واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: روزنامهنگار فعال سياسي نيست
روزنامه نگاران ايراني در انتخابات پيش رو، فارغ از آنكه چه كسي برنده يا بازنده شود، بايد تلاش كنند انتخاباتي آزاد و دموكراتيك برگزار شود.
اول؛ داستان ما روزنامه نگاران ايراني و سياست و انتخاباتي كه در پيش رو داريم، حكايت در بيابان ماندن مجنون با شتر در دفتر چهارم مثنوي است.
در داستان مثنوي مجنون قصد رفتن به كوي ليلي را دارد، اما سوار شتري مي شود كه بچه يي به دنيا مي آورد. از يك سو مجنون قصد رسيدن به ليلي را دارد و از ديگر سو شتر تاب رها كردن بچه اش را ندارد. اين ماجرا ادامه مي يابد تا جايي كه مجنون مدت ها در بيابان مي ماند و در نهايت براي آنكه از چنين بندي خلاصي يابد خود را از شتر به زير مي افكند و با پايي شكسته، افتان و خيزان و زخمي و مجروح، به سمت كوي ليلي مي رود.
آنچنان افكند خود را سخت زير/ تا مخلخل گشت جسم آن دلير
چون چنان افكند خود را سوي پست/ از قضا آن لحظه پايش هم شكست
پاي را بر بست گفتا گو شوم/ در خم چوگانش غلتان مي روم
در ادامه مثنوي اين نتيجه گيري را مي كند كه؛
زين كند نفرين حكيم خوش دهن/ بر سواري كاو فرو نايد زتن
پايين آمدن از تن يا شتر همان چيزي است كه در روزنامه نگاري حرفه يي از آن به عنوان فاصله گرفتن از موضوع و بي طرف ماندن سخن مي گويند. اگر ياد نگيريم احساس مان درباره رويداد را در كشوي ميزمان جا بگذاريم، دير يا زود تندباد احساس ها ما را به ناكجاآباد خواهد برد يا سرگردان در بيابان خواهيم شد.
روزنامه نگاري عرصه كشف حقيقت ها و گزارش دقيق و صحيح اتفاقاتي است كه رخ مي دهد.
در بندي از اصول اخلاقي روزنامه نگاران امريكا كه در سال 1923 به تصويب انجمن سردبيران امريكا رسيد، آمده است؛«روزنامه نگار حرفه يي بين گزارش اخبار و بيان عقيده، تفاوت قائل است. گزارش اخبار بايد خالي از اظهار عقيده يا هر نوع تعصب باشد. اين قاعده البته درباره مقالات به خصوص، كه به منظور مدافعه نوشته مي شود يا مقالاتي امضا دار كه به نويسنده اجازه تفسير و استنتاج مي دهد، به كار نمي رود.»
دوم؛ شايد اگر برخي آموزش هاي روزنامه نگاري و برخي مطالعات پراكنده در زمينه روزنامه نگاري حرفه يي نبود، من هم در زمره روزنامه نگاراني بودم كه در كمپين دعوت از خاتمي حضور يافته بودند. اما آموزه هاي روزنامه نگاري مي گويد مي توان از خاتمي و كروبي و جبهه اصلاحات كه به حقوق معنوي ما روزنامه نگاران پايبندي بيشتري نشان مي دهند، دفاع كرد بدون آنكه سمپات يا هوادار آنها بود.
روزنامه نگار، فعال سياسي نيست و رعايت اين مرز ظريف، همان چيزي است كه ما روزنامه نگاران به لحاظ حرفه يي بايد بكوشيم به آن برسيم. اما متاسفانه توقيف هاي پياپي و لغو مجوزهاي پشت هم، كه سبب مي شود روزنامه نگاران يا تغيير شغل دهند يا به ديار ديگر كوچ كنند، فرصتي نمي دهد تا اين تجارب انباشته شود و انتقال يابد.
فعال سياسي بودن روزنامه نگار سبب مي شود وي در همان حوزه يي كه كار مي كند، اصلي به نام بي طرفي را نقض كند؛ اصلي كه از اصول مسلم كار روزنامه نگاري است.به ياد دارم يكي از روزنامه نگاران شاخص حوزه سياست و اقتصاد سياسي تعريف مي كرد با گروهي هشت نفره از روزنامه نگاران كشورهاي عربي به سفر كاري به ژاپن رفته بودند.
آن گونه كه وي تعريف مي كرد سفر آنها (به گمانم آوريل 1996) با حادثه حمله سبوعانه رژيم صهيونيستي به بيمارستاني در قانا مصادف شده بود؛ حمله يي كه متاسفانه اين روزها هم به شكلي وحشيانه تر در غزه تكرار شده است.
وي پلاكاردي تهيه كرد كه روي آن نوشته شده بود«اسرائيل با حمله به بيمارستاني در قانا صدها كودك و بيمار را كشت و مجروح كرد» بعد به سراغ روزنامه نگاران ديگر كشورها رفت و از آنها خواست با همديگر به سمت سفارت رژيم صهيونيستي در ژاپن حركت كنند و جلوي سفارت پلاكارد به دست تحصن كنند. ماجرا تا اينجا خوب پيش مي رفت و همه روزنامه نگاران هم موافقت كردند جز يك تن، كه روزنامه نگاري نسبتاً باسابقه از عربستان سعودي بود. وقتي از وي دليل چنين كاري را پرسيدند، وي پاسخ داد؛ «ما فعال سياسي نيستيم كه پلاكارد به دست بگيريم، ما روزنامه نگاريم و بايد يك واقعه را گزارش كنيم؛ بهترين كاري كه ما مي كنيم كه تاثير آن هم 100 برابر علم كردن يك پلاكارد و تحصن در جلوي سفارت اسرائيل در ژاپن است، همانا رفتن به منطقه و ارائه گزارشي از واقعيت هاي موجود به مردم و مخاطبان است. همين گزارش ها به اندازه صدها پلاكارد و تحصن ده ها هزار نفر تاثير دارد و افكار عمومي را در همراهي و همدردي با آسيب ديدگان قانا و ابراز تنفر نسبت به رژيم اسرائيل تحريك مي كند.»
به گمان نگارنده روزنامه نگاران ايراني در انتخابات پيش رو، فارغ از آنكه چه كسي برنده يا بازنده شود، بايد تلاش كنند انتخاباتي آزاد و دموكراتيك برگزار شود و با پيگيري ها و گزارش هاي منصفانه و دقيق و بي طرفانه، سعي كنند بر تمامي زواياي تاريك اين رخداد مهم نور بتابانند و شفاف شدن مواضع و ديدگاه هاي افراد را در معرض افكار عمومي قرار دهند. اين گونه به رسالت حرفه يي خويش عمل كرده اند.
سه شنبه 17 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]