واضح آرشیو وب فارسی:آریا نیوز: آخرين كلام اعدامي ها
خبرگزاري آريا- دوست داريد بدانيد اعدامي ها آخرين كلامشان پيش از مرگ چيست؟
به گزارش خبرگزاري آريا به نقل از شبكه " ترو تي وي" حاكي است، دراينترنت به دنبال مطلب بودم كه در اين شبكه به عنواني جالب برخوردم. " آخرين كلام"
مطلب در مورد آخرين جملات اعدامي هاي جهان پيش از مرگشان بود.
زماني كه به خودم آمدم و چشمم به ساعت خورد متوجه شدم حدود يك ساعت است كه غرق در اين جملات هستم.
با هريك از اين افراد زنده شدم و مردم به نوعي گويي سرنوشت آنها را تجربه كردم.
آنها افرادي از سراسر جهان با مليت ها مذاهب و فرهنگ هاي مختلف بودند كه هيچ يك از آنها فكر نمي كردند روزي اعدام شوند.
يكي پاي چوبه دار برود، ديگري با گاز ، آمپول هوا ، شوك الكتريكي يا تزريق سم كشته شود.
اين اعدام ها در كشور هاي اروپايي و آمريكايي صورت گرفتند و آخرين سخنان آنها در اين گزارش ذكر شده بود.
در ميان آنها هم مرد بود و هم زن، هم جوان بود و هم پير حتي برخي هنوز اميدوار و برخي نا اميد بودند.
در اين گزارش ضمن ارائه نمونه هايي از آخرين صحبت هاي افراد اعدامي بيش از مرگ به ريشه يابي علل ارتكاب جرم مورد بررسي قرار مي گيرد.
نمونه سخنان اعدامي ها
مردي گفته بود: " از خانواده ام مي خواهم مراقب يكديگر باشند و همه آنها را دوست دارم".
ديگري گفته: " اين سرنوشت است اين زندگي است من در انتظار شما هستم اما شما مرا فراموش كنيد".
يك مرد سياهپوست: " پدر مرا به خانه ات ببر من براي رفتن حاضرم".
مردي سفيد پوست: " اي مرگ شتاب كن".
يك مرد همجنس باز: " مرگ زود يا دير گريبان همه را مي گيرد براي امثال خودم آرزوي موفقيت مي كنم".
مردي سفيد پوست: " من گناهكارم و مجازاتم مرگ است پس اي شاهدان زنده مردنم را به نظاره بنشينيد".
مرد قاتل: " چهره قربانيم را هرگز فراموش نمي كنم لبخند او در ذهنم است پس بهتر است به سوي او بشتابم".
مادري كه فرزندش را كشته بود: " فرزندم تورا دوست دارم. نمي خواستم بميري . منتظر باش كه به تو مي پيوندم".
قاتلي جوان: " شيطان در كمين است. مراقب باشيد در وجودتان رخنه نكند تا به سرنوشت من دچار شويد".
قاتل يك نوزاد: " چه مي توانم بگويم مگر من به انساني كه كشتم پيش از مرگ مجال سخن دادم پس حقي براي اداي كلام ندارم".
مردي سياهپوست : " بي گناهم و شايد روزي اين راز فاش شود اما با قلبي مطمئن از بي گناهي ام به سوي مرگ مي روم". اينها تنها بخشي از صد ها سخني بود كه در اين گزارش آمده بود اما اغلب آنها حول همين محور مي چرخيدند.
عوامل اين سرنوشت شوم
به شخصه با خواندن اين جملات خودم را به جاي هريك از آنها قرار مي دادم وآرزو مي كردم به سرنوشتشان دچار نشوم.
اين جملات حرف هاي زياي براي گفتن دارند. از تك تك آنها حسي بر مي آيد جدا از ديگري و بسته به اينكه مرتكب چه جرمي شده است، خود را گناهكار مي داند يا بي گناه، بعضي از آنها به جرمشان واقفند و مجازات را قبول دارند اما برخي ديگر هنوز بر ارتكاب جرمشان مصرند و كاملا مشخص است اگر آزاد باشند باز هم راه غلطشان را ادامه مي دهند. در اين رابطه حتي يكي از مجرمان كه مردي همجنس باز است به امثال خود پيشنهاد مي كند راه او را ادامه دهند.
كاملا مشخص است آنها روحيات مختلفي دارند اما سرنوشتشان يكي است.
به راستي چه عواملي باعث مي شود انسانها با وجود روحيات ، عقايد، شخصيت ها و جوامع مختلف مرتكب يك نوع جرم شوند و سرنوشتي مشابه و چنين شوم دچار شوند.
آيا هريك از آنها به تنهايي عامل اين بروز اين جرايم هستند؟ يا عوامل ديگري چون عوامل محيطي نيز در اين بين دخيلند؟
نگاه علمي به عوامل موثر در بروز جرم
1- تاثير عوامل زيستي
تاثير زيست شناختي وراثت و انتقال خصوصيات جسماني، عقلاني، هوش والدين و اجداد انسان از دير زمان موضوع مطالعه روانشناسان و علماي اخلاق بوده است و اين موضوع تحت عنوان وراثت عقلي و اخلاقي مورد بررسي واقع شده است.
در بين دانشمندان علوم زيستي و وراثت لمبرزو يكي از پيشگامان اين نظريه است. اين دانشمند طي آزمايشات متعدد و مطالعات طولاني خود راجع به 383 جمجمه جنايتكاران ايتاليايي و پنج هزار و 907 بزهكار زنده نتيجه گيري كرد كه برخي اختلالات بيولوژيكي علت بزه اين افراد مي باشد .
2- تاثير عوامل رواني
رفائل گاروفالو ( 1978) از معتقدان مربوط به تاثير عوامل رواني در ارتكاب بزه است.
بررسي و شناخت عوامل رواني مربوط به دانش روانشناسي جنايي است. از جمله رسالتهاي اين دانش بررسي منش و شخصيت بزهكار و ارزيابي گرايش هاي ضد اجتماعي و مطالعه روان خود آگاه و ناخود آگاه آنان به منظور تعيين مسووليت اخلاقي و اجتماعي شان است.
براساس آمار هاي به دست آمده در اين زمينه مشخص شده است: 75 درصد مجرمين 18 تا 25 سال داراي بيماري رواني بودند.
جرم شناس دانماركي طي مطالعه اي به اين نتيجه رسيدند كه 79 درصد مجرمين به بيماريها و اختلالات رواني از قبيل نوروز، سايكوز و روان پريش مبتلا هستند.
طبق ديدگاه روانكاوي ( فرويد ) خانواده و والدين انسان نقش بسيار بزرگي در ساختن شخصيت معتدل و استوار او دارند. زيرا چنانچه سير طبيعي رشد كودك تا پنج سالگي تكميل نگردد و در طي يكي از مراحل توقف حاصل شود اين امر سبب بروز اختلال ها و عكس العمل هاي ضد اجتماعي در رفتار آدمي خواهد شد.
بر طبق ديدگاه روانشناسان در تحليل شخصيت بزهكار تمايلات و انگيزه هاي ناخود آگاه جايگاه مهمي دارند. از نظر اين دانشمندان مجازات افرادي كه به علل اختلالات رواني مرتكب بزه مي شوند نه تنها مثمر ثمر نيست بلكه آنان را به سوي جرايمي تازه نيز سوق مي دهد.
3- نقش عوامل اجتماعي
برخي از دانشمندان عوامل محيطي و اجتماعي را منشاپديده جرم تلقي كردند. به نظر اين دانشمندان جرم پديده اي نيست كه عوامل و شرايط جسماني و روحاني افراد در آن تاثير داشته باشد بلكه عاملي كه سبب بروز جنايت مي گردد جامعه و محيط است.
دكتر لاكاساني (1924-1843) رئيس مكتب محيط اجتماعي، عامل محيطي و فرهنگي را تنها موجب جرم معرفي كرده است. به نظر اين دانشمند همانطور كه هر ميكروب در شرايط و محيط خاصي اجازه رشد ونمو وتكثير مي يابد پديده جرم نيز به مثابه ميكروب در محيط و فرهنگ مربوط به خود نيز زاييده مي شود.
از نظر دكتر لاكاساني منشا پديده جرم تنها عوامل زيستي - رواني است.
در نهايت با مطالعه اين مطالب مي توان با قاطعيت گفت: هريك از ما انسان ها مسئول اعمال خود هستيم و والدين بايد در نظر داشته باشند با به دنيا آوردن انساني به اين دنياي شلوغ مسئول تربيت او هستند. به عبارت ديگر خانواده مهمترين محيطي است كه يك فرد درآن رشد مي يابد.
دوشنبه |ا| 7 |ا| بهمن |ا| 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آریا نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 298]