تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد،‌ دعا ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805453455




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فلسفه مجال بحث است


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: فلسفه مجال بحث است


انديشه - سخنراني رضا داوري اردكاني در نشست شهر كتاب درباره خواجه نصير‌الدين طوسي

به چند روش مي‌توان تاريخ فلسفه نوشت. چنان‌كه مي‌دانيد تاريخ فلسفه ما را اروپاييان نوشتند. تاريخ فلسفه كه سابقه چندان زيادي ندارد و از اوايل قرن نوزدهم نوشته شده است. شايد يكي از اولين كتاب‌ها كه اسم آن را مي‌توان تاريخ فلسفه گذاشت تاريخ فلسفه هگل است. قبلاً تاريخ فلاسفه بوده است مثل كارهايي كه امثال شهرستاني كردند. البته شهرستاني به مرز تاريخ فلسفه هم مي‌رسد، يعني كتابش فقط تاريخ فلاسفه نيست و به فلسفه فيلسوفان هم كمابيش مي‌پردازد. با وجود اين با آنچه متجددان پديد آوردند تفاوت دارد. مورخاني هستند كه در فلسفه فيلسوفان تتبع مي‌كنند. اگر كسي در فلسفه محقق نباشند مورخ خوبي هم نمي‌تواند باشد. اين امر با مراجعه و نظر به آ‌ثار مورخان فلسفه قابل فهم است. من با برتراند راسل همفكر و همراه نيستم اما چون او صاحب‌نظر است تاريخ فلسفه‌اش هم روح خاصي دارد. تاريخ فلسفه ما را فرنگي‌‌ها نوشتند كه فرصت تحقيق و تتبع نداشتند. تاريخ فلسفه نياز به تتبع دارد اما اين شرط كافي نيست. پژوهش و تتبع لازم است اما نظر هم بايد باشد. بي‌نظر نمي‌توان فلسفه را فهميد. وقتي وارد فلسفه مي‌شويد بايد نظر داشته باشيد. البته بايد صبور و پذيرا باشيد و در پذيرش حقيقت گشوده باشيد. فلسفه مجال بحث است. دگماتيسم به يك معنا ممكن است در فلسفه باشد.چرا كه كانت هم مي‌گويد فلسفه‌ها دگماتيك است، من به اين معنا كار ندارم اما ما در حقيقت فيلسوف دگماتيك به معني عام كلمه نداريم.

دو نوع تاريخ فلسفه
اگر شخص صاحب‌نظر نباشد و جانب هيچ طرفي را نگيرد قدرت تميز نخواهد داشت. فيلسوف كسي است كه تمييز مي‌دهد و طرفداري مي‌كند و دفاع مي‌‌كند. اما اين دفاع به اين معني نيست كه از هر چه گفتم دفاع مي‌كنم. اگر دفاع مي‌كنم از فلسفه دفاع مي‌كنم. اين فيلسوف ما هم كه فيلسوف گفت‌وگو است در گفت‌وگوها از فلسفه دفاع كرده است.
اجمالاً دو نوع تاريخ فلسفه داريم:
الف) تاريخ فلسفه‌اي كه فيلسوف صرفاً تتبع مي‌كند. بدين روش تاريخ فلسفه خوبي حاصل نمي‌آيد و صرفاً تتبع است.
ب) تاريخي كه مورخ خودش اهل فلسفه است و فيلسوف است. در اين نوع مورخ خود فهم فلسفي دارد و بدين منظور بايد كسي كه مي‌خواهد تاريخ فلسفه اروپايي بنويسد بايد با تاريخ فلسفه اروپايي مانوس باشد. اطلاعات مجملي كه اين يا آن فراهم كردند براي كسي مثل بريه كافي نيست كه بتواند تاريخ فلسفه بنويسد. او بايد اشراف بر تفكر فلسفه اروپايي داشته باشد. با اين وجه و شرايط تاريخ فلسفه‌اي كه خواندني است نوشته مي‌شود.

دكتر ديناني كار بزرگي در تاريخ فلسفه اسلامي كرده‌اند. ايشان صرفاً تتبع نكرده‌اند يعني نمي‌توان به اين كتاب ايراد بگيريد كه اين كتاب به موسيقي يا شعر نپرداخته و به فلسفه و كلام پرداخته است. ايشان بحث و مطلبي دارند و مطلب خودشان را بيان مي‌‌كنند و در كارهاي ديگر هم همين روش را پيش گرفتند، همچون غزالي و سهروردي. اين معنا به خصوص در ماجراي فكر فلسفي بهتر طرح مي‌شود. ديناني در كتاب‌هاي خود، به خصوص ماجراي فكر فلسفي، به مطالبي پرداخته كه تا‌كنون مورخان فلسفي اروپايي كه بعضاً اطلاعات خوبي نيز داشته‌اند، نپرداخته‌اند. هانري كربن در تاريخ فلسفه اسلامي بسيار مطلع بود اما اين جنبه‌ها را در نظر نگرفته بود. فلاسفه ما هيچ كدام تفكر فلسفي را در افق زبان نديدند اين يك نظريه جديد است.

تفكر بحثي
فيلسوف گفت‌وگو يعني چه؟ فيلسوف گفت‌وگو كتابي است كه فضيلت اول آن اين است كه مقام نصيرالدين را بيان كند كه اين فرد كيست و از كجا آمده است. بايد اعتراف كنم كه چهل سال پيش اهل فلسفه را به چهار گروه تقسيم كردم: اهل فضل، اهل علم، اهل تحقيق و فيلسوف موسس. من فكر مي‌كردم كه نصيرالدين طوسي را بايد در جايگاه اهل تحقيق قرار داد. حالا قدري نظرم تعديل شده است و نصيرالدين را فيلسوف مي‌دانم. فيلسوف محقق عالم فاضل هم هست اما ضرورتاً اولي دومي نيست و سومي چهارمي نيست.
اينكه به نصيرالدين فيلسوف گفت‌وگو گفته‌اند از چند لحاظ است: فلسفه علم بحثي و تفكر بحثي است. از ابتدا علم بحثي بوده است. كلام علم بحثي است اما بحث آن بيشتر صوري است. اما فلسفه حقيقتاً علم بحثي است. سقراط با پرسش شروع مي‌كند. اگر سقراط مباحث را ناتمام مي‌گذارد طبيعي است كه وقتي مطلب به نهايت و نتيجه قطعي نمي‌رسد، وقتي دو طرف به توافق نمي‌رسند، بحث باز مي‌ماند تا دوباره ادامه يابد. فلاسفه ما هم كه فلسفه اسلامي را بنيان نهادند آن را به صورت بنيادين تقرير و بيان كردند و در ضمن بيان دفاع هم كردند. البته مخالفت‌هايي هم مي‌شد كه بيشتر جنبه سياسي و تمدني داشت تا سيستماتيك كه از سنخ بحث نبود. اما غزالي و فخر رازي كه آمدند مساله صورت ديگري پيدا كرد و فلسفه حريف شد. تا پيش از غزالي و فخر رازي فلسفه اين‌چنين مورد تعرض قرار نگرفته بود. دو تن به جد در مقابل غزالي ايستادند. ابن‌رشد تهافت‌التهافت نوشت و خواجه نصير در شرح اشارات رد فاضل شارح را هدف گرفت.

فلسفه و طنز
يكي از خصوصيات خواجه نصير حلم و حوصله و زبان نرم و مودب است و زبان طنز است. فيلسوف بايد اهل طنز باشد. يكي از وظايف عمده فلسفه نشان دادن حماقت و معارضه با حماقت است. آن ديوانه بزرگ آلماني كه گفت برهوت گسترش مي‌يابد و واي بر كسي كه برهوت را بپوشاند. يعني نشان بدهيد برهوت دارد گسترش مي‌يابد؟ اين برهوت را بوستان و گلستان جلوه ندهيد و برهوت را نپوشانيد. كار فيلسوف اين است كه برهوت را نشان دهد. اين كار، كار طنز است. طنز با زبان خاص خودش حماقت را نشان مي‌دهد اين است كه اهل طنز دردمندند و من و شما را مي‌خندانند. نصيرالدين اهل طنز است. اين جمله او كه «قال فاضل الشارح» جمله‌اي طنز است كه خواننده معمولي متوجه آن نمي‌شود و فكر مي‌كند به فخر رازي احترام گذاشته است اما وقتي به يك فيلسوف مي‌گوييد فاضل، كل حيثيت و مقامش را از او سلب كرديد. به خطيب رازي فيلسوف متكلم مفسر بزرگ بگوييد فاضل؟ مانند آن است كه بگوييد فرد بي‌سوادي كه فلسفه نخوانده و فلسفه نمي‌داند. با فخر رازي مودبانه و متين گفت‌وگو مي‌كند اما از اين‌گونه مطايبات هم در اثرش وجود دارد. در مضامين هم گاهي از اين كارها مي‌‌كند اما زبان او زبان نرم و مودب است.

دفاع از فلسفه
وجه مهم خواجه نصير اين است كه وظيفه دفاع از فلسفه را به عهده گرفته و تمام آثارش دفاع از فلسفه است. اگر كتاب بزرگ منطقش را به فارسي نوشته است بدين دليل است كه در زبان فارسي به اين مطالب جايگاهي بدهد. فلسفه علم گفت‌وگو و تفكر بحثي است. فلسفه علم عقلي است و به اين جهت سقراط با پرسش آغاز مي‌كند. جامعه‌اي كه پرسش و گفت‌وگو ندارد جامعه‌اي است كه فلسفه در آن نيست. جايي كه فلسفه يا تاريخ فلسفه به گفت‌ من تبديل مي‌شود. من مي‌گويم و تعليم مي‌دهم و ديگران ياد مي‌گيرند براي اين‌كه ياد گرفته باشند. اين جامعه تفكر ندارد. هرجا سوال نيست، فلسفه نيست. تفاوت فلسفه و علم اين است كه اگر ياد گرفتي و پرسش نداشتي علم تو به درد نمي‌خورد. علم سودمند است اما فلسفه بدون پرسش تكرار محض است. فلسفه از آنِ بشر است و مسائلي مطرح مي‌كند كه اساسي‌ترين مسائل ماست. اساسي‌ترين مسائل ما وقتي صورت انتزاعي مي‌يابد آن‌وقت بي‌اساس‌ترين مسائل مي‌شود و بدرد‌نخور مي‌شود. دكتر ديناني در كارهاي خود فلسفه اسلامي را معرفي و مجال بحث ايجاد كرده‌اند. به عنوان كسي كه اهليت تفكر داشته وارد ميدان تاريخ فلسفه شده است. ديناني درواقع مي‌پرسد در شرايط كنوني ما به چه چيزي نيازي داريم. ايرادي ندارد كه من پرسش طرح كنم اما بايد پاسخ هم بدهم. اين خودگويه نيست و نوعي ديالوگ است كه در وجود شخص جريان دارد. فلسفه گفتار و راهنمايي و تعليم و رهبري است. شعر ديالوگ نيست البته زيباترين ديالوگ‌ها در شعر هست، سخن شاعرانه است. فلسفه همواره بحث ميان دو تن است. فلسفه هرگز به نهايت نمي‌رسد و مسائل فلسفي هرگز راه‌حلي نمي‌يابد كه جواب قطعي باشد و آرام و راحت بنشينيم. اين تفكر هم‌چنان ادامه دارد.

Print چاپ مطلب
 دوشنبه 16 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 244]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن