واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: تلخ وشيرين عباس كيارستمي و امير نادري
اين كه فيلم «وگاس: يك داستان واقعي» در پايگاه اينترنتي جامع سينمايي (IMDB) در ژانر كمدي قرار گرفته است؛ از تلخي واقعيتهاي نهفته در ظاهر و باطن اين اثر امير نادري نميكاهد.
«در داستان سرزمين جادو، پيرمردي پي ميبرد كه بخشي از اتاقش جادويي شده است و به سرش ميزند كه در آنجا شايد گنجي نهفته باشد.
او همه جا و همه چيز را زير و رو ميكند ولي به جز ديگي پر از كثافت نمييابد و معلوم ميشود كه در اين زمانه نفرين شده، سخن و نداي هيچ كس را نميتوان باور كرد.» (1)
اما اشتباه نكنيد. اين داستان اگر چه مدخلي است درباره اتفاقي كه در جشنواره كن و ونيز در سال 2008 به وقوع پيوست، اما تا حد زيادي با داستان فيلم امير نادري، كه گويا چند سناريست آن را تنظيم كردهاند، تفاوت دارد. (2)
بياييد حوصله كنيم و شباهتها را برشماريم. اول داستان فيلم وگاس: «مردي به سختي امرار معاش ميكند. (البته توجه داشته باشيد كه اين مرد در كنار همسرش و در شهري به نام لاس وگاس زندگي ميكند. شهري جادويي كه در آن مشهور است كه قماربازان به يك شب به قله قمار ميرسند و برخي به آخرين شب زندگي خود. در ضمن، پادرهوايي افراد داخل گود قمار هم را در نظر داشته باشيد كه اين حس و حال بعداً به كارمان ميآيد).
پسر دوازده سالهاي در اين خانواده به ظاهر آرام زندگي ميكند. اما آرامش خانواده با حضور فردي كه ادعا ميكند سرباز نيروي دريايي است و به تازگي از عراق بازگشته، به هم ميخورد.
سرباز مزبور قيمت گزافي را براي خريد خانه پيشنهاد ميكند. (امير نادري ميداند كه اين پيشنهادها چقدر تلخ و شيرين است!) به هر حال اهل خانواده فكر ميكنند كه در گوشهاي از خانه پولهاي زيادي مدفون است.
آنها به سرعت مشغول حفاري نقاط مختلف و زيرورو كردن محل زندگي خود (بخوانيد آمال گذشته و آرمانهاي ملي خويش) ميشوند و حتي بابولدوزر به جان خانمان خود ميافتند و خانه خود را به دست خود نابود ميكنند.
صرفنظر از افتخاراتي كه به اين فيلم تعلق گرفت(3) و حضور چشمگير آن در جشنواره ونيز؛ در كنار اين فيلم، اثري از عباس كيارستمي نيز در اين جشنواره اكران شد.
فيلم «شيرين» كيارستمي حداقل از دوجنبه با «وگاس» نادري قابل قياس است. هنرمند گرانقدر وطني، يعني كارگردان شيرين، كه هنوز نميدانم چرا نامش چنين است و آيا نيمه گمشده فرهاد آن در فيلم است يا خارج از محدوده فيلم؛ فيلمي ساخت كه بنابر گزارش رسانهها به كام ونيزيها شيرين نيامد.
در اين فيلم اگرچه تلخكامياش نصيب كارگردان آن شد، ولي نكاتي واقعاً شيرين وجود دارد.
كارگردان شيرين در جمع بازيگران فيلم خود ميزبان ژوليت بينوش فرانسوي است. (4) جريان اين اثر آقاي كيارستمي هم كه البته جرياني ندارد و داستاني كاملاً ايستاست، اين است كه در آن واكنش تعدادي بازيگر زن (در حدود 100 نفر) به مجموعهاي از تصاوير ثبت شده است.
بيننده فيلم فقط چهرههاي اين هنرمندان ايراني را به انضمام ژوليت بينوش مينگرد و تنها صداي تصاوير پخش شونده براي اين بازيگران زن را ميشنود. بگذاريد مثالي بزنم تا مسأله كاملاً روشن شود.
در سال 1975 فيلمي به نام اصلي «Troll fl?jten» و به كارگرداني اينگماربرگمن ساخته ميشود. اين فيلم با نام «فلوت سحرآميز» در واقع اجرايي سينمايي از اپراي معروف آمادئوس موزارت بود. در اين فيلم در حدود 10 دقيقه شما به عنوان بيننده فقط شاهد تصاوير تماشاگراني هستيد كه از خردوكلان و زن و مرد، تصاويري از اپرا را ميبينند و احساسات خود را بروز ميدهند.
تنها تفاوت اين چند دقيقه از فيلم اپراي فلوت سحرآميز با فيلم شيرين كيارستمي در اين است كه فيلم آقاي برگمن پس از 40 سال به خاطر تعليق موسيقايي، ريتم كمدي جذاب و البته شيرين است ولي فيلم جذاب كيارستمي، صحنههاي كشدار چهره هاي زنان بازيگر به علاوه همان مورد مذكور است كه متأسفانه حتي يكبار ديدن آن نيز جسارت و حميتي عظيم ميطلبد (5)! نكته ديگر اينكه گوناگوني چهرهها در فيلم برگمن، علاوه بر جنس و سن، تنوع نژادي را هم لحاظ كرده است كه ميتواند بيانگر انبوهي از مفاهيم باشد. و يادمان باشد كه نژادپرستي در دهه هفتاد كم از زمان حال نميآورد.
به هر حال از كيارستمي در جشنواره ونيز قدرداني شد؛ (6) البته نه به خاطر فيلم شيريناش ولي در گوشه ديگر همان جشنواره لنز دوربينهاي عكاسان امير نادري را نشانه رفتند كه با فيلم خود بازگشتي را رقم زده است.
اگرچه او مدعي است كه بازگشتش جنس سينمايي دارد ولي بازگشت او خواه خودش بپذيرد يا نپذيرد، به خودآمدن است.
آيا آن گنجي كه ادي (با بازي مارك گرين فيلد) و همسرش تريسي (نانسي لا اسكالا) در خانه خود در پي يافتنش بودند، همان سازدهني (7) معروفي نيست كه كارگردان با دست هنرپيشه بومي، چند دهه قبل در دريا پرتاب كرد؟ همان وسيلهاي كه نماد استثمار و از خود بيگانگي ميشد.
جالب اينجاست كه امير نادري، اين فيلم را در سراب تشنگان خورد و خواب، يعني لاس وگاس ساخته است ولي بيننده با ديدن مناظر فيلم، برداشت واقع بينانهاي از اين لوكيشن جادويي دستگيرش ميشود.
تلخي شيرين كيارستمي از آن جهت بيشتر در مذاق ايرانيان ميشكفد كه يك استعداد بزرگ و جهاني به سمتي ميرود كه امير نادري از مقابل ميآيد. و شيريني اين جريان و اين نقطه تقاطع در ونيز است كه شايد براي خيل عظيم هنرجويان و هنرمندان و هنربندان پندآموز باشد.
اما در نمايش راديويي شيرين ـ بگذاريد تعريف جديدي از فيلم شيرين عباس كيارستمي ارائه بدهيم كه باعث تغيير ذائقه شود! ـ آنچه شنيده ميشود، داستاني براساس منظومه عاشقانه كهن و ايراني به نام «خسرو شيرين» است.
آنچه از ساختار فيلم شيرين برميآيد، جملهاي است (8) از كارگرداني كه ميگفت: «بهترين فيلم، فيلمي است كه كارگردان نداشته باشد.» اتفاقاً شيرين نيز چنين فيلمي است.
حتي اگر بپذيريم خود امير نادري را در فيلم «وگاس» شاهد بودهايم، باز هم اين جمله مصداق دارد. چرا كه او با نمايش خود خويش در واقع نشان داد كه «فيلمي خوب است كه به نظر برسد كارگردان ندارد.» (9)
* پينوشت:
1 ـ منبع: كتاب راز زندگي در ادبيات داستاني جهان، ص 17.
كتاب شب زندهداريها در مزرعه ديكانكا اثر نيكلاي واسيلي گوگول، نوشته شده به سال 1832 ميلادي
2 ـ امير نادري در زمان نمايش فيلم در جشنواره ونيز ميگويد: «ميخواستم فيلمي درباره آدمهايي بسازم كه در لاس وگاس زندگي ميكنند، همانجا به دنيا آمدهاند و همانجا بزرگ شدهاند. اين فيلم درباره آدمهايي است كه من در وگاس ميشناسم. نسخه واقعي شخصيت ادي جايي در نيومكزيكو زندگي ميكند.
3 ـ نامزد دريافت جايزه شير طلايي از شصت و پنجمين جشنواره فيلم ونيز در سال 2008/ تقدير ويژه منتقدان فيلم كاتوليك جشنواره فيلم ونيز همان سال / جايزه بهترين فيلم انجمن فيلمسازان جوان ايتاليا در جشنواره فيلم ونيز در همان سال.
4 ـ نيل اسميت، گزارشگر شبكه خبري BBC درباره تجربه تماشاي شيرين كيارستمي نوشت: «تصوير جالب ژوليت بينوش با يك روسري بر سر تنها چيزي است كه من از اين فيلم با خود در ذهن مرور خواهم كرد.
5 ـ نميتوانم به خود بقبولانم كه كيارستمي اين فيلم را براي اكران عمومي ساخته است.
6 ـ فيلم شيرين در بخش خارج از مسابقه جشنواره ونيز حضور داشت و كيارستمي جايزه افتخار فيلمساز اين جشنواره را دريافت كرد.
7 ـ فيلم «ساز دهني» در سال 1352 با كارگرداني امير نادري ساخته شده است. اين فيلم سياه و سفيد را خيلي از ايرانيان به ياد ميآورند.
8 ـ عباس كيارستمي در فيلم پشت صحنه زير درختان زيتون ضمن تعريف خاطرهاي ميگويد: «فيلم خوب به نظر من، فيلمي است كه به نظر برسد كارگردان ندارد.»
9 ـ اما بنابر چنين ادعايي نميتوان فيلم شيرين را فيلم خوبي دانست؛ چون انتقادهاي زيادي كه مخاطب آن كارگردان فيلم بود نشان داد كه فيلم شيرين اتفاقاً كارگردان دارد.باتوجه به خبري كه خبرگزاري فارس روي خروجي خود قرار داد، عده زيادي از معترضان در بيرون از محل برگزاري جشنواره ونيز، با در دست داشتن پلاكاردهاي مختلف، نارضايتي خود را از اين فيلم نشان دادند كه در اين ميان بر روي يكي از اين پلاكاردها نوشته شده بود؛ پولمان را پس بدهيد!
جمعه 27 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]