واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: چگونه با كودك خود صحبت كنيم؟؟؟
از كلماتي كه كودكتان آنها را نميفهمد، استفاده نكنيد. ساده و روشن حرف بزنيد. پرچانگي نكنيد.
آيا به نظر ميآيد كودكان شما درخواستهايتان را نميشنوند؟ اگر اين طور است، به خاطر ضعف شنوايي آنها نيست، بلكه نشانه بيتوجهي آنها به حرفهاي شماست. آنها تا وقتي صدايتان به حدي بلند شود كه احساس كنند خيلي جدي هستيد به اين كار ادامه ميدهند.
رفع اين مشكل 2 جزء ضروري را ميطلبد: والدين بايد چيزي را بگويند كه هدفي از آن دارند و سپس آن مطالب را جدي بگيرند. پس كلمات خود را با دقت انتخاب كنيد، سپس آنها را با صداقت و محكم به كودكان انتقال دهيد. كودك شما بزودي ياد خواهد گرفت در اولين لحظه اي كه شروع به صحبت ميكنيد، به شما گوش فرا دهد.
صحبت كردن يكي از راههاي برقراري ارتباط است. توانايي ايجاد ارتباط، كليد غالب رابطههاست. گوش دادن و صحبت كردن 2 جنبه فرآيند برقراري ارتباط است كه در اين مطلب فقط به موضوع مهارت صحبت كردن با فرزندانمان پرداخته ميشود.
ابتدا به اين پرسش پاسخ بدهيم كه چرا ما با كودكان حرف ميزنيم؟
1- براي آن كه از حرف زدن با كودك لذت ميبريم. (البته حرف زدن با بچهها، حتي اگر از نوع گفتگوي سرگرم كننده هم باشد، ميتواند لذت بخش باشد.)
2- براي آن با كودك حرف ميزنيم كه بفهميم مساله چيست؟
3- براي آن با طفل حرف ميزنيم تا پاسخ ساده يا سريعي به پرسشهايش بدهيم يا راه حلي براي مسالهاش پيشنهاد كنيم.
4- براي آن با كودك حرف ميزنيم كه به كمك يكديگر، مسالهاي را حل كنيم.
براي نيل به اين منظور به نكات زير توجه كنيد:
الف : به خاطر داشته باشيد همه چيز در صحبت كردن نيست. همه مشكلات رفتاري را نميتوان با گفتگو حل كرد. اين كه شما چه شنونده خوبي هستيد، چقدر واضع صحبت ميكنيد يا به نظر ميرسد كودك چقدر خوب به حرفهاي شما گوش ميدهد، مهم نيستند.
كودكان بايد محدوديتهاي رفتارشان را بدانند. معمولا فقط توضيح دادن به آنها كافي نيست. بسياري از والدين ميكوشند كودكانشان را آموزش دهند. آنها بارها و بارها همان چيزها را تكرار ميكنند، و فقط هر بار صدايشان را بلند ميكنند؛ ولي اين كار بيفايده است. روش بهتر آن است كه با ملايمت حرف بزنيد و يك نتيجه حقيقي را دنبال كنيد.
ب: روش خود را با سن و ميزان بلوغ كودك متناسب كنيد. اشتباه بزرگي كه بسياري از والدين مرتكب ميشوند اين است كه در مورد مشكل، زياد صحبت ميكنند. آنها روشهاي ارتباطي خود را زودتر از موعد (نسبت به سن كودك) به كار ميبندند و از كلماتي استفاده ميكنند كه كودك معني آنها را نميفهمد. كودكان و نوجوانان به روشهاي تدبيري بهتر پاسخ ميدهند تا جملات سنگين و بيانتها.
به محض آن كه ضرورت برقراري ارتباط عميق با كودك خردسالتان را درك كرديد، انتظار پيشرفت سريع نداشته باشيد. بكوشيد با بالغ شدن فرزند خود، بر عمق ارتباطات بيفزاييد و از واكنشهاي منفي بكاهيد.
وقتي اين جابهجايي را در روند تربيت فرزندتان اعمال ميكنيد ممكن است دچار نتايج بدي شويد. والديني كه هميشه سعي كردهاند در تربيت فرزند خردسالشان از توضيح و دليل استفاده كنند، اغلب به اين نتيجه ميرسند كه با بزرگتر شدن كودك، نه تنها مشكل حل نميشود بلكه بدتر هم ميشود.
سپس وقتي كودك به مرحله رشد عقلي ميرسد كه بتواند همچون يك فرد بالغ عمل كند، والدين ميكوشند با واكنشهاي قوي به او آموزش دهند؛ اما اين كودك بالغ كه فقط به توضيح و دليل عادت كرده است، در برابر محدوديتهاي جديد، حتي بيشتر از يك نوجوان عادي طغيان ميكند.
در مجموع بهتر است درباره كودكان كم سن و سال، بيشتر از مديريت و در مورد كودكان بزرگتر، از ارتباط استفاده شود. براي مثال اگر به كودك 2 ساله خود بگوييد كه بخاري داغ است، در نهايت امكان دارد منظور شما را بفهمد؛ ولي اگر دستش را عقب بكشيد و با صلابت بگوييد «نكن»! موجب ميشود بلافاصله خواسته شما را در يابد. از سوي ديگر، يك نوجوان 16 ساله كه در حال سيگار كشيدن غافلگير ميشود، درست است كه بايد تنبيه شود، اما اين تنبيه بدون يك بحث مفصل در مورد زيانهاي سيگار بي فايده است. هنگام صحبت با كودكان به نكات زير دقت فرماييد:
1- مجبورش كنيد به چشمهايتان نگاه كند
از آنجا كه حواس كودكان به آساني پرت ميشود، اطمينان حاصل كنيد كه هنگام صحبت كردن به شما نگاه ميكنند. شايد اين مهمترين عامل در پيروي كودك از دستورات يا گوش دادن به شما باشد. نشان دهيد كه منظور شما از تلاقي نگاه چيست. اين روش را از طريق يك بازي به كودك بياموزيد. چند متر دورتر از هم بنشينيد و به چشمهاي هم نگاه كنيد. هركس زودتر به اطراف نگاه كند، بازنده است.
اگر كودكتان از نگاه كردن به چشمان شما ميترسد يا احساس راحتي نميكند، به او بياموزيد تا به دهان يا تمام صورت شما نگاه كند.
گاهي براي جلب توجه يك كودك لازم است تماس جسمي با او داشته باشيد. به آرامي دستتان را روي شانه اش بگذاريد يا در صورت لزوم، 2 دستتان را روي شانههايش قرار دهيد و با ملايمت صورتش را به طرف خود نگاه داريد. فقط گاهي از اين روش استفاده كنيد و بكوشيد به استفاده از آن عادت نكنيد. براي كودكان بزرگتر هر چيزي بيش از يك اشاره كوچك با دست بر شانه اش، ممكن است به جاي جلب توجه به يك رويارويي بدون ثمر بينجامد.
وقتي كودك هنگام صحبت كردن به شما نگاه ميكند، براي اين كار او را تشويق كنيد و بگذاريد بداند كه از او راضي هستيد. بعدها در صورتي كه علاوه بر نگاه كردن به شما، از دستورات نيز پيروي كرد، او را تحسين كنيد.
2- آرام ولي محكم صحبت كنيد
اگر معمولا وقتيكه كاري از كودكتان ميخواهيد صدايتان را بلند ميكنيد، كودك ميآموزد تا وقتيكه صدايتان را به حداكثر نرساندهايد، به شما بي توجهي كند. اگر متوجه شديد كه صدايتان لحظه به لحظه بلند تر ميشود، صبر كنيد، يك نفس عميق بكشيد، به چشمهاي كودك خيره شويد، با آهستگي و بسيار شمرده سخن بگوييد. بگوييد، «امير (با يك مكث بين هر كلمه در حالي كه به هم نگاه ميكنيد)، من ... ازت ... ميخوام... لباسات رو ... همين حالا ... جمع كني... و توي ... كمد ... بگذاري.»
3- از جملات پرسشي اجتناب كنيد
وقتي به كودكتان ميگوييد «چطوره لباسات رو جمع كني؟» اگر پاسخ دهد، «حالا نه»! متعجب نشويد. اگر بگوييد «ميآيي حالا ظرفها رو تميز كنيم؟»، اين فرصت را به او داده ايد تا بگويد، «نمييام.» اگر در مورد چيزي كه ميخواهيد كودكتان انجام دهد سوالي در ذهن نداريد، از جملات قاطع استفاده كنيد تا دقيقا بداند چه كار بايد بكند و بعلاوه آن را چه موقع، كجا و چگونه انجام دهد.
4- با جملات ساده صحبت كنيد
از كلماتي كه كودكتان آنها را نميفهمد، استفاده نكنيد. ساده و روشن حرف بزنيد. پرچانگي نكنيد. دستورات و توضيحات طولاني ممكن است باعث فراموش شدن بخشهاي اصلي صحبتتان شود. نوجوانان براي به يادآوردن سرنخهاي اطلاعات شفاهي، توانايي محدودي دارند. گفتگوهاي كوتاه و ساده همراه با يك عكس العمل طبيعي بهتر از يك سخنراني طولاني، درك و به خاطر سپرده ميشود. به جاي ادامه گفتگو در مورد مسووليت، ارزش پول و اصول اخلاق، وضعيت را براي كودك روشن كنيد: «يا همين حالا از دوچرخه سواري دست ميكشي، يا يك هفته حق سوار شدن نداري.»
5- احساستان را به كودك بگوييد
بدون آن كه به طور مستقيم از كودك انتقاد كنيد، به او بگوييد در مورد اعمال و رفتارش چه احساسي داريد. براي مثال، «به خاطر اين كه خودت توالت را تميز نميكني، واقعا ناراحتم» يا «وقتي به موقع خونه نميآيي واقعا نگران ميشم.» اگر از جملاتي استفاده كنيد كه به جاي كودك به خودتان اشاره كند، ميتوانيد از انتقاد، سرزنش يا حمله كردن به كودك بپرهيزيد، همچنان احساستان را به طور موثري بيان كنيد.
سه شنبه 24 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2635]