واضح آرشیو وب فارسی:مهر: ميرحسين و بينيازي از احزاب؛خيز به سويمدل احمدينژاد
گروه سياسي- محمود يوسفي: مير حسين موسوي قفل سكوت چند ساله خود را شكسته و هر چند كه مانند ادوار گذشته مورد دعوت جريان دوم خرداد قرار نگرفته و حتي پس از طرح نام او از سوي خاتمي به عنوان كانديدا، واكنش هاي منفي در آن جريان برانگيخته شد اما گويا او با ورود به گوي رقابت هاي انتخاباتي بنا دارد در صورتي كه شرايط را مساعد ديد، مستقل از احزاب و جريان خود را در معرض رأي مردم قرار دهد.
سنجيدن رأي مردم بدون وابستگي به احزاب و گروههاي سياسي همان مدلي است كه احمدي نژاد در سال 84 با آن وارد ميدان شد و اتفاقا با اقبال عمومي نيز مواجه گرديد. گرچه نتيجه رأي مردم در آن انتخابات و مواضع صريح رئيس دولت نهم درباره وامدار نبودن به احزاب و گروهاي سياسي به مذاق مخالفان خوش نيامد و اين نكته را همواره به عنوان نقطه ضعفي در كارنامه وي مي دانستند و با تكيه بر آن بعضاً به تخريب دولت مي پرداختند، اما تجربه موفق اين رويكرد در جلب افكار عمومي، جذابيت بيشتري براي برخي كانديداها آن هم در فصل انتخابات فراهم مي كند و به نظر مي رسد اين تجربه، ميرحسين را كه دست كم در 2 انتخابات در تعليق آمدن و نيامدن نگه داشته بود، از سردرگمي نجات داده است.
مروري بر سير رفتارهاي سياسي اخير ميرحسين موسوي، يعني راه اندازي سايت "كلمه" از سوي حاميان وي و تحليل ها و چهره هايي كه بر اين سايت نقش مي بندد كه عموماً از ژنرال هاي حزبي نيستند، بي اعتنايي به اقدام خاتمي در طرح نام وي به عنوان كانديداي احتمالي اصلاح طلبان، شكست سكوت چندين ساله خود با مرور بر كارنامه مديريتش آن هم نه با رسانه هاي حزبي بلكه با همان سايت كلمه، نشان مي دهد كه او علاقه اي ندارد كه زير پرچم دوم خردادي ها به صحنه بيايد.
در آن سو نيز جريان دوم خرداد پس از اعلام خاتمي، بيشتر شكاف رفتاري و عملكردي خود را با ميرحسين نشان داد اما عقلاي آنها سعي كردند مواضعشان در مخالفت با ميرحسين آشكار نشود تا هم در صورت پيروزي بتوانند سهمي در قدرت بگيرند و هم اينكه ورود مير حسين به گسست و انشقاق ميان آنها دامن نزند. موسوي لاري، وزير كشور زمان خاتمي در توجيه اين موضوع مي گويد: "با اعلام خاتمي اين اطمينان به جامعه داده شده كه خاتمي يا كانديداي رياست جمهوري است يا در كنار رئيسجمهوري كه بتواند كشور را اداره كند، قرار مي گيرد و از او حمايت مي كند. مهندس موسوي هم به همين شكل؛ يا خود حضور دارد يا از خاتمي به عنوان كسي كه در حال حاضر محور جريان اصلاح طلبي ماست، حمايت مي كند."
با آنكه ميرحسين با اظهارات اخيرش پايان سكوت 20 ساله اش را اعلام كرده اما اين روزها ترجيح مي دهد تمامي اين حرف و حديث ها را بي پاسخ بگذارد و البته به نوعي با اين سكوت نسبتش را با آن جريان انكار كند چراكه او نمي خواهد مانند خاتمي نماد يك جريان شكست خورده باشد. او نمي خواهد مانند آنچه براي خاتمي در انتخابات هاي گذشته رخ داد بر او نيز بگذرد؛ در انتخابات مجلس هشتم شاهد بوديم كه پس از شكست اصلاح طلبان در دور اول انتخابات آنها در دور دوم نام "ياران خاتمي" را تغيير دادند چرا كه اين نام تداعي شكست چندين باره آنها در انتخابات بود.
مدلي كه احمدي نژاد در انتخابات نهم رياست جمهوري برگزيد، صرفاً تكيه بر اعتماد مردم به شعارها و عملكردهاي فردي و نه اعتبار حزبي و گروهي بود و ميرحسين اكنون براي استفاده از اين مدل در گام اول تلاش كرده است تا دوران مديريت خود را در اذهان مردم مرور كند و به اين صورت خود را با هويت خود و نه وابستگي و نسبتي كه با جريانهاي سياسي دارد تعريف كند. به اين ترتيب مي كوشد تا چهره فراموش شده خود را در اذهان بيدار كنه نمي خواهد با قرار گرفتن در گردونه جريان دوم خرداد جايگاه جايگاه و وجهه مردمي خود را از دست بدهد.
ميرحسين در مصاحبه اي كه اخيرا داشته و سعي كرده ناگفته هاي دوران مديريت خود را بازگو كند گفته است:"به طور كلي در دولت اين احساس و رويكرد جدي وجود داشت كه بايد با مردم صادق بود. چون دولت مردم را قابل اطمينان مي ديد، به اين معنا كه اگر اطلاعات شفاف به دست مردم ميرسيد به دولت كمك ميكردند. به همين دليل اين كه چيزي از مردم پنهان نماند، تبديل به يك اصل و خصلت اخلاقي دولت شده بود." اين نوع گفتار البته سالها بود كه در ادبيات دولتمردام منسوخ شده بود و ديگر معياري براي سنجش ميزان موفقيت دولت محسوب نمي شد اما در فضاي گفتماني ايجاد شده پس از دولت نهم اكنون ميرحسين اينگونه ورود خود به عرصه سياسي را رقم مي زند و در پي مدلي است كه رابطه دولت و مردم را بي واسطه احزاب و جريان هاي تابلوي سياسي رقم مي زند. ميرحسين البته پيش از اين نيز چنين مدلي را ستوده بود و هنگامي كه در سال 84 جمعي براي جلب مخالفت او با احمدي نژاد (رئيس جمهور منتخب) به ديدار او رفتند او در قياس با ساير كانديداها و برخي سياستمداران پيشين گفته بود كه احمدي نژاد صادق است و به اين خاطر پيروز شد كه از اول تا آخر انتخابات يك كاپشن پوشيد و يك حرف زد.
با اين اوصاف گزينه اي كه مورد هراس جريان دوم خرداد است و امكان تحقق بيشتري دارد و آن هم مستقل به ميدان آمدن ميرحسين است. آنها هر بار كه نامي از ميرحسين بردند، در واقع در پي آن بوده اند كه پلي براي حضور در قدرت پيدا كنند و اينك رويكرد ميرحسين حكايت از آن دارد كه او نمي خواهد پلي براي ورود آنها به قدرت باشد. او در فضاي گفتماني احمدي نژاد مدلي را يافته كه كانديدا را بي نياز از رفتن زير بليط احزاب مي كند. در اين چارچوب، اقدام خاتمي و طرح اين موضوع كه از ميان او و ميرحسين يك نفر كانديدا مي شود، فرار به جلو تفسير مي شود تا رقابت احتمالي ميان او و ميرحسين فروكش كند.
نظرات كاربران:
شنبه 5 بهمن 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]