واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ازاين ستون به آن ستون! ايشان دقيقا براساس همان منطق ظاهرا روشن، ساده و البته عامه فهمي! عمل مي کند که يک سرمربي فوتبال را برآن مي دارد تا با قيام به وظايف خود! بازيکناني را که به زعم وي عامل شکست تيم بوده اند وادار به دويدن دربرابر ديد مردم حاضر در ورزشگاه نمايد که البته اين اقدام با واکنش طبيعي مردم، يعني هو کردن آنها نيز همراه است. روزنامه آفرینش - وزير سابق اموراقتصادي و دارايي در واپسين ساعات حضور خويش در مسند وزارت، طي مصاحبه اي با يک روزنامه نگار، با نقل خاطره اي از دوران تحصيل، به روزي اشاره کرد که در آستانه عزيمت به خارج از کشور، براي ادامه تحصيل، ضمن مشورت با يکي از معلمين خود از آرمانهايش براي ادامه تحصيل در رشته اقتصاد، به انگيزه کسب قابليت براي کوشش علمي درجهت کاهش فاصله طبقاتي و خدمت به کشور سخن گفته بود. معلم وي که ظاهرا داراي افکاري راديکال و انقلابي بوده است از وي مي خواهد که واقع بين بوده وبه ياد داشته باشد که تا وقتي «سيستم اداري کشور» معيوب است، ازيک «فرد» ولو آنکه دکتري داشته باشد(و احتمالا وزيرهم شده باشد) کاري ساخته نيست و «سيستم»مالا او را به يک ماشين امضا مبدل مي کند. حکايت عبرت آموز وزير مستعفي، ماجراي پندآموزي ايشان از« معلم پير روزگار» به جاي «معلم روزگار جواني» است که سرانجام او را متقاعد مي سازد که اين مقتضيات سيستم است که نهايتا، فارغ از ذهنيت بازيگران، شرايط را رقم خواهد زد. نقطه مقابل اين طرز تلقي البته، روايت رياست محترم جمهوري دراين باره است. او در دعواي ميان «سيستم» و« فرد»، هنوز اصالت را به فرد مي دهد ومانند روزهاي نامزدي انتخابات رياست جمهوري، درباره ضرورت خلع يد از مديران نالايق سخن مي گويد. او از مردم - راي دهندگان - به دليل آنکه مشکلات کشور عليرغم دستورايشان به مبادي ذيربط،حل نشده است! عذرخواهي مي کند وهنوز هم اعتقاد راسخ دارد که جابه جايي افراد ومديران دير يا زود مشکلات را ازپيش پاي مردم بر مي دارد. ايشان دقيقا براساس همان منطق ظاهرا روشن، ساده و البته عامه فهمي! عمل مي کند که يک سرمربي فوتبال را برآن مي دارد تا با قيام به وظايف خود! بازيکناني را که به زعم وي عامل شکست تيم بوده اند وادار به دويدن دربرابر ديد مردم حاضر در ورزشگاه نمايد که البته اين اقدام با واکنش طبيعي مردم، يعني هو کردن آنها نيز همراه است. ايشان نيز مسئوليت شکست ها وبحران هاي موجود را مالا برعهده مديراني مي گذارد که اميد مي رود رفتن آنها عرصه را براي مديراني باز کند که در اجراي دستورات رئيس جمهوري محترم براي حل مشکلات، ترديدي به خود راه نمي دهند! واين البته ازهر حيث مشابه همان منطقي است که پيش از اين، در کارزار انتخابات با تاکيد بر ضرورت کنار زدن مديران« فسيل شده» ترويج مي شد. آن روزها مانع اصلي براي تحقق «مدينه فاضله»، مديراني بودند که در عين بي کفايتي وفقدان سلامت کافي طي ساليان متوالي برمسند وزارت تکيه زده وحالا با انتخاب قاطع مردم بايد کار رابه کاردان مي سپردند؟! اين طرز تلقي همچنان در طول دوره فعاليت دولت نهم ودرجريان عزل و نصب هاي پي درپي مديران و وزيران تکرار شده وتا امروز که با شدت وحدتي بيش از گذشته پيگيري مي شود. بي آنکه هجوم مشکلات و بحران ها ازهرسو ودرهمه عرصه ها، بروز کمترين ترديدي را در صحت اين نوع نگاه موجب شده باشد. گواينکه به نظر مي رسد تا هنگامي که هنوز مديران و استانداران و وزرايي براي پرداخت هزينه اين نوع نگاه وجود داشته باشد، ضرورتي براي تغيير آن احساس نشود. دراين ميان متضرر اصلي اين فرصت سوزي ها، مردمي هستند که ديريست در آرزوي فرج بعداز شدت «ازاين ستون به آن ستون» احاله مي شوند. مردمي که از يکسوي دلخوش به وعده هايي هستند که شيريني کامشان را با رفتن اين و آمدن ديگري نويد مي دهد واز سوي ديگر، حيرت زده اند از شنيدن توجيهات عجيب وغريب درباب آنکه چرا وعده ها عملي نشد.به نظر مي رسد ريشه هاي اين سردرگمي را بايد در فرهنگ سياسي جامعه جستجو کرد فرهنگي که غلبه سيستم برفرد و ضرورت جدي گرفتن ساختارهاي اقتصادي و اجتماعي را نه در هنگام پذيرش و واگذاري مسئوليت ها، بلکه تنها در هنگام وداع با آنها و صرفا براي پاسخ گويي به تاريخ مي پذيرد. معضلي که از گذشته هاي دور تا امروز، همچنان جريان دارد سي سال پيش هم درجريان محاکمه يک نخست وزير معزول و البته معدوم، وي از مقهوربودن اراده فردي در برابر سيستم سخن گفت و کوشيد رئيس و حاضرين در دادگاه انقلابي را متقاعد سازد که عذر وي را براي مسلوب الاراده بودن در برابر سيستم حاکم بپذيرند. سرنوشت آن محاکمه البته نشان داد که زمان ديگر براي طرح چنين معاذيري بسيار دير بود وگوش شنوايي براي آن حرفها وجود نداشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]