محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826554151
ترجمه عهدجديد از نگاه فاني و ملكيان
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: ترجمه عهدجديد از نگاه فاني و ملكيان
چاپاول- همشهريآنلاين:
تازهترين ترجمه "عهد جديد" با برگردان فارسي پيروز سيار از سوي نشر ني به بازار كتاب عرضه شده است
ترجمهاي كه مصطفي ملكيان و كامران فاني از آن به عنوان بهترين ترجمه اين كتاب در زبان فارسي ياد كردهاند.
به گزارش همشهريآنلاين عهد جديد كتابي تحقيقي است مشتمل بر مقدمهاي مفصل راجع به كل عهد جديد كه بحثي تاريخي راجع به آن صورت گرفته و هر بخش از كتاب يا هر فصل از آن هم مقدمهاي مفصل دارد و ناشر و مترجم براي انتشار اثري پاكيزه زحمات طاقت سوزي راصرف كردهاند. دو هفته قبل مصطفي ملكيان و كامران فاني در نشست رونمايي اين كتاب در انجمن حكمت و فلسفه توضيحات دقيقي درباره ويژگيهاي اين كتاب گفتند كه گوياتر از هر متني ميتواند نكات برجسته اين اثر مهم را بيان كند.
ملكيان: ترجمهاي بي سابقه وبديع در ادبيات ديني
مصطفي ملكيان كه پيش از اين درباره كتاب شرح فصوص دكتر محمد علي موحد سخن گفته بود. اين بار هم درباره اين كتاب سخن گفت.[گزارش همشهري آنلاين از سخنان مصطفي ملكيان در شب ابن عربي]
درباره ترجمه جناب آقاي پيروز سيار بدون ذرهاي مبالغه عقيده خودم را عرض ميكنم كه در زمينه ترجمه متون مقدس به زبان فارسي كار ايشان در ترجمه عهد جديد كاري است بينظير و بيسابقه و به صورت بارز و شاخصي از همه كارهايي كه در زمينه ترجمه متون مقدس به زبان فارسي صورت گرفته، سرآمدي و برتري دارد و به گمان بنده هيچيك از ترجمههاي موجود قابل قياس نيست با ترجمهاي كه اخيراً از عهد جديد انجام دادهاند. در واقع نمونه علمي يك كار خوب است كه اگرچه نام ترجمه برخودش دارد اما تحقيق به معناي دقيق كلمه است.»
ملكيان در ادامه گفت:«اولاً متن بسيار موثقي را انتخاب كردهاند براي ترجمه به زبان فارسي كه همان متن اورشليم است. ثانياً ترجمه خودشان هم ترجمهاي بسيار بسيار دقيق و امين و كارشناسانه است. سوم مقدمههايي است كه بر هر يك از كتابهاي ترجمه شده نوشتهاند. وقتي ميگويم بر هر يك گاهي هم بر چند تا يك جا مقدمهاي نوشتهاند؛ مقدماتي كه واقعاً روشنگر است و نمايانگر سرشت و سرنوشت آن كتاب مورد ترجمه. نكته چهارم حواشي و تعليقاتي است كه نوشتهاند كه بيش از دوسوم حجم كتاب را در بر ميگيرد كه عمدتاً ايضاحي است اما بعضاً نقدي هم هست. يعني واقعاً متن (text) را در زمينه (context) آوردهاند و اگر اين حواشي نبود و ما از بستر آن متن بيخبر بوديم اكثر آنچه در متن ميآمد ولو به زبان فارسي هم ميبود براي ما قابل فهم نبود. علاوه بر اين همه ارجاعاتي كه در هر قسمت عهد جديد به ساير قسمتهاي عهد جديد و يا به عهد عتيق انجام گرفته نيز آورده شده كه كار طاقتفرسايي هم بوده است.
گاهشمار تاريخ عمومي و تاريخ كتاب مقدس مسيحيت هم در قسمت آخر كتاب آورده شده است كه در آن به فلسطين آن زمان، تاريخ ناسوتي آن منطقه و نيز تاريخ لاهوتي آن و تقابل و احياناً تكميل آنها اشاره شده است، يعني چه آنچه تاريخنگاران گفتهاند و چه آنچه ما اگر باشيم و متن مقدس، بايد آنها را واقع بدانيم در آن زمانها و آن مكانها. اسامي خاص عهد جديد كه به پنج زبان و به دقيقترين شكل ممكن آورده شده است و بعد هم فهرست آيات عهد عتيق و عهد جديد كه مستقلاً فهرست شده است. اينها همه محاسن اين كتاب است كه اساتيد به آنها اشاره كرده بودند.»
ملكيان سپس سه نكته را در انتقاد از كتاب آوردو گفت:« نكته اول اين است كه آقاي سيار تشخيص دادهاند و به حق هم تشخيص دادهاند كه زبان ترجمهشان در فارسي بايد زباني آركائيك و ادبي باشد و متون مقدس معمولاً زباني ادبي و باستاني دارند و ايشان هم ترجمه را بر اين اساس پيريزي كردهاند كه به نظر من هم تشخيص درستي بوده است. اما به گمانم در موارد بسيار نادري در اين آركائيك بودن افراط شده و در موارد بسيار فراواني خود آركائيك بودن فراموش شده است. در آن موارد نادر كه در آركائيك بودن افراط شده ميتوان به موردي مثل به كار بردن كلمه بهر اشاره كرد كه كمتر از آن استفاده ميشود. مثل «از بهر آنكه...». به نظر من اين افراط در آركائيك بودن است ولي ايشان به وفور از اين كلمه استفاده كردهاند.
ما حتي وقتي تاريخ بيهقي را هم ميخوانيم با آن نثر دلاويز، چنين تعابيري حتي در آن زمان هم وجود نداشته است و بيشتر ياد ترجمه كشفالاسرار ميافتيم كه از آن ابوالفضل ميبدي است و اين كلمه را تا آنجا ميبينيم اما به نظر من كلمهاي مثل كلمه بهر خيلي آركائيك است و افراط است. اما در مواردي هم آركائيك بودن فراموش شده است. يكي از مواردي كه خيلي شاخص است اين است كه در زبان آركائيك ما، «را» بسيار كم استعمال ميشده و شما در متون ادبي ميبينيد كه بر خلاف متون امروز از كلمه «را» بسيار كم استفاده ميشده است و به نظر من ايشان بايد بسياري از اين «را»ها را حذف ميكردند. مثلاً در اين متن بسيار هست كه «چون اين را بگفت...» كه قدما اينطور نميگفتند. آنها ميگفتند «چون اين بگفت...» يا مثلاً «گناهانشان را در شمار آوريد» كه قدما ميگفتند «گناهانشان در شمار آوريد».
ايشان تقريباً درباب «را» البته جز مواردي كه بايد ميبود فراموش كردهاند كه با متن آركائيك سر و كار دارند. يا مثلاً قدماي ما «نمودن» را به معناي «نشان دادن» به كار ميبردند. حتي در جايي هم اگر ما فكر ميكنيم كه «نمودن» به معناي «كردن» است مثل لطف نمود، آنجا هم نمودن به معناي نشان دادن است چون لطف يك امر دروني است كه بايد آن را در بيرون بنمايند. در حافظ يا سعدي اگر لطف نمودن يا عنايت نمودن آمده است «نمودن» به معناي كردن نيست بلكه به معناي نشان دادن است. قدماي ما هميشه «نمودن» را به معناي «نشان دادن» به كار ميبردند. امروزه ما «نمودن» را به وفور به معناي «كردن» به كار ميبريم مثل اشاره نمود يا امر نمود كه يعني اشاره كرد يا امر كرد. بنابراين هرجا ميخواستند «نشان دادن» را به كار ببرند خود «نمودن» را به كار ميبردند. امروزه ما چون «نمودن» را به معناي كردن به كار ميبريم پس اگر بخواهيم «نشان دادن» را بگوييم «نماياندن» را به كار ميبريم. آقاي سيار نماياندن به كار بردهاند كه به نظر من درست نيست و نماياندن براي امروز كه ما «نمودن» را به معناي «كردن» به كار ميبريم البته خوب است اما بناست نثر ما آركائيك باشد و بنابراين بايد «نمودن» به كار برد.
مثلاً به جاي اينكه بگويند «پهلو و دستان خود را به آنها نماياند» معمولاً ميگفتند «پهلو و دستان خود به آنها نمود» يعني «بر» نميگفتند چون «نمودن» با «به» ميآمده است و بعد هم «نماياندن» نميگفتند و «نمودن» را به كار ميبردند. از طرف ديگر ايشان «نمودن» را به معناي «كردن» به كار بردهاند. مثلاً «شما بايد خود را امين نموده باشيد» كه بايد ميگفتند «امين كرده باشيد». يا مثلاً اگر ما قرار است نثر آركائيك به كار ببريم نبايد كلمه ارباب را استفاده كنيم، بايد بگوييم سرور. ارباب كلمهاي است كه امروزه به كار ميرود و جمع است و ما امروزه آن را به عنوان مفرد به كار ميبريم. اينها مواردي است كه خوب است مدنظر قرار گيرد كه البته من چهل و هفت-هشت مورد يادداشت كردهام هرچند هنوز يكسوم كتاب را خواندهام. اين يك مورد بود كه به نظر من رعايت مدام نثر آركائيك در ترجمه وجود ندارد.
مصطفي ملكيان ادامه داد: اما اشكال دومي هم هست كه به نظرم ميآيد مواردش زياد نيست اما چشمگير است و دوستان ميدانند كه هميشه وقتي چيزي خيلي شسته رفته و پاكيزه باشد چيزهاي ريزش هم به چشم ميآيد. بنابراين از بس ترجمه ايشان دقيق، متين و عالمانه است اين موارد در آنها ظاهر ميشود. اشكال دومي كه ميخواهم عرض كنم به كار بردن الفاظ و تعبيراتي است كه ارزشداورانه است. وقتي كه ما ميخواهيم بگوييم فلان شخص مبدع، بدعتگذار يا كجانديش بود. در اينگونه متون بايد يكي از اين دو كار را بكنيم: يا بايد بگوييم طبق تلقي مسيحيت نهادينه شده جاافتاده تثبيتشده امروزي مثلاً آريانوس بدعتگذاربود، يا نبايد اين الفاظ را به كار ببريم. به هر حال ما كه ميدانيم تاريخ با آدمهاي حقطلب چه ميكند كه بعدها ميگويند اينها بدعتگذار بودند. بنابراين اگر هم اين تعبيرات را به كار ميبريم بايد تصريح كنيم كه وقتي ميگوييم «آريانوس بدعتگذار»، منظورمان ارزشداوري نيست بلكه ما از لحاظ آيين كاتوليك اين موضوع را بيان ميكنيم كه فلاني كجانديش يا بدعتگذار بود وگرنه اينها ارزشداوريهايي است كه يا اصلاً نبايد بشود يا بايد بگوييم طبق تلقي آيين كاتوليك يا طبق تلقي مسيحيان صدر اينگونه بوده است.
در اينجا آقاي سيار ممكن است در جواب بنده بگويند كه من دارم آيين كاتوليك را معرفي ميكنم و آنها هر كه را بگويند بدعتگذار است من هم نوشتهام بدعتگذار، كه اينجا شق دوم اشكال پيش ميآيد؛ يعني اينكه اگر شما تلقي آنها را ميگوييد ديگر نبايد بگوييد عيساي پيامبر چون آنها عيسي را خدا ميدانند نه پيامبر ولي در نوشته آقاي سيار چند جا آمده كه اينها تعاليم عيساي پيامبر است. اگر تلقي آيين كاتوليسيسم را بيان ميكنيد آنها عيسي را پيامبر نميدانند. بنابراين به نظر من اين ارزشداوريها يا بايد همگي حذف شوند يا تصريح شود در جايي كه ما داريم از تلقي خاصي بيان مطلب ميكنيم.
و اما نكته سومي كه وجود دارد اين است كه متأسفانه با اينكه كار خيلي از نظر دقت در اغلاط پيشرفته است اما باز اغلاطي تايپي در آن راه پيدا كرده كه هم مربوط به ارجاعاتي است كه داده شده و هم كلماتي كه نادرست تايپ شدهاند. من اين مواردي كه ذكر كردم به عنوان سپاس قلبي از كاري كه ايشان انجام دادهاند و به عنوان شاگردي كه از كار ايشان خيلي چيز ياد گرفتهام بود و الا كار ايشان كاري بيسابقه، بديع و نوظهور در ادبيات ديني در زبان فارسي است.
كامران فاني: ترجمهاي روان و گرهگشا
كامران فاني ، اديب و كتابشناس نامي كه اخيرا به اتقاق خانم پوري سلطاني مجموعه دو جلدي كتابشناسي ا سلام و ايران را از سوي سازمان اسناد و كتابخانه ملي به بازار كتاب عرضه كرده بود، در نشست رونمايي اين كتاب توضيحاتي درباره كتاب عهد جديدداد كه در زير آمده است. [رونمايي از كتابشناسي ايران شناسي و اسلام شناسي]
در قسمت دوم يعني اعمال رسولان كه از نظر تاريخي اهميت فراواني دارد، نيز مقدمهاي مفصل آمده و بعد از آن به مهمترين بخش عهد جديد ميرسيم كه رساله هاي پولس است و اهميت بسياري در كلام مسيحي دارد.
مقدمه نامههاي سنپل سي چهل صفحه است و نشان ميدهد توجه اصلي متخصصين مسيحي در فرانسه چه بوده است و در ادامه به مكاشفات يوحنا ميرسيم. خود اين مقدمات يك دوره اطلاعات خيلي موجز ولي مهم را در اختيار خواننده قرار ميدهد. به گفته كامران فاني در ترجمه سيار دو بخش مهم وجود دارد: يك بخش ارجاعاتي است كه در كنار صفحات وجود دارد و در آنها به نظير آن آيات ارجاع داده شده است. بنابراين خواننده در اين كتاب با هزاران ارجاع روبرو ميشود كه اين ارجاعات كار را براي محققان بسيار راحت كرده است.
بخش مهم ديگر كتاب پانويسهاست. خواندن اينگونه كتابها بدون اينكه با توضيحات همراه باشد بيفايده است و براي فهم كتاب مقدس و عهد جديد بدون اين پانويسها چيز زيادي نصيب خواننده نخواهد شد. بيش از دوسوم اين كتاب پانويس است و تقريباً براي هر آيه توضيحات مفصلي آورده شده است. كاري كه آقاي خرمشاهي در ترجمه قرآن خود( انتشارات ناهيد و نيلوفر) همين كار را كرده بودند تا خواننده بتواند در همانجا لااقل اطلاعات اوليهاي را درباره هر آيه دست آورد.
به گفته فاني«اين بخش به آقاي سيار كمك كرده تا بتواند اين كتاب را به خوبي ترجمه كند. به هر حال اين ترجمه ترجمه سادهاي نيست و خيلي هم راجع به هر آيه آن بحث ميشود.» اما در پايان كتاب فهرستهايي آورده شده است كه آنها نيز براي كار تحقيقي بسيار مهماند. به ويژه فهرست واژگان كليدي و فرهنگ پنج زباني فارسي، عربي، انگليسي، فرانسه و يوناني از اعلام كتاب مقدس كه بسيار كاربردياند.
به گفته فاني «آقاي سيار درباره ضبط كلمات دقت فوقالعاده زيادي كرده است. به هر حال درباره ضبط كلمات هم اين موضوع به ما بسيار كمك خواهد كرد تا اگر ما در جايي واژههايي ديديم از همين ضبط استفاده كنيم اگر چه ايشان بسياري از ضبطهاي جا افتاده را هم - به خصوص اگر عبري يا آرامي باشد - حفظ كرده و به نظر من فهرستي بسيار مناسب در اختيار كساني كه دنبال كتابهاي اعلام هستند قرار داده است.
نامههاي آمده درعهد جديد از ديگر نكاتي است كه فاني به آنها اشاره كرده و مي گويد: اهميت عهد جديد در درجه اول به دليل نامههاست. به ويژه دو نامه سنپل به روميان و كرنتيان. سنپل به يك معني بنيانگذار مسيحيت است و ما بدون شناخت سنپل مسيحيتي را كه فعلاً وجود دارد نميتوانيم بشناسيم و تأكيد اصلي و اساسي در جهان مسيحيت هم بر سنپل گذاشته شده است. در اين ميان به ويژه «نامه به روميان» مهمترين بخش اين كتاب است و به يك معنا جدا شدن پروتستانها از كاتوليكها در واقع به خاطر همين نامه بوده است و نيز «نامه به كرنتيان». اين دو به اين دليل مهم است كه در واقع يك انقلاب ايجاد كردهاند.
بعد از صعود مسيح تكليف روشن نبود كه بالاخره وي ديني جديد آورده يا اصلاحگر بوده است و مخاطب او صرفاً يهوديان هستند يا ديگران هم مخاطب اويند. در واقع سنپل بود كه به خصوص در نامه به روميان اين جهت را به مسيحيت داد. سنپل دو خطر را در زمان خودش حس ميكرد: يكي خطر ذهن يوناني بود و ديگري خطر ذهن يهودي. نامه به كرنتيان در واقع به خطر ذهن يوناني ميپردازد و در آن حكمت الاهي را در مقابل حكمت انساني قرار ميدهد و خطر را اينگونه بيان ميكند كه يونانيها به عقل خودشان خيلي مغرور شدهاند و عقل الهي را فراموش كردهاند، پس موضوع بحث او در اينجا حكمت و عقل است. نامه به روميان در واقع به نحوي خطاب به يهوديان است كه مقهور شريعت و اجراي احكام شدهاند. در واقع همه حرف سنپل همين است كه شما با اجراي احكام و اجراي شريعت نجات پيدا نميكنيد و در تمام اينها يك اصطلاح كليدي وجود دارد كه بسيار هم سخت است و اقاي سيار دادگر ترجمه كردهاند و در متون قبلي عدل ترجمه شده است. يعني از عدل الاهي و عدل انساني صحبت ميكند و اينكه انسان بايد عادل شود.
فاني درباره چاپ و تجليد نفيس كتاب و زيبايي و هنري كه ناشر صرف آن كرده است نيز سخن گفت:« آقاي سيار اين شانس را داشته است كه حاصل كارش در آخرين مرحله به دست ناشري افتاده كه واقعاً در دقت و صحت و عشق و علاقه به كار از كمنظيرترين ناشران ايران است. آقاي همايي (مدير نشر ني ) توانسته اين كتاب را با اين نفاست و زيبايي و دقت و چشمنوازي توانسته چاپ كند و زحمات آقاي سيار را در ويتريني زيبا به نمايش بگذارد.»
كتاب عهد جديد در 1312 صفحه در قطعي وزيري گالينگور با كاور و به قيمت 28هزار تومان به بازار كتاب عرضه شده است.
پيروز سيار پيش از اين كتاب عهد قديم را برگردان فارسي و از سوي نشرني به بازار كتاب عرضه كرده بود
چهارشنبه 2 بهمن 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 145]
-
گوناگون
پربازدیدترینها