واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بچه غول نو پا
هنوز یك ماه نشده كه شبكه پرس تیوی راه افتاده؛ یك شبكه 24 ساعته انگلیسی كه همه چیزش ایرانی است.حس كنجكاویمان گل كرد تا همین اوایل كار شبكه، سری به آنها بزنیم و از چند و چون كار آنها سر در بیاوریم. شبكهای كه اگرچه نمیتوانیم در تلویزیون خودمان ببینیم اما بازخوردهای جهانی آن نشان میدهد تا به حال بهرغم كمبودها، موفق بوده.آدرس كه همینجاست؛ یكی از كوچههای سعادتآباد. خیلی ساكت و آرام است، حتی ابتدای كوچه، تابلویی، چیزی كه نشان بدهد داخلش یك شبكه 24 ساعته وجود دارد، دیده نمیشود. سر كوچه یك پارك است و یك ماشین خاكبرداری كوچك، در حالی كه دارد روی درختچههای كاج دور میزند، رویشان كود میریزد. انگار میخواهند سر و شكلی به پارك بدهند. تا آخر كوچه، هیچ چیز چشمگیر و غیرعادیای ـ مثل تجمع ماشین، زنجیر حراست، پارك ممنوع، عكسبرداری ممنوع و... ـ كه نشان بدهد اینجا جای مهمی است، وجود ندارد.ناگهان سمت راست یك آپارتمان مسكونی با نمای سنگی قرمز رنگ دیده میشود كه روی دیوارش پارچه نوشتهای زدهاند؛ «افتتاح شبكه 24 ساعته انگلیسی زبان پرس تیوی». اگر این پارچه نوشته نبود، نمیشد پرس تیوی را پیدا كرد. بعد از چند پله، یك لابی تر و تمیز قرار دارد با یك گیت ورودی كه مثل ورودی فرودگاهها، هنگام رد شدن بوق میزند و كنارش هم نقالهای است كه باید وسایل را آنجا گذاشت تا اندرون آنها در صفحه كامپیوتری معلوم شود. در سمت راست، خانم منشی پرس تیوی، پشت میزی نشسته و فقط به افرادی كه اجازه ورود دارند راه میدهد. روبهروی میز هم چند صندلی است و السیدیای كه برنامههای پرس تیوی را نشان میدهد. انگار جذب نیرو همچنان ادامه دارد چون اولین سؤال خانم منشی این است؛ «برای استخدام اومدین؟». البته استخدام شدن در پرس تیوی به نظر كار سادهای نیست چون باید مدارك معتبری داشته باشید تا نشان بدهد شما انگلیسی را خورده و هضم كردهاید؛ هر چند چند سطر دیگر دستتان میآید كه به سختیاش میارزد. یك خانه واقعا مسكونیهمه چیز بوی نویی میدهد؛ روی خیلی از صندلیها و میزها هنوز پلاستیك و مارك وجود دارد. شیكی و باكلاسی امكانات توی چشم میزند. معلوم است كه فقط یك ماه از افتتاح این ساختمان گذشته.این خانه واقعا یك خانه مسكونی بوده البته از نوع «از ما بهتران»اش چون در طبقه همكف، استخر بوده؛ این استخر را گود كردهاند و الان تبدیل به تحریریه شبكه شده؛ تحریریهای كه از دو میز دایرهای متحدالمركز تشكیل شده؛ دایره بزرگتر كه در دو طرفش اعضای تحریریه نشستهاند و سایتهای مختلف خبری را میبینند و به جمعآوری اخبار مشغولند (به این كار معمولا دروازهبانی خبر میگویند). دایره كوچكتر هم میز سردبیرهاست كه از طریق شبكه كامپیوتری، خبرهای تحریریه را چك میكنند. روی دیوارهای بلند تحریریه، تلویزیونهای بزرگی در حال نمایش شبكههای خبری جهاناند و در سمت راست در ورودی، میز تدوین و تصویر قرار دارد و در سمت چپ، یك استودیوی جمع و جور طوری ساخته شده كه پشت مجری، تحریریه معلوم باشد. بخشهایی از خبر از همینجا روی آنتن میرود. روزی 30 تا 80 هزار توماندر هوای خنك تحریریه، پشت همه كامپیوترها و صفحات السیدی افرادی نشستهاند و چند نفری هم راه میروند. در هر شیفت كاری 8ساعته، حدودا 13 ـ 12 نفر در تحریریه هستند و در كنار آنها هم 5 ـ 4 نفری هستند كه واقعا خارجیاند. حقوق عوامل هم بسته به میزان فعالیت و سابقه، از شیفتی 30 هزار تومان تا 80 هزار تومان متغیر است، جمع و تفریقش هم با خودتان. یادتان هست چند خط بالاتر گفتیم به سختیاش میارزد. نمیارزد؟ جالب است بدانید مازیار ناظمی ـ مجری خبرهای ورزشی ـ هم عضو تحریریه است و فردوسیپور هم مدت كوتاهی عضو بوده اما قیافهها و نوع پوشش آنها طوری است كه عمرا كسی از میان آنها بتواند از فیلتر صداوسیما رد شود؛ «خیلی از افرادی كه اینجا هستند، استاد دانشگاهند، مترجمند و مدارك بالا دارند. برای ما مهم استفاده از دانستههای آنهاست. شاید آنها دغدغه یك سیاستگذار را نداشته باشند ولی حداقلهایی را دارند و در حد خود رعایت میكنند». این دلیل سعید تهامی ـ مدیر خبر پرس تیوی ـ است. دفتر او در طبقه دوم ساختمان است و از طریق یك شیشه تمام قد، از بالا بر تحریریه نظارت دارد، عینهو فیلمهای خارجی. در دفترش هم یك تلویزیون بزرگ است كه در وسطش پرس تیوی است و اطرافش شبكههای خارجی دیگر. شاید سؤالی كه به ذهن برسد این است كه چرا پرس تیوی ـ كه با پول ملت ایران راهاندازی شده ـ برای خودمان پخش نمیشود مثل شبكه خبر؟ چه چیزی را میخواهد به خارجیها بگوید كه ما غریبهایم؟ «نه، مسئله این چیزها نیست، ما آمادگیاش را داریم برای پخش داخلی اما فعلا سیاست صداوسیما این است كه پخش داخلی نداشته باشیم.» تهامی سؤال را اینطور جواب میدهد. اگر قطعمان كنند، خب، بكنندپرس تیوی كه از همان اول بسمالله، 24 ساعته برنامههایش را روی آنتن فرستاده، هر نیم ساعت یك بار یك بخش خبری دارد. راس هر ساعت، عناوین خبرها در عرض 3 دقیقه پخش میشود و نیم ساعت به نیم ساعت هم یك در میان، یك مجموعه خبر 5 دقیقهای و یك مجموعه خبر مشروح 27 دقیقهای (مثلا 7:30 «كوتاه 5 دقیقهای» ـ 8:30 «مشروح» ـ 9:30 «كوتاه 5 دقیقهای» ـ 10:30 «مشروح» و همینطور الی آخر) پخش میشود. این شبكه در بیشتر از 30 كشور هم خبرنگار دارد.اما اگر اتفاقی كه برای شبكههای «سحر» و «المنار» افتاد و آنها را قطع كردند، برای پرس تیوی هم ـكه این همه هزینه و نیرو خرج كرده ـ بیفتد چی؟ «هیچی، اگر قطعمان كنند، پیشبینی خاصی نكردهایم. وقتی به جای نقد، قطع كنند، این برایمان تبلیغ میشود. مردم دنیا خبرهای دیگر برایشان تكراری شده. ما سعی میكنیم چیز جدید بگوییم؛ چیزی كه برای خود ما عادی شده ولی برای بقیه نو است. هر چند همین الان هم آمریكا محدودیتهایی را برای آنهایی كه سراغ ما آمدهاند، ایجاد كرده. مثلا به اساتید دانشگاه گفتهاند یا دانشگاه یا پرس تیوی!».
این شبكه، یك شبكه جمع و جور است؛ به طوری كه به جز تحریریه و استودیوی كوچكش، 3 استودیو در طبقات دیگر وجود دارد و فرستنده هم روی پشتبام است. بنابراین پرس تیوی كاملا مستقل از صداوسیما برنامههایش را پخش میكند. كل برنامه را میشود در 3 قالب خبر، میزگردهای زنده و مستند ریخت كه این آخری یعنی مستند، حداقل تا 6 ماه آینده دستش پر است. اما خب، كه چی؟ آیا پرس تیوی میخواهد مثل شبكههای داخلی، خیلی گلدرشت و تابلو به آمریكا فحش بدهد؟ «نه، ما میرویم سراغ خبرهایی كه بقیه نمیروند مثل وضعیت سربازان آمریكایی در عراق. به هر حال این شبكه، متعلق به نظام است و طبیعی است كه حافظ منافع ایران باشد اما نوع ارتباط برایش مهم است، روش انتقال مهم است. ما میخواهیم تناقضگوییها را نشان بدهیم. میخواهیم، تصاویر خودشان حرف بزنند، میشود طوری برنامه ساخت كه طرف نفهمد پیام را گرفته.» نوزادی در میان غولها از یك اتاقش صدای تق و توق و نصب دكور میآید و بوی رنگ همه جا را برداشته. زندگی در میان دهها شبكه جورواجور و قدیمی كه هر كدامشان صدها بامبول و تردستی برای جذب بیننده دارند خیلی سخت است. باید دید ساكنان تازهوارد كوچه ساكتی در سعادتآباد میتوانند از پس آن بربیایند یا نه؛ هر چند كه ما نمیتوانیم ببینیم، چون هنوز تلویزیون خانهمان پرستیوی را نمیگیرد. پادزهر ایرانیها«پرستیوی» از همان اول كه راه افتاد، توجه همنوعهای دیگرش را جلب كرد و هركدامشان یكجوری تولد این شبكه را اعلام كردند. روزنامه گاردین با تیتر «پادزهری برای فاكس – شبكه تلویزیونی آمریكایی -» نوشت كه ایران كانال تلویزیونی انگلیسیزبان 24 ساعته پرستیوی را برای مخاطبان آمریكایی و اروپایی راهاندازی كرده كه به گفته رئیسجمهور ایران هدفش مقابله با تبلیغات كانالهای غربی است.خبرگزاری آسوشیتدپرس هم تقریبا مثل گاردین خبر داد كه ایران كانال تلویزیونی انگلیسیزبان پرستیوی را برای مقابله با تاثیر غرب بر اخبار جهان راهاندازی كرده. بیبیسی هم تاسیس پرستیوی را ادامه یك روند جهانی برای تاسیس شبكههای انگلیسیزبان دانست و اعلام كرد بعد از الجزیره انگلیسی و فرانس 24 و راشاتودی، پرستیوی هم وارد بازار رسانههای خبری بینالمللی شده است.اما مفصلترین عكسالعمل را سیانان با برگزاری میزگردی راجع به پرستیوی نشان داد. سیانان با معرفی این شبكه و اهداف ضدغربیاش و پخش چند ساعت بحث و جدل بین ریدلی – مجری پرستیوی – و انصاری – سردبیر دیپلماتیك كیهانلندن و از مخالفان شبكه – نشان داد این نوزاد تازه وارد ایرانی چقدر برایش مهم است.اما بیطرفی پرستیوی هم باعث تعجب رسانهها شده. لسآنجلس تایمز مینویسد: «در پرستیوی كه گرانترین پروژه صدا و سیمای ایران است، شیوه گزارشها باعث تعجب شده چون مثلا درباره خاورمیانه و عراق بیطرف است و از خبرنگاران زیركی استفاده میكند».اما بعضی رسانهها هم سعی كردهاند دیدی منفی نسبت به پرستیوی ایجاد كنند. اینترنشنال هرالد تریبون با این استدلال كه سانسور در ایران بیداد میكند، گفته است كه احتمالا پرستیوی مورد اعتماد غربیها قرار نخواهد گرفت.همانطور كه در این نمونهها دیدید، پرستیوی وارد میدان سختی شده؛ میدانی كه رقبا با ذرهبین دنبال اشكالات همدیگر هستند. ستاره پرس
ایوان ریدلی 48 ساله، خبرنگار و روزنامهنگار روزنامههای انگلیسی مثل ساندی اكسپرس بود كه سال 2001 به افغانستان تحتسلطه طالبان رفت. تقریبا همه كارهای او تمام شده بود و داشت با 2 همراهش به پاكستان برمیگشت كه چموشی الاغی كه سوارش بود باعث شد تا دوربین عكاسیاش جلوی ماموران طالبان در خط مرزی روی زمین بیفتد.طالبان او را دستگیر كردند و در استان لنگرهار زندانی بود تا اینكه آمریكاییها افغانستان را اشغال كردند و ریدلی با بدرقه رسمی حامد كرزای – رئیسجمهور افغانستان – به انگلیس برگشت. ایوان ریدلی، بعد از 2 سال مطالعه درباره اسلام، در ساعت 11:39 دقیقه 30 ژوئن سال 2003، مسلمان شد و همین اتفاق باعث شد تا هیچ رسانه معروف انگلیسی به او پیشنهاد كار ندهد اما او ناامید نشد و یك كتاب راجع به اسلام نوشت و در كانال اسلام (Islam Channel) مشغول به اجرا شد. بیبیسی هم مستندی از مسلمانشدن او روی آنتن فرستاد. هرجا تجمع مسلمانان در انگلیس برپا شود، ریدلی یكی از سخنرانهای ثابت آن است و مصرانه پای حجاب خودش ایستاده. همزمان با افتتاح پرستیوی، ایوان ریدلی خبرنگار این شبكه در لندن شده است و از طرف رسانههایی مثل روزنامه «كوریره دلاسرا»ی ایتالیا به عنوان ستاره پرستیوی معرفی میشود.شبكه سیانان هم در میزگردی راجع به پرستیوی، ریدلی را به عنوان كارشناس و مدافع شبكه آورد و او هم به خوبی از آن دفاع كرد. منبع: همشهری جوان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]