مفقوده بايد الان شكل بگيرد، يك وقتي است كه ما ميبينيم آرمان ها و ايدهآلهاي انقلاب ما در نزد دلسوزان انقلاب وجود دارد، در واقع استعداد،سازوكار،بودجه و آن توان بالقوه براي اينكه توليد فيلم سينمايي را ارزشمند كنيم وجود دارد اما اينها را بايد يكي بههم پيوند بدهد، كه اين يك حلقه مفقوده است و وجود ندارد.البته يك سازوكارهايي مانند اعتماد بايد وجود داشته باشد تا هنر يك فيلمساز از درون به جوش و خروش آيد اما اين حلقه مفقوده متاسفانه بسيار جدي است.
البته بايد اين را هم اضافه كنم كه در ديدار فيلمسازان با مقام معظم رهبري و حتي رئيس جمهور به سمتي رفتيم كه اين حلقه مفقوده را به يك طريقي بتوانيم پيدا كنيم و پيوند بزنيم كه در اين راستا، بنده تلاشهاي زيادي كردم و با دوستان زيادي هم صحبت كرديم كه در نتيجه آن يكسري مباني و مطالب هم تنظيم و نهايتا قرار شد دو شورا تشكيل بشود كه يك شورا در همين هفته انشاءالله تشكيل ميشود و شورايي است كه متشكل از فيلمسازان و سينماگر است و قرار است در اين شورا بحث كنيم كه ما چه كاري مي توانيم بكنيم كه اين سينما از يك دايره بسته و سرنوشت محتومي كه نتوانسته خودش را نجات دهد و رشد كند چه راهاكري وجود دارد كه اين سينما از يك جريان سيال و پرنشاط و پر مخاطب و موثر در جامعه و در مرحله بعد در جامعه بينالمللي حضور يابد. كه امكان دارد از مسايل بسيار جزئي تا بسيار كلان در اين شورا مطرح بشود كه انشاءالله ماحصل مباحث شورا جمع بندي خواهد شد و خدمت رئيس جمهور داده خواهد شد.چرا كه خود رئيسجمهور مورد سوال است و بارها دانشجويان از ايشان پرسيدهاند كه براي بخش فرهنگ چهكار كردهايد كه طبيعي است براي اين بخش بايد راهكاري پيدا كنيم و حضور موثرتري را پيدا كنيم و اتفاقا بسيار خوب است كه ما بتوانيم رئيس جمهور را از حوزههاي اقتصادي، امنيتي، سياسي و بينالمللي بيرون بكشيم و در حوزه فرهنگ فعال كنيم كه علاقه ذاتي رئيس جمهور هم همين است كه در حوزه كار فرهنگي فعال باشند.
البته اين به هنر جامعه هنري و سينمايي برميگردد كه بتوانند رئيس جمهور را مال خود كنند و از توان،تجربه،انرژي و نشاط ايشان در راستاي برنامههايشان استفاده كنند و اگر تا الان تصور ميشود كه حضور رئيس جمهور در اين بخشها كمرنگ بوده است، به نظر من بر ميگردد به تنبلي جامعه هنري و سينمايي كشور و عدم مشاركت و فعاليت اين بخش با رئيس جمهور و نمونه آن جلسه كارگردانان است كه ما از 90 فيلمساز كه همگي مشهور بودند دعوت كرديم اما اينكه 30 فيلمساز نيامدند جاي سوال دارد،آقاي حاتميكيا چرا نبايد بيايد؟، آقاي مجيدي چرا بايد بگويد من اگر بودم هم نميرفتم؟،آقاي مهرجويي چرا اول عنوان ميكند ميآيم اما نميآيد؟ اينها نشان ميدهد كه حس مشاركت اين دوستان پائين است، هنر بهانهاي كه بخواهند بياورند غير قابل قبول است. لذا به اين خاطر طبيعي است كه وقت رئيس جمهور مال مردم است و آن بخش از جامعه كه فعال است و مطالبه مي كند طبيعي است كه رئيس جمهور وقت بيشتري ميگذارد.
* شما به عنوان يك سينماگر در بدنه دولت حضور داريد و مسلما با مشكلات اقتصادي سينما اشنا هستيد، در اين سند جامع، چقدر به مسايل اقتصادي سينما شده است؟
- به تعبير دوستاني كه تاكنون سند جامع را مطالع كردهاند همه امور در آن ديده شده است و مثلا ما برنامههاي مفصلي را در خصوص بازاريابي در عرصههاي بينالملل داشتهايم. بحث مخاطب شناسي را هم مد نظر قرار دادهايم كه مشخص شود فيلمهاي ما از ابتدا چه گروهي هستند و چه تركيبي از جمعيت داخلي و خارجي هستند،تا با اهداف بلند حمايتها انجام بشود. همچنين در بحث پژوهش نيز پيش بيني شده كه ما حمايتهاي بسيار جدي را داشته باشيم چرا كه يكي زا مشكلات سينماي ايران اين است كه بيشتر حمايتها براي توليد ميشود و اين خيلي عجيب است اما قبل از شكل گيري انديشه و فيلمنامه ما ميبينيم كه تقريبا هيچ حمايتي نيست و فيلمسازان ما در خلوت خانههاي خود با نان خشك بايد بسازند تا مگر خدا مددي كند و يك فيلمنامه خوب بنگارند، اين غلط است و اتفاقا در اين بخش ما بايد حمايتهاي جدي و حتي بدون بازخواستي داشته باشيم كه به اعتقاد من حتي در اين بخش ميشود اسراف كرد.
مرحله بعد بحث مهم اكران است كه فرياد بسياري از فيلمسازان ما بلند است كه ما فيلمساختهايم و اتفاقا فيلم خوبي است اما اكران نميشود و اين رقم بالغ بر 100 فيلم اكران نشده به اين دليل است كه شرايط اكران در اختيار ما نيست و رها شده است.به نظر من مرحله بعدي كه خيلي مهم است و دولت بايد حمايتهاي جدي كند،و بحث عرضه فيلم و اكران فيلم چه در داخل كشور و چه در خارج از كشور است كه اين دو حوزه رها شده است و مديريتش در اختيار ما نيست،و اين بزرگترين ضعف است در حاليكه بيشترين سرمايه گذاري فيلم در بخش توليد است كه ما داريم آنرا انجام ميدهيم و متاسفانه كار نسنجيدهاي است و اتفاقا ما پيگير هستيم كه پيرو اهداف اصل 44 در بخش تولي حاميتهايمان را كمتر كنيم و به حداقلها برسانيم و ما بدنبال اين هستيم كه سينماي ايران اينقدر رونق بگيرد كه سرمايهگذاران از بخشهاي مختلف حاضر بشوند در سينماي ايران سرمايهگذاري كنند. اما معتقديم كه بخش توليد فكر و فيلمنامه و بازاريابي بايد مورد حمايت دولت قرار گيرد اين دو بخش است چرا كه اولا ميتوانيم فكر و انديشه انقلاب اسلامي را در قالب فيلمنام توليد كنيم و ثانيا آنرا بتوانيم در غالب پخش عرضه كنيم، كه اتفاقا ممكن است بخش خصوصي خيلي ورود پيدا نكند.
ما الان در سينمايمان فيلم خوب داريم اما مردم به سالنهاي سينما نمي روند و ميخواهيم اين معادله را به هم بزنيم.آن 5 درصدي كه امروز مخاطب سينماي ما است و از فيلم فرهنگي و ارزشي خوشش نميآيد متاسفانه ميتواند فيلم من را شكست خورده تلقي كند،در حاليكه 95 درصد ديگر جامعه ماخطب آن فيلمها هستند اما هرگز پايشان به سينما باز نشده و ما بايد كاري كنيم تا بخشي از اين 95 درصد به سالنهاي سينما خواهند آمد و آن وقت توازن به هم خواهد خورد و ديگر نمينشينيم دور هم بحثهاي انحرافي انجام دهيم و كافي است آن بخشي از حامعه را كه مخاطب واقعي سينماي ايران است به سالنها بكشانيم كه اين موضوع سازوكار ميخواهد،تا بتوانيم سالن هاي سينما را به مردم نزديك كنيم تا به سينما رفتن عادت كنند. ما بايد در ابتدا جلوي فيلمهايي را كه پاي خانوداهها را از سينما رفتن باز ميدارد بگيريم و به جايش فيلمهايي را كه ميتواند پاي آحاد مردم را به سينماها بكشاند حمايت كنيم و يا حداقل تعريف بدهيم و مخاطب سازي كنيم و بگوئيم كه اين فيلمها مختص اين سينماها است و آن 90 درصد به اين سالنها بيايند و آن 5 درصد بايد به سالنهاي مخصوص خود بروند.
* اين سند آنقدر جامعه است كه با تغيير مديريتها متوقف نشود؟
- به هر حال هر برنامه را مدير اجرا ميكند و نقش مديراني كه در راس قرار ميگيرند غير قابل اجتناب است لذا من معتقدم كه با همه كارهايي كه با انديشيدهايم نقش مديريت بسيار محوري است و او با تفكر خود ميتواند يك برنامههايي را مسكوت بگذارد و يا برنامهاي را توسعه بدهد كه غالب كاري ما را بر هم بزند، به هر حال من معتقدم كه اجراي اين برنامه با سازوكارها و تعريف خودش است كه ميتواند نتيجه بخش باشد و اگر يكمقدار جابهجا شود ممكن است آن نتيجه مطلوب را در بر نداشته باشد.
* به عنوان سؤال پاياني، اگر قرار باشد اين گفتوگو با همين محورها، سيسال ديگر و در 60 سالگي انقلاب اسلامي تكرار شود، آن موقع چه پيش بيني در خصوص آينده سينماي ايران خواهيد داشت؟
- من معتقدم كه جنس انقلاب اسلامي يك جنس پويا است و از درون جوشش دارد و هر روز هم ما بركات اين حركت را در حوزههاي مختلف شاهد بوديم و خواهيم بود، تقابلهايي كه در طي سي سال گذشته با انقلاب اسلامي شاهد بودهايم توسط دوست و دشمن، حالا دوست نارفيق و دشمن قدار و آگاه شده ادامه پيدا خواهد كرد و من معتدقم كه توطئهها، تقابلها و نيرنگها حتي پيچيدهتر از امروز خواهد شد به دليل اينكه انقلاب اسلامي و تفكر و انديشه امام(ره) در وجوه مختلف دارد بركات خود را نشان ميدهد. اما نكتهاي كه وجود دارد اراده خدا است و حضور مردم و استقامت و پايداري و همراهي همه آحاد ملت و مسولين است كه بر خلاف نظر دشمن اين مسير طي خواهد شد، لذا من معتقدم كه سينماي ما هم قطعا رو به رشد خواهد بود و در جايگاه واقعي خودش قرار خواهد گرفت. اما همه حرف من اين است كه توفيق داشته باشيم كه همه ما در اين مشاركت داشته باشيم و در رسيده به اين فصل جدي همه ما سهيم باشيم و مشاركت كنيم، من بعيد ميدانم نسل جديدي كه دارد وارد سينماي ايران ميشود بخواهد آن مسير گذشته را طي كند و اصلا او ديگر نمي پذيرد و فهميده است كه اين يك كلاه گشادي بود كه بر سر سينماي ايران گذاشته شد و سينماي ما را در يك دايره تنگ و بسته سينمايي كه صرفا با يگ گيشه محدود 5 درصد مخاطبي است باور كند، اين يك دروغ بزرگ بود كه توسط خيليها گفته شد و خيليها هم هنوز دارند، حمايت ميكنند اما نسل جديد، ديگر نميتواند اين را بپذيرد و اگر فيلمسازش بپذيرد، خود جامعه نخواهد پذيرفت و علت اين كه مخاطبين سينماي ايران روز به روز دارد كم ميشود اين است كه مردم اين را نميپذيرند و ميفهمند كه فيلم خوب يعني چه، لذا چارهاي نداريم كه اين مسير باز بشود و باز هم خواهد اما بستگي به اين دارد كه ما هم در اين روند جديد مشاركت فعال داشته باشيم تا نكند قافله جلو برود و ما هنوز در روياي كودكانه خود سير كنيم.
انتهاي پيام/ا
سه|ا|شنبه|ا|8|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]
-
گوناگون
پربازدیدترینها