واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: باربي 50 ساله، سرگردان بين فمينيسم و سنتگرايي جنسي
جامعه > خانواده - 50 سال پس از تولد باربي، اين عروسك در كشورهاي غربي هنوز هم منتقدان سنتي خودش را دارد
عليرضا نورايي: «آيا باربي يك نماد فمنيستي است و به كار مدافعان حقوق زنان ميآيد؛ يا براي زنان مدرن بهتر است كه از صفحه روزگار محو شود؟»
اين سوال نظر سنجي گاردين است كه در آستانه 50 سالگي اين عروسك از مخاطبان پرسيده شده است. نتيجه نظر سنجي چنين است: 71 درصد خواستار توقف توليد باربي و 29 درصد خواستار ادامه حضور آن در اسباب بازي فروشي ها شده اند.
در سال 1959 خانم روث هندلر، يكي از موسسين شركت Mattel، كه دختري به اسم باربارا داشت، عروسكي ابداع كرد كه نامش «باربي» شد. در همان زمان اين عروسك در نمايشگاه «اسباب بازي آمريكايي» در نيويورك معرفي شد.
قرار بود كه اين اسباب بازي به عروسك مد براي نوجوانان تبديل شود. اما در نمايشگاه نيويورك، فروشندگان اسباب بازي باربي را به چشم يك عروسك مشتري پسند و محبوب نديدند. پس از استقبال بي نظير دخترها از اين عروسك بود كه باربي معروف و معروف تر شد و كار به جايي رسيد كه سال ها طول كشيد تا Mattle ظرفيت توليدش را به تقاضاي بازار برساند.
با ورود باربي به بازار، صنعت اسباب بازي شاهد يكي از كم نظير ترين فروش هايش بود. چنان كه در همان سال اول 351 هزار عروسك باربي كه هر كدام 3 دلار قيمت داشتند به فروش رفت.
يك مانكن همهچيز تمام
شمايل اوليه اين مانكن عروسكي، يك خانم جوان قد بلند با پاها و دست هاي كشيده و البته اندامي بي نظير بود. علاوه بر اين موهاي بلوند و دم اسبي، لباس شناي راه راه، كفش هاي جلو باز، عينك آفتابي و گوشواره ظاهري جذاب تر به باربي مي داد.
خانم هندلر با الهام گرفتن از عروسك آلماني «بيلد ليلي» دست به خلق اين شخصيت زد. گفته مي شود كه اين عروسك آلماني شخصيت كميك هاي پورنوگرافي آن زمان بوده است.
جفت باربي هم وقتي در 1960 به دنياي اسباب بازي هاي آمد، به اسم پسر خانم هندلر «كن» يا «كن كارسون» نام گذاري شد. اولين باربي با پاهاي تاشو در سال 1965 آمد.
«فرنسي»، به عنوان اولين عروسك آفريقايي - آمريكايي باربي در 1967 به بازار آمد كه به جز رنگ پوست هيچ تفاوتي با باربي سفيد نداشت. به همين دليل عموما «كريستي» را كه در 1968 معرفي شد، نخستين عروس آفريقايي - آمريكايي باربي مي دانند.
باربي هيسپانيك هم در 1980 وارد اسباب بازي فروشي ها شد.
باربي طي 50 سال به صد ها لباس و شخصيت در آمده است؛ از مادر، معلم، پزشك، نوازنده، ورزشكار، خلبان، ملوان، تا حتي متكدي و دزد.
حتي سر نخ بعضي از شخصيت هاي اين عروس به عالم سياست و مقتضيات آن رسيد، مثل جنگ سرد، جنگ ويتنام، اخيرا يونيفورم نيروهاي ضد تروريستي بعد از 11 سپتامبر و يونيفورم نظامي متناسب با جنگ عراق. رقيب اصلي باربي، چهار عروسك براتز هستند كه در سال 2001 وارد بازار شدند.
باربي كه يكي از مسن ترين اسباب بازي هاي آمريكايي است، طي 50 سال حياتش موضوع بسياري از مباحثات و حتي درگيري هاي قضايي بوده است. اين عروسك مد پوش به الگويي براي پوشاك و حتي نحوه زندگي برخي دختران تبديل شده است.
اندام غيرواقعي و رژيمهاي جانفرسا
قديمي ترين، عمده ترين و البته جالب ترين انتقاد نسبت به باربي موضوع اندام غير واقعي اين عروسك است. دليل اين انتقاد خطري است كه خانم هاي مصمم به داشتن چنين اندامي را تهديد مي كند؛ رژيم غذايي سنگين كه سلامت آنها را در خطر قرار ميدهد!
قد استاندارد اين عروسك 5/11 اينچ است كه در مقياس 1 به6 ، معادل 5 فوت و 9 اينچ مي شود. ابعاد ديگر او در همين مقياس از بالا به پايين 36، 18 و33 است كه طبق نظر چنين بدني كارشناسان 17 تا 22 درصد كمبود چربي دارد.
به اين ترتيب در 1997 Mattle طراحي باربي را تغيير داد و دور كمر آن را كمي زياد كرد. اين شركت پس از اعمال اين تغيير اعلام كرد كه باربي اكنون براي طراحي مد روز مناسب تر شده است.
با اين وجود جالب است بدانيد كه به گفته محققان احتمال اينكه كسي بتواند به اندام باربي دست پيدا كند، يك در صد هزار است!
در كشورهاي اسلامي البته هر از گاه مخالفتهايي با اين عروسك كه يك نماد آمريكايي محسوب ميشود بوجود آمده. در سال 2003 عربستان سعودي با اعلام اين كه اين عروسك با ارزش هاي اسلامي سازگار نيست، فروش آن را ممنوع كرد. يكي از مركز امر به معروف و نهي از منكر اين كشور باربي را «عروسكي يهودي» خواند كه با لباس هاي شرم آور و اندامي نامناسب، به همراه لوازمي كه نماد فساد و انحراف تمدن غربي عرضه مي شود.
كشورهاي اسلامي ديگر هم واكنش هايي نسبت به اين نماد كودكانه غربي، واكنش هايي داشته اند كه در برخي موارد وجه عملي هم پيدا كرده است؛ نظير توليد «فولا» عروسك اسلامي و دارا و ساراي ايراني.
در جولاي 1992، Mattel باربي سخن گو را هم به بازار عرضه كرد. 270 جمله براي عروسك هاي سخن گو در نظر گرفته شده بود كه از آن تعداد هر عروسك 4 جمله را مي گفت. از ميان اين تعداد جمله 5/1 درصد به موضوع انتقادات انجمن آمريكايي «زنان دانشگاهي» به اين عروسك تبديل شد، و باعث آن شد كه Mattel در اكتبر همان سال توقف سخنراني باربي را اعلام كند!
در مارس 2000 داستان هايي شايع شد درباره اينكه وينيل سختي كه در باربي هاي اوليه استفاده مي شده، حاوي مواد سمي اند و جان كودكان را تهديد مي كنند. كه البته اين شايعه از سوي متخصصين رد شد.
باربي يعني كودن؛ يعني كوتهفكر
جالب است بدانيد كلمه «باربي» گاهي به عنوان يك اصطلاح عاميانه و شايد بي ادبي، به دختر يا زني اطلاق مي شود كه احمق و كوته فكر است. اما همين باربي ابله كه در چهره و اندام ايده آل بود، با آمدنش تبديل به روياي دختران و زنان جوان شد. چنان كه در 50 سال حياتش، حتي سبب پديد آمدن يك سندرم شده است؛ «سندرم باربي». اين اصطلاح براي توصيف تمايل وافر به داشتن شمايل ظاهري و شيوه زندگي اين عروسك به كار مي رود. اين سندرم عموما در دختران تازه بالغ و نوجوان ديده مي شود ولي مي تواند در هر سني بروز پيدا كند.
اما در آستانه 50 سالگي باربي، چرا عده زيادي به برچيده شدن توليد آن و عده ديگر به بقاي آن اعتقاد دارند؟
برخي صاحب نظران باربي را براي دختران داراي استقلال فكري يك اسباب بازي افسانه اي مي دانند. اين گروه كه تفكرات فمنيستي دارند، چند دليل براي نظرشان بيان مي كنند. يكي اين كه تنها اين اسباب بازي است كه دختران با برادرانشان در استفاده از آن شريك نمي شوند. البته آنها عارضه اين مزيت را حسادت پسران مي دانند كه در خراب كردن عروسك خواهرشان يا تهديد به اين كار نمايان مي شود.
يكي ديگر از دلايل مورد اشاره اين گروه، قيمت مناسب عروسك است، البته به شرط آن كه از لوازم جانبي چشم پوشي شود. آنها عقيده دارند كه نقش هاي گوناگون و لباس هاي رنگارنگ باربي به كودك اجازه مي دهد تا ذهنش را آزاد كند و عروسكش را در هر كاري بگمارد. دختران با باربي در خيالات خود زندگي مي كنند، و اين مزيت از باربي يك ابزار روان شناسي عالي براي كمك به روان آنها مي سازد. با اين حال اين گروه از اين كه باربي را در شخصيت زن خانه داري ببينند كه از ترس تعظيم مي كند، يا مورد تحكم و تهديد قرار مي گيرد، ابراز انزجار مي كنند!
در مقابل برخي از منتقدين باربي، آن را نه مايه افتخار خالقان، كه با توجه به الهام گيري از يك عروسك پورنوگرافي آلماني (ليلي) آن را مايه شرم مي دانند. آنها باور دارند كه با توجه به الگوبرداري زوج ها ازباربي و كن، اين دو عروسك سبب قطبي و جدا شدن نقش دو جنس بشر در جامعه مي شوند.
آنها به اين مسئله اشاره مي كنند كه اقدامات بازاريابي براي باربي تا آنجا پيش رفته كه از آن در حوزه امور باليني هم بهره گيري مي شود. براي مثال از باربي براي آموزش جنسي دختران در سن رشد، و حتي كمك به آنها در يافتن مردشان استفاده مي شود.
مجموعه اين اقدامات باعث شد تا جنبشي برعليه باربي از سال 1972 شكل بگيرد كه توليدكنندگان اين عروسك را به ترغيب دختران به مانكن بودن و تبديل شدن به يك ابزار جنسي متهم ميكنند.
Print چاپ مطلب
دوشنبه 16 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4571]