تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند به شكل شما و اموال شما نگاه نمى كند بلكه به دلها و اعمال شما توجه مى نمايد....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845238250




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده: داود حاتميتعزيه و تاريخچه آن


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: داود حاتميتعزيه و تاريخچه آن
خبرگزاري فارس: تعزيه، در لغت به معني سوگواري [تعزيت‏]، برپاي داشتن يادبود عزيزان از دست رفته، تسليت، امر كردن به صبر، و پرسيدن از خويشان مرده است؛ ولي در اصطلاح، به گونه‏اي از نمايش مذهبي منظوم گفته مي‏شود.


تعزيه، در لغت به معني سوگواري [تعزيت‏]، برپاي داشتن يادبود عزيزان از دست رفته، تسليت، امر كردن به صبر، و پرسيدن از خويشان مرده است؛ ولي در اصطلاح، به گونه‏اي از نمايش مذهبي منظوم گفته مي‏شود كه در آن عده‏اي اهل ذوق و كار آشنا در مناسبتهاي مذهبي و به صورت غالب، در جريان سوگواريهاي ماه محرم براي باشكوه‏تر نشان دادن آن مراسم و يا به نيت آمرزيده شدن مردگان، آرزوي بهره‏مندي از شفاعت اولياي خدا به روز رستخيز، تشفي خاطر، بازيافت تندرستي، و يا براي نشان دادن ارادت و اخلاص فزون از اندازه به اوليا ـ به ويژه اهل بيت پيامبر عليهم السلام، با رعايت آداب و رسوم و تمهيدهايي خاص و نيز بهره‏گيري از ابزارها و نواها و گاه نقوش زنده برخي از موضوعات مذهبي و تاريخي مربوط به اهل بيت ـ به ويژه واقعه كربلا [امام حسين؛ واقعه كربلا] را پيش چشم بينندگان بازآفرينند. بر خلاف معني لغوي تعزيه، غم‏انگيز بودن شرط حتمي آن نيست و ممكن است گاه شادي‏بخش نيز باشد. بدين معني كه اگر چه هسته اصلي آن گونه‏اي سوگواري و ياد كرد و بزرگداشت خاطره مصائب اندوهباري است كه بر اهل بيت و به ويژه امام حسين (ع) و ياران نزديكش رفته است، اما با گذشت زمان و تحول و تكامل كمي و كيفي و گونه گوني و تعدد آن تعزيه‏هايي در ذم دشمنان دين و خاندان پيامبر (ص) پرداخت شده كه نه تنها صفت اندوهبار بودن را از دست داده، بلكه سخت مضحك و خنده‏آور نيز هستند [تعزيه مضحك‏] . در اين ميان تعزيه‏هايي تفريحي نيز چهره نمايانده‏اند. كه از آن جمله‏اند: تعزيه‏هاي درةالصدف، امير تيمور، حضرت يوسف، و عروسي دختر قريش. شيوه برپا كردن آن نيز چنين است كه با پايان گرفتن هر مجلس سوگواري يا دسته روي ـ و يا حتي به صورتي جداگانه ـ عده‏اي شبيه خوان [شبيه‏] در هر جايي كه مناسب تشخيص دهند، مي‏ايستند و نوازندگاني كه از قبل همراه آنانند به زدن طبل يا شيپور آغاز مي‏كنند و در همان ميان نيز زمينه را براي برپا كردن تعزيه آماده مي‏سازند. اين زمينه معمولا عبارت است از شكل دادن دايره‏اي محل نمايش، جاي دادن سكوهايي كوچك و بزرگ [تختگاه‏] براي مشخص نمودن شأن و مرتبه اشخاص نمايش، و همچنين [علم‏] و [كتل‏]، و نصب پرچمهاي سبز و سرخ و سياه. زدن طبل و شيپور در چنين لحظه و مناسبتها به خودي خود پيام از اجراي نمايش تعزيه مي‏دهد. به محض گردآمدن عده‏اي تماشاگر شبيه خواني كه از شخصيتهاي شناخته شده‏تر نمايش است، ابياتي چند را به عنوان درآمد برمي‏خواند. مثلا شمر در آغاز كار در حالي كه با گامهاي بلند و تند گرد صحنه نمايش را مي‏پيمايد چندين بار به صداي بلند مي‏خواند:

الا ياران! نه من شمرم نه اين خنجر

مراد از كار ما اين است كه اين مجلس بكا باشد

و سپس معمولا با به اجرا درآمدن پيش‏خواني نمايش مجلس اصلي آغاز مي‏گردد. در اين نمايش مذهبي براي عواطف تماشاگران مرزبندي تازه‏اي صورت گرفته و براي خندانيدن و خنديدن جاي مشخصي در نظر گرفته شده است. هم از اين روست كه در اين حالت لفظ شبيه خواني را كه آغاز نيز متداول بود و مفهوم شكلي از نمايش را افاده مي‏كرد، به جاي تعزيه كه مفهوم تسليت و سوگواري دارد، به كار مي‏برند. بر پاي دارنده اصلي تعزيه را باني و گرداننده آن را تعزيه گردان، معين البكا يا ناظم البكا و بازيگران آن را شبيه خوان يا تعزيه خوان و ساير همكاران بر پايي آن را «عمله تعزيه» مي‏نامند. گاهي نيز لفظ عمله را براي همه دست به كاران تعزيه به كار مي‏برند. در اين نمايش محدوديتي براي استفاده از لوازم و اسباب در ميان نيست چنانكه براي باشكوه‏تر جلوه دادن نمايش از هر وسيله ـ به شرط آنكه به تقدس ماجراهاي آن آسيبي نرساند ـ استفاده مي‏شود. براي نمونه، در عهد ناصر الدين شاه به هنگام اجراي مجلسي از مجالس تعزيه هنگامي كه سخن از وجود يك شير به ميان آمد، بي‏درنگ صورت زنده اين جانور را كه در قفسي محبوس بود از باغ وحش آورده و در پيش چشم حاضران به تماشا گذاردند تا مگر بر جديت و هيجان صحنه افزوده گردد. از اين رو، اگر ديده شود كه مثلا شبيه شمر چكمه ولينگتون به پاي دارد و سيگاري خارجي بر لب و افزون برداشتن جقه فرماندهي و قبضه براق شمشير، تپانچه تيري در پر كمر، جاي هيچگونه شگفتي نيست. شبيه‏خوانها براي آساني ادامه مطلب مربوط به نقش خود، معمولا به هنگام اجرا، تكه كاغذي به نام فرد، در دست دارند كه در آنها مصراعهاي آخر نقش طرف مقابل يا نخستين مصراع از ادامه نقش خود يادداشت شده تا بتوانند به موقع و بي‏هيچ زحمتي نقش آفريني خود را دنبال گيرند. بازيگران ناشي يا خردسال را تعزيه گردان، خود با توجه به مندرجات و يادداشتهاي بياضي كه در دست دارد [بياض‏] از كنار محدوده نمايش راهنمايي مي‏كند. حتي گاهي به شبيه‏خوانهاي كارآزموده نيز تذكراتي مي‏دهد. نقش زنان را هم در اين نمايش، به واسطه ممنوعيتهايي كه شرع اسلام بر نقش آفريني زنان بر صحنه‏اي در ملاء عام بسته است، مردان بازي مي‏كنند كه در اين حالت به آنها «زن خوان» مي‏گويند. طبيعي است كه چنين بازيگراني براي بهتر آفريدن نقش زنان بايد صدايي خوش و دلاويز داشته باشند و ترجيحا نقاب بر چهره پوشند. گاه نيز براي بهتر در آمدن بازي نقش زنان، از پسران نوباوه كارآموخته استفاده مي‏شود. در اين حالت، اگر چه اين نوباوه نقابي بر چهره ندارد، اما به هيچ وجه كمترين نشاني از بزك (گريم) در سيماي وي به چشم نمي‏خورد. شبيه خوانان در اجراي هر مجلس نوعا دو دسته‏اند: اولياخوان و اشقياخوان. شبيه خوانهايي كه نقش اوليا و ياري دهندگان دين را مي‏آفرينند اوليا خوان / مظلوم / انبياخوان ناميده مي‏شوند، و كساني كه نقش اشقيا و دين‏ستيزان را بازي مي‏كند اشقياخوان يا ظالم خوان‏اند. اولياخوانها نقشهاي خود را موزون و خطابه‏اي سر مي‏دهند، اما اشقيا خوانها سخنان خود را ناموزون و معمولي، و در پاره‏اي از موارد، مسخره آميز بيان مي‏دارند. اوليا خوانها جامه سبز يا سياه بر تن مي‏كنند و اشقيا خوانها لباس سرخ . اما در مورد سياهي لشگرهاي هر يك از دو دسته، استفاده از جامه‏هايي بدين رنگها مصداق كاملي ندارند. نشانه و نماد در تعزيه كاربرد بسيار دارد، چنانكه گفته‏اند اين نمايش باغي از نشانه و نمادهاست. از آن جمله‏اند انواع پرچمهاي سبز، سرخ و سياه كه نماد اهل بيت، شور و انقلاب، و سوگواري‏اند، علم كه نماد درفش سپاه امام حسين (ع) است و گفته‏اند صورت واقعي آن را معمولا سپهسالار وي ـ حضرت عباس ـ بر دست مي‏گرفت؛ طشت آب به نشانه شط فرات؛ شاخه نخل و يا هر نهالي به نشانه نخلستان و درخت. چرخش به دور خود و راه رفتن به گرد صفحه به علامت گذشت زمان و همچنين مسافرت. چتر كه وسيله القاي تازه فرود آمدن هرولي يا فرشته به ويژه جبرئيل از آسمان است؛ زدن عينك سفيد براي نشان دادن روح بصيرت و نيكدلي؛ عينك دودي براي جلوه خباثت و بدسگالي فرد مورد نظر؛ عصا كه نشانگر تجربه و مصلحت‏انديشي است؛ نگريستن گاه و بيگاه از ميان دو انگشت بزرگ دست براي تأكيد بر قدرت و فضيلت اولياء در تجسم اوضاع آينده و همچنين پيشبيني؛ بر تن كردن نيمتنه بلند سفيد (كفني) به نشانه نزديك شدن مرگ و اعلام جانبازي؛ زدن يا افشاندن اندكي كاه بر سر براي نشان دادن ماتم نشيني؛ اسب سپيد بي‏سوار به نشانه اسب امام حسين (ع) (ذوالجناح) و به شهادت رسيدن صاحبش؛ گهواره آغشته به رنگ سرخ براي بيان به شهادت رسيدن كودك شيرخوار امام حسين (ع) ـ علي اصغر؛ استفاده گاه و بيگاه از كبوتري سفيد براي آگاهانيدن تماشاگران از دريافت نامه يا خبر و همچنين القاي حس معصوميت و همدردي در آنها؛ كجاوه‏نشيني شبيه زنان براي نشان دادن به اسيري رفتن آنها. نقش‏خواني بر منبر ويژه اولياي نامدار است . بزرگي و كوچكي چهارپايه‏هاي كه گاه اوليا براي سر دادن نقشهاي خود بر آن مي‏ايستند وسيله‏اي براي مشخص نمودن پايه و مرتبه آنهاست. در تعزيه از موسيقي نيز استفاده مختصري مي‏شود، چنانكه كاربرد آن تنها محدود مي‏گردد به يكي دو سازبادي ـ از جمله شيپور يا كرنا (براي اعلام برپايي تعزيه و يا جنگ نمايشي سپاهيان) و ني (امروزه بيشتر قره‏ني) براي سوزناك‏تر كردن لحظه‏هاي احساسي (از جمله، لحظه‏هاي وداع و بيكسي) و در كنار آنها سنج و طبل. از دستگاههاي موسيقي ايراني نيز در اين نمايش بهره‏هايي برده مي‏شد. اين بهره‏وري البته متناسب با موقع و مقام و روحيه شبيه انجام مي‏گرفت. مثلا حضرت عباس عموما چهارگاه، حر عراق، عبدالله ـ پسر امام حسن ـ راك (كه به همين جهت، راك عبدالله آوازه يافته است) و زينب كبري مي‏خواند، و اذان به لحن كرد بيات گفته مي‏شد. اجراي تعزيه نياز به صحنه آرايي (دكور) خاصي ندارد، چنانكه اغلب بدون هيچ گونه صحنه از پيش تعيين شده‏اي مي‏توان آن را به اجرا درآورد. از همين روست كه برخي از دست به كاران نمايش اروپا از جمله يژي گروتوفسكي ـ كارگردان لهستاني ـ تعزيه را جلوه‏اي از «تئاتر بي‏چيز / تئاتر ساده و ناب» به شمار مي‏آورند. اجراي تعزيه از نظر مكاني منحصر به جاي ويژه‏اي نيست، اما به دليل پيوستگي‏اش با سوگواريهاي عمده مسلمانان، به ويژه مراسم ماه محرم، به ويژه در تكايا [تكيه‏] و حسينيه‏ها يا فضاي باز اطراف آنها، صحن مساجد، ميدانچه‏ها و چهارراهها، و يا در عصر جديدتر، در تماشاخانه‏ها بازي مي‏شود. هر چند نمي‏توان تعزيه را «تئاتر» در مفهوم ويژه و امروزين آن به شمار كرد ـ از آن رو كه كشاكش آكسيوني در آن جايي ندارد و طرح يا پيرنگ ماجرا از آغاز به اصطلاح نزد تماشاگران لو رفته است و فرجام كار نيز از همان اوان كار پيداست ـ اما نمايش شناسان در بررسي گونه‏هاي مختلف نمايشي قائل به هماننديهايي ميان اين نمايش و تئاتر روايي هستند؛ از آن جمله است جنبه بهره بردند از شيوه فاصله‏گذاري يا بيگانه‏سازي كه در جريان آن اگر چه بازيگر خود در نمايش ماجرا نقش مي‏آفريند، اما شيوه كار او چنان است كه در تماشاگر مي‏دمد تا بازيگر را با شخصيت مورد نظر يكي نگيرد (يا به اصطلاح تئاتري، او را همسان نپندارند)، و بداند كه وي فقط نقش افراد را بازي مي‏كند. براي دست يازيدن بدين منظور، يا لحظه‏هايي بازي را قطع نموده به روايت مانده ديگري از اجرا مي‏پردازد و يا آنكه در برابر كامرواييها يا رنج و شكنجه‏هاي رفته بر آن شخصيت واكنش نشان مي‏دهد. از اين جمله است شيوه برخورد سركردگان اشقيا با اولياي نامدار و همچنين برشمردن اصل و نسب سياهكارشان به عنوان معرفي خود در برابر آنها . گريستن شمر بر شهادت امام حسين (ع) كه خود از مرتكبان مستقيم اين حادثه است، گوشه ديگري است از كاربست اين شيوه. در حال حاضر، اگر چه ذوق برپايي تعزيه به ويژه در روزهاي سوگواري ماه محرم اندكي دامن گسترانيده، چنانكه گاهي هاله‏اي از آن در ميان شيعيان كشورهايي چون هند و پاكستان، تركيه، لبنان به چشم مي‏خورد، اما مردم كشورها به دليل دسترسي داشتن به رسانه‏هاي گروهي و بهره‏مندي از تماشاي گونه‏هاي متنوع‏تر نمايش‏هاي ايراني و خارجي و در نتيجه، به محاق افتادن جنبه آييني اين نمايش، در تعزيه بيشتر به عنوان نوعي از نمايش بومي كهن مي‏نگرند تا به عنوان آييني فراگير. به همين خاطر اگر كانونهاي رسمي نمايش يا شماري از جوانان با ذوق بر اين كار اهتمامي نورزند، باري مردم به خودي خود، شوقي در برپايي آن نشان نمي‏دهند.

تاريخچه، تاريخ پيدايش تعزيه به صورت دقيق پيدا نيست: برخي با باور به ايراني بودن اين نمايش آييني، پاگيري آن را به ايران پيش از اسلام به پيشينه سه هزار ساله سوگواري بر مرگ پهلوان مظلوم داستانهاي ملي ايران ـ سياوش (سوگ سياوش) ـ نسبت داده و اين آيين را مايه و زمينه ساز شكل‏گيري آن دانسته‏اند، و برخي ديگر با استناد به گزارشهايي پيداي آن مشخصا از ايران بعد از اسلام و مستقيما از ماجراي كربلا و شهادت امام حسين (ع) و يارانش مي‏دانند. از اين دوره اخير آگاهيم كه سوگواري براي شهيدان كربلا از سوي دوستداران آل علي (ع) در آشكار و نهان ـ از آن رو كه بني‏اميه روز دهم محرم را روز پيروزي خود مي‏شمرد ـ در عراق، ايران و برخي از مناطق شيعه نشين ديگر انجام مي‏گرفت، چنانكه ابوحنيفه دينوري، اديب، دانشمند و تاريخنگار عرب، در كتاب خود ـ اخبار الطوال ـ از سوگواري براي خاندان علي (ع) به روزگار امويان خبر مي‏دهد. اما شكل رسمي و آشكار اين سوگواري، به روايت ابن اثير، براي نخستين بار به روزگار حكمراني دودمان ايراني مذهب آل بويه صورت گرفت؛ و آن چنان بود كه معز الدوله احمد ابن بويه در دهم محرم سال 352 ق «در بغداد به مردم دستور داد كه براي حسين علي دكانهايشان را ببندند و بازارها را تعطيل كنند و خريد و فروش نكنند و نوحه بخوانند و جامه‏هاي خشن و سياه بپوشند و زنان موي پريشان روي سيه كرده و جامه چاك زده نوحه بخوانند و در شهر بگردند و سيلي به صورت بزنند و مردم چنين كنند...» . به هر حال، مي‏توان دريافت كه در اين ميان آنچه محرك ايرانيان در اين امر مي‏توانست بود ـ جدا از انگيزه‏هاي سياسي ـ مانده برخي از آيينها و مراسمي چون سوگ سياوش نيز بود كه در اوايل عهد اسلامي ممنوع گشته و اينكه در سوگواري براي شهيدان كربلا تجلي مي‏يافت. ابن اثير در بيان وقايع سال 363 ق از «فتنه‏اي بزرگ» ميان سني و شيعه ياد مي‏كند؛ بدين روايت كه اهل سوق الطعام در بغداد، كه سني مذهب بودند «شبيه» جنگ جمل را ساخته و به گمان خود با اصحاب علي (ع) مي‏جنگيدند. و اين به گمان قوي در معارضه با عمل كرخيان كه شيعي مذهب بوده و «شبيه واقعه كربلا» را پديد آورده بودند، صورت گرفته است (آل بويه و اوضاع زمان ايشان) . اين سند چنان كه پيداست، افزون بر سوگواري، نمونه‏اي از شبيه‏سازي (البته به گونه صامت) را نيز ارائه مي‏دهد.

ديلمان در سوگواري‏هاي خود بر سينه مي‏زدند و نمد سياه بر گردن مي‏آويختند اين مراسم و حتي جلسات وعظ و بازگفتن واقعه كربلا تا اوايل سلطنت طغرل سلجوقي آزادانه برقرار بود . اما از آن پس تا تأسيس دودمان صفوي، سوگواري براي شهيدان كربلا بر اثر فشار و تضييقات حكمرانان سني مذهب متعصب بيشتر در نهان صورت مي‏گرفت و هر گاه موقعيت مناسبي، پيش مي‏آمد ـ از آن جمله در دوران حكومت سلطان محمد خدابنده ـ شيعيان حداكثر استفاده را در انجام مراسم سوگواري و بزرگداشت خاندان پيامبر (ص) مي‏كردند. اما سوگواريها در اين فاصله تاريخي سبك و سياق يگانه‏اي نداشت و در اين ميان، گونه‏هاي ديگري نيز در تعزيت پديد آمدند كه از آن جمله‏اند: مناقب خواني شيعيان در برابر فضايل خواني سنيان (در سده ششم هجري)، و پرده‏داري يا پرده‏خواني كه هر دو گونه‏اي از نقالي مذهبي به شمارند، همچنين مقتل نويسي (سده ششم هجري)، نوحه خواني و مرثيه خواني (سده ششم هجري) و مهمتر از همه روضه خواني. در كنار اينها دسته گردانيها [دسته‏هاي مذهبي‏] رواج يافت و به ويژه در عصر صفوي كه تشيع دين رسمي كشور اعلام گرديد و از آن براي يكپارچه كردن كشور خصوصا در برابر عثمانيها و ازبكها كه بر آيين سنت بودند استفاده شد، مراسم محرم با توجه و پشتيباني حكومت وقت به اوج خود رسيد. اين سيماي تكاملي را مي‏توان چنين خلاصه كرد: نخست دسته‏هاي سوگواري فقط دسته‏هايي بودند كه به آرامي از پيش چشم تماشاگران مي‏گذشتند و به سينه‏زني و زنجيرزني و كوبيدن سنج و مانند اينها مي‏پرداختند (سوگواري به صورت سيار) . اين دسته‏ها و علمهايي را كه بي‏شباهت به ابزارهاي جنگي نبود با خود حمل كردند و با همسرايي در خواندن نوحه، ماجراي كربلا را براي مردم باز مي‏گفتند. رفته رفته، آوازهاي دستجمعي كمتر شد. در همين هنگام بود كه چند واقعه خوان با همراهي سنج و طبل و نوحه‏خواني ماجراي كربلا را در نقطه‏اي براي تماشاگران نقل مي‏كردند (سوگواري به صورت ساكن) . كم كم جاي نقالان را شبيه شهيدان كربلا گرفت. كار اين شبيه‏ها به اين ترتيب بود كه با شبيه سازي و پوشيدن جامه‏هايي نزديك به روزگار واقعه ظاهر مي‏شدند و مصيبتهاي خود را شرح مي‏دادند. مرحله بعدي، گفتگو و محادثه در كار شبيه‏ها بود و همين گونه‏ها بود كه به پيدايش بازيگران براي بازآفريني ماجراهاي تعزيه انجاميد. گويند در يك مجلس روضه‏خواني در تبريز به سال 1050 ق.م «خواننده كتاب [شايد روضة الشهداء] چون بدينجا رسيد كه شمر لعين حضرت امام حسين (ع) را چنين شهيد كرد، همان ساعت از سراپرده، شبيه شهيدان روز عاشورا و نيز شبيه كشته‏شدگان اولاد امام حسين (ع) را به ميدان آوردند» (روز شكل‏گيري شهر و مراكز مذهبي در ايران) . گاه نيز به مناسبت مطالب تصاويري به خوانندگان نشان مي‏دادند [پرده‏داري‏] . اغلب سفرنامه‏هاي اروپاييان ـ كه از منابع توصيفي اين نمايش آييني به شمار مي‏آيند ـ در اين مرحله از تكامل تعزيه در عصر صفويه از وجود شبيه تني چند از شهيدان كربلا در دسته‏هاي سوگواري و يا حمل جنگ افزارها و عماريهايي كه در تابوتهايي قرار داشته و در تابوتها (مانند تابوت طفلان مسلم و يا حجله حضرت قاسم) سخن مي‏گويند. نقطه تكاملي اين مراسم و نيز بروز نشانه‏هائي مشخص از تكوين تعزيه به دوره ميان افشاريه و قاجاريه مي‏رسد، يعني به روزگاري كه دو صورت روضه خواني و دسته‏گرداني به هم در آميختند. چنين بود كه دسته‏گرداني به شبيه خواني و عنصر نمايشي، و روضه خواني نيز جنبه داستان گويي و آواز انفرادي [تك خواني‏] و دستجمعي [جمع خواني / همسرايي‏] بدان بخشيد (تعزيه سيار در اراك) . به رغم چنين تحولي كه در اين مرحله در تعزيه داري پديد آمد و حتي جنبه‏هايي از شكل دراماتيك تئاتري را نيز تا اندازه‏اي در خود داشت، باز هم سخن از تعزيه در مفهوم امروزي آن نمي‏توان به ميان آورد، و اين البته به واسطه موانعي بود كه اين آيين از همان اوان كار بر سر راه خود داشت كه از آن جمله بودند همان «نهي از تقليد و شبيه‏سازي» حرمت موسيقي، منع از دخالت زنان در نمايشها، و تظاهرات و حتي به راه انداختن دسته‏ها از سوي برخي از عالمان دين» (نمايش كهن ايراني) . علل روند كند شكل‏گيري تعزيه در قالب نمايشي آن نيز همينها بوده‏اند. اما به رغم همه اين اوصاف، مجموعه عواملي چون روضه‏خواني، دسته‏گرداني، نوحه خواني و مهمتر از همه، شبيه سازي رفته رفته دست به دست هم داده آييني نمايشي را پديد آوردند كه سيماي تكامل يافته آن را در عصر قاجار مي‏توان ديد. اين حركت هنرمندانه با پشتيباني‏هاي مستقيم و غير مستقيم شاهزادگان و حكومتگران قاجار شتابان راه رشد پوييد و در دوره ناصرالدين شاه به اوج خود رسيد، چنان كه اين دوره را عصر طلايي تعزيه نام نهاده‏اند. بدينسان، تعزيه كه پيش از آن در حياط كاروانسراها، بازارها و گاهي منازل شخصي اجرا مي‏شد، اينك در اماكن باز يا سربسته تكايا و حسينيه‏ها به اجرا در مي‏آمد. معروف‏ترين و مجلل‏ترين اين تكايا يا به تعبيري نمايشخانه‏ها، تكيه دولت بود كه در همين دوره به دستور ناصرالدين شاه و مباشرت دوستعلي خان معيرالممالك ـ گويا به تأثير از معماري آلبرت هال لندن و در اصل به نيت اجراي نمايشهاي بزرگ ـ به سال 1304 ق ساخته شد، ولي هنوز ساختمانش تكميل نشده بود كه بر اثر مخالفتهايي چند با اين نيت تنها به تعزيه خواني اختصاص يافت. در كنار عوامل داخلي، عوامل خارجي نيز در پيشرفت و تحول تعزيه دخالتي مؤثر داشته‏اند. از آن جمله‏اند: آمدن سفيري از فرنگ به ايران در روزگار كريمخان زند كه با توصيف تئاترهاي غم‏انگيز كشور خود، وي را به اجراي نمايشهاي همانند آن در ايران ترغيب نمود. سفر كارگزاران و سران دولت ايران به روسيه در عصر فتحعلي شاه كه پس از ديدن مجالس نمايش و تئاتر آنجا مصمم شدند شبيه آن را در ايران اجرا كنند، و نيز سفر ناصرالدين شاه به اروپا و ديدن تماشاخانه‏هاي بزرگ و تئاترهاي آن و تمايل به برپايي و اجراي آنها در ايران ـ كه چنانكه گفته آمد تكيه دولت يكي از ثمره‏هاي آن بود. باري، همچنانكه ديديم از اين دوره بود كه تعزيه روي به بالندگي نهاد، به گزارش گوبينو در آغاز سلطنت ناصرالدين شاه ـ در ميان سالهاي 1274 تا 1280 ق، دويست تا سيصد جا براي مراسم تعزيه، اعم از تكيه و حسينيه و ميدان وجود داشت كه هر كدام دويست تا سيصد نفر را در خود جاي مي‏داده‏اند. در اواخر دوره ناصرالدين شاه رفته رفته تعزيه از حالت سوگواري محض بيرون آمد و جنبه تفنني و تفريحي به خود گرفت، تعزيه مضحك و تعزيه زنانه از همين دوره‏اند. از تعزيه گردانان بنام اين دوره كه در تحول تعزيه نقش و سهمي بسزا داشته‏اند، يكي ميرزا محمد تقي تعزيه گردان است كه تحولي مهم در تعزيه ايجاد كرد و «به وسيله برگ و ساز و شاخ و برگ دادن به وقايع، تعزيه را از حالت عوامانه قبل بيرون آورد و جنبه اعيانيت به آن داد» (شرح زندگاني من)، و ديگر پسرش ميرزا باقر معين البكاء كه در رشد جنبه‏هاي تفريحي و تفنني تعزيه بسيار كوشيد و تعزيه مضحك را به حد كمال رسانيد. از شبيه‏خوانهاي ديگر اين عصر كه در تكيه دولت بدين كار اشتغال داشتند، مي‏توان از سيد عبدالباقي بختياري (عباسي‏خوان، سيد زين‏العابدين غراب كاشاني، قليخان شاهي ـ زينب خان)، حاج بارك الله (مسلم، حر، عباس‏خوان)، بلال صمغ آبادي، ملا عبدالكريم جناب قزويني، آقاجان ساوه‏اي، ابوالحسن اقبال آذر، سيد مصطفي كاشاني (مير عزا) و پسرش آقا سيد كاظم مير غم (در عهد محمد شاه و پس از آن) نام برد.

پس از ناصرالدين شاه تعزيه رفته رفته اهميت خود را از دست داد. در دوره محمد عليشاه و احمد شاه به دليل دگرگونيهاي اجتماعي و سياسي از حمايت اشراف محروم گشت. پس از كنار زده شدن محمد علي شاه از حكومت (1327 ق) استفاده از تكيه دولت براي تعزيه خواني ممنوع گشت، و در سال 1311 ش، با ممنوع شدن تظاهرات مذهبي اجراي تعزيه نيز يكسره موقوف گرديد . بر اين عوامل بايد انقلاب مشروطه، نفوذ و فرهنگ اروپا در ايران، و ترجمه و اجراي نمايشنامه‏هاي خارجي را نيز افزود. چنين شد كه تعزيه ـ كه در آستانه پروردن تئاتر ملي ايران در درون خود بود ـ موقعيت خود را از دست داد و اندك اندك روي به فراموشي نهاد. در سالهاي آغاز ديكتاتوري رضاشاه، يعني پس از 1304 ش، اجراي تعزيه رفته رفته ممنوع اعلام گرديد و پاي به دوران افول خويش نهاد و در روستاها و شهرهاي دور افتاده دوران انحطاط را پيمود. پس از شهريور 1320 ش ديگر بار سر برآورد، اما در برابر انواع سرگرميهاي جديد ـ به ويژه سينما و تئاتر ـ نتوانست موقعيت و عظمت پيشين خود را بازيابد. چنانكه اشاره شد، هم اينكه جز تلاشهاي جسته گريخته‏اي كه گاه و بيگاه در پايتخت مي‏شود، تعزيه به شكلي بسيار ساده و بندرت در برخي از شهرها و روستاهاي دور افتاده اجرا مي‏گردد.

انواع تعزيه، تعزيه از درون سوگواريهاي مذهبي برآمده و خود نيز جزئي از سوگواري به شمار مي‏رفت. اما رفته رفته با پيمودن مسير تكاملي، تنوعهايي نيز از نظر ترتيب، شكل، و مضمون در آن پديد آمد، چنانكه گاه از تعزيه‏هايي چون تعزيه انتقادي، اخلاقي، شادي‏آور و.. . نام مي‏برند. روي هم رفته، انواع تعزيه را مي‏توان در سه دسته كلي برشمرد: 1) تعزيه دوره؛ 2) تعزيه زنانه؛ 3) تعزيه مضحك.

1) تعزيه دوره [معمولا تعزيه دوره‏] . عبارت است از به نمايش درآوردن چندين دستگاه تعزيه به گونه هم هنگام توسط چندين گروه تعزيه خوان در يك محل يا محلهاي مختلف، چنان كه از نظر زماني با تاريخ وقوع حوادث مطابقت داشته باشد. شيوه كار بدينگونه است كه گروه نخست پس از پايان بخشيدن به كار خود در محل نخست، به محل دوم مي‏رود و در آنجا همان دستگاه را تكرار مي‏كند، و دسته دوم جاي آن را گرفته دستگاه ديگري را به نمايش در مي‏آورد. آنگاه گروه نخست پس از به پايان بردن كار در محل دوم به محل سوم مي‏رود، و گروه دوم نيز كه كار خود را در محل يكم پايان بخشيده جاي گروه نخست را در محل دوم مي‏گيرد. اكنون گروه تازه سوم جاي گروه دوم را در محل نخست مي‏گيرد و بدينسان چندين دستگاه تعزيه به صورت همهنگام به نمايش در مي‏آيد. در برخي از جاها تعزيه دوره را در ميداني گرد و پر از تماشاگر بازي مي‏كردند. روشن است كه در اين حالت تغيير محل در پيرامون ميدان انجام مي‏شد. در سده اصفهان و سلطان‏آباد اراك هنوز هم تعزيه را در حال حركت از جايي به جاي ديگر مي‏خوانند. نوع مقابل اين تعزيه را كه معمولا در جايي به صورت ساكن برگزار مي‏شود، برخي «تعزيه زميني» مي‏نامند.

2) تعزيه زنانه، نمايش تعزيه‏اي است كه روزگاري به وسيله زنان و براي تماشاگران زن، معمولا در دنباله مجالس روضه خواني اجرا مي‏شد. گويند اين نوع تعزيه با حمايت و همت قمرالسلطنه ـ دختر فتحعلي شاه ـ و بعدها عزت‏الدوله ـ خواهر ناصرالدين شاه ـ در منزل نامبردگان پا گرفت و چون جنبه خصوصي و اشرافي داشت، تنها به صورت كاري تفنني برجا ماند و عموميت و توسعه‏اي نيافت. اين تعزيه‏ها را در فضاي باز حياطها، يا تالارهاي بزرگ خانه‏ها بازي مي‏كردند. بازيگران شبيه‏خوانهاي زني بودند موسوم به «ملا» كه پيش از آن در مجلسهاي زنانه روضه مي‏خواندند و يا پاي چنين مجالسي راه و رسم بازيگري را آموخته بودند. نقش مردان مجالس مختلف را نيز خود بازي مي‏كردند. ملا نبات (مخالف خوان) و ملا فاطمه و ملا مريم از شبيه‏خوانها و حاجيه خانم، دختر ديگر فتحعلي شاه، از تعزيه گردانهاي بنام اين دوره بودند. درونمايه‏هاي اين تعزيه‏ها همچون مضامين تعزيه معمولي بود، با اين تفاوت كه قهرمانهاي اصليش را بيشتر زنان تشكيل مي‏دادند از آن جمله‏اند: تعزيه شهربانو، عروسي دختر قريش و مانند آنها. آنها كه نقش مردان را بازي مي‏كردند سعي مي‏نمودند با به كارگيري لباسها و خرده وسايل ديگر، وضع ظاهر خود را به قيافه مردان نزديك كنند، حتي صدايشان را هم به هنگام بازي تغيير مي‏دادند، و چون تماشاگران نيز همگي زن بودند، پوشاندن چهره نيز ديگر معني نداشت. تعزيه زنانه تا ميان عهد قاجار گاه گاه در خانه‏هاي اشرافيان بازي مي‏شد و رفته رفته تا اواخر اين دوره از ميان رفت.

3) تعزيه مضحك، تعزيه‏اي است شاد با مايه‏هايي سرشار از طنز، كنايه، لعن و نفرين؛ و خميرمايه آن تمسخر دين‏ستيزان و كساني است كه به پيامبر و امامان و خاندان آنها ستم و يا بي‏ادبي كرده‏اند. در اين تعزيه، كه در واقع نشانه‏اي است از گسترش و تكامل كمي ـ كيفي پيش واقعه‏ها (گوشه‏ها) و واقعه‏هاي اصلي آن غلو، نقش مهمي دارد و در همه جنبه‏هاي آن به چشم مي‏خورد. اگر اولياخواني در اين تعزيه‏ها نقش داشته باشد، حضورش چه در گفتار و چه در رفتار توأم با وقار و متانت است، در حالي كه ديگران هر يك به جاي خود با بازي‏ها و حركت‏هايي مضحك و خنده‏آور ظاهر مي‏شوند و شادي مي‏آفرينند. گاهي نيز مثلا براي نشان دادن مجلس كفار از مطربان و تقليدگران و مسخرگان استفاده مي‏كردند كه چون مراد از اين استفاده توهين و تمسخر به آنها بود، طبعا منعي نيز نمي‏توانست داشت. قنبر يا غلام حبشي در هيأت «سياه» در اين تعزيه‏ها بازي جالب، شيرين، پرطنزي دارد. اسباب اين مجالس معمولا تجملي و چشمگير است. عروسي رفتن فاطمه زهرا (س) [عروسي دختر قريش‏] و مجلس شهادت يحيي بن زكريا از نمونه‏هاي تعزيه مضحك‏اند. اين نوع تعزيه‏ها معمولا در جمعه‏ها، عيدهاي مذهبي، و همچنين جز پنج روز دوم از دهه محرم به صورت درآمدي بر يك واقعه اصلي بازي مي‏شد .

تعزيه نامه
تعزيه نامه، عبارت است از متني كه تعزيه گردان براي اجراي تعزيه‏اي گرد آورده يا مي‏نگارد و پيش از آغاز تعزيه ميان شبيه خوانها پخش مي‏كند. گاهي به تعزيه نامه نسخه نيز مي‏گويند . (نسخه) .

تعزيه‏نامه‏ها، پيشينه سرايش و نگارش تعزيه را كه معمولا به صورت اشعار عاميانه توسط شاعراني گمنام و تعزيه‏گردانان سروده مي‏شد، به سالهاي مياني سده دوازدهم هجري مي‏رسد . زمينه پيدايي و تكامل تعزيه‏ها را نيز بايد در مرثيه‏ها جست و جو نمود. سرايش مرثيه‏ها با زمينه رويداد كربلا از گذشته‏هاي تقريبا دور آغاز گشته بود، چنانكه شايد بتوان به اشعاري چند از حديقة الحقيقة سنايي غزنوي را در ديباچه تاريخي مرثيه به شمار كرد. اما آغاز مرثيه‏سرايي با اين مفهوم مشخص و به گونه گسترده مربوط است به سده نهم. مرثيه سرايان نامداري چون رفيعاي قزويني (صاحب حمله حيدري)، كمال غياث شيرازي، ابن حسام قهستاني (صاحب خاوران نامه)، باباسودايي ابيوردي، تاج الدين حسن توني سبزواري، لطف الله نيشابوري، و كاتبي ترشيزي نيز اشعاري در رثاي شهيدان كربلا سرودند. اما نامدارتر از همه اينها محتشم كاشاني است كه تركيب بند مشهور اوجاني تازه در مرثيه سرايي ايران دميد، به گونه‏اي كه از آن پس سرودن مرثيه بسيار رايج گشت و در عهد قاجاريه به اوج خود رسيد (تركيب بند محتشم) . منابع داستاني تعزيه‏ها غالبا كتابهاي مقاتل (مقتل نامه‏ها) و حماسه‏هاي ديني و احاديث و اخبار بوده‏اند. از جمله شاعراني كه در اين زمينه تلاشي ارزشمند كرده‏اند يكي ميرزا نصرالله اصفهاني (شهاب) است كه در دوره ناصرالدين شاه و به تشويق اميركبير به گردآوري و تكميل اشعار تعزيه پيش از خود پرداخت و خود نيز تعزيه‏هايي به نگارش آورد كه تعزيه مسلم، از جمله آنهاست، و ديگر بايد از محمد تقي نوري و نيز سيد مصطفي كاشاني (مير عزا) نام برد. كاشاني خود تعزيه گرداني بنام بود و «تعزيه حر» بدو منسوب است. ماندگاري برخي از تعزيه‏ها تا اندازه زيادي مرهون نمايش دوستي و ذوق ادبي برخي از كارگزاران خارجي در ايران است. تني چند از اين كارگزاران از سر علاقه نسخه‏هايي از مجالس مختلف تعزيه را گردآوري و در برخي از موارد به زبانهايي نيز ترجمه كرده‏اند، از آن جمله‏اند:

1) مجموعه خوچكو:
مجموعه‏اي است خطي از 33 تعزيه نامه كه هم اينك در كتابخانه ملي پاريس نگهداري مي‏شود . بر روي نخستين صفحه اين مجموعه عنوان «جنگ شهادت» نقش بسته است. اين مجموعه در هفتم ژانويه سال 1878 م به كتابخانه وارد و ثبت شده است. دارنده قبلي و سفارش دهنده تهيه آن در ايران الكساندر ادمون خوچكو ـ شاعر، ديپلمات و نخستين ايرانشناس لهستاني بود كه چندي نايب سفارت روسيه در تهران بود و سپس به عنوان نايب كنسول به رشت رفت. در 1840 م استعفا كرد و به فرانسه رفت و پس از انجام كارهاي فرهنگستاني مختلف در 87 سالگي در همانجا درگذشت. وي كه زبان فارسي را بسيار خوب مي‏دانست و به واقع، نخستين ايرانشناس متخصص فرهنگ عوام (فولكور) بود، در سال 1877 م فهرست اين 33 تعزيه‏نامه را در كتابي به نام نمايش ايراني به همراه ترجمه‏اي از پنج تعزيه‏نامه جنگ شهادت به چاپ رساند. مجلس بيست و چهارم را شارل ويروللو به سال 1927 م و مجلس هجدهم را كشيشي به نام روبر هانري دوژنه‏ره در 1949 م ترجمه و چاپ كردند. با در نظرگرفتن تاريخ استعفاي خوچكو مي‏توان فهميد كه وي اين مجموعه را بايد پيش از اين سال، يعني در سالهاي خدمتش در ايران و بي‏گمان در دوره هشت ساله ميان 1833 م تا 1840 م يعني اواخر دوره فرمانروايي فتحعلي شاه و اوايل عصر محمد شاه قاجار تهيه كرده باشد. اما آنچه مسلم‏تر است اين است كه، به هر حال، اين تعزيه‏نامه‏هاي سي و سه‏گانه بايد پيش از اين دوره در عصر فتحعلي شاه (1212 ـ 1250 ق) سروده و اجرا شده باشند. خوچكو از فروشنده اين كتاب نيز در مقدمه نمايش ايراني نام مي‏برد و مي‏گويد «حسين علي خان خواجه كه مدير نمايش دربار است و اين تعزيه نامه‏ها را به من فروخته، به عنوان سراينده و مؤلف اين تعزيه‏نامه نيز شهرت دارد و اگر خود آنها را نسروده باشد، بي‏شك در ويراستن بعضي از آنها دست داشته است» . از اين سي و سه تعزيه‏نامه كه به گمان خوچكو از همه مجموعه‏هاي ديگري كه وي مي‏شناخته كامل‏تر است، پنج تعزيه نامه دوبار آمده است، يعني شمار مجالس آن در واقع از بيست و هشت بيشتر نيست. از همين جا مي‏توان فهميد كه شمار مجالس رايج و معمول آن روزگار بسي بيش از اينها نبوده و مثلا نمي‏توانسته به دو يا سه برابر اين تعداد برسد. اگر چه پيتر چلكووسكي در مقاله خود، «از نمايش ديني تا نمايش ملي» ، در بررسي تعزيه‏نامه‏هاي اين مجموعه مي‏نويسد «از مشخصات تعزيه‏هاي اين دوره يكنواختي، حركت اندك، و وجود تك خواني [مونولوگ‏] طولاني و زياد و صحنه‏هاي وداع پي در پي و خسته‏كننده است و مي‏توان گفت كه در مجموعه خوچكو پيش واقعه به چشم نمي‏خورد...» ، با اين همه، به تحقيق، متني قديمي‏تر از تعزيه‏هاي اين مجموعه به دست نيامد، و ارزش آن نيز در همين قدمت است. فهرست تعزيه‏نامه‏هاي خوچكو به ترتيبي كه در مجموعه وي آمده بدين شرح است:

1) خبر آوردن جبرئيل بر پيغمبر (ص) كه امام حسن (ع) از زهر شهيد شود و امام حسين (ع) را در كربلا به ستم شهيد كنند؛ 2) وفات پيغمبر (ص) ؛ 3) غصب نمودن عمر باغ فدك را؛ 4) وفات فاطمه عليها سلام؛ 5) وفات حضرت امير (ع) ؛ 6) شهادت امام حسن (ع) ؛ 7) شهادت حضرت امام حسين (ع) ؛ 8) رفتن مسلم بن عقيل به كوفه؛ 9) شهادت طفلان مسلم؛ 10) شهادت طفلان؛ 11) حركت امام حسين (ع) از مدينه طيبه به كوفه خراب؛ 12) آمدن حر سر راه حضرت (ع) ؛ 13) ورود حر سر راه حضرت امام (ع) ؛ 14) راه گم كردن امام حسين (ع) ؛ 15) ايضا راه گم كردن؛ 17) شهادت حضرت عباس، برادر امام حسين (ع) ؛ 18) شهادت علي اكبر پسر ارشد امام حسين (ع) ؛ 19) شهادت قاسم بن حسن حسن برادر زاده امام حسين (ع) ؛ 20) شهادت طفلان زينب خاتون خواهر امام حسين (ع) ؛ 21) گل فرستادن فاطمه صغري دختر امام حسين (ع) از مدينه به كربلا؛ 22) كتاب نوشتن فاطمه صغري دختر امام حسين (ع) به پدر بزرگوار؛ 23) شهادت علي اصغر طفل شيرخوار امام حسين (ع) ؛ 24) شهادت حضرت امام حسين (ع) ؛ 25) آمدن پيغمبران بر سر نعش امام حسين (ع) ؛ 26) آب آوردن زنان بني‏اسد جهت اهل بيت امام حسين بعد از شهادت امام حسين (ع) ؛ 27) رفتن سكينه به مجلس ابن سعد براي گرفتن اجازه دفن اجساد شهيدان (اين تعزيه‏نامه در متن فارسي عنوان ندارد ـ عنوان مزبور از روي فهرست فرانسوي مندرج در كتاب نمايش ايراني ترجمه شده؛ 28) مجلس غارت خيمه‏گاه امام حسين (ع) ؛ 29) مجلس خطيب وليد؛ 30) مجلس ديران فرنگي؛ 31) دفن كردن جماعت بني اسد شهدا را؛ 32) ايضا مجلس ديراني فرنگي؛ 33) خبر فرستادن خاندان امام حسين (ع) به مدينه (اين تعزيه‏نامه در متن فارسي عنوان ندارد. عنوان آن از روي فهرست فرانسوي كتاب نمايش ايراني ترجمه شده) .

2) مجموعه پلي:
مجموعه‏اي است از سي و هفت مجلس تعزيه، كه به كوشش سرهنگ سرلوئيس پلي ـ كارگزار دولت انگلستان در جنوب ايران ـ فراهم آمده است. پلي كه از سال 1241 ق / 1862 م يازده سالي را در بندر بوشهر گذراند، به گفته چلكووسكي چندان از نمايشهاي محرم (تعزيه) متأثر گشت كه هر سي و هفت مجلسي را كه از قرار معلوم شفاها شنيده و ضبط كرده بود، به انگلستان گردانيد و آنها را پايه نگارش كتابي قرار داد با نام تعزيه حسن و حسين كه به سال 1879م در لندن انتشار يافت و چندي پيش نيز بار ديگر به چاپ رسيد. اين مجموعه كه صورت فارسي تعزيه‏نامه‏ها در آن به چشم نمي‏خورد، در مقايسه با مجموعه خوچكو ـ كه به چهل سال پيش تعلق دارد ـ از موضوعات گسترده‏اي برخوردار است. بدين معني كه مجالس آن از هنگامي كه شهادت براي امام حسين (ع) مقدر مي‏شود تا روز رستخيز را ـ كه حضرت از سوگواران خود شفاعت مي‏كند ـ در بر دارد.

3) مجموعه چرولي
اين مجموعه با در برداشتن 1055 تعزيه‏نامه از مجالس مختلف تعزيه، از نظر شمار و حجم، مهم‏ترين مجموعه تا به امروز است. اين مجموعه را انريكو چرولي، كه روزگاري سفير ايتاليا در ايران بود، در سالهاي 1329 ق / 1950م تا 1334 ق / 1955م با ياري علي هانيبال گرد آورده و به كتابخانه واتيكان در روم هديه كرده است. هموطنش ـ اتو روسي ـ به تهيه فهرستي توصيفي آغاز كرد كه پس از مرگش ديگر هموطن او ـ آلسيوبومباچي ـ آن را تكميل و در سال 1961م زير عنوان فهرست درامهاي مذهبي ايران چاپ و منتشر نمود. عناوين مطالب آن عبارتند از: پيشگفتار؛ مقدمه؛ مآثر مذهبي و مسائل آن؛ مجموعه چرولي؛ نويسندگان و مصنفان؛ تاريخبندي؛ مبدأ اصل نسخ؛ داستانها؛ محكهاي قضاوت در نوشتن آن فهرست؛ فهرست راهنما؛ فهرست آدمها؛ فهرست آدمهائي كه در حاشيه و يادداشتها آمده‏اند؛ فهرست جاها و ملل؛ فهرست نسخ عربي و تركي؛ از اين گذشته از بسياري از تعزيه‏خوانها نيز در اين مجموعه نام مي‏رود. نسخه‏هاي معرفي شده تاريخهاي متفاوتي بر خود دارند. قديمي معرفي شده تاريخهاي متفاوتي برخود دارند . قديمي‏ترين نسخه اين فهرست مربوط است به دوره فتحعلي شاه و جديدترين آن نيز تعلق دارد به روزگار حاضر.

4) مجموعه ليتين
مجموعه‏اي از پانزده مجلس، كه به كوشش ويلهلم ليتين ـ كنسول اسبق آلماني در بغداد ـ فراهم گشت. وي از نسخه اصلي اين پانزده عكسبرداري كرد و بر آن بود كه آنها را به آلماني ترجمه كند، كه البته چنين نشد. اين مجموعه نخستين بار به كوشش فردريك روزن زير عنوان نمايش در ايران به چاپ رسيد (برلين، لايپزيك، 1929م) و چند سال پيش نيز تجديد چاپ شد . يان ريپكا در بررسي مجموعه ليتين بر اهميت آن تأكيد ورزيده، از آن رو كه به گفته وي چهارده مجلس آن متعلق است به سالهاي 1831 م، 1834م، و تنها يكي از آنها از سده بيستم است. اگر چه در ايران تلاشهايي توسط شماري از پژوهشگران و دوستداران نمايش تعزيه براي گردآوري، تنظيم، چاپ و نشر تعزيه‏نامه‏ها صورت گرفته ـ كه از آن جمله‏اند متون به چاپ رسيده از مرتضي هنري، صادق همايوني، بهرام بيضايي، فرخ غفاري، جابر عناصري و همچنين «كانون نمايشهاي سنتي و مذهبي» ـ اما نسخه‏هاي متعدد ديگري نيز هستند كه شايان نام بردن‏اند، از آن جمله‏اند: 1) نسخه‏هاي مرحوم سيد مصطفي ـ مير عزا كاشاني؛ 2) نسخه‏اي از مرحوم حاج ملا كريم جناب قزويني كه گويا در موزه مردم شناسي ضبط شده باشند؛ 3) نسخه‏هاي ده روزه عاشورا كه بنا بر گفته‏هايي به وسيله مرحوم حاج ميرزا حسين علامه نوري و تني چند از علما به نگارش آمده است. اما به رغم همه اين دانسته‏ها، هنوز تاريخ دقيق سرايش نخستين تعزيه‏نامه‏ها و نيز شمار آنها را به درستي نمي‏دانيم، و اين خود به چند دليل است: يكم) بيشتر تعزيه سرايان چون پاداش معنوي و اخروي را منظور كار خود داشته‏اند، نامي از خود در پايان تعزيه‏نامه‏ها نمي‏آورند؛ دوم) سروده شدن بسياري از نسخه‏ها به زبانها و گويشهاي محلي كشور، از جمله مازندراني، گيلاني، كردي و تركي، كه در همان مناطق يا از ميان رفته و يا به فراموشي سپرده شده‏اند؛ سوم) مخالفت برخي از علماي ديني با تعزيه و همچنين خصلت بديهه گويانه اين هنر كه ضبط و ثبت آن را دشوار مي‏نمود. از تعزيه نامه‏هاي معروف مي‏توان اينها را شمرد: شهادت امام، حجةالوداع، مسلم، وفات ابراهيم، دو طفلان مسلم، دو طفل زينب، وفات امام موسي كاظم، حضرت عباس، حضرت معصومه، شهادت علي اكبر، تعزيه حر، ورود به شام، ورود به كوفه، خروج مختار، تعزيه بني‏اسد، تخت سليمان، فتح خيبر، ضربت خوردن حضرت امير، شهادت امام حسن، وفات پيغمبر، وفات فاطمه، ذبح اسماعيل، باغ فدك، امير تيمور و والي شام، عيد الله عفيف، شهادت امام رضا، شهادت علي اصغر، شهادت قاسم، عروسي شهربانو، عروسي دختر قريش، دل درد يزيد و شست بستن ديو.

منابع:
تعزيه در ايران؛ تعزيه هنر بومي پيشرو در ايران؛ كتاب نمايش (1 و 2) ؛ دايرة المعارف فارسي (1 و 2) ؛ جنگ شهادت؛ شبيه و شبيه خواني (مقاله / يزداني) .
............................................................................................
منبع:دايرة المعارف تشيع
انتهاي پيام/

1
 دوشنبه 16 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن