تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فتوا دهندگان بزرگانِ دانشمندان‏اند و فقيهان پيشوايانى كه از آنان بر اداى پيمان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846584548




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عبوديت ربوبى پنج وادى خودسازى و سلوك (قسمت دوم و پاياني)


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: عبوديت ربوبى پنج وادى خودسازى و سلوك (قسمت دوم و پاياني)
رضا شريفي

در نخستين بخش از مقاله حاضر كه در روز يك شنبه 92 دي ماه منتشر شد دو عرصه از عرصه هاي سلوك و تهذيب نفس يعني وادي صمت و خاموشي و جوع و گرسنگي مورد بررسي قرار گرفت در ادامه اين مقاله، سه وادي ديگر تشريح و تبيين مي شود كه با هم آن را از نظر مي گذرانيم.

3- وادي سهر و شب زنده داري

خداوند در آيه 56 سوره ذاريات تبيين مي كند كه هدف از آفرينش انسان و جن، عبادت بوده است. براين اساس مي بايست همان گونه كه آفرينش فرشتگان تقديس و تسبيح خداوند بوده و آنان به اقرار خويش بدان اشتغال دارند (بقره آيه 30) انسان نيز به اين امر (عبادت) اشتغال داشته باشد تا مرگ وي را از اين دنيا به دنياي يقين ببرد.

با اين همه انسان به جاي اين كه شبانه روز به عبادت مشغول باشد به اموري ديگر اشتغال مي يابد كه شامل امور لهو و لغو تا اموري مستحب چون جويندگي وسايل و ابزارهاي آسايش و آرامش و اموري واجب ديگر چون جهاد مي شود.

خداوند در آيه 20 سوره مزمل تبيين مي كند كه تمام شبانه روز را انسان به حكم هدف و فلسفه آفرينش مي بايست به عبادت خداوند اشتغال داشته باشد؛ ولي از آن جايي كه ظرفيت انسان بسيار كم و محدود است و اين نقص و محدوديت به سبب ماده است و روح انساني با تمام توانايي آن، چون در كالبد انساني قرار گرفته، دچار محدوديت شده و اين محدوديت است كه نمي گذارد انسان در دنيا چنان كه بخواهد عمل كند. اين نوعي شر و نقص است كه آدمي را گاه حتي از عمل به عبادت چنان كه بايد و شايد باز مي دارد.

در برخي از روايات آمده است كه «ما عرفناك حق معرفتك؛ خدايا آنطور كه شايسته توست، تو را نشناختيم» اين عبارت نسبت به معصومان(ع) معنا ندارد؛ زيرا از نظر شناختي آنان با روح خويش چنان پرواز مي كنند كه بيرون از دايره تصور است؛ اما اين عبارت كه «ما عبدناك حق عبادتك؛ چنان كه شايسته توست عبادت نكرديم» درست است؛ زيرا بدن و كالبد جسماني و مادي بشر اجازه نمي دهد كه خدا را چنان كه هست عبادت كنند.

به سبب همين محدوديت هاي كالبد جسماني بر روح در آيه20 سوره مزمل بيان مي شود كه انسان حتي اگر بخواهد نمي تواند به وظيفه و مسئوليت شبانه روزي خويش عمل كرده و به عبادت خداوند بپردازد. از اين رو خداوند به صراحت مي فرمايد: علم ان لن تحصوه فتاب عليكم؛ خداوند دانست كه شما نمي توانيد تمام مدت شبانه روز را به شماره درآوريد و احصار كنيد و در تمام مدت بر شبانه روز تسلط و چيره شويد و به عبادت بپردازيد. و لذا عبادت شبانه روزي دائمي را از شما برداشت.

اصولا احصاء در كاربردهاي قرآني به معناي فراگيري و دربرگيري است. به اين معنا كه شخص مثلا همه نام ها و صفات خداوندي را چنان كه هست احصار كرده و تحقق بخشد. از اين رو گفته اند هر كسي همه اسما و نام هاي الهي را احصاكند و در خود تحقق بخشد به مقام خلافت ربوبي كامل مي رسد. هر چند كه براي انسان احصاي همه اسماي الهي و تحقق بخشي آن در ذات وي شدني است ولي احصاي زماني شدني نيست و لذا واژه «لن» به معناي هرگز در آيه به كار رفته است تا اين معنا انتقال يابد كه انسان هرگز نمي تواند همه زمان بيست و چهارساعته از شبانه روز را احصا كند و به عبادت بپردازد.

چنان كه گفته شد و آيه به صراحت دلالت دارد انسان ها گرفتار مسايل روزمره خويش و مسافرت ها و جويندگي آسايش و آرامش و فضل الهي از نيازهاي روزانه زندگي هستند و نمي توانند بطور بيست و چهارساعته به عبادت بپردازند، بر اين اساس حكم شده تا مي توانند به عبادت بپردازند.

شب به سبب آن كه براي استراحت و آسايش آفريده شده بيدار شدن در آن سخت تر است. از اين رو خداوند به پيامبرش مي فرمايد كه دو سوم يا نيمه اي از آن و دست كم يك سوم آن را بيدار بماند و مؤمنان نيز پيامبر(ص) را در اين امر پيروزي كرده و او را سرمشق خويش قراردهند (مزمل آيات1 تا 4 و نيز آيه20) در حقيقت محدوديت هاي بدني و كالبد جسماني مي بايست به گونه اي باشد كه شخص را از اصل باز ندارد كه عبادت است. بر اين اساس از مقدار شدني و «مايتسير» سخن به ميان مي آيد. (مزمل آيه20)

چرا عبادت در شب؟

شب از آن رو مورد تأكيد قرارگرفته كه اصولا انسانها در روز همانند ماهي در آب، در جست وجوي ماديات به اين سو و آن سو شنا مي كنند (مزمل آيه7) و كم تر فرصت عبادت و تفكر و تدبر در امور اصلي را مي يابند و اصولا وقت نمي كنند كه در آيات و نشانه ها و امور فرامادي بينديشند (مزمل آيه5)

از اين رو شب در آيات قرآني از جايگاه ارزشي بلندي برخوردار شده و عبادت آن تأثيرگذارتر دانسته شده است. كساني كه بخواهند از راه عبوديت به كنه و گوهر آن كه كمالات انساني و مقام تحقق و احصاي اسمايي و در نهايت ربوبيت و خلافت الهي است دست يابند مي بايست به شب به عنوان زمان معراج و پرواز توجه كنند. از اين رو آيه15 سوره سجده (فصلت) به كاركردهاي نماز شب و اصولا شب زنده داري مي پردازد و به مسئله طمع و خوف اشاره مي كند.

در نظر قرآن، عبادت حبي مي تواند با نگاهي به جمال الهي (طمع) و جلال الهي (خوف) انجام بپذيرد چنان كه اين معنا از سوي معصومان(ع) نيز در سوره انسان مطرح شده كه آن بزرگواران به قصد وجه الله ولي از روي خوف دوزخ جلال خداوندي و طمع در بهشت جمال الهي عبادت و اطعام خويش و نيز ايثار خود را هدفمند مي سازند.

شب به سبب آن كه زمان خاموشي و سكوت است مي تواند آثار برجسته اي در تفكر و تدبر در آفاق و انفس به جاي گذارد. به گونه اي كه شخص شب زنده دار مي تواند اميدوار باشد كه در شب به قول هاي الهامي و وحياني به شكل انباء دست يابد؛ زيرا هم وحي براي غير پيامبر شدني است چنان كه به مادر موسي و مريم(س) وحي شد و هم اين كه مقام نبوت عام به معناي ارتباط با خداوند براي همه امكان پذير است. بنابراين هم مي تواند اميد به مقام محمودي چون نبوت انبايي داشته و هم اميد به اخبار وحياني و الهامي از غيب داشته باشد. (مزمل آيات 1تا 5) هم چنين آيه 16 و 17 سوره ذاريات بيان مي كند كه شخص مي تواند با نمازهاي شب و شب زنده داري اميد داشته باشد تا به مقام متقين كامل دست يابد كه قرآن براي اين مقام صدها كاركرد و آثار مادي و معنوي و دنيوي و اخروي برشمرده است.

نمازشب در روايات

در همه ادبيات عرفاني از شرقي و غربي آن سخن از شب زنده داري به ميان آمده و بر آن تاكيد فراوان شده است. در ادبيات اسلامي و رياضت شرعي، شب زنده داري با نظر و تدبر در آسمان و آيات انفس و آفاق مورد تاكيد قرار گرفته و استغفار به ويژه در سحرگاهان به عنوان مهم ترين راه دست يابي به مقامات ذكر شده است.

در كتاب من لايحضره الفقيه شيخ صدوق- كه به دعاي امام زمان(ع) متولد شده و مورد عنايت آن حضرت بوده- آمده است: امام صادق(ع) فرمود: من قال في وتره اذا اوتر استغفرالله و اتوب اليه سبعين مره و واظب علي ذلك حتي تمضي سنه كتبه الله عنده من المستغفرين بالاسحار و وجبت له المغفره من الله عز و جل؛ هر كسي در نماز شب خويش، آن هنگام كه نماز وتر مي گذارد، هفتاد مرتبه بگويد: استغفرالله و اتوب اليه و بر اين كار مدت يكسال مداومت نمايد، خداوند متعال نام او را از جمله مستغفرين بالاسحار (آل عمران آيه 16) نوشته و مغفرت حق تعالي او را در برمي گيرد.

صدوق در كتاب خصال خويش نيز مي نويسد: در حديث است كه جبرائيل(ع) به خدمت پيامبر خدا(ص) رسيد و گفت: يا محمد! عش ما شئت فانك ميت و احبب من شئت فانك مفارقه و اعمل ما شئت فانك مجزي به واعلم ان شرف الرجل قيامه بالليل و عزه استغناهه عن الناس؛ اي محمد! هرچه خواهي در جهان زندگي كن، ليكن سرانجام كار، مرگ است و هر كه را مي خواهي، دوست بدار، اما عاقبت كار، فراق و جدايي است و هر كار كه خواهي بكن كه به جزاي آن خواهي رسيد، ليكن بدان كه در اين ميانه شرف آدمي در شب زنده داريها و عبادتهاي شبانه اوست و عزت او در بي نيازي او از مردم است.

هر گنج سعادت كه خداداد به حافظ

از يمن دعاي شب و ورد سحري بود

محمدبن سنان از مفضل روايت كرده است كه از مولاي خود حضرت امام جعفر صادق(ع) شنيدم كه مي فرمود: يكي از جملاتي كه خداوند در مناجات، به حضرت موسي فرمود آن است كه: اي پسر عمران! دروغ گفته آن كس كه خود را دوستدار من تصور كرده و چون شب فرا رسد به خواب راحت فرو مي رود. مگر نه آن است كه هر دوستدار در آرزوي خلوتي است كه با محبوب خود باشد؟ اي پسر عمران، بدان كه من بر حال دوستان خود آگاهم و مي دانم كه چون شب، پرده بر جهان مي كشد، چشم دلشان به سوي قلبهايشان، متوجه مي گردد، و عذاب مرا در پيش ديدگان خود، مجسم مي سازند و مرا در مقام مشاهده، مخاطب قرار مي دهند و در مقام حضور با من سخن مي گويند. اي پسر عمران، خشوع قلب و خضوع جسم و اشك چشم خويش را در سياهي شبها، بر من نثار كن و آنگاه مرا بخوان، تا دريابي كه تا چه حد به تو نزديكترم و ترا اجابت مي كنم.

عبدالله بن سنان گويد: از امام صادق(ع) شنيدم كه مي فرمود: ثلثه فخرالمؤمن و زينه في الدنيا و الاخره : الصلوه في آخر الليل و يأسه مما في ايدي الناس و ولايه الامام من آل محمد عليهم السلام يعني: سه چيز موجب فخر مؤمن و زينت دنيا و آخرت است: نماز در اواخر شب و عدم توجه به آنچه در نزد مردم است و ولايت و محبت و پيروي از امام خاندان محمدي.

ابن منكدر روايت كرده كه پيامبر(ص) فرمود: خيركم من اطعم الطعام و افشي السلام و صلي بالليل و الناس نيام يعني: بهترين كس از ميان شما آن است كه اطعام كند و با آهنگ بلند، سلام گويد و آن گاه كه چشم مردم به خواب رفته، به نماز شب و تهجد برخيزد.

مخسب در دل شبها كه فيض قافله اي است

كه از كمينگه شبهاي تار مي گذرد

در كتاب فقه الرضا آمده است كه: بر نماز شب مداومت كنيد زيرا كه نماز شب، احترام به ساحت اقدس پروردگار است و موجب افزايش روزي مي گردد و چهره را زيبا مي سازد و رزق آن روز را ضمانت ميكند. در نماز وتر درنگ و وقوف بسيار كنيد؛ زيرا كه در حديث آمده است كه: هركس كه در نماز وتر خود، درنگ بسيار كند، وقوف و درنگش در محشر و روز قيامت، اندك خواهد گذشت.

آن چه بر مائده فيض بر اين نه طبق است

رزق جمعي است كه در پرده شب بيدارند

امام صادق(ع) فرمود: ان الحسنات يذهبن السيئات (هود آيه 114) قال: صلوه الليل تكفر ما كان من ذنوب النهار؛ حسنات آدمي، گناهان او را از ميان مي برد و نماز شب، گناهاني را كه انسان در روز مرتكب شده است، فرو مي پوشاند.

در كتاب دعوات راوندي از حضرت علي بن ابيطالب(ع) نقل شده كه فرمود: قيام الليل مصحه للبدن: شب زنده داري به عبادت، تندرستي مي آورد.

حضرت امام جعفر صادق(ع) مي فرمايد: عليكم بصلوه الليل فانها سنه نبيكم و مطرده الداء عن اجسادكم؛ نماز شب را مواظبت و مداومت كنيد؛ زيرا كه سنت پيامبر شماست و از تنتان، بيماري و درد را زائل مي سازد. (نشان از بي نشان ها؛ علي مقدادي اصفهاني)

4- وادي عزلت و گوشه گيري

شايد صريح ترين و روشن ترين آيه درباره اعتزال و گوشه گيري از مردم البته افراد غيرمومن و دنياپرست آيه 29 سوره نجم باشد كه خداوند مي فرمايد: فاعرض عمن تولي عن ذكرنا و لم يرد الا الحياه الدنيا؛ از هر كسي كه از ياد ما روي گردانيده و جز زندگاني دنيا را نمي خواهد اعراض كن.

اين اعراض همان اعتزال و دوري كردن از آنان است. براين اساس بايد از كساني پرهيز كرد كه به غير خدا مي خوانند نه كساني كه نگاه كردن به ايشان عبادت است.

اما درباره نفس گوشه نشيني و دوري از غيرمومن نيز مي توان به آيه 16 سوره كهف اشاره كرد كه صريح ترين آيه است و واژه اعتزال نيز در آن آمده است. اين آيه در بيان حركت اصحاب كهف وارد شده است: و اذا اعتزلتموهم و ما يعبدون الا الله فاووا الي الكهف؛ هنگامي كه آن جوانان از مردم و از آن چيزي كه آن را به غير خدا مورد پرستش قرار مي دادند كناره گرفتند. پس به سوي غار پناه بردند.

در اين آيه بيان شده كه در آغاز سير و سلوك براي اينكه سالك رنگ غيرخدايي نگيرد و تحت تأثير ديگران نباشد مي بايست از مردم دور شد و عزلت گرفت تا پس از اصلاح قلب و رنگ خدايي يافتن به سوي خلق و مردم بازگشت.

گام نخست سلوك، از خود بريدن بلكه از هر چيزي غير از خدا بريدن است كه در آيه 50 سوره ذاريات به عنوان: ففروا الي الله تبيين و سفارش شده است.

از اميرمومنان علي(ع) روايت شده كه فرمود: طلب الراحه فما وجدت الابترك مخالطه الناس؛ راحت و آسايش را جز در ترك آميزش با مردم نيافتم.

در حديث معروف كرخي حضرت امام صادق(ع) به وي فرمان مي دهد: اقلل معارفك. قال: زدني. قال: انكر من عرفت منهم؛ از آشنايانت بكاه. گفت: سفارش ديگري بفرمايد. فرمود: از كساني كه مي شناسي نيز كم كن و رفت و آمد را كاهش ده. (مجمع البحرين ماده معروف الكرخي.)

از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: ان قدرتم ان لاتعرفوا فافعلوا و ما عليك ان لم يثن عليك الناس و ما عليك ان تكون مذموما عندالناس اذا كنت محمودا عندالله؛ اگر بتوانيد در ميان مردم ناشناخته باشيد چنان كنيد؛ زيرا ستايش نكردن مردم هيچ زياني به تو نمي رساند چنان كه ستايش ايشان هيچ سودي ندارد؛ چون باكي نيست اگر در نزد مردم نكوهيده باشي درحالي كه در نزد خدا ستوده باشي. (أمالي الصدوق ص 396 و بحار الانوار ج 67)

هر يك از پيامبران و اولياي الهي دوره هاي كوتاه مدت و بلندمدت براي خودسازي داشته اند كه مي توان به دوره هاي بلندمدت چوپاني در دشت ها و كوه ها توسط پيامبران و يا دوره هاي چهل روزه از سوي برخي مانند موسي(ع) و پيامبر(ص) اشاره كرد.

5- وادي ذكر و ياد خدا

ذكر قولي و عملي به معناي تأكيد بر فلسفه آفرينش و نيز ربوبيت و پروردگاري خداوند است؛ زيرا كسي كه همواره در ذكر قولي و يا عملي است، بر اين باور است كه هدف آفرينش، عبوديت خداوندي و حركت براي دست يابي به كمال است كه جز به ربوبيت تحقق خواهد يافت. بر اين اساس هر كسي كه بخواهد به كمالي دست يابد مي بايست ذاكر قولي و عملي باشد.

گفته اند كه ذكر زباني در مقام نفس است و ذكر حضوري و شهودي در مقام قلب است و مشاهده و مكاشفه در مقام روح اتفاق مي افتد و مناجات و نجوا در مقام سر مي باشد، چنان كه فنا در مقام خفي است و بقا در مقام ذات تحقق مي يابد.

انسان مي بايست در مراتب ذكر چنان پيش رود تا ذكر و ذاكر و مذكور يكي شود؛ زيرا براي ذكر پاياني نيست؛ چنان كه امام صادق(ع) در حديثي بلند فرموده است:

هرچيز را حدي معين است و پاياني، مگر ذكر را كه خداوند متعال به مقدار كم آن، خشنود، نمي شود و براي آن حد و اندازه اي مشخص نفرموده و در قرآن كريم آمده است: يا ايهاالذين آمنوا اذكر وا الله ذكرا كثيرا و سبحوه بكره و اصيلا پدرم مردي كثيرالذكر بود، هنگامي كه با او به راهي مي رفتيم، مي ديدمش كه به ذكر خدا اشتغال داشت و در موقع غذا نيز از ذكر حق غافل نمي شد و حتي در آن زمان كه با مردم گفتگو مي كرد، باز هم زبانش درحال ذكر بود. آنقدر كلمه مباركه لااله الاالله را تكرار مي نمود كه زبان به كام دهان مباركش مي چسبيد. اهل بيت خود را گرد مي آورد و دستور مي داد كه همگان تا طلوع آفتاب به ذكر خدا بپردازيم... پيامبر اكرم(ص) فرمود: آيا دوست داريد بگويم نيكوترين عملي كه موجب رفعت درجه و مقام شما خواهد شد، چيست؟ عملي كه پاكترين اعمال نزد رب العالمين و بهتر از زر و سيم است و از كشتن و كشته شدن در راه خدا اولي و ارجح است؟ گفتند: آري يا رسول الله فرمود: ذكر كثير و اينكه پيوسته به آن مشغول پاشيد پس امام فرمود: كسي از پيامبر خدا پرسيد: چه كسي در اين مسجد از همه بهتر است؟ فرمود: آن كس كه ذكر خدا بيشتر كند همچنين آن حضرت مي فرمود: به آن كس كه زبان ذاكر داده اند، خير دنيا و آخرت به او عنايت شده است.» (تفسير نمونه ج 17 ص 356)

نيز در كافي ابوبصير از امام صادق(ع) روايت كرده است: شيعتنا الذين اذا خلوا ذكروالله كثيرا: يعني شيعيان ما كساني هستند كه چون فراغتي دست دهد، فراوان به ذكر حق تعالي پردازند. (عده الداعي؛ ص 162)

مرحوم فيض كاشاني در كتاب خلاصه الاذكار گويد: بايد دانست كه ذكر پنهاني هفتاد برابر از آشكار آن، برتر است و در حديثي از حضرت امام رضا(ع) نيز افضليت ذكر پنهاني تأييد شده است؛ زيرا كه اينگونه ذكر، به اخلاص نزديكتر و از ريا دورتر است. خداوند متعال فرمايد: واذكر ربك في نفسك تضرعا و خيفه و دون الجهر من القول بالغدو و الاصال و لاتكن من الغافلين؛ ذكر پروردگار خويش را در دل، بازاري و بيم بدون آنكه چيزي برزبان بگويي در هربام و شام به جاي آور و از زمره غافلان مباش. (اعراف آيه 205)

و از رسول اكرم(ص) منقول است كه به اباذر فرمود: يا اباذر، اذكرالله ذكرا حملا قال ابوذر: و ماالخامل؟ قال: الخفي يعني اي اباذر، ذكر خامل خداوند بگزار. ابوذر پرسيد: ذكر خامل چيست؟ آن حضرت فرمود: مقصود از ذكر خامل، ذكر خفي و پنهان است.

روايت است كه فرشته موكل بر انسان، ذكري را كه بشنود، ثبت مي كند ليكن در مورد ثواب ذكر خفي كه خداوند متعال در قرآن مجيد به آن امر كرده است: اذكر ربك في نفسك تضرعا و خفيه؛ (اعراف آيه 205) كسي جز خداوند به آن آگاه نيست.

مرحوم فيض، پس از عبارات فوق گويد: به طوري كه ارباب معرفت گفته اند ذكر را چهار مرتبه است: نخست: آنكه ذكر تنها بر زبان جريان يابد.

دوم: آن كه علاوه بر زبان قلب نيز ذاكر و متذكر باشد بديهي است كه براي حضور قلب، مراقبت و مداومت لازم است چه اگر قلب را به حال خود رها كنند، در وادي انكار سرگردان خواهد شد.

سوم: آنكه ذكر خدا چنان در قلب متمكن شود و برآن مستولي گردد كه بازگيري توجه قلب از آن، دشوار است همانطور كه در نوع دوم، حضور قلب نسبت به ذكر مشكل صورت مي گرفت؛

و بالاخره چهارم: آنكه بنده خدا يكسره در مذكور- جل شاءنه و ذكره- مستغرق شود كه ديگر نه به ذكر و نه به قلب خود توجه دارد. در چنين حال است كه اگر توجه ذاكر به ذكر مصروف شود، همان ذكر، حجاب جان او مي گردد و اين حال، همان است كه در عرف عارفان، به فناء، تعبير مي شود و آن است تمام منظور و منظور تمام و كمال مطلوب از ذكر حضرت باري تعالي.

در چهار مرتبه ذكر مرحله چهارمين لب لباب است و سه مرتبه ديگر همه قشرند و فضليتشان در آن است كه راهي به سوي حصول مرتبه چهارم باشند. فلما اضاء الصبح ايقنت موقنا بانك مذكور و ذكر و ذاكر.

روايت شده است كه مجاشع از رسول خدا(ص) پرسيد: طريق ذكر خداوند كدام است؟ فرمود: سيان النفس يعني آنكه بنده خدا، خود را فراموش كند.

ابوسعيد ابوالخير در پيروي از سخن پيامبر اكرم گويد:الذكر نسيان ماسواء؛ ذكر فراموش كردن همه چيز جز پروردگار عالم است.

مرحوم حاج ميزا حبيب خراساني سروده است:

مي نخوردي سخن از باده و از جام بگو

يا به دل يا به زبان حرفي از نام بگو

اززبان گوي به دل باز زدل گو به زبان

هر دو چون گشت يكي با همه اندام بگو

تا به هوش و خردي لب به لب جامه بنه

چون شدي مست ز مستي سر هر بام بگو

روايت است كه: ثلاثه لايوزن عندالله بجناح بعوضه: الصلوه علي العاده ، و الذكر علي غفله و الصلوه علي ابنيي بغير حرمه سه چيز نزد پروردگار، به اندازه بال پشه اي ارزش ندارد : نمازي كه صرفا بر حسب عادت گزارند، و ذكري كه در حال غفلت گويند و صلواتي كه بر پيامبر اكرم فرستند بدون آنكه حرمت آستان آن حضرت و احترام شريعتش را نگاه دارند.

قال ابوعلي سينا، حقيقه الذكر حضور المذكور في النفس؛ حقيقت ذكر حضور مذكور تبارك و تعالي در نفس ذاكر است.

چون ذكر به دل رسد دلت درد كند

آن ذكر بود كه مرد را مرد كند

هر چند كه خاصيت آتش دارد

ليكن دو جهان بر دل تو سرد كند

ننوشت براي ورد روز و شب من

جز ذكر علي معلم مكتب من

گر غير علي كسي بود مطلب من

اي واي من و كيش من و مذهب من

(نشان از بي نشان ها، علي مقدادي اصفهاني؛ زندگي نامه و آثار نخودكي اصفهاني)

سالك الي الله مي بايست همواره از اهل ذكر باشد و دمي از او غافل نگردد؛ زيرا غفلت از خداوند نوعي شرك خفي است. خداوند در آياتي چند اين معنا را تبيين كرده است. اصولا از ديدگاه قرآن ايمان به خدا و مقام عبوديت جز به رهايي از غفلت و ذكر دايم تحقق نمي يابد. از اين رو باطن سخن خداوند در نهي از شريك قرار دادن چيزي كه در آيه 36 سوره نساء بيان شده است، در مرتبه اي جز نهي از توجه به غير خدا و غفلت از او نيست؛ براين اساس در آيه 106 سوره يوسف بيش تر مردم مومن را دچار شرك مي شمارد؛ زيرا شخص يا اسير بتان است (حج آيه 30) و يا اگر ازآن رهيده باشد گرفتار هواي نفس بوده و آن را معبودش قرار داده و مي پرستد: من اتخذ الهه هواه؛ يا اين كه در طاعت شيطان است و او را مي پرستد (يس آيه 60). از اين رو در آيه 179 سوره اعراف علت دوزخي شدن جن و انس را غفلت مي شمارد.

بنا بر اين بايد ذكر دايمي را عامل رهايي از هرگونه شرك جلي و خفي و حتي اخفي برشمرد و بر آن پافشاري كرد تا در مسير عبوديت خدا گام برداشت و از عبوديت غير خدا به هر شكلي رهايي يافت.

انسان مي بايست در طريق عبوديت به جايي برسد كه هرگز دمي از او غافل نشود. در حديث قدسي به حضرت عيسي (ع) آمده است: انزلني من نفسك كهمك و اجعل ذكري لمعادك؛ مرا چون هم و غم خود قرين خود قرار ده و يادم را وسيله اي براي معاد خود بدان. (بحارالانوار ج 14 ص 289 روايت 14) اين معاد همان فاني شدن و كشف غطا و رجوع واقعي به حق است كه درانا لله و انا اليه راجعون (بقره آيه 156) بيان شده است. براين اساس مي بايست در كوچك ترين كارهاي خويش خدا را به ياد داشته باشد؛ زيرا همه اعضا و جوارح مسئول هستند و بايد پاسخ گو باشند كه آيا ذاكر بوده اند يا غافل؟ (سوره اسراءآيه 36)

عبوديت ربوبي

اگر كسي اين راه را (كه در قالب اين پنج وادي بيان شد) در پيش گيرد مي تواند اميد داشته باشد تا به مقام عبوديت كه هدف و فلسفه آفرينش است دست يابد و در مقام خلافت الهي ظهور و بروز كند. اين امور كمك مي كند تا حجاب ها و پرده هاي مختلفي را كه بر چشم و گوش و دل نشسته است به كناري زند و پيش از آن كه مرگ، وي را به يقين رساند و آتش دوزخ را بنگرد به مرگ اختياري از همه اين دوزخي كه وي را احاطه كرده برهد و در اين دنيا به يقين برسد در آن صورت است كه به حديث مبارك:«موتوا قبل ان تموتوا» عمل كرده است.

مشكل توده مردم، حجاب هاي ظلماني است كه در عوالم سه گانه گوش و چشم و دل بر ايشان احاطه يافته است ولي مشكل خواص آن است كه دچار حجاب نوراني هستند كه از علم و دانش ناقص حاصل مي شود. راه رهايي از اين حجاب هاي نوراني چيزي جز عبوديت و رياضت هاي نفساني نيست كه در اين نوشتار بدان اشاره شد.

آيت الله نخودكي اصفهاني شاگرد استادان كاملي چون سيد جعفر حسيني قزويني بود كه در شهرضاي اصفهان سكونت داشت و حالات شگفتي در مسير رياضت از وي نقل مي شود. درباره تغيير روش و گرايش اين عالم و مجتهد معروف اينگونه اززبان ايشان نقل شده است:

در آن زمان كه پس از كسب اجازه اجتهاد از مراجع علمي وقت نجف اشرف به ايران بازمي گشتم، به دوست خود گفتم: از اين پس تنها عالم بلند پايه قزوين خواهم بود.

دوستم گفت: نه چنين است. تو را با يك حمال قزويني تفاوتي نيست؛ زيرا اگر دررهگذري و كوچه اي، مردي به تو و يك حمال جاهل از پشت سر دستي بزند، هر دو محتاج آنيد كه براي شناسايي صاحب دست سر برگردانيد، در حالي كه سي سال درس و تحصيل بايد كه اين قدر روشني به محصل، ارزاني داشته باشد كه بدون باز پس نگريستن زننده دست را بشناسد.

اين سخن در دلم چنان اثر كرد كه يكسره از خلق كناره گرفته و در انزوا به تزكيه نفس و تصفيه روح خود سرگرم شدم.

اين عالم بزرگ همين مدت را به رياضت مي پردازد و به چنان جايي مي رسد كه سرآمد عارفان و پرهيزگاران مي گردد. از اين روست كه تزكيه بر تعليم مقدم داشته شده است (جمعه آيه 2)بلكه خداوند براي تقوا اموري چند به عنوان آثار بر مي شمارد كه بصيرت و علم لدني يكي از آن آثار است: و اتقوا الله و يعلمكم الله؛ تقوا پيشه گيريد تا افزون بر آثاري ديگر، خداوند به شما علم بياموزد.

بنابراين پرورش نفس و خودسازي در مسير كمال نه تنها مقدمه علم لدني و بصيرت و حكمت بلكه تنها راه رسيدن به مقام عبوديت ربوبي و ربوبيت عبودي است كه پيش از اين به عنوان نتيجه قرب نوافل و قرب فرايض بدان اشاره شد.
 دوشنبه 30 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 406]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن