واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: لوله اسلحههاي ما از شدت تيراندازي سرخ شده بود خبرگزاري فارس: يك رزمنده عمليات بيتالمقدس گفت: روز آزادي خرمشهر در منطقه 100 دستگاه بوديم؛ تيراندازي متقابل در حدي بود كه از شدت تيراندازي لوله اسلحههاي ما سرخ شده بود. سرهنگ احمد تاجيك رستمي در گفتوگو با خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا» افزود: بنده از سال 60 مفتخر به حضور در عملياتهاي فتحالمبين، بيتالمقدس، خيبر و ديگر عملياتها در جبهه بودم و در زمان عمليات بيتالمقدس حدود 19 سال داشتم. وي افزود: ارديبهشت سال 61 به همراه «شهيد مجتبي اردستاني»، «شهيد علي معصومشاهي» و «شهيد محمدجواد خاكباز» به پادگان امام حسن (ع) رفتيم و به صورت انفرادي به جبهه اعزام شده سپس وارد تيپ محمد رسولالله (ص) شديم. اين رزمنده عمليات بيتالمقدس اظهار داشت: زماني كه به دوكوهه رسيديم، ما را سازماندهي كردند و در «گردان يك سلمان " قرار گرفتيم؛ شب عمليات ما را به تيپ "نجف اشرف " برده و به منطقه دارخوين انتقال دادند؛ ما به عنوان نيروهاي ذخيره بوديم. وي ادامه داد: نماز مغرب و عشاء را كه خوانديم، بلافاصله از بلندگو اعلام كردند كه آماده باشيد تا حركت كنيم؛ گردان آماده حركت شد و حتي غذايمان را در بين راه خورديم؛ آن شب حدود 60 كيلومتر پيادهروي كرديم تا به ايستگاه حسينيه منطقه موردنظر رسيديم. سرهنگ تاجيك رستمي افزود: نزديكي صبح بود كه رمز عمليات گفته شد؛ ما حدود نيم متر از عرض ميدان مين را پاكسازي كرديم و گردان در حال عبور بود كه دشمن ما را به گلوله بست؛ بسياري از رزمندگان هدف آرپيجي دشمن قرار گرفتند و به شهادت رسيدند؛ فرمانده گردان تكبير گفت و نيروها حمله كردند و دشمن را هدف قرار دادند. وي ادامه داد: عمليات گسترده بيت المقدس از 10 ارديبهشت شروع شد و تا 3 خرداد ادامه داشت؛ در مرحله اول نيروهاي تازه نفس بودند و در مرحله بعدي، نيروهاي خطشكن، خط را ميشكستند و تحويل نيروهاي پشتيباني ميدادند. اين رزمنده عمليات بيتالمقدس اشاره داشت: روز دوم عمليات بود كه موج انفجار، هوا را گرفت؛ ديگر نفهميدم چه شد؛ وقتي چشم باز كردم، ديدم در بيمارستان امام رضا (ع) مشهد هستم؛ بعد از6 روز خواستند مرا به تهران انتقال دهند اما چون نميخواستم آنجا بمانم، در بين راه پياده شدم و زماني كه به ورامين برگشتم، با تشييع جنازه «شهيد علي معصومشاهي» و «شهيد مجتبي اردستاني» مواجه شدم. وي افزود: در مرحله سوم عمليات، ماشينهاي نظامي كه در تاريكي تردد ميكردند، بچهها را عقب تويوتا سوار كردند. از نظر موقعيت جغرافيايي جاده اهواز ـ خرمشهر در يك دشت باز قرار داشت؛ در دو طرف جاده، نيروهاي بعثي عراق، خندقهاي بلندي را در دل زمين كنده بودند كه حتي اتوبوس هم ميتوانست از داخل آن عبور كند و ديده نشود. سرهنگ تاجيك رستمي تصريح كرد: در زمان عمليات با اكثر نيروها جلو رفتم؛ وقتي به منطقه رسيدم، خبردار شدم كه تعدادي از دوستانم شهيد و مجروح شدهاند؛ پس از 2 روز، مرحله بعدي عمليات شروع شد. من تك تيرانداز بودم و گردان ما از منطقه 100 دستگاه وارد خرمشهر شد. وي ادامه داد: ساعت 12 ظهر سوم خرداد بود كه به ما اعلام كردند با مقاومت و ايثار نيروهاي ارتش، سپاه و بسيج، خرمشهر به دست رزمندگان اسلام آزاد شد؛ ما در منطقه 100 دستگاه بوديم و گردان ما وارد خرمشهر نشد؛ در منطقه اطراف خرمشهر كه در دست دشمن بود خاكريزها را گرفتيم و حلقه محاصره بسته شد. اين رزمنده عمليات بيتالمقدس گفت: از آن طرف، نيروهاي عراقي در ساختمانهاي 100 دستگاه مقاومت و تيراندازي ميكردند؛ لحظهاي كه هليكوپتر آمد تا به عراقيها آذوقه برساند، رزمندگان اسلام هليكوپتر را منهدم كردند. وي عنوان كرد: در آن لحظات تيراندازي متقابل به قدري شديد انجام ميشد كه لوله اسلحههاي ما سرخ شده بود تا اينكه نيروهاي عراقي لباسهاي خود را به نشانه تسليم از تن درآوردند و از ساختمانها خارج شدند؛ بعد از آن، ماموريت ما جابجايي اسرا بود. سرهنگ تاجيك رستمي خاطرنشان كرد: تعدادي از اسرا را سوار كرديم و بنده با سن كمي كه داشتم روي سقف تويوتا سوار شدم؛ اسرا را به پشت خط انتقال داديم و بعد از عقبنشيني گردان، ما هم با پيام پيروزي به عقب برگشتيم. انتهاي پيام/ر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 146]