واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مباني منطق مكالمه نزد باختين
خبرگزاري مهر گروه دين و انديشه: تزوتان تودورف، باختين را مهمترين انديشهگر شوروي در گستره علوم انساني و بزرگترين نظريه پرداز ادبي سده بيستم خوانده است. باختين اساس منطق مكالمه را پايه نهاد، اما در طول زندگي، آثارش ( به دليل اختناق استالينيستي ) هرگز موضوع مكالمه قرار نگرفت. پنجاه سال فعاليت فكري باختين، طرحي عظيم به وجود آورد كه زبانشناسي، نقد ادبي و شناخت شناسي را دگرگون كرد.
واژه پرسش و مترادفهاي آن در عنوان بيشتر آثار باختين به كار رفته است: پرسشهاي نظريه ادبي داستايفسكي، پرسشهاي ادبيات و زيباييشناسي ، پرسش متن و ... پرسش يكي از مهمترين پايههاي تداوم مكالمه است.
ميخائيل باختين ، به سال 1895 در اورل به دنيا آمد. در دانشگاه ادسا زبانشناسي خواند. در آغاز دهه 1920 حلقهاي از ياران همفكر گرد او آمدند: ولوشينوف زبانشناس، پومپيا نسكي شاعر و موسيقيدان ، كاگان فيلسوف، مدودف ناقد، سولر تيتسكي موسيقيدان، شاگال نقاش و توبيانسكي فيلسوف. از سوي ديگر باختين با جنبش فرماليستهاي روسي نزديكي و همفكري يافت.
درجريان دهه 1920 باختين رسالههاي زيادي نوشت كه شماري از آنها يا به نام خود او ، و يا به نام يارانش منتشر شدند . از گونه دوم ميتوان از سه كتاب نام برد ، فرويديسم به نام و. ن. ولوشينوف (1927) روش فرمال در پژوهش ادبي به نام ب. ن. مدودف (1928) و ماركسيسم و فلسفه زبان به نام و. ن. ولوشينوف (1929) . نخستين كتابي كه به نام خود انتشار داد پرسشهاي نظريه ادبي داستايفسكي (1929) بود. در حاليكه چاپ بعدي آن كه در سال 1963 در مسكو انجام شد ( كه در آن متن نخستين چاپ دگرگون شده بود ) حادثه ادبي مهمي دانسته شد.
ايام دردباري كه باختين از سر گذراند، خود مانعي در راه آفرينش فكريش بود، عمري كه در دوران ظلماني رژيم استالين ، در تنهايي و تبعيد گذشت ، آثار بسياري كه هرگز منتشر نشدند و كارهاي ناتمام بسيار. در تضاد با اين همه مصيبت، كامل كردن انديشهاي مركزي يعني منطق مكالمه در طول نيم سده كار كوچكي نيست، در حالي كه فرماليستهايي كه در شوروي باقي مانده بودند، همگي راه خود را تغيير داده بودند، باختين با ايمان و شهامتي انديشگرانه كار خود را ادامه داد.
تودورف آثار باختين را به چهار دوره متمايز تقسيم كرده است و آنها را پديدارشناختي، جامعهشناختي، زبانشناخني و تاريخ ادبي خوانده است. او معتقد است كه باختين در آخرين سالهاي زندگيش تركيبي از اين چهار زبان مختلف را به كار گرفته بود.
باختين منطق مكالمه را اختراع نكرد. پيش از او، و پس از او ، بسياري اين نكته را در مركز توجه فلسفي خود قرار دادند . اما باختين آن را بنيان سخن دانست و به اين اعتبار كار او تازه است. يكي از مهمترين مباحث در اهميت مكالمه را بايد در آثار فرماليستهاي روسي جستجو كرد . وينو گرادوف در تحليل داستان همزاد داستايفسكي به اهميت منطق مكالمه اشاره داشت . او با بررسي زبانشناختي تقابل گفتار گوليادكين شخصيت اصلي داستان داستايفسكي با ديگر شخصيتها ، نشان داد كه در اين داستان تقابل اصلي ميان سخن تكگفتاري و منطق مكالمه است.
منبع: ساختار تأويل متن، تأليف بابك احمدي.
دوشنبه |ا| 7 |ا| بهمن |ا| 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 698]