واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: مناقشه بر سر مديريت تلويزيونمحمودجعفريان -6
حميدقزويني
فريدون هويدا، سفير وقت ايران در سازمان ملل و برادر نخست وزير، كه يكي از عناصر درون حكومت به شمار مي آمد و از نزديك شاهد بسياري از حوادث و رويدادها بوده است در ماههاي آخر عمر رژيم با ارزيابي عملكرد رضا قطبي و حمايت او از جعفريان در اظهارنظري محفلي گفته بود: «بازار شايعات درايران داغ است و از جمله آنها بايد از شايعه مربوط به اقدامات رضا قطبي(پسردايي شهبانو) ياد كرد كه با به كارگرفتن تمام قدرت خود درصدد است جعفريان را به مقام نخست وزيري برساند و البته دراين راه از حمايت كامل شهبانو نيز برخوردار است...» 47
اما احسان نراقي معتقد است: «ساواك مرتباً در مورد قطبي پيش شاه بدگويي مي كرد ولي(او) به اتكاي فرح، كارش را ادامه مي داد... اصلا از ساواك حرف شنوي نداشت و اختلاف داشت. به شاه گزارش مي دادند. شاه هم به فرح يا به خود قطبي مي گفت و او هم به سختي مقاومت مي كرد. وقتي تشييع جنازه تختي را پخش كرد، شاه ناراحت شد و آن را دهن كجي تلقي كرد...» 48
جعفريان نيز درباره اختلافات قطبي با ساواك، بر سر پخش مراسم تشييع جنازه غلامرضا تختي مي گويد: «اصولا آقاي قطبي از ابتدا با ساواك، به خصوص پرويز ثابتي درگيري شخصي داشت و اين درگيري تا جايي كه يادم هست از پخش مراسم برنامه مرحوم تختي شروع شد كه ساواك به شدت مخالف بود و آقاي قطبي... اين كار را كرد.» 49
جعفريان همچنين به نارضايتي ساواك از نفوذ نيروهاي چپ در راديو- تلويزيون و مقاومت قطبي در برابر آنان نيز اشاره مي كند. 50
صرف نظر از اينكه اقدامات قطبي تابع سياستهاي كلي رژيم بوده يا متكي به تشخيص و باورهاي خود، اما او از نفوذي خاص در هيئت حاكمه برخوردار بود و به راحتي مي توانست افراد و برنامه هاي موردنظر خود را حمايت كند و موجبات رشد و تثبيت موقعيت آنها را فراهم آورد.
او به پشتوانه فرح از درگيرشدن با برخي اعضاي هيئت حاكمه رويگردان نبود و درحد توان مقابل فشارها ايستادگي مي كرد.
جعفريان دراين باره مي گويد: «فكر مي كنم فشار روي راديو تلويزيون بيشتر از فشار روي مطبوعات بود زيرا تا جايي كه ياد دارم دولتها هميشه كوشش مي كردند كه زمام راديو تلويزيون را به دست داشته باشند و همين امر گاهي در مواردي موجب برخورد شديد ميان آقاي قطبي و مسئولان دولتي شد (يعني نخست وزير و وزيران).... به طور كلي تا جايي كه يادم هست هميشه دولتها سعي مي كردند راديو تلويزيون را زيرنفوذ و سيطره خود قرار دهند و شايد اگر شخص ديگري به جاي آقاي قطبي بود بارها او را تغيير مي دادند كمااينكه از 19 شهريور كه ايشان رفت تا امروز چهار (نفر) عوض شده است و درميان نخست وزيران همه جلوي مردم تظاهر مي كردند كه به راديو تلويزيون آزادي داده اند.» 51
بدون شك مناقشه هيئت حاكمه بر سر مديريت راديو- تلويزيون نه از بابت آزادي كه در حقيقت ناشي از اهميت دستگاه مزبور و همچنين ضرورت به خدمت گرفتن آن درچارچوب اهداف و جريانهاي درون حكومت براي تثبيت موقعيت خود و درنهايت نزديك شدن به هرم قدرت بود. به هر روي، قطبي در اواسط شهريور 1357 از سمت خود استعفا كرد (52) اما از كشور خارج نشد تا شايد راههاي بقاي حكومت و تداوم حيات آن را با همكاري ديگر عناصر رژيم جستجو كنند.
او پس از پيروزي انقلاب با صرف هزينه اي سنگين توسط فرح از كشور گريخت.(53)
سرپرستي خبرگزاري پارس
محمود جعفريان كه روز به روز شرايط تثبيت شده تري در ساختار فرهنگي و رسانه اي كشور مي يافت در 12 آبان 1355 با حفظ سمت به سرپرستي سازمان خبرگزاري پارس منصوب شد. (54) كسب اين سمت اولا حاكي از رضايت كامل كارگزاران عالي رتبه رژيم از عملكرد او در راديو و تلويزيون است و ثانيا نشان دهنده سياست يكپارچه سازي مديريت رسانه اي و درنهايت يكسان سازي راهبرد اطلاع رساني كشور است. از اين رو هيچ گزينه اي مطلوب تر از محمود جعفريان نبود.
خبرگزاري پارس طي دوران مديريت جعفريان توسعه كمي و كيفي فراواني يافت و به يكي از مراكز مهم خبرگزاريهاي منطقه خاورميانه مبدل شد.
جعفريان مي گويد: «در مورد خبرگزاري پارس بايد بگويم روزي كه آنجا رفته بودم يك سازمان مرده بود.تمام سانسورچيهاي مملكت از شاه تا ساير سازمانها كه به مطبوعات و راديو تلويزيون خبر مي دادند به خبرگزاري پارس هم خبر مي دادند و... خبرگزاري پارس يك كار تكراري مي كرد و مملكت دلخوش بود كه يك خبرگزاري دارد. كوشش من براي ايجاد فرستنده دراين سازمان تا حدي به نتيجه رسيد...» 55
جعفريان از مطلع ترين افراد در سياست گذاريهاي رسانه اي رژيم بود او پيرامون نحوه اعمال سانسور دررژيم پهلوي مي گويد:«نخستين دستگاه سانسور، وزارت دربار و مطبوعات دربار بود كه كليه اخبار مربوط به شاه سابق و حتي اخبار تشريفاتي و اينكه اسم چه كساني جزء همراهان گفته شود زير نظر وزير دربار وقت و اداره كل مطبوعات دربار شاهنشاهي بود... آقاي يزدان پناه مديركل ... اداره مطبوعات روزانه با مديران اخبار... شبكه ها و... سردبيران اخبار تماس داشت]... روزانه چندبار[. 56
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانوشت ها:
47-راجي، پرويز، خدمتگزار تخت طاووس، مترجم ح.ا. مهران، تهران، انتشارات اطلاعات، چ هفتم، 1370، ص .177
48- نبوي، ابراهيم، در خشت خام، تهران، جامعه ايرانيان، 1379، چ سوم، ص .102
49-بايگاني مركز اسناد انقلاب اسلامي، متن بازجويي محمود جعفريان در دادستاني انقلاب، ص .5
50- همان.
51-همان، صص 8 تا .9
52-روزنامه هاي مورخ .1357.6.20
53-افراسيابي، بهرام، وقتي پرده ها بالا مي رود، تهران، انتشارات مهر، چ اول، 1374، ص .220
54- كيهان، 1355.8.13
55- بايگاني مركز اسناد انقلاب اسلامي، متن بازجويي از محمود جعفريان در دادستاني انقلاب، ص.11
56- همان، ص8
يکشنبه 22 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 227]